در این فضا، افراد به تدریج ممکن است با خود و اطرافیانشان بیگانه شوند. این بیگانگی بهویژه در نسل جوان و دانشآموزان مشهود است، جایی که ارتباطات واقعی به تدریج جای خود را به تعاملات مجازی میدهند. این پدیده میتواند منجر به کاهش کیفیت روابط انسانی و احساس تنهایی شود. با جایگزینی روابط حقیقی با ارتباطات مجازی، افراد به سمت یک انزواگرایی سوق پیدا میکنند که میتواند به آسیبهای روانی و اجتماعی منجر شود.
استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی نه تنها به افزایش تنشهای اجتماعی منجر میشود، بلکه میتواند به ترویج اطلاعات نادرست و خرافات نیز دامن بزند. در این فضا، افراد به راحتی میتوانند نظریات و اطلاعات غیرموثق را به اشتراک بگذارند و این امر مخاطبان را در معرض خطرات جدی قرار میدهد. به دلیل عدم وجود کنترل و نظارت کافی در این فضا، کاربران به سادگی میتوانند افکار و احساسات ناخودآگاه خود را بدون فیلتر بیان کنند و این امر میتواند به ایجاد یک فضای خطرناک منجر شود.
یک روانشناس، رواندرمانگر و روانکاو، در گفتوگو با ایسنا در خصوص آسیبهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گفت: فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و تمامی ابزارهای ارتباطی در بستر اینترنت علیرغم فواید بیشمار ارزشمند آنها و تسهیل کننده زندگی در جوامع فعلی ایرادات مهمی هم دارند.
محمدرضا ابراهیمی، با اشاره به اینکه شبکههای اجتماعی فرصتهای دو طرفه برای بحثهای علمی، سیاسی، فرهنگی و خبری را فراهم میکنند، تأکید کرد: با این حال، خود ما نیز به عنوان مخاطب در معرض خطرات بیشماری قرار داریم. شبکههای اجتماعی میتوانند بهشت شیادها هم محسوب شوند، فضایی که در آن سوءاستفاده به راحتی امکانپذیر است و انتقال اطلاعات آسیب زننده میتواند ضررهای هنگفتی به مخاطبان وارد کند.
وی به وجود آسیبدیدگان روانی و رفتاری در این شبکهها اشاره و اظهار کرد: شاهد هستیم که اشاعه دهندگان خرافات و افرادی که دارای ناهنجاریهای مختلف هستند، به شکل ناشناس و گاه بیپروا در این فضاها فعالیت میکنند و مخاطبان را جذب و در معرض صدمه و آسیب قرار میدهند.
این روانشناس افزود: از منظر روانکاوی اجتماعی و سیاسی، شبکههای اجتماعی میتوانند ابزاری برای تخلیه هیجانی و حل تعارضات بیشمار افرادی باشند که در آن قرار دارند.

وی خاطرنشان کرد: به دلیل ناشناخته بودن افراد در این فضا، سنسور و کنترل وجود ندارد و ما میبینیم که کاربران چگونه مکنونات و افکار ناخودآگاه خود را به راحتی در این شبکهها ابراز میکنند که این امر مخاطبان را به شدت در معرض آسیب قرار میدهد.
ابراهیمی، در ادامه تحلیلهای خود درباره آسیبهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، به بررسی صدماتی که این ابزارها به مخاطبان وارد میکنند، به ویژه بر مفهوم «الینه شدن» یا بیگانگی افراد پرداخت و تأکید کرد: این پدیده به تدریج باعث میشود افراد با خود و اطرافیانشان بیگانه شوند و جایگزینی برای روابط حقیقی خود پیدا کنند. حلقه دوستان و مخاطبان آنها به افرادی محدود میشود که در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند.
وی افزود: این الینه شدن، مفهومی بسیار وسیع است که در جامعهشناسی و روانشناسی کاربرد دارد. از منظر روانکاوی، این وضعیت میتواند به نوعی فرار از خود واقعی باشد؛ فرد به سطحی از انجماد و واپسزنی میرسد و تبدیل به یک تصویر ایدهآل یا یک فرد مورد نفرت خود میشود.
این روانکاو همچنین به افزایش کشمکشها و تعارضات به واسطه استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی اشاره و اظهار کرد: این شبکهها خاصیت تسکین دهندگی ندارند و ما نباید از آنها انتظار تسکین مشکلات خود را داشته باشیم. در واقع، این ابزارها میتوانند به افزایش تعارضات و کشمکشها کمک کنند.
وی با بیان اینکه یک پیام، خبر یا پست میتواند به راحتی مشکلات قومی و فرهنگی ایجاد کند و حتی منجر به درگیریها و جنگها شود، به تجمع افرادی اشاره کرد که تحت تأثیر پیامهای شبکههای اجتماعی دور هم جمع میشوند و افزود: این تجمعات ممکن است بر اساس اهداف خاصی شکل بگیرد که با معیارها و قوانین اجتماعی همخوانی ندارد.
ابراهیمی با اشاره به گروههای خاصی که در این فضاها شکل میگیرند، خاطرنشان کرد: این گروهها میتوانند به گسترش فحشا و مسائل اخلاقی منجر شوند و خانوادهها و فرزندان را در معرض خطر قرار دهند.
وی در خصوص خاصیت و همافزایی شبکههای اجتماعی اظهار کرد: افراد با سطوح فرهنگی متفاوت در این فضاها، نمایشهای گوناگونی از خود نشان میدهند که میتواند وهم مخاطبان را افزایش دهد. افرادی که تحت عنوان بلاگرها فعالیت میکنند، عمدتاً تلاش میکنند تا ساختار وهمی مخاطبان خود را در دست بگیرند و ویدیوهای میلیونی و چند صد میلیونی تولید میکنند.
استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی و تأثیر آن بر دانش آموزان
در عصر دیجیتال، شبکههای اجتماعی به بخش جداییناپذیر از زندگی روزمره افراد تبدیل شدهاند و به ویژه جوانان و دانشآموزان به شدت تحت تأثیر آن قرار دارند. این پلتفرمها اگرچه امکاناتی برای ارتباط و تبادل اطلاعات فراهم میکنند، اما استفاده نادرست از آنها میتواند عواقب جدی بر سلامت روان و روابط اجتماعی کاربران داشته باشد. تأثیرات منفی این فضا بر روی دانشآموزان به وضوح قابل مشاهده است؛ از افت تحصیلی گرفته تا کاهش تواناییهای ارتباطی و اجتماعی.
این تغییرات نه تنها بر عملکرد تحصیلی بلکه بر کیفیت روابط خانوادگی نیز تأثیر میگذارد. در حالی که اعضای خانواده به جای ارتباط چهره به چهره، در دنیای مجازی غرق شدهاند، احساس تنهایی و بیپناهی در بین آنها افزایش مییابد. در این میان، الگوبرداری از زندگی افرادی که در این فضاها به شهرت رسیدهاند، میتواند به ایجاد تصورات نادرست و آسیبهای روانی منجر شود. بنابراین، آگاهی بخشی و آموزش در زمینه استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی برای کاهش این آسیبها و ارتقاء سلامت روانی جامعه ضروری است.
یک جامعهشناس در همین خصوص هشدار داد: استفاده نادرست از این شبکهها میتواند آسیبهای جدی به سلامت روانی افراد و روابط اجتماعی آنها وارد کند و ضرورت آگاهی و احتیاط در استفاده از این ابزارها را مورد تأکید قرار داد.
عباس عابدی با اشاره به اینکه دیدن فیلمها، گزارشها و اخبار در این شبکهها میتواند به پیچیدگی اوهام و کاهش ارتباط افراد با واقعیت منجر شود، گفت: این پدیده به تدریج باعث قطع ارتباط فرد با واقعیت میشود و بودن در شبکههای اجتماعی در واقع نوعی جایگزینی برای رفتارها و واقعیتهای روزمره است.

وی همچنین به تأثیرات منفی این وضعیت بر دانشآموزان اشاره و بیان کرد: دانشآموزانی که در نیمههای شب تا صبح به شبکههای اجتماعی متصل هستند و چت میکنند، عوارض زودهنگامی را تجربه میکنند.
این جامعه شناس تصریح کرد: یکی از عمدهترین مخاطبان من، افرادی هستند که شبکههای مجازی و فضای مجازی را جایگزین واقعیت کردهاند؛ به همین دلیل است که ما میبینیم افت تحصیلی در دانشآموزان بیشتر شده است.
وی اظهار کرد: اگر به خانوادهها دقت شود، میبینید که والدین آنها هم همین مشکل را در رابطه با شبکههای مجازی دارند. همه اعضاء خانواده در سطحی دور از هم در فاصله از یکدیگر، غرق در گوشی هستند و هر کدام دغدغههای خاص خود را در شبکههای اجتماعی پیگیری میکنند.
عابدی افزود: نهایتاً، همه این عوامل منجر به پدیدهای به نام خود تخریبگری میشود که به تدریج فرد در شغلش دچار پسرفت میشود و در درس نیز همینطور و در روابط بین فردی، روابط بین زن و شوهرها، اطلاعات ناقصی که پیدا میکنند و یا درگیری با شبکهها و افرادی که آسیب دیدهاند، این آسیب در درون خانواده تبدیل به یک جریان تأثیرگذار و ایدهآلساز برای آنها میشود.
وی در ادامه به آسیبها و ضررهای مخاطبان شبکههای اجتماعی پرداخت و گفت: مسئله اصلی و مهم، الگوبرداری است. سبک زندگی اینفلوئنسرها، بلاگرها و افرادی که به نحوی شهرت دارند، غالباً دروغ و نمایش است. اکثر افرادی که به عنوان بلاگر یا اینفلوئنسر فعالیت میکنند، آسیبدیدگان و بیماران روانی هستند که ذهنشان درگیر افکار مخربی است. این افکار و دروغهای آنها الگوبرداری میشود و افرادی که آنها را دنبال میکنند، این دروغها را راست و درست میپندارند. نتیجهاش هم این میشود که این الگوبرداری منجر به آسیبهای روانی و رفتاری در مخاطبان میشود.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: از همه مهمتر این است که افراد جامعه به جای پناه بردن به ابزارهای دینی مناسب، سیستم ذهنی خود را درگیر فعالیتهای هورمونی ناشی از این شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرها میکنند و اینجاست که نوعی اعتیاد به وجود میآید.
وی تأکید کرد: این نوع اعتیاد، عواقب جدی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد خواهد داشت و آگاهی و احتیاط در استفاده از این ابزارها را ضروری است.
فضای مجازی، با وجود تسهیل ارتباطات، یک شمشیر دو لبه است که میتواند به بهای سنگین سلامت روانی و کیفیت روابط اجتماعی تمام شود. آسیب اصلی در این بستر، پدیدهی «بیگانگی» یا «الینه شدن» است؛ جایی که تعاملات واقعی با دنیای مجازی جایگزین شده و افراد، به خصوص نسل جوان، در انزوا فرو میروند و مرجعیت خود را به اینفلوئنسرهای معیوب میسپارند که اغلب زندگیشان مبتنی بر توهم و نمایش است.
این تقلید از الگوهای نادرست، زمینهساز آسیبهای رفتاری و روانی عمیق در مخاطبان میشود. از منظر روانکاوی، این فضا به دلیل فقدان کنترل و ناشناخته بودن کاربران، تبدیل به محلی برای تخلیه هیجانات سرکوب شده و اشاعه اطلاعات غیرموثق میشود که این امر نه تنها تنشهای اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه ساختار خانوادهها و عملکرد تحصیلی دانشآموزان را نیز به شدت مختل میسازد؛ بنابراین، هوشیاری فعال و آگاهی مستمر در مواجهه با این محیط، تنها راهکار برای حفظ اصالت فردی و سلامت جمعی است.
انتهای پیام


نظرات