تأخیر در ازدواج، بازتابی عمیق از تغییر در ارزشها، نگرشها و سبک زندگی است. جامعهای که روزگاری خانواده را محور آرامش، پایداری و معنا میدانست، امروز در گرداب دغدغههای معیشت، تحصیل، رقابت و ترس از آینده، مفهوم ازدواج را به تصمیمی دشوار و گاه پرهزینه بدل کرده است.
با گذشت سالها، دلها محتاطتر، احساسات حسابگرتر و انتخابها سختتر شدهاند. جوانی که روزی با نگاهی امیدوارانه به آینده مینگریست، اکنون در میان اضطرابهای اقتصادی، نااطمینانی شغلی و بیمِ شکست، ترجیح میدهد سکوت و تنهایی را بر ریسکِ همراهی ترجیح دهد. و چنین است که فصلهای زندگی میگذرند، بیآنکه بهار دلها به شکوفه بنشیند.
جامعهای که به ازدواج به موقع و آگاهانه بها دهد، در حقیقت بر سرمایهای انسانی و اخلاقی سرمایهگذاری کرده است. زیرا خانواده، نه تنها کانون عشق، بلکه ریشهی ثبات فرهنگی، تعهد اجتماعی و تداوم حیات معنوی هر ملت است.
یک استاد حوزه و دانشگاه تبریز در گفتوگو با ایسنا افزود: در بررسی جامعه امروز ایران، پدیدهی تأخیر در ازدواج نه صرفاً یک انتخاب فردی، بلکه حاصل برهمخوردن چند لایه از عوامل اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و روانی است. این موضوع نشان دهندهی تغییر در ساخت اجتماعی و الگوهای ارزشگذاری نسلها است یعنی جامعه در حال گذار از «سبک زندگی سنتی» به «سبک زندگی فرد محور و مدرن» است.
عاتکه اصل نژادی با بیان اینکه پدیدهی تأخیر در ازدواج، بازتابی از تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ایران است، گفت: پیامدهای آن اگر مدیریت فرهنگی و اقتصادی مؤثری نداشته باشد، به چالش جمعیتی، هویتی و اخلاقی تبدیل میشود.
وی ادامه داد: انسان موجودی زیستی، روانی و الهی است. هر سه بُعد او در پیوندی هماهنگ با یکدیگر عمل میکنند. ازدواج در حقیقت، پاسخی جامع به مجموعهای از نیازهای سه ساحت، نیاز طبیعی بدن، نیاز عاطفی روان، و نیاز معنوی برای تکامل در مسیر الهی است.
ساعت بیولوژیک بدن و پیامدهای تأخیر در ازدواج
وی با بیان اینکه از نظر علمی، بدن انسان دارای ساعت بیولوژیک است، گفت: یعنی نظم درونی که زمانبندی فعالیتهای حیاتی از جمله تولیدمثل، ترشح هورمونها و فرآیندهای متابولیکی را تنظیم میکند. این ساعت نه بر اساس میل انسانی، بلکه بر اساس حکمت آفرینش سامان یافته است. هنگامیکه ازدواج و تشکیل خانواده بهطور افراطی به تأخیر میافتد، بدن از ریتم طبیعی خود فاصله میگیرد و نشانههای این ناهماهنگی در جنبههای مختلف آشکار میشود.
وی با بیان اینکه بُعد روانی و اجتماعی انسان نیز با ازدواج به تعادل میرسد، گفت: ارتباط عاطفی سالم، کاهش تنشهای درونی، رشد احساس مسئولیت و تجربه آرامش درونی از دستاوردهای مهم ازدواج بهموقع است. نبود این تعادل، زمینهساز اضطرابهای مزمن، احساس تنهایی و گاه اختلال در کارکردهای اجتماعی میشود.
اصل نژادی خاطرنشان کرد: تأخیر در ازدواج بهطور مستقیم باعث کاهش توان باروری و تضعیف نظام فرزندآوری در جامعه میشود، زیرا بدن انسان بهویژه در زنان پس از سنین جوانی دچار افت کیفیت تخمک و افزایش خطر بارداریهای پرخطر میگردد و در مردان نیز کیفیت اسپرم و تعادل هورمونی کاهش مییابد.
وی بیان کرد: این امر علاوهبر مشکلات زیستی، زمینه اضطراب، ناباروری و محدود شدن تعداد فرزندان را فراهم کرده و در سطح کلان با کاهش نرخ تولد، پیری جمعیت و افت پویایی اجتماعی همراه است. از منظر دینی و حکمی نیز ازدواج و فرزندآوری در جوانی با فطرت و نظام خلقت هماهنگ است تأخیر در آن به معنای کاستن از فرصت تربیت نسل صالح و بهتعبیری به تعویقانداختن تداوم حیات جامعه محسوب میشود.
روابط طولانیمدت پیش از ازدواج و تأثیر آن بر کاهش فرزندآوری
وی با بیان اینکه روابط طولانیمدت پیش از ازدواج، به دلیل فراهم آوردن مزایای همزیستی بدون تعهد رسمی، یکی از عوامل مؤثر در تأخیر رسمی شدن ازدواج است، گفت: این تأخیر، بهطور غیرمستقیم بر فرزندآوری نیز اثر منفی میگذارد چرا که ورود زوجین به مرحله فرزندآوری با سنین بالاتر صورت میگیرد که ظرفیت بیولوژیکی باروری کاهش یافته و اولویتبندی سبک زندگی فردمحور، موجب تعویق بیشتر تصمیم برای فرزندآوری میشود، در نتیجه هم توان و هم تمایل برای داشتن فرزندان کافی در جامعه کاهش مییابد.
چندبعدی بودن مسئله ازدواج و ضرورت پرهیز از نسخه واحد
یک جامعه شناس با اشاره به چندبعدی بودن مسائل فرهنگی و اجتماعی از جمله مسئله ازدواج، تأکید کرد: نمیتوان نسخهای واحد برای تمام اقشار جامعه در این زمینه پیچید.
محمدباقر علیزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: یکی از مهمترین عوامل در تأخیر ازدواج، مسائل اقتصادی است. این موضوع بهویژه در میان اقشار با درآمد پایین جامعه که ازدواج برای آنها ابزاری برای تأمین نیازهای فیزیولوژیک محسوب میشود، بیشتر به چشم میخورد. نبود امنیت اقتصادی و ثبات شغلی، از عوامل تأثیرگذار در به تعویق افتادن ازدواج در این قشر به شمار میرود؛ هرچند این مسئله در میان اقشار با درآمد بالاتر کمرنگتر است.
وی با بیان اینکه وام ازدواج تنها زمانی میتواند مؤثر واقع شود که فرد از شغلی پایدار و قابل اتکا برخوردار باشد، خاطرنشان کرد: وجود مشاغل شرکتی نیز میتواند مانعی برای تحقق این امر باشد، چرا که امنیت شغلی افراد را تهدید میکند.
وی ادامه داد: بالا رفتن هزینههای زندگی و بیثباتی شغلی، منبع تأثیرگذاری متغیر اقتصادی بر ازدواج را تقویت میکند.
ازدواج، قربانی رفاهزدگی طبقات بالا و فقر طبقات پایین
علیزاده در ادامه با انتقاد از نقش طبقات مرفه جامعه گفت: قشری از جامعه که از جایگاه اقتصادی و خانوادگی بالا برخوردار است، با تزریق الگوها و توقعات سطح بالا، عملاً تأخیر در ازدواج را برای اقشار پایینتر رقم میزند. این شکاف طبقاتی در سبک زندگی و مصرفگرایی، خود را بهصورت شکاف در ارزشها و استانداردهای روابط زوجین نشان میدهد.
وی افزود: طبقات بالا به واسطه رفاه زیاد، تن به ازدواج نمیدهند و خانواده را مانعی برای آزادی خود میدانند و از مسئولیتپذیری گریزاناند. در مقابل، طبقات پایین به دلیل فقر، از قبول مسئولیت فرار میکنند. برنامههای دولت نیز صرفاً حکم آمپولهای تقویتی و مسکن موقت دارند و نمیتوانند درمانی اساسی برای مشکلات باشند هزینههای بالای تشکیل خانواده، بهویژه مسکن، حتی از عهده خانوادهها نیز خارج شده است.
این جامعه شناس با توصیف شرایط فعلی جامعه تصریح کرد: عواقب زندگی مدرن، دامن جوانان سنتی و طبقات پایین جامعه را گرفته است. باید توجه داشت که نهاد خانواده، تنها نهادی است که باید کارکردهای خود را شخصاً انجام دهد مدرسه، مهد کودک و خانه سالمندان نباید رقیب عملکرد خانواده تلقی شوند.
وی با اشاره به افزایش آمار طلاق در جامعه، آن را نشاندهنده ترس از مسئولیت پذیری دانست و افزود: در سطح خرد، مسئولیت پذیر تربیت کردن فرزندان میتواند راهحلی مؤثر باشد.
وی به ضرورت ایجاد اشتغال برای جوانان بر اساس شایستگی و نه بر مبنای روابط و پارتیبازی تأکید کرد و گفت: نسخهای که برای حل معضلات اجتماعی پیچیده میشود، باید مبتنی بر واقعیتهای امروز و نه آرمانگرایی گذشته باشد.
علیزاده افزود: توجه به مسائل فرهنگی بومی و اسلامی را در تربیت نسل جدید ضروری است.
ساماندهی مهریه و آثار طبقاتی آن
وی خواستار کار علمی و هدفمند برای مقید کردن جوانان به این ارزشها شد و خاطرنشان کرد: ساماندهی مسئله مهریه نیز ضروری است دود مهریههای سنگین به چشم جوانان طبقه پایین میرود، در حالیکه طبقات بالا صرفاً از آن بهعنوان ابزاری برای کنترل یا استثمار استفاده میکنند.
این استاد دانشگاه افزود: توزیع عادلانه فرصتهای اجتماعی، اقتصادی و شغلی یکی از راهکارهای کلیدی برای مقابله با این بحران است. نباید ادامه تحصیل را مانعی برای ازدواج دانست، بلکه باید این دو مسیر را بهطور همزمان پیش برد.
علیزاده با انتقاد از گسترش بیرویه بخشهای غیرانتفاعی مانند مدارس و مهدهای کودک، خاطرنشان کرد: این روند، هزینههای زندگی را به شدت بالا برده و ترس از فرزندآوری و تشکیل خانواده را بیشتر کرده است. امروزه بسیاری از والدین تصور میکنند برای موفقیت فرزندشان باید سرمایهگذاری کلان آموزشی انجام دهند؛ این تصور، خود یکی از عوامل بازدارنده در تصمیمگیری برای ازدواج است.
وی تأکید کرد: جوانان امروزی از اصل ازدواج نمیترسند، بلکه از عواقب و هزینههای پس از آن هراس دارند.
علیزاده با تحلیل ریشهای مسائل فرهنگی اظهار کرد: برای تبیین درست مسائل فرهنگی، باید از آنها فاصله گرفت و به ریشههای واقعی آن پرداخت. شاید این خود سیاستهای ما بودهاند که هزینههای زندگی را افزایش دادهاند. ما مدام روزهایی را به تقویم اضافه میکنیم، مانند روز پسر، دختر، ازدواج، زن و مرد، در حالیکه نظام آموزشی نامتوازن ما نیز خود به این مصرفگرایی دامن میزند اینها نشانههای یک جامعه مصرفی است.
دکتر شهلا دانایی، فلوشیپ نازایی نیز در گفتوگو با ایسنا در خصوص تاثیر تاخیر در ازدواج در ناباروری اظهارکرد: ناباروری علل متفاوتی دارد و میتواند از هر دو زوج باشد یعنی علاوهبر فاکتور مردانه و زنانه، فاکتورهای مشترک هم تاثیرگذار است و همچنین مسائل محیطی، ارثی و ژنتیکی در زوجین نیز بیتاثیر نیست.
وی افزود: یکی از عوامل تاثیرگذار سن زوجین است؛ یکی از مشکلات اصلی جوانان ما، ازدواج دیرهنگام است که این امر به دلیل سپری شدن سن باروری، ناباروری ایجاد میکند؛ سن باروری مناسب برای مردان زیر ۴۵ سال و برای زنان زیر ۳۵ سال است،چرا که بعد از این کیفیت تخمک کاهش یافته و احتمال نازایی و کمتر شدن باروری افزایش مییابد که البته تاثیر سن در زنان بیشتر از مردان است.
انتهای پیام


نظرات