رضا باقریان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: اکوتراپی ترکیبی از دو واژه است؛ طبیعت(ECO) و درمان(Therapy). اکوتراپی استفاده از طبیعت بهعنوان ابزار درمانی برای بهبود سلامت روان، جسم و احساسات است. این شیوه درمانی با نامهای درمان طبیعت محور، سبز و محیطی نیز شناخته میشود.
وی افزود: اکوتراپی بر پایه این ایده است که انسانها بخشی از طبیعت هستند و ارتباط با طبیعت برای سلامت روان و جسم ما حیاتی است. هدف اکوتراپی این است که فرد از طریق تماس، مشاهده یا مشارکت در فعالیتهای طبیعی اضطراب و افسردگی خود را کاهش دهد، احساس آرامش، تمرکز بیشتر، حس معنا، ارتباط و انرژی مثبت در زندگیاش افزایش پیدا کند.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری ادامه داد: اکوتراپی میتواند از یک قدمزدن ساده در طبیعت تا یک فرایند درمانی عمیق و هدایتشده توسط درمانگر متغیر باشد و به چهارچوب اجرای آن بستگی دارد که میتواند به دو صورت خوددرمانی طبیعی یا رواندرمانی طبیعتمحور حرفهای اجرا شود.
باقریان گفت: نوع اول اکوتراپی با عنوان تجربه خودجوش و ساده با طبیعت، همان چیزی است که بیشتر مردم آن را تجربه میکنند. مانند قدمزدن در پارک، نشستن کنار دریا، گوش دادن به صدای پرندهها یا مراقبه در فضای سبز. در این حالت درمانگر وجود ندارد، فرایند درمانی رسمی اجرا نمیشود و فرد با حضور آگاهانه و تمرکز بر حواس پنجگانه، از آرامش و کاهش استرس بهره میبرد. به این نوع فرایند درمانی، اکوتراپی خودانجام میگویند.
وی افزود: کارکرد اکوتراپی خودانجام شبیه به مدیتیشن در طبیعت است و توجه آن بر آرامسازی و ارتباط درونی است، نه درمان عمیق. نوع دوم اکوتراپی بهعنوان فرایند درمانی هدایتشده و عمیق است. در نوع حرفهایتر، اکوتراپی توسط رواندرمانگر آموزشدیده در درمان طبیعتمحور انجام میشود. در این حالت، طبیعت بهعنوان محیط تلقی نمیشود، بلکه بخشی از فرایند درمانی فعال است.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری درباره جلسات نوع دوم اکوتراپی ادامه داد: این جلسات هدایتشده ممکن است شامل گفتوگو و تحلیل احساسات در دل طبیعت، استفاده از عناصر طبیعی(مثل سنگ، خاک، آب یا گیاهان) بهعنوان استعاره در کار درمانی، تمرینهای ذهنآگاهی، تجسم یا تنفس همراه با عناصر محیطی، کار گروهی در فضای طبیعی(بهویژه برای افزایش احساس پیوند و تعلق) و بازتاب نمادین فرایند رشد شخصی در چرخههای طبیعت باشد.
باقریان اضافه کرد: این نوع اکوتراپی معمولاً برای درمان افسردگی مزمن، اضطراب، ترومای عاطفی، فرسودگی شغلی یا ازخودبیگانگی بهکار میرود، بنابراین اکوتراپی فقط قدم زدن در طبیعت نیست در سطوح پیشرفتهتر، به رواندرمانی عمیق با مشارکت فعال طبیعت در فرایند درمان و رشد درونی فرد تبدیل میشود. اکوتراپی برای بیشتر انسانها مفید و بیخطر است، اما برای گروههایی خاص بسیار مؤثر است، مانند افراد دچار افسردگی، اضطراب یا استرس مزمن.
وی افزود: طبیعت با کاهش کورتیزول(هورمون استرس) و افزایش سروتونین، باعث آرامش ذهن و احساس رضایت میشود. حس پیوند با جهان زنده در کاهش احساس پوچی و تنهایی بسیار مؤثر است.
مدیر گروه روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ادامه داد: افرادی که دچار فرسودگی شغلی یا خستگی ذهنی هستند، حضور در طبیعت به بازسازی توجه آنها کمک میکند. ذهن از حالت تحلیلگر دائمی خارج میشود و دوباره توان تمرکز پیدا میکند، همچنین به افرادی که در حال رشد شخصی، خودشناسی یا در حال بهبودی پس از بحران هستند نیز اکوتراپی توصیه میشود. برای کودکان نیز اکوتراپی مزیتهای فراوانی دارد مانند افزایش تمرکز، کاهش بیقراری، تقویت خلاقیت و ارتباط اجتماعی. این روش برای سالمندان کاهش احساس انزوا و حفظ عملکرد شناختی از طریق تحرک و تماس با طبیعت را به همراه دارد.

باقریان اظهار کرد: بیماران در دوران نقاهت جسمی یا عاطفی نیز میتوانند از مزایای طبیعت بهره ببرند که شامل افزایش ترشح اندورفین و بهبود سیستم ایمنی میشود. در بیماران مزمن(مانند سرطان، اماس یا دردهای مزمن)، کیفیت زندگی بهبود مییابد.
وی گفت: اگرچه اکوتراپی در کل ایمن است، اما در برخی شرایط باید با دقت یا تعدیل اجرا شود، مانند افرادی که فوبیای طبیعت(ترس از حشرات یا فضاهای باز) دارند و باید بهصورت تدریجی و در محیطهای کنترلشده اکوتراپی را شروع کنند. در افراد با آسیب روانی، طبیعت میتواند احساسات عمیق را فعال کند پس حضور درمانگر ضروری است.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری ادامه داد: بیماران دارای محدودیت جسمی شدید باید نسخههای سازگارشده(مثل باغدرمانی نشسته یا درمان در فضای سبز شهری) انجام شود. افراد با آلرژی شدید به گرده یا گیاهان باید در محیط مناسب و با مشورت پزشک درمان شوند.
باقریان توضیح داد: اکوتراپی در شکلهای سبک و آگاهانه برای همه مفید است، اما در شکل درمانی عمیق، باید متناسب با نیاز، وضعیت روانی و جسمی فرد طراحی شود. حتی نگاه کردن به مناظر طبیعی یا گوش دادن به صدای باران هم اثر مثبت دارد، اما تأثیر درمانی واقعی زمانی رخ میدهد که ارتباطی آگاهانه، احساسی و درونی با طبیعت شکل گیرد. اکوتراپی معمولاً جایگزین درمانهای اصلی روانشناختی یا دارویی نیست، بلکه در کنار آنها بهعنوان مکمل به کار میرود. بهعنوان مثال اگر فردی تحت درمان افسردگی، اضطراب، PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) یا فرسودگی شغلی است، اکوتراپی میتواند راهحلهای متفاوتی داشته باشد از جمله اثربخشی دارودرمانی یا رواندرمانی را افزایش دهد، به بازسازی ذهن و بدن کمک کند و پیوند درونی فرد با خودش و محیط را عمیقتر کند.
وی افزود: در رواندرمانی سنتی(CBT)، تحلیلرفتار یا درمانهای وجودی، محیط اغلب یک فضای بسته است. اکوتراپی میتواند آن محیط را باز کند و طبیعت را به یک همکار درمانگر تبدیل کند. کاهش استرس و تنش فیزیولوژیک باعث میشود مراجع ذهنی بازتر و پذیراتر در جلسه درمانی داشته باشد. استعارههای طبیعی(مثل فصلها، رشد، مرگ، تجدید) میتوانند ابزارهای قوی برای کار با احساسات، فقدان و معنا باشند.
مدیرگروه روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اظهار کرد: درمانگر میتواند از طبیعت بهعنوان آینه استفاده کند تا فرایندهای درونی فرد را منعکس کند. بهعنوان مثال درمانگری که در پارک یا فضای سبز کار میکند، ممکن است از مراجع بخواهد به یک درخت پیر نگاه کند و درباره پایداری و ریشه داشتن صحبت کند. در این حالت، طبیعت در خدمت یادگیری عمیق عاطفی و نمادین قرار میگیرد.
باقریان گفت: اکوتراپی در سطح بیولوژیک هم اثر دارد و باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب، افزایش سطح سروتونین و اندورفین، کاهش سطح کورتیزول(هورمون استرس) میشود. به همین دلیل در کنار دارودرمانی برای اختلالات خلقی یا اضطرابی، باعث میشود اثر دارو بهتر و سریعتر ظاهر شود، نیاز به دوزهای بالا یا طول درمان زیاد کاهش یابد و عوارض روانشناختی دارو(مثل بیحوصلگی یا بیانگیزگی) کمتر شود.
وی افزود: در بیماران قلبی، سرطانی یا با درد مزمن حضور در محیط طبیعی باعث افزایش تحمل درد و بهبود خلق میشود. حرکتهای سبک در طبیعت(راهرفتن، باغبانی) بخشی از فیزیوتراپی طبیعی و انگیزهبخش است. دیدن رشد و زندگی در طبیعت حس امید و کنترل را تقویت میکند. اکوتراپی میتواند به درمانهای گروهی معنا و عمق بیشتری دهد وقتی گروه در طبیعت فعالیت میکند(مثلاً کاشت درخت، پیادهروی مشترک)، احساس اتصال، همدلی و همکاری افزایش مییابد. محیط باز و زنده باعث میشود افراد راحتتر حرف بزنند و از فشار اجتماعی در فضای بسته رها شوند، بنابراین میتوان گفت اکوتراپی همچون پل، میان روان، بدن و جهان قرار دارد و جایگزین درمانهای دیگرنیست، بلکه ابزاری برای عمیقتر و یکپارچهتر کردن فرایند درمان است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان اضافه کرد: از مهمترین محورهای پژوهشهای جدید تأثیرات مثبت اکوتراپی است. اکوتراپی هم اثر کوتاهمدت دارد و هم میتواند اثرات بلندمدت و پایدار بر سلامت روان و جسم بگذارد، اما دوام آن وابسته به نحوه ارتباط فرد با طبیعت است، نه میزان حضور. همه مطالعات موافقاند که حتی سپری کردن چند دقیقه در طبیعت میتواند سطح کورتیزول (هورمون استرس) را پایین بیاورد، فشار خون و ضربان قلب را کاهش دهد و احساس آرامش، شادمانی و تمرکز را افزایش دهد.
باقریان بیان کرد: در پژوهشی در دانشگاه استنفورد(۲۰۱۵)، تنها ۹۰ دقیقه پیادهروی در طبیعت باعث کاهش فعالیت نواحی مغز مرتبط با نشخوار فکری منفی شد، اما این اثرات اگر بدون تکرار باقی بمانند، معمولاً در عرض چند روز یا هفته کمرنگ میشوند. درست مثل اثر یک جلسه مدیتیشن.

وی افزود: پایداری اثر اکوتراپی به این بستگی دارد که آیا فرد ارتباط معنادار و ذهنآگاه با طبیعت برقرار کرده یا فقط از آن عبورکرده است؟ یا آیا طبیعت را وارد سبک زندگی روزمره خود کرده یا خیر؟ از دیدگاه اکوتراپی هدایتشده(با درمانگر) طبیعت فقط محل آرامش نیست، بلکه تبدیل به آینهای برای رشد درونی میشود. فرد یاد میگیرد الگوهای طبیعی(رشد، چرخه، تطبیق، رها کردن) را در زندگی شخصی خود بازتاب دهد. در نتیجه، تغییر نگرش و مهارتهای ذهنی جدیدی پیدا میکند که حتی بدون حضور فیزیکی در طبیعت، ادامه مییابند.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری گفت: پژوهشها نشان دادهاند که در افرادی که حداقل هشت تا ۱۲ هفته اکوتراپی ساختاریافته دریافت کردهاند علائم افسردگی و اضطراب تا شش ماه بعد نیز پایینتر باقی ماندهاند. احساس ارتباط با زندگی و معنا افزایش یافته و پایدار بوده است. وابستگی به تداوم حضور در طبیعت پیدا کردهاند .
باقریان افزود: اثر فیزیولوژیکی حضور در طبیعت(مثل کاهش استرس یا بهبود خلق) معمولاً به تداوم تماس نیاز دارد، اما اثر روانشناختی ناشی از یادگیری رابطه آگاهانه با طبیعت میتواند بلندمدت و درونی شود. بهعبارت دیگر اگر طبیعت فقط مکان استراحت باشد اثر آن کوتاهمدت است، اما اگر طبیعت تبدیل به معلم و همراه زندگی شود اثر آن ماندگار است.
وی تشریح کرد: داشتن مراسمهای کوچک روزانه با طبیعت(مثل آب دادن به گیاه، تماشای طلوع، قدم زدن کوتاه) تمرین ذهنآگاهی محیطی شامل حضور با حواس پنجگانه، نه صرفاً حضور فیزیکی، نوشتن یا نقاشی درباره تجربههای طبیعی برای تقویت ارتباط معنایی، یاد گرفتن الگوهای طبیعت در تصمیمگیری و احساسات شخصی اینها باعث میشوند اکوتراپی از تجربه بیرونی به رابطه درونی تبدیل شود و در این صورت اثرش پایدار میماند، بنابراین اکوتراپی وقتی پایدار میماند که به شیوه زیستن تبدیل شود و تجربههای گاه به گاه نداشته باشد.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری توضیح داد: یکی از چالشهای بزرگ زندگی شهری دسترسی کمتر به طبیعت است، اما روشهایی وجود دارند که اکوتراپی را حتی در شهرهای بزرگ هم قابل اجرا میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که حتی چند دقیقه حضور در طبیعت شهری میتواند سلامت روان را بهبود دهد. حضور در فضاهای سبز شهری، درختان خیابانی، باغچهها یا حتی پنجرهای با دید به فضای سبز میتواند به کاهش استرس و بهبود تمرکز کمک کند، بنابراین لازم نیست حتماً به جنگل یا طبیعت بکر بروید. بلکه میتوان طبیعت قابل دسترس شهری را به کار گرفت.
باقری گفت: انتخاب مسیر پیادهروی با دیدن درختها، گیاهان یا مسیرهایی با فضای سبز، نه فقط خیابانهای شلوغ بدون درخت، تمرکز بر حواس در هنگام راه رفتن، تمرکز بر صدای باد، حرکت نور خورشید بین شاخهها و بوی خاک یا گیاهان از راههای اکوتراپی است و حتی ۱۰–۱۵ دقیقه نیز کافی است تا اثرات مثبتی دیده شود. میتوان این فعالیتها را در روزهای کاری(مثلاً در استراحت کوتاه) یا عصر انجام داد. اگر پارک بزرگ دور است، از فضای سبز کوچک مثل باغچههای عمومی، درختان خیابان، تراس یا بالکن با گلدان میتوان استفاد کرد.
وی ادامه داد: پژوهشی نشان داده که فضای سبز کوچک در دسترس میتواند بهبود چشمگیری در حس خوب فرد داشته باشد. امکان دارد حتی نگاه کردن به درخت از پنجره یا صدای پرندگان کافی باشد تا اثرگذاری داشته باشد. کاشت گیاه در بالکن، پنجره یا مشارکت در باغچه محلی هم در قالب اکوتراپی شناخته شدهاند. کار با خاک، گیاهان، لمس آنها و مشاهده رشدشان، علاوه بر آرامبخشی، حس ارتباط با زندگی را نیز تقویت میکند. این روش بهویژه زمانی خوب است که زمان محدود است یا امکان خروج از خانه کم است. تلاش کنید این فعالیتها را به بخشی از زندگی روتین خودت تبدیل کنید. زمانی را انتخاب کنید که بتوانید کاملاً از فضای کار یا خانه فاصله بگیرید. حضور فیزیکی کافی نیست، حضور ذهن در طبیعت نیز اهمیت دارد. سعی کنید نقاطی با درختان، سایه، یا گلدانهای بزرگ پیدا کنید. مطالعات نشان داده که کیفیت فضای سبز و تنوع گیاهی اهمیت دارد.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری اظهار کرد: بررسی جایگاه اکوتراپی در ایران نشان میدهد که این روش بهتدریج شناخته شده و در حال رشد است، اما هنوز بهطور گسترده و نظاممند در میان روانشناسان و درمانگران کشور نهادینه نشده است. در کشور گزارشهایی منتشر شدهاند که نشان میدهند اکوتراپی بهعنوان راهکار کاهش اضطراب و افسردگی مورد توجه رسانهها و بخش عمومی قرار گرفته است، اما در حوزه پژوهش علمی و انتشار مقالات فارسی، هنوز تعداد مطالعات متمرکز بر اکوتراپی و بهکارگیری آن در درمانهای بالینی کم است. چون ایران تنوع زیستی و طبیعت نسبتاً زیادی دارد، فرصت خوبی است تا درمانگران از طبیعت استفاده کنند و محیط درمانی را فراتر از فضای بسته کلینیک ببرند. بهویژه با توجه به افزایش مشکلات سلامت روان(اضطراب، افسردگی، استرس شهری)، اکوتراپی میتواند یک مکمل مقرونبهصرفه و کمخطر برای درمان باشد. ظرفیت برای توسعه پژوهشهای بومی درباره اثربخشی و سازگارسازی این روش با فرهنگ ایرانی وجود دارد و آموزش درمانگران نسبت به این روش هنوز گسترده نیست.

باقریان ادامه داد: بسیاری از درمانگران ممکن است آشنایی کامل با روششناسی، اصول و محدودیتهای اکوتراپی نداشته باشند، زیرساخت مناسب(مثل دسترسی منظم به فضای سبز یا طبیعت، محیط درمانی مناسب در شهرها) برای اجرای روش بهصورت حرفهای محدود است بهصورتیکه فقدان مطالعات کنترلشده فراوان در ایران که نشان دهند به چه میزان اکوتراپی در مطبهای ایرانی مؤثر بوده و چه تعریف دقیقا دارد، احساس میشود. احتمال دارد این روش بهعنوان راهکار عمومی آرامش دیده شود و نه بهعنوان بخش جدی درمانی، در کنار رواندرمانی یا دارودرمانی در کل اکوتراپی در ایران در مسیر رشد است، اما هنوز به سطح کاربرد فراگیر، استاندارد و علمی درمانی در رواندرمانی ایرانی نرسیده است.
وی تشریح کرد: یکی از چالشهای درمانهای مکمل مثل اکوتراپی، زمان بروز اثرات آن است. برخی اثرات اکوتراپی در همان جلسات اولیه(حتی چند دقیقه تا چند روز) قابل احساساند، اما تغییرات عمیقتر و پایدارتر معمولاً در بازه زمانی شش تا ۱۲ هفته ظاهر میشوند. بهویژه اگر فرایند بهصورت هدایتشده و منظم انجام شود. بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند که حتی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه تماس مستقیم با طبیعت، چه در قالب پیادهروی، چه نشستن در فضای سبز، میتواند تغییرات فوری مانند تنظیم ضربان قلب و فشار خون، بهبود خلق و کاهش اضطراب، افزایش حس آرامش و رضایت را ایجاد کند.
رئیس مرکز تحقیقات علوم رفتاری گفت: تحقیقات در ژاپن و کره جنوبی درباره حمام جنگل نشان دادهاند که پس از چهار تا شش هفته منظم، شاخصهای روانی پایدارتر میشوند. در بازه دو تا سه ماهه، اگر اکوتراپی بهشکل ساختاریافته و ذهنآگاهانه انجام شود این اثرات مشاهده میشود تغییر نگرش کلی نسبت به زندگی و طبیعت، افزایش تابآوری، بهبود عزتنفس و احساس خودارزشی، کاهش علائم افسردگی یا اضطراب، تقویت حس ارتباط اجتماعی.
باقریان اضافه کرد: مطالعهای در سال۲۰۲۰ در مجله Frontiers in Psychology نشان داد که پس از هشت هفته اکوتراپی هدایتشده، بیش از ۷۰درصد شرکتکنندگان احساس کردند که رابطهشان با خود و جهان تغییر کرده است، و این اثر تا سه ماه بعد پایدار مانده بود. تداوم مهمتر از شدت است اکوتراپی مثل ورزش یا مدیتیشن عمل میکند تجربه کوتاه اثر فوری دارد، اما ناپایدار است. تداوم و تکرار باعث تثبیت تغییرات در مغز و روان میشود. اگر فرد فقط گاهی به طبیعت برود، اثرش معمولاً طی چند روز از بین میرود، اما اگر ارتباط منظم(هفتگی یا روزانه) با طبیعت داشته باشد حتی در قالبهای ساده مثل مراقبه با گیاهان یا قدم زدن ذهنآگاهانه در پارک، بدن و ذهن به آن سازگار میشوند و اثراتش ماندگارتر میگردند.
انتهای پیام


نظرات