محسن بابادی در گفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: شهرآورد سرخابیهای اهوازی در حالی با تساوی یک بر یک به پایان رسید که به خاطر لج و لجباز های موجود بین مدیران دو باشگاه، این دیدار در ورزشگاه تختی آبادان با کمترین میزان تماشاگر برگزار شد. در حالی که میتوانست در ورزشگاه شهدای فولاد و با حضور حداکثری تماشاگرانی برگزار شود که مدتهای زیادی برای تماشای این مسابقه لحظه شماری میکردند، اما بازی به علت بعد مسافت، خطرات جاده و هزینه و زمان رفت و برگشت به آبادان، حدودا ۳۰۰۰ تماشاگر بیشتر نداشت.
او ادامه داد: اگر مسأله اختلاف مدیران دو باشگاه حل نشود و دست از این رفتارها که به فوتبال خوزستان آسیب میزند برندارند، آینده خوبی برای آنها در بعد مدیریتی و ابقا در سمتهایشان متصور نخواهم بود. دو تیم متعلق به مردم خوزستان و آن عزیزان تنها امانتدار و چند صباحی خدمتگزار مردم در آن تیم ها هستند. پس میطلبد کمی خویشتندار بوده و از مصاحبه علیه هم به شدت پرهیز نموده و تمرکزشان روی تیم هایشان باشد. یکی از مهمترین دلایل ناکامی و ته جدولی بودن این تیمها، کشیده شدن مسایل مدیریتی و لجبازیهای بچگانه آنها به درون زمین و مسایل فنی بوده است.
این کارشناس فوتبال گفت: به اعتقاد بنده اگر این مسایل حل نشود، هم آقای بابادی و هم آقای محمدی ممکن است تا انتهای فصل در کنار تیم هایشان نباشند. چون صبر مردم خوزستان هم حدی دارد و اگر دو تیم در یکی دو هفته آینده نتیجه دلخواه را نگرفته و وارد بحران شوند، دیگر نه از اعتبار فوتبال خوزستان چیزی میماند و نه از آن مدیران. پس بهتر است تا همین جای کار هرچه پیش آمده را کنار بگذارند و حتی علیرغم میل باطنیشان، دست در دست هم گره کرده و سعی کنند اجازه دهند دو تیم در بستری سرشار از آرامش ادامه لیگ را سپری کنند.
او افزود: استقلال خوزستان و فولاد، خودشان هر کدام هزار و یک مشکل دارند و توانایی و کششی برای اختلاف مدیران عامل و مصاحبههای آنها علیه هم را ندارند. اگر آقای کیوان بابادی پس از بازی مقابل استقلال تهران و در دیگر مصاحبههای تندشان به جای این همه انتقادات و هجمهها علیه فولاد کمی خویشتنداری میکرد و با ادبیاتی بهتر و تشکر از مدیران شرکت فولاد در رسانه به جهت همکاری ولو اجباری، زمینهساز همکاریهای بعدی را فراهم می کرد، بدون تردید اختلافات و مصاحبههای دیگری به وجود نمی آمد. در همین بازی شهرآورد هم بهتر بود کیوان بابادی اجازه میداد بازی در ورزشگاه شهدای فولاد برگزار شود که به جای ۳۰۰۰ تماشاگر، حداقل ۱۵۰۰۰ هزار تماشاگر تیم استقلال خوزستان را تشویق کند.
بابادی در ادامه بیان کرد: از طرفی با این رفتارها و متعاقبا پاسخ و واکنش فولادیها و امکان عدم آمادهسازی ورزشگاه غدیر تا انتهای فصل، تا کی باید استقلال خوزستان از تماشاگران و تماشاگران از بودن کنار تیم محبوبشان محروم شوند؟ آقای بابادی برای بازی با پرسپولیس هم قصد دارد در آبادان از این تیم میزبانی کند و مردم را از اقصی نقاط استان و اهواز به آبادان بکشاند؟ بدون تردید در آن بازی تماشاگران پرسپولیسی چند برابر خواهند بود و استقلال خوزستان گویی میمهان است تا میزبان. مردم آبادان خونگرم، مهمان نواز و اخلاق و فرهنگشان از گذشته تا کنون زبانزد خاص و عام بوده است، اما مشکلات فوتبال آبادان و صداوسیمای آبادان کم نیست که بخواهد در کنار بازیهای نفت، استقلال خوزستان را هم هر هفته پوشش دهد. البته به علت غیرت و تعصب آبادانی آنها تا پای جان به استقلال خوزستان کمک خواهند کرد. اما دلیلی نمیشود که ما به خود نیاییم و فشار مضاعفی هم به ورزشگاه و فوتبال آبادان، هم در بحث امنیت ورزشگاه و شهر و هم پوشش خبری به آنها وارد کنیم. خصوصا در شرایطی که نفت آبادان هم هنوز نتایج مطلوبی نگرفته و مردم آبادان دل خوشی به فوتبال نداشته و دل و دماغی برای پرداختن به فوتبال ندارند.
این مربی فوتبال عنوان کرد: استقلال خوزستان هم باید شرایط، کمبودها و محدودیتهای شهر آبادان را درک کرده و ضمن تلاش مضاعف برای آماده سازی ورزشگاه غدیر، با فولاد آشتی کرده و از امکانات و ظرفیت آنها در فضایی مسالمتآمیز استفاده کند که هم به آنها کمک شود هم به آبادان و هم به فولاد. اما مصاحبه پشت مصاحبه چه سودی دارد؟ چه دردی را از تیم استقلال خوزستان دوا می کند؟ اگر چند بازی دیگر پول به این تیم و بازیکنانش نرسد و تیم به حاشیه برود و نتایج تماما تبدیل به باخت شود چه؟ آن وقت دیگر نه با آبادان رفتن مشکل حل می شود نه مصاحبه و نه هیچ کار ضرب العجل دیگری و تنها مردم شریف خوزستان آسیب خواهند دید.
او تاکید کرد: بهتر است مسایل را از حالت خصومتهای شخصی خارج کرده و به مسایل تیم تمرکز کنند، نه اینکه دائم المصاحبه باشند. فولاد و استقلال خوزستان با هم، در کنار هم و تنها برای دلخوشی مردم خوزستان و برای عزت و افتخار فوتبال خوزستان میجنگندند و تلاش میکنند. یکی با لباس آبی و دیگری با لباس قرمز رنگ. در این شرایط، اختلافات داخلی معنا و مفهومی جز نابودی فوتبال خوزستان نخواهد داشت؟ پس مدیران دو باشگاه خصوصا استقلال خوزستان و فولاد در هر مرحلهای از تنش و اختلافات هستند، آنها را کنار گذاشته و تنها به یک موضوع که آبرو و عزت فوتبال خوزستان است، فکر کنند و بس. این پست و سمتها میآیند و می روند و تنها نام نیک و خدمات انسانهاست که می ماند.
انتهای پیام


نظرات