به گزارش ایسنا، خانواده، نخستین محیط رشد و یادگیری هر فرد است و باید مأمنی برای آرامش و امنیت اعضایش باشد. اما در برخی خانوادهها، بهویژه زمانی که روابط والدین ناسالم و پرتنش است، این محیط به صحنهای برای بروز خشونت تبدیل میشود. خشونت خانگی تنها به بدرفتاری همسران با یکدیگر یا والدین با فرزندان محدود نیست، بلکه نوع دیگری از آن، یعنی والدآزاری، نیز در سالهای اخیر توجه پژوهشگران را جلب کرده است. در این نوع خشونت، نوجوان یا فرزند خانواده با رفتارهای پرخاشگرانه، تهدیدآمیز یا تحقیرکننده، والد خود را آزار میدهد. مطالعات نشان دادهاند که مادران بیش از دیگر اعضای خانواده هدف این نوع خشونت هستند و آسیبهای روانی و جسمی متعددی را تجربه میکنند.
نوجوانی دورهای است که در آن تغییرات عاطفی و ذهنی فراوانی رخ میدهد و برخی نوجوانان ممکن است در مواجهه با تنشهای خانوادگی به رفتارهای پرخاشگرانه روی آورند. پژوهشها نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض خشونت میان والدین، تجربه تنشهای زناشویی، یا نبود ارتباط عاطفی سالم میان اعضای خانواده میتواند احتمال بروز رفتارهای آزارگرانه نسبت به والدین را افزایش دهد. وقتی کودک یا نوجوان در خانوادهای رشد کند که در آن خشونت، ابزاری برای حل تعارضهاست، به مرور میآموزد که با تهدید یا اجبار نیز میتوان به خواستهها رسید. چنین الگویی در آینده به شکل مادرآزاری یا والدآزاری ظاهر میشود.
در همین زمینه، ذبیحالله عباسپور از گروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز به همراه یکی از همکاران خود، پژوهشی انجام دادهاند تا بررسی کنند آیا میزان باجگیری عاطفی همسر و عزتنفس مادر میتواند پیشبینیکننده بروز مادرآزاری در فرزندان باشد یا خیر. آنان با تمرکز بر خانوادههای دارای فرزند در مقطع متوسطه اول، به تحلیل رابطه میان این متغیرها پرداختند تا درک دقیقتری از نقش عوامل روانی و ارتباطی در رفتارهای خشونتآمیز نوجوانان ارائه دهند.
در این پژوهش، ۲۷۱ مادر مشارکت داشتند و ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه والدآزاری، مقیاس باجگیری عاطفی همسر و پرسشنامه استاندارد عزتنفس بود. دادههای حاصله سپس با استفاده از روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج نشان دادند میان عزتنفس مادر و میزان آزار او توسط فرزندان، رابطهای منفی و معنادار وجود دارد؛ یعنی هر چه مادر از عزتنفس بالاتری برخوردار باشد، احتمال بروز رفتارهای آزاردهنده از سوی فرزندان کمتر است.
از سوی دیگر، در خانوادههایی که همسر با رفتارهای باجگیرانه و کنترلگرانه از احساسات مادر سوءاستفاده میکند، احتمال وقوع مادرآزاری بهویژه در میان دختران افزایش مییابد. این رابطه در خانوادههایی با فرزندان پسر کمتر مشاهده شد.
تحلیل آماری نشان داد که در گروه مادران دارای فرزند دختر، دو عامل باجگیری عاطفی و عزتنفس به طور مشترک توانستند ۳۷ درصد از تغییرات مربوط به مادرآزاری را توضیح دهند. در گروه مادران دارای فرزند پسر نیز، عامل عزتنفس ۲۱ درصد از این پدیده را پیشبینی کرد. این یافتهها بیانگر آن است که احساس بیارزشی و ناتوانی مادر در کنار روابط عاطفی ناسالم میان والدین، میتواند زمینهساز بروز رفتارهای خشونتآمیز در نوجوانان باشد.
از دل این نتایج میتوان دریافت که باجگیری عاطفی همسر که درواقع نوعی فشار روانی برای کنترل طرف مقابل است نه تنها به سلامت روان مادر آسیب میزند، بلکه به شکل غیرمستقیم در رفتار فرزندان نیز بازتاب مییابد. زمانی که مادر احساس ضعف و درماندگی میکند، واکنش او در برابر پرخاشگری فرزندان معمولاً منفعلانه است و همین امر به تداوم و تشدید رفتارهای آزارگرانه کمک میکند. به علاوه، نوجوانانی که خشونت پدر نسبت به مادر را مشاهده کردهاند، ممکن است همین رفتار را تقلید کرده و به الگویی مخرب برای خود بدل سازند.
پژوهشگران تاکید دارند که کاهش عزتنفس مادران، نهتنها پیامد روابط خشونتآمیز است بلکه میتواند عاملی برای تداوم چرخه خشونت خانوادگی باشد. پسران معمولاً آزار فیزیکی بیشتری نسبت به مادران نشان میدهند، در حالی که دختران بیشتر از طریق رفتارهای کلامی و عاطفی به آزار میپردازند. این تفاوت رفتاری به الگوهای یادگیری اجتماعی و شیوه مشاهده رفتار والدین مرتبط است. اگر پدر نقش پرخاشگر و مادر نقش منفعل را ایفا کند، فرزندان بسته به جنسیت، همان نقشها را در روابط خود با والدین تکرار میکنند.
به گفته پژوهشگران، برای پیشگیری از چنین آسیبهایی لازم است که آموزشهای خانوادهمحور و برنامههای تقویت عزتنفس مادران در دستور کار قرار گیرد. همچنین لازم است مشاوران خانواده به مسئله باجگیری عاطفی در روابط زناشویی توجه بیشتری نشان دهند، زیرا این رفتار میتواند زمینهساز اشکال دیگر خشونت در نسل بعدی شود. تقویت مهارتهای ارتباطی، احترام متقابل و کنترل خشم در روابط زناشویی از جمله اقداماتی است که میتواند مانع انتقال خشونت از والدین به فرزندان شود.
اطلاعات کامل و فنی این پژوهش در «مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام» منتشر شدهاند؛ مجلهای علمی که به انتشار یافتههای پژوهشی در حوزه سلامت روان و رفتارهای اجتماعی میپردازد. انتشار این مقاله نشاندهنده اهمیت روزافزون مطالعات روانشناختی در تبیین و پیشگیری از آسیبهای خانوادگی در جامعه امروز ایران است.
انتهای پیام


نظرات