• شنبه / ۱۷ آبان ۱۴۰۴ / ۰۹:۵۵
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1404081710058
  • خبرنگار : 50618

مدیر پژوهشی و هنری فرهنگخانه مازندران اعلام کرد

«فرهنگنامه زبان تبری» پاسبان منافع و میراث مشترک ۷ استان

«فرهنگنامه زبان تبری» پاسبان منافع و میراث مشترک ۷ استان

ایسنا/مازندران مدیر پژوهشی و هنری فرهنگخانه مازندران با بیان اینکه فرهنگ‌نامه تبری مجموعه‌ای ۱۲ جلدی مشتمل بر دستکم ۱۸۵ هزار واژه (سرشناسه) در حوزه زبان‌پژوهی است، او درباره اهمیت این مجموعه و لزوم توجه به آن اظهار می‌کند: درباره اهمیت این مجموعه که مراحل نگارش، تدوین و نمونه‌خوانی را پشت سر می‌گذارد، دلایل گوناگون و قابل‌تاملی وجود دارد اما مهم‌ترین آن، پاسبانی از منافع جمعی و قومی و میراث مشترک دست‌کم ۷ استان کنونی ایران است.

زبان «تبری» یکی از زبان‌های کهن ایرانی و زبان بومیان ساکن جنوب دریای کاسپی بوده‌ که در سال‌های اخیر، به دلیل تحولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دچار دگرگونی‌های بی‌شماری ازجمله کاهش تعداد گویش‌وران شده‌است.

باوجود رشد رسانه‌ها و دسترسی سریع به اطلاعات، خطر فراموشی و زوال همچنان این زبان را تهدید می‌کند، زبانی که جغرافیای آن محدود به مازندران و گلستان و گیلان نبوده و تا سمنان، تهران، البرز و قزوین پراکنده است.

مجموعه «فرهنگ‌نامه زبان تبری» به سرپرستی «جهانگیر نصری اشرفی» و همکاری بیش از ۸۰۰ پژوهشگر و نویسنده امیدی تازه برای حفظ زبان تبری و زنده نگه داشتن آن است که این روزها مراحل تهیه و آماده‌سازی خود را می‌گذراند.

«مهدی حسینی» مدیر پژوهشی-هنری و دستیار ارشد این پروژه ملی است. او زاده مرداد ۱۳۶۱، دانش‌آموخته آکادمی هنر ایتالیا و دکترای زبان و ادبیات فارسی است که سردبیری دو فصلنامه را در زادگاه خود مازندران، بر عهده دارد. حسینی در دسامبر ۲۰۲۴ موفق به دریافت گواهی هنری از سازمان جهانی یونسکو شد. در گفت‌وگوی پیش‌رو وی به پرسش‌ها خبرگزاری ایسنا درباره فرهنگ‌نامه تبری پاسخ می‌دهد.

پژوهشگر مازندرانی تاکید کرد: از این منظر به نظرم اکنون،  فرهنگ‌نامه زبان تبری مهم‌ترین پروژه مازندرانِ فرهنگی است. این پروژه ابعاد گوناگون زبانی، ادبی، فرهنگی و هنری را در بر دارد که دست‌کم طی دو دهه گذشته، در حوزه مازندران فرهنگی نمونه مشابهی نداشته، چند وجهی بودن کتاب، گستره پژوهشی، رویکرد کار گروهی، تخصص‌گرایی و دستاورد ارزنده آن را باید از دیگر دلایل اهمیت این پروژه دانست. مجموعه این ویژگی‌ها، اهمیت این اثر را تا سطح یک پروژه بزرگ ملی ایرانی ارتقا بخشیده‌است.

ثبت و ضبط و انتظام‌بخشی واژگان؛ نجات زبان تبری از خطر خاموشی

شاید مهم‌ترین پرسش شما هم این باشد؛ این اثر چگونه به حفظ زبان تبری کمک می‌کند؟ به عقیده حسینی پروژه فرهنگ‌نامه تبری را باید عملیات پیشگیری و نجات دانست: گردآوری، ثبت و ضبط و انتظام‌بخشی واژگان زبان تبری در وهله نخست، پروژه‌ای پیشگیرانه از خطر خاموشی و با دید خوش‌بینانه، شاید نجات‌بخش است.

این نویسنده با اشاره به این که زبان تبری یکی از زبان‌های پایدار و زنده‌ی نیای ایرانی؛ و سده‌ها مبتنی بر روایت شفاهی بوده، می‌افزاید: زنده بودن زبان  مفهومی زبان‌شناسانه و مبتنی بر برخی شاخص‌ها است، مثلاً «بسامد بالای گویش‌وران» یکی از این شاخص‌هاست. به این معنا که تعداد افرادی که به آن زبان صحبت می‌کنند اگر بسامد بالا یا پایینی داشته باشد در زنده یا خاموش نامیدن زبان موثرند، شاخص دیگر «جامعه زبانی چند قومیتی» است. یعنی به‌رغم مرزهای جغرافیای سیاسی استان‌ها و کشورها، مردم را براساس زبان مشترک‌شان در یک محدوده جمعیتی دسته‌بندی کنیم. درواقع «جامعه زبانی» عبارت از هر گروهی از مردم است که به زبان یکسانی سخن می‌گویند. گویش‌وران زبان تبری گرچه اکنون در ۷ استان ایران پراکنده‌اند اما براساس معیار تعداد مطلق گویش‌وران، وضعیت زبان مازندرانی در سطح ۲ قرار دارد.

وی در توضیح معنای این سطح در زبان‌پژوهی گفت: سطح ۲ یعنی تعداد بسیار کمی از افراد جامعه به زبان تبری صحبت می‌کنند. زبانی که دارای تعداد کمی گویش‌ور باشد به وضوح و به شدت در معرض خطر است. ضمن این‌که گویش‌وران کهنسال زبان تبری در مناطق گوناگون این جامعه زبانی، به سرعت در حال کاهش‌اند و انبوهی از این دانسته‌های زبانی همچنان به نسل‌های بعد منتقل نشده‌اند. دست‌کم در جریان تدوین این پروژه، تعداد زیادی از افرادی که پیش‌تر دانسته‌های آن‌ها ثبت و ضبط شد، اکنون بدرود حیات گفتند.

پژوهشگر مازندرانی خاطرنشان کرد: توجه داشته باشیم که زبان تبری، حامل واژگان و گاه دستور زبانِ بخش مهمی از تاریخ زبان فارسی است. برخی واژگان زبان تبری ریشه در زبان دوره میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) دارد و تعدادی نیز هم‌ریشه با فارسی باستان هستند. درواقع زبان تبری در امتداد زبان‌هایی است که اکنون به‌طور مطلق به‌عنوان زبان خاموش شناخته می‌شوند. بنابراین هر گویش‌ور زبان تبری را باید مصداق بارز میراث زنده هزاره‌های دور دانست. پیش‌تر گفتیم که زبان تبری سده‌ها وابسته به روایت شفاهی بود، پس گردآوری و ثبت و انتظام‌بخشی آن، در وهله نخست امکان مکتوب کردن روایت شفاهی بسیاری از واژگان را فراهم می‌کند. از یک‌سو دفع خطر مقدر خاموشی این زبان است و از سوی دیگر بخشی از پیکره زبان فارسی را نگه می‌دارد. اگر این نکات در نظر گرفته شود، ارزش‌های پنهان این پروژه بهتر درک می‌شود. فراموش نکنیم که این پروژه آغاز راه کاستن از خطر فراموشی و خاموشی زبان تبری بوده و کوشش ما به اقتضای وضع موجود، سهم لازم و مؤثری است اما قطعاً کافی نیست.

بهره‌گیری از مدیریت هنری ساختارمند در محتوای پژوهشی و هنری

یکی از پرسش‌های مهم، وجه‌تمایز این مجموعه با آثار مشابه این حوزه از فرهنگنامه‌نویسی و لزوم نگارش آن است. حسینی دراین‌باره توضیح داد: آثاری که در زمینه فرهنگ‌نامه‌ها تهیه و تولید می‌شوند در برخی نکات اشتراکاتی دارند اما هر کدام راه خود را رفته‌اند و ما در این موضوع وحدت رویه نداریم. بنابراین مقایسه این اثر با آثار دیگر یا آثار هم‌موضوعی که پیش از این منتشر شده‌اند در بسیاری از زمینه‌ها بی‌معناست. قطعاً وجه اشتراک این آثار در موضوع و محتوای آن است که هر اثری آن را به روشی ارائه می‌دهد. به لحاظ چهارچوب هنری هم اسلوب استانداردی در ایران وجود ندارد. مثلاً فرهنگ‌نامه‌ای با همه کوششی که برای محتوا و درونمایه آن شده در قطع نامتعارفی چاپ می‌شود یا در بخش صفحه‌آرایی، زیباشناسی مناسبی را به‌کار نمی‌برد و در نهایت آن طور که بایسته و شایسته است مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

او ادامه می‌دهد: گاهی سهل‌انگاری در چیدمان عکس‌ها و عدم‌رعایت توازن و تناسب در کار، محتوا را هم تضییع می‌کند. در زمینه چیدمان تصویر، برخی از این آثار را که ورق می‌زنم حس می‌کنم انگار عکس‌ها صرفا جنبه تزیینی برای کتاب دارد و هیچ ارتباط درستی با محتوای متنی وجود ندارد و در برخی موارد نیز، گویی که عکس‌ها را لابلای متن‌ها ریخته‌اند. این عدم‌رعایت اسلوب صفحه‌آرایی و زیباشناسی، یک پیام بیشتر ندارد، فقدان مدیریت هنری. بر این اساس فرهنگ‌نامه زبان تبری پروژه ویژه‌ای است و این ویژگی در محتوای پژوهشی و هنری آن قابل مشاهده‌است. من به سهم کوچک خود کوشیدم تا این تفاوت را در شکل و ساختار و نوع ارائه؛ چه به لحاظ ساختارهای هنری و چه از منظر پژوهشی ایجاد کنم تا کوشش همه دست‌اندرکاران به شایسته‌ترین شکل ارائه شود.

مدیریت فرایندی؛ تسهیلگر و راهبرد تسریع اجرای پروژه

مدیریت مجموعه‌های عظیم با تعدد پژوهشگران و نویسندگان امری دشوار و مستلزم هوش مدیریتی است. مدیر پژوهشی و هنری فرهنگخانه مازندران درباره شیوه مدیریت خود در این مجموعه اظهار داشت: بخش مدیریت پژوهشی و هنری معمولاً در پروژه‌های بزرگ و مراکز مهم ایجاد می‌شود و ناظر به شناخت کافی مدیر، از هر دو بخش پژوهش و هنر است. از سال گذشته که مدیریت پژوهشی و هنری این پروژه را برعهده گرفتم کارهای فراوانی صورت گرفته است. بنابر تجربه پروژه‌های پیشین و زمینه همکاری که از قبل وجود داشت، سازوکاری را طراحی کردیم تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن، یک ساختار شکل بگیرد. شکل مدیریتی که در این پروژه پیش گرفته‌ام از نوع فرایندی است.

وی در تشریح این شیوه مدیریت گفت: مدیریت فرایندی یا Process management ترکیبی از برنامه‌ریزی‌ها و نظارت بر عملکردها اطلاق می‌شود که لازمه شناخت کافی از همه بخش‌های فرآیندهای تولیدی می‌باشد.  چنین پروژه‌هایی نیازمند هدایت و جهت‌دهی به تمام جنبه‌های پژوهشی، گردآوری، ثبت و بررسی و موضوعات خلاقانه پروژه، نظارت بر کارگروه‌ها، هماهنگی و ساماندهی کار سرمؤلفان و ارتباط مؤثر با سایر بخش‌ها و اطمینان از دستیابی به اهداف پروژه است.

به عقیده حسینی این نقش، جدا از تعیین دیدگاه هنری و طراحی هویت بصری است که شامل استراتژی‌های تبلیغاتی و ایجاد ارتباط موثر با بیرون از فضای پروژه هم می‌شود. وی خاطرنشان می‌کند: درواقع، مدیر پژوهشی و هنری هم بُعد پژوهش را مدنظر دارد و هم بخش هنری را طراحی کرده و ظرفیت‌های همگان را برای اهداف پروژه به‌کار گرفته و مدیریت می‌کند. مثلاً در بخش پژوهشی قسمتی از کار معطوف به شناسایی و معرفی افراد، همراهی و هماهنگی با شورای راهبردی و علمی، انتخاب سرمؤلفان، سر ویراستار و گردآورندگان و گویشوران محترم است.

چشم‌انداز پروژه‌های فرهنگی اغلب منافع و مواریث جمعی نسل‌های کنونی و آینده را در بر دارد، مدیر پژوهشی و هنری فرهنگخانه مازندران ارزیابی خود از چشم‌انداز این پروژه را این‌گونه تشریح کرد: این پروژه بر پایه سه هدف‌ اصلی آغاز شد که در مجموع چشم‌انداز پروژه را می‌سازند. مقصد نخستِ عزیمت در این نقشه راه، گردآوری و تدوین مداخل فرهنگ‌نامه و دومین مقصد چاپ و انتشار فرهنگنامه زبان تبری است. در هدف سوم، چشم‌انداز را به توسعه زیرساخت‌ها و ایجاد دبیرخانه دائمی و بانک داده‌ها اختصاص خواهیم داد. این رویکرد می‌تواند ضمن ساماندهی بیشتر امور از برخی موازی‌کاری‌ها و برنامه‌های غیرضروری و فرسایشی جلوگیری کند. اکنون ما بیش از ۹۰ درصد مقصودمان را در عزیمت از نقطه صفر به مقصد نخست، محقق کردیم. قطعا رسیدن به مقصد دوم و سوم در این چشم‌انداز نیاز به پشتوانه و حمایت جدی‌تری دارد.

در بخش هنری هم به طراحی ساختار کتاب، عناصر دیداری و انتخاب یونیفرم مناسب معطوف می‌شود که شامل تعیین قطع کتاب، الگوی صفحه‌آرایی، انتخاب نوع و اندازه فونت، شیوه چیدمان تصاویر در صفحات و مسائلی از این دست است. بخش دیگر هم مدیریت ایجاد هویت بصری و ساز و کار تبلیغات است که شامل ساخت تیزینگ و تیزر و ایجاد یونیفرم اثر و مدیریت تولید محتوا در فضای مجازی و کارهای خلاقانه‌ای از این دست خواهد بود.

این نویسنده تصمیم‌های قطعی در زمان مناسب را از شاخص‌های مدیریت خوانده و درباره آن می‌گوید: این به معنی عدم مشورت‌پذیری یا تصلب رأی نیست اما مدیر باید تصمیم نهایی خود را هرچه زودتر مشخص کند. من بخشی از چهارچوب‌های استاندارد را مشخص کرده‌ام، مثلا قطع این اثر وزیری بلند یا رحلی کوچک و در بخش صفحه‌آرایی صفحات ما سه ستونه خواهد بود. الگوی کار در اختیار تیم صفحه‌آرا قرار گرفته و مشغول کار هستند. در بخش تبلیغات هم خوشبختانه با توجه به تجربه خوبی که در «دانشنامه تبرستان و مازندران» با سرپرست مجموعه داشتم و بازخورد خوبی که از دو تیزر آن کار گرفتم، به روند این کار نیز امیدوارم. فکر می‌کنم با توجه به فهم مشترکی که به لحاظ زیباشناسی و نگاه هنری و اعتماد متقابل وجود دارد اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

سهم بالای خلاقیت پروژه و نوآوری‌های مبتنی بر تکنولوژی و هوش مصنوعی

خلاقیت و نوآوری می‌تواند شاخصه آثار مهم این حوزه باشد. مدیر پژوهشی و هنری فرهنگخانه مازندران درباره سهم خلاقیت هنری و نوآوری در این مجموعه اظهار کرد: رویکرد نوآورانه سهم بالایی در این پروژه دارد. خلاقیت و نوآوری بیشتر سهم بخش‌هایی است که ملموس نیستند اما تأثیر آنها در روند پروژه حس می‌شود. معمولاً آثاری که به شکل مجموعه‌های چند جلدی کتاب منتشر می‌شوند؛ به‌رغم این‌که نوآوری می‌تواند نقشی در آن‌ها ایفا کند، شوربختانه سهم بالایی ندارد. بخشی از نوآوری‌هایی که در این پروژه پیش‌بینی کرده‌ام ناظر به تکنولوژی و هوش مصنوعی است، قسمتی اکنون در فاز اجرایی و بخشی هم در دست مطالعه و بررسی می‌باشد که زمان اجرای آن منوط به بخش‌های دیگر پروژه است. البته بخش مهمی از این نوآوری و خلاقیت به بودجه مناسب نیاز دارد. پیشنهادهای جذاب و ایده‌های درخشانی برای این پروژه مطرح کرده‌ام اما سهم نوآوری و خلاقیت از بودجه این پروژه به اندازه‌ای نیست که به اجرای همه آن‌ها امیدوار باشم. قطعا با اجرایی شدن ایده‌هایی که مطرح شده، وجه‌تمایز مهمی در کار ایجاد خواهد شد. باید ببینیم توان اجرایی شدن چه تعداد از این ایده‌ها وجود دارد.

وعده‌های امیدبخش و فاقد ضمانت، چالش نفس‌گیر تحقق پروژه

معمولا پروژه‌های عظیم، با چالش‌های عظیم هم مواجه هستند. حسینی اعتقاد دارد چالش‌ها همیشه هستند، اما مواجهه با آنها موضوع مهم‌تری است تا خود آنها! او درباره چالش‌های این پروژه به ایسنا گفت: چالش در هر موضوعی هست اما این‌که موضع من در موضوع چالش برانگیز چیست؛ نکته قابل‌توجه ماجرا می‌باشد. یک نوع از مواجهه این است که در برابر هر چالشی کار را متوقف کنیم و تا برطرف شدنش دست از کار بکشیم. یک نوع فراگیر، فرافکنی از موضوع و جنجال رسانه‌ای است. اما نوع دیگری از مواجهه مبتنی بر ادامه کار و حل مساله می‌باشد و این سخت‌ترین راه است. یعنی بخواهی هم‌زمان با ادامه فعالیت، مشکلات را یکی‌یکی حل کنی. به هر حال در پروژه‌هایی با این ابعاد و گستردگی حتما چالش‌هایی وجود دارد و با کمک و هم‌فکری و درایت جمعی باید آن‌ها را پشت سر گذاشت. اما این‌که چگونه با چالش‌ها روبرو می‌شویم سختی و آسانی مساله را نمایان می‌کند.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: البته بخشی از چالش‌ها از بیرون پروژه بر پروژه تحمیل می‌شود و زاده پروژه نیست. مثلاً یکی از چالش‌ها زمانی است که پای وعده‌های امیدبخش به پروژه باز می‌شود. درحالی‌که پروژه روزانه در حال فعالیت و پیشروی است، این وعده‌ها که برخی از آن‌ها هیچ ضمانت اجرایی ندارد، صرفاً برای رسانه‌ای شدن مطرح شده، مشمول زمان هفته‌ها و ماه‌ها می‌شود و در نهایت نیز محقق نمی‌شود. اگر پروژه را مانند یک موجود زنده ببینیم، این روزنه‌های امیدی که هر بار باز و بسته می‌شوند مثل نوسان فشار خون است که توان و نیروی دست‌اندرکاران پروژه را می‌گیرد و نفس آن را به شماره می‌اندازد. در واقع نوع مواجهه با چالش یک نوع مدیریت بحران است که نیاز به تصمیم درست و قاطع دارد. دستکم در این پروژه ما هنوز یک روز از کارمان را به بهانه چالش‌های موجود، که کم هم نبود، متوقف نکردیم. (با خنده) فعلا شیوه مدیریت بحران، کار کردن بیشتر است.

گردآوری و تدوین مداخل، انتشار و ایجاد دبیرخانه دایمی و بانک داده‌ها چشم‌انداز سه‌گانه فرهنگنامه تبری

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha