• پنجشنبه / ۱۵ آبان ۱۴۰۴ / ۱۱:۵۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1404081509317
  • خبرنگار : 30147

/مشاغل خراسان/

«آقا نفتی»؛ نماد فراموش‌ شده گرمای ایرانی در فصل سرد زمستان

«آقا نفتی»؛ نماد فراموش‌ شده گرمای ایرانی در فصل سرد زمستان

ایسنا/خراسان رضوی در تقویم کهن زندگی ایرانیان، فصل‌ها تنها تغییر آب و هوا نبودند، بلکه چرخه‌ای از حیات، اقتصاد و معیشت را شکل می‌دادند. هر فصلی، سمفونی خاص خود از مشاغل را به راه می‌انداخت؛ برخی در تابستان به خواب زمستانی می‌رفتند و برخی دیگر، با وزیدن نخستین بادهای سرد پاییزی، جان تازه‌ای می‌گرفتند.

 در میان این رقص فصلی مشاغل، یکی از حیاتی‌ترین آن‌ها در فصل سرد پائیز و زمستان، شغل «آقا نفتی» بود. مردی که نه تنها سوخت، بلکه گرمای امید را به درون خانه‌هایی می‌آورد که در انتظار فرو افتادن قندیل‌های یخ از پنجره‌ها بودند.

 در روزگاری نه چندان دور، اما اکنون غریب، سیستم‌های حرارت مرکزی، پکیج و بخاری‌های هوشمند مفهومی نداشتند. گرمایش خانه‌ها متکی بود بر بخاری‌های نفت‌سوز بزرگ و پر صدا که در مرکز اصلی خانه، یعنی اتاق ‌پذیرایی، جای می‌گرفتند. قلب این بخاری‌ها با نفت می‌تپید و اینجا بود که آقا نفتی به یک قهرمان تبدیل می‌شد. با کوتاه شدن روزها و سرد شدن هوا، نیاز به نفت به اوج خود می‌رسید. خانواده‌ها با اضطراب ذخیره سوخت خود را بررسی می‌کردند، مبادا در میانۀ یک طوفان برفی، مخزن بخاری خالی شود و سرما، بی‌رحمانه به درون خانه نفوذ کند.

آقا نفتی معمولاً مردی میانه‌سال و صبور بود، با قامتی خمیده از حمل بارهای سنگین و چهره‌ای آفتاب‌سوخته که ردّی از مهربانی در چین و چروک‌هایش دیده می‌شد. لباس‌های کار او، اغلب کهنه و بوی نفت به ذاتشان نشسته بود؛ بویی که حتی با شستشو نیز از بین نمی‌رفت و به نشانۀ شرافتمندانه‌ای از پیشۀ او تبدیل شده بود. وسیلۀ نقلیه‌اش بسته به منطقه، یک گاری دستی، یک دوچرخه با یدک، یا در مواردی نادر، یک وانت فرسوده بود. بر روی این وسیله، مخزنی استوانه‌ای شکل از جنس فلز، حاوی محموله‌ای گران‌بها قرار داشت. از این مخزن، شیری بیرون آمده و به شلنگی بلند و قیفی فلزی یا پلاستیکی ختم می‌شد.

«آقا نفتی»؛ نماد فراموش‌ شده گرمای ایرانی در فصل سرد زمستان

اما آنچه بیش از هر چیز هویت او را مشخص می‌کرد، «آواز» او بود. آقا نفتی با فریاد مخصوص به خود که گاه آمیخته به لهجه‌ای شیرین بود، حضور خود را در کوچۀ خاکی یا سنگفرش‌ شده محله اعلام می‌کرد: «نفـــــــــت... آقا نفتی اومد!» این صدا، برای ساکنان محله، به ویژه بچه‌ها، حکم زنگ تفریح و ماجراجویی را داشت. کودکان از خانه‌ها می‌دویدند تا شاهد مراسم تقریباً آیینی تحویل نفت باشند. مادر خانواده با گالن خالی یا ظرف مخصوص نفت به در خانه می‌آمد و آقا نفتی با مهارتی چشمگیر و حرکاتی حساب‌شده، شلنگ را برمی‌داشت، قیف را بر دهانۀ ظرف می‌گذاشت و با چرخاندن شیر، جریان سیاه و غلیظ نفت را با دقتی بالا به درون آن هدایت می‌کرد، بی‌آنکه قطره‌ای بر زمین بریزد. این صحنه، نمایشی از اعتماد متقابل و مهارتی حرفه‌ای بود.

علی‌اکبر خلیلی، پژوهشگر فرهنگ بومی، در گفت و گو با ایسنا در بررسی نقش آقا نفتی در زندگی اجتماعی محله‌ها، گفت: این شخصیت فراتر از یک فروشنده ساده نفت بود و به نوعی نماد تعامل اجتماعی و تقویت پیوندهای همسایگی محسوب می‌شد.

وی افزود: معامله با آقا نفتی، تنها یک خرید و فروش نبود؛ بلکه فرصتی برای همسایه‌ها بود تا در حین آوردن ظرف‌های نفت، از احوال یکدیگر باخبر شوند، درد و دل کنند و گپی کوتاه بزنند.

خلیلی توضیح داد: آقا نفتی به واسطه آشنایی عمیقش با خانواده‌های محله، نقش یک «پیام‌رسان» یا «خبررسان» محلی را نیز ایفا می‌کرد. بسیاری از اخبار محله، از جمله تولدها، عروسی‌ها و حتی فوت‌ها، از زبان او به گوش دیگران می‌رسید.

وی تأکید کرد: رابطه‌ای که بین آقا نفتی و مشتریانش شکل می‌گرفت، بر پایه اعتماد بود و بسیاری از خانواده‌ها پول نفت را پیش‌پرداخت می‌کردند، با این اطمینان که آقا نفتی در روز موعود، محموله را خواهد آورد.

این پژوهشگر فرهنگ بومی، با اشاره به رسم‌های اجتماعی در ایام عید، گفت: در این ایام، مردم با دادن شیرینی یا شربت از آقا نفتی پذیرایی می‌کردند که نشان از جایگاه اجتماعی خاص او داشت.

خلیلی در ادامه به چالش‌ها و سختی‌های این شغل نیز اشاره کرد و افزود: آقا نفتی در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی به کار می‌پرداخت. در سرمای استخوان‌سوز زمستان، او باید ساعت‌ها در فضای باز و در معرض باد و بوران کار می‌کرد.

وی همچنین به خطرات ناشی از این شغل اشاره و اظهار کرد: حمل مخازن سنگین نفت و هل دادن گاری در کوچه‌های برفی و ناهموار، نیازمند قوای بدنی فراوان و روحیه‌ای مقاوم بود.

«آقا نفتی»؛ نماد فراموش‌ شده گرمای ایرانی در فصل سرد زمستان

این پژوهشگر فرهنگ بومی خراسان رضوی به بوی تند و ماندگار نفت که بر پوست و موی آقا نفتی نشسته بود، اشاره کرد و گفت: این بوی خاص هویتی جداگانه برای او می‌ساخت.

خلیلی با ورود به دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی و شتاب گرفتن چرخۀ مدرنیزاسیون، به کاهش بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی این شغل سنتی اشاره کرد و افزود: ورود گاز طبیعی به شبکه سوخت خانگی یکی از مهم‌ترین عوامل این تغییر بود.

وی بیان کرد: با گسترش لوله‌کشی گاز به شهرها و روستاها و جایگزینی بخاری‌های گازسوز به جای بخاری‌های نفت‌سوز، نیاز به نفت برای گرمایش به شدت کاهش یافت و دیگر کسی نگران تمام‌ شدن گالن نفت در نیمه‌شب نبود.

خلیلی بر اهمیت حفظ و شناساندن این شخصیت‌های فرهنگی و اجتماعی تأکید و بیان کرد: «آقا نفتی» نه تنها بخشی از تاریخ اجتماعی ماست، بلکه نمایانگر تغییرات عمیق فرهنگی و اقتصادی در جامعه ایرانی است.

این پژوهشگر فرهنگ بومی خراسان رضوی، با بررسی ابعاد فرهنگی و اجتماعی شغل «آقا نفتی»، به تغییرات الگوی توزیع سوخت و تأثیر آن بر این شغل اشاره کرد و توضیح داد: ظهور پمپ‌بنزین‌های مدرن و فروش نفت در بسته‌بندی‌های استاندارد و بهداشتی، به نام «پیت‌نفت»، امکان خرید ذخیره سوخت را برای خانواده‌ها فراهم کرد. بدین ترتیب، دیگر نیازی نبود که کسی در کوچه‌ها فریاد بزند و نفت بفروشد؛ مردم خود به سوخت فروشی مراجعه می‌کردند.

خلیلی همچنین با اشاره به تغییر بافت شهری خاطرنشان کرد: با از بین رفتن محله‌های قدیمی با کوچه‌های باریک و ظهور آپارتمان‌های بلندمرتبه، امکان تردد و فریاد زدن آقا نفتی سلب شد.

مشاغل، مانند موجودات زنده، در بستر نیازهای اجتماعی رشد می‌کنند و با از بین رفتن آن نیاز، به تدریج محو می‌شوند، هرچند امروزه دیگر ردپای «آقا نفتی» در شهرها دیده نمی‌شود، اما او در گنجینه حافظه جمعی ملت ایران زنده است. «آقا نفتی» نماد روزگاری است که اعتماد، شاهرگ حیات اجتماعی بود و قراردادها با قول و قرارهای ساده و چهره به چهره بسته می‌شد.

این پژوهشگر به یادآوری سادگی و صمیمیت روابط انسانی در جامعه‌ای با ریتمی آرام‌تر پرداخت و تصریح کرد: در ادبیات و سینمای ایران نیز گاه ردپای کمرنگی از این چهره به عنوان نمادی از یک ایران سنتی و پر از مهر و همزیستی مسالمت‌آمیز دیده می‌شود.

خلیلی، با بیان اینکه شغل «آقا نفتی» تنها یک پیشۀ درآمدزا نبود، بلکه او نگهبان گرمای کانون خانواده، حلقه‌ای از زنجیره تعاون اجتماعی و یکی از اجزای سازنده هویت محلات قدیمی بود، خاطرنشان کرد: فراموش کردن چنین مشاغلی، تنها به معنای فراموشی یک شغل نیست، بلکه به معنای فراموش کردن بخشی از فرهنگ غنی تاب‌آوری، اعتماد و همیاری است که جامعه ایرانی را در گذر از سخت‌ترین شرایط یاری کرده است.

«آقا نفتی» یکی از آخرین بازماندگان مشاغلی بود که چهره و صدا داشت. می‌توان به دنیایی اشاره کرد که در آن سرعت کمتر و عمق روابط بیشتر بود، دنیایی که حتی یک فروشنده دوره‌گرد نفت می‌توانست نقشی فراتر از معامله ایفا کند و در خاطرۀ یک محله برای همیشه جاودان شود. خاطره «آقا نفتی» همچون گرمای آرامش‌بخش بخاری‌های نفت‌سوز قدیم، هنوز در پس ‌زمینۀ ذهن یک نسل، گرمابخش و زنده است.

 یادش گرامی باد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha