در یک نیمروز پاییزی، وقتی از جلوی یک مدرسه عبور میکنم، زنگ مدرسه به صدا درمیآید و دانشآموزان با هیاهو کلاسها را ترک میکنند. بعضی با گوشیهایشان سرگرماند و با دوستان خود درباره ترید کردن ارز دیجیتال، تتر یا اتریوم صحبت میکنند، عدهای درگیر تبادل نظر درباره ترانه جدید گروههای کرهای هستند و برخی دیگر مدل لباس و رنگ موهای خود را با الگوریتمهای مد خارجی مقایسه میکنند.
نگاهی به لباسهای رنگارنگ و مدلهای مو میاندازم و یاد روزهای نوجوانی خود میافتم؛ زمانی که تمام فکر و ذکرمان بعد از مدرسه، رفتن سریع به خانه و آمادهشدن برای آخر هفته بود. تکالیفمان طوماری به نظر میرسید و با شوقی عجیب باید همه را انجام میدادیم تا آماده حلیم و شیر صبح جمعه و مهمانی در جمع دخترخالهها و پسرداییها شویم. تعطیلات ما محدود به یک روز جمعه بود و از پنجشنبه کلاسها را پشت سر میگذاشتیم و لحظهای که مدرسه تعطیل میشد، حس آزادی و هیجان وصفناپذیری داشت.
حالا همان شوروشوق نوجوانی بهگونهای دیگر در جلوی پاساژها و مدارس امروز موج میزند. بچهها در فکر پاتوق عصرگاهی خود هستند؛ جایی که شبکههای اجتماعی، گیمنتها، موسیقی و دنیای دیجیتال جای کوچهها و بازیهای واقعی گذشته را گرفته است. اما در همین هیاهو، ردپای همان شوروشوق دیده میشود؛ شور و شوقی که حالا با فناوری و فرهنگ جهانی عجین شده و دغدغهها و ارزشهایش کاملاً متفاوت از دیروز است.
سارا وکیلی ۱۵ساله در گفتوگو به ایسنا میگوید: زندگی ما خیلی متفاوت است. ما با گوشی و اینترنت بزرگ شدهایم و بسیاری از دغدغههایمان را نه با خانواده، بلکه با رباتها و چتباتها در میان میگذاریم. گاهی احساس میکنم اگر بخواهم مشکلی را با مادرم یا پدرم مطرح کنم، آنها نمیفهمند؛ بنابراین با ChatGPT یا برنامههای مشابه حرف میزنم.
وی میافزاید: این حس امنیت عجیبی به من میدهد، اما گاهی هم حس میکنم چیزی در من کم شده؛ انگار بخشی از احساساتم بهجای اینکه واقعی باشد، شبیه یک داده دیجیتال شده است.
این دختر نوجوان بیان میکند: دوستانم اغلب در فضای مجازی هستند. با آنها میتوانم درباره موسیقی کرهای، ویدئوهای جهانی یا اپلیکیشنهای جدید صحبت کنم، اما کمتر کسی را در زندگی واقعی دارم که بتوانم با او درد و دل کنم. گاهی احساس تنهایی و انزوا میکنم، حتی وقتی صدها دوست آنلاین دارم.
سارا توضیح میدهد: فناوری به ما فرصتهای زیادی داده است. میتوانیم مهارتهای مختلف یاد بگیریم، با دنیا ارتباط برقرار کنیم و حتی خلاقیتمان را بروز دهیم، اما نگرانم این وابستگی باعث شود حس همدلی و ارتباط واقعی با دیگران کم شود.
امیر رحیمیراد، دانشآموز نیز اظهار میکند: نسل ما با نسل دهه شصت خیلی فرق دارد. آنها در کوچهها بازی میکردند، با همسالان خود حضوری دوست میشدند و بخش زیادی از مشکلاتشان را با خانواده در میان میگذاشتند. ما اغلب برای حل مشکلاتمان سراغ اینترنت و هوش مصنوعی میرویم. این تکنولوژی کمک میکند سریعتر پاسخ پیدا کنیم، اما باعث شده حس واقعی عاطفیمان کمتر شود.
وی میافزاید: دوست دارم خانوادهام کمی بیشتر درک کنند که ما با جهان متفاوتی روبهرو هستیم. موسیقی کرهای یا برنامههای جهانی فقط سرگرمی نیست؛ نوعی دریچه به جهان و نگاه متفاوت به زندگی است. بااینحال، احساس میکنم گاهی نسل ما در ارتباط واقعی ضعیف شده است؛ گاهی دوستان واقعی کم داریم و روابطمان بیشتر مجازی است.
نازنین شریفیان، دانشآموز دبیرستان دخترانه فردوس دراینرابطه اظهار میکند: من علاقه زیادی به گروههای موسیقی کرهای و فرهنگهای دیگر دارم. این علاقه باعث شده با نوجوانان سراسر دنیا صحبت کنم و دیدگاههایم بازتر شود.
وی میافزاید: من حس میکنم با نسل قبل فاصله عمیقی دارم. آنها ارزش تجربههای حضوری را بیشتر میدانستند، ما بیشتر در دنیای دیجیتال زندگی میکنیم. من اصلا هیچ درکی از زندگی بدون تکنولوژی ندارم.
این دختر نوجوان ادامه میدهد: گاهی نوجوانان امروز آنقدر با فناوری عجین شدهاند که از احساسات واقعی دور میشوند. دردها و مشکلات را بهجای گفتن با خانواده، در فضای مجازی یا باهوش مصنوعی مطرح میکنند. این رفتار باعث شده بعضیها حس کنند نسل ما دارد کمکم به «ربات» تبدیل میشود؛ نسلی که میداند چگونه ارتباط برقرار کند، اما کمتر حس واقعی و همدلی دارد.
علی نریمانی، دانشآموز دبیرستان شهید نیلفروشزاده اظهار میکند: گیمنتها، شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی فرصتهای بزرگی به ما دادهاند. میتوانیم مهارت یاد بگیریم، سرگرم شویم و با دنیا ارتباط داشته باشیم. اما نقطهضعف بزرگ این است که ارتباط واقعی و احساسات ما کاهش پیدا کرده است.
وی میافزاید: بیشتر دوستانم در فضای مجازی هستند و وقتی میخواهم با کسی درد دل کنم، معمولاً سراغ رباتها یا اپلیکیشنها میروم.
این دانشآموز بیان میکند: نسل ما با احساسات واقعی فاصله گرفته و این شکاف نسلی نگرانکننده است. ممکن است فناوری در برخی مواقع به کمک بشر بیاید، اما وقتی جای تعامل انسانی را بگیرد، باعث میشود مهارتهای عاطفی و همدلی ضعیف شود و نوجوانان حس کنند تنها هستند، حتی در جمعهای آنلاین.
علی حسینزاده مدیر گیمنت و بازیهای رایانهای در مورد تکنولوژی در نسل جدید چنین اظهار میکند: نسل امروز بسیار متفاوت است. آنها به فضای دیجیتال وابستهاند، علاقه زیادی به موسیقی و فرهنگهای جهانی دارند و بخش زیادی از ارتباطاتشان در دنیای آنلاین شکل میگیرد. این نسل فرصتهای بیشتری برای یادگیری و تعامل دارد، اما چالشهای عاطفی هم وجود دارد.
وی میافزاید: بسیاری از نوجوانان در گیمنت یا فضای آنلاین به دنبال همدلی و صحبت درباره دغدغههایشان هستند. وقتی نمیتوانند با خانواده یا دوستان واقعی صحبت کنند، به چتباتها یا رباتها روی میآورند. این موضوع میتواند باعث شود بخش مهمی از احساسات واقعی آنها کمرنگ شود.
این مدیر گیمنت و بازیهای رایانهای ادامه میدهد: تکنولوژی ابزار قدرتمندی است و میتواند مهارتها، خلاقیت و ارتباطات جهانی را تقویت کند، اما استفاده بیرویه باعث کاهش مهارتهای عاطفی و همدلی میشود. به همین دلیل ایجاد محدودیتهای زمانی، آموزش استفاده صحیح و فضای امن بسیار اهمیت دارد.
سیدمهدی محمدی، دبیر دبیرستان پسرانه ادب اظهار میکند: بهعنوان یک معلم که با نسلهای گذشته و امروز سروکار داشتهام، تفاوتها کاملاً مشهود است. نوجوانان امروز بهجای گفتوگو با خانواده، مشکلات و دغدغههایشان را با ابزارهای دیجیتال مطرح میکنند. این رفتار باعث فاصله عاطفی با والدین و کاهش مهارتهای ارتباطی میشود.
وی میافزاید: نسل ما بیشتر روابط حضوری و مهارتهای اجتماعی واقعی داشت. نسل امروز اطلاعات و مهارتهای زیادی به دست میآورد، اما گاهی از احساسات انسانی و همدلی فاصله میگیرد. نگرانی من این است که اگر این روند ادامه یابد، بخشی از عواطف واقعی در نوجوانان کمرنگ شود.
این دبیر ادامه میدهد: وظیفه ما معلمان و والدین این است که تعادلی ایجاد کنیم؛ فناوری و ابزار دیجیتال را بهعنوان فرصت ببینیم، ولی تعامل انسانی و مهارتهای عاطفی را فراموش نکنیم.
مهرناز حسینی، روانشناس بالینی کودکونوجوان متخصص ارزیابی و درمان اختلالات رفتاری و اضطرابی در این حوزه اظهار میکند نسل Z و بخشی از نسل آلفا با ابزارهای دیجیتال و هوشمصنوعی عجین شدهاند. بسیاری از نوجوانان بهجای صحبت با والدین یا دوستان واقعی، به رباتها و برنامههای هوشمند مراجعه میکنند. این موضوع بهتدریج باعث کاهش مهارتهای عاطفی، همدلی و توانایی مدیریت احساسات میشود.
وی میافزاید: فناوری فرصتهای زیادی برای یادگیری و رشد فراهم کرده است، اما وقتی جای تعامل انسانی را بگیرد، میتواند احساس تنهایی، انزوا و کاهش اعتمادبهنفس ایجاد کند. نوجوانانی که تنها با رباتها و دوستان دیجیتال ارتباط دارند، ممکن است تجربههای احساسی واقعی کمتری داشته باشند.
این روانشناس کودکونوجوان بیان میکند: از طرف دیگر، هوش مصنوعی میتواند ابزار مفیدی برای آموزش، مشاوره و کمک به نوجوانان باشد، اگر با آموزش صحیح و محدودیتهای مناسب استفاده شود. نکته کلیدی این است که تعامل انسانی، همدلی و عاطفه نباید قربانی رشد دیجیتال شود.
به گزارش ایسنا نسل امروز نوجوانان در دنیایی دیجیتال، سریع و جهانی رشد میکند. هوش مصنوعی، شبکههای اجتماعی، گیمنتها و موسیقی جهانی فرصتهایی بیسابقه برای یادگیری و تعامل فراهم کردهاند، اما گاهی باعث انزوای عاطفی، کاهش مهارتهای همدلی و فاصله عمیق با نسلهای قبل میشوند. نوجوانان امروز نیاز دارند هم از فناوری بهره ببرند و هم احساسات، ارتباط انسانی و مهارتهای عاطفی خود را تقویت کنند.
پیام روز نوجوان این است که نسل جدید را درک کنیم، راهنمایی کنیم و فضایی امن برای رشد آنها فراهم کنیم تا هم از فرصتهای فناوری بهرهمند شوند و هم قلب و عاطفه خود را از دست ندهند.
انتهای پیام


نظرات