به گزارش ایسنا، بخش کشاورزی یکی از ارکان مهم اقتصاد کشور به شمار می رود، با این حال بررسی روند دو دهه اخیر نشان میدهد که سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی و اشتغال کل کشور کاهش یافته و دلیل این روند کاهشی میتواند ناشی از عوامل مختلفی همچون تغییرات ساختاری در اقتصاد، کاهش سرمایهگذاری در این بخش و تغییر الگوی اشتغال باشد.
طی سالهای اخیر سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی نوساناتی را تجربه کرده که عمدتا فصلی است. در فصل بهار و تابستان به علت شرایط آب و هوایی، تولید بخش کشاورزی افزایش مییابد در حالی که در فصول سرد سال تولید این بخش از دو فصل ابتدایی سال به طور چشمگیری کمتر می شود.
زنان از دیرباز با ایجاد و فعالسازی حلقههای تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی، بازیگران کلیدی حلقههای زنجیره ارزش کسب و کارهای خرد و کوچک بودهاند.
سید مالک حسینی - معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار - در کارگاه ملی یادگیری و تبادل تجربیات مربیان کارآفرینی و عاملین توسعه کسبوکار زنان روستایی و عشایری، سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور را ۱۴.۵ درصد عنوان کرد و با تاکید بر ضرورت توسعه اشتغال و معیشت پایدار در روستاها،پایداری اقتصادی در روستاها را زمینهساز مهاجرت معکوس و بازگشت جمعیت فعال به مناطق روستایی دانست.
وی ضمن اشاره به سهم ۷.۳ درصدی بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی می گوید: این نابرابری نشان میدهد که بخش کشاورزی ظرفیت ایجاد اشتغال بیشتری نسبت به دیگر بخشهای اقتصادی دارد.
در حال حاضر از نگاه کارشناسان، یکی از دلایل اصلی کاهش سهم کشاورزی از تولید و اشتغال، تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آبی در کشور است. خشکسالیهای پیاپی و کمبود منابع آبی باعث شده بسیاری از زمینهای کشاورزی از بهرهوری کمتری برخوردار شوند و در نتیجه تولید این بخش کاهش یابد.
با این استناد شاید بتوان دلیل مهاجرت از روستاها به شهرها و کلان شهرها را بهتر تحلیل کرد اما معاون اشتغال وزیر کار پیشبینی می کند که در آیندهای نه چندان دور، نهضت بازگشت به روستاها شکل گرفته و مردم از شلوغی و پیچیدگی زندگی شهری خسته شده و به دنبال آرامش خواهند بود.

حسینی در ارزیابی این نظر با بررسی تحولات جمعیتی ایران در فاصله سالهای ۱۳۷۰ تا ۸۰ سال گذشته، تمرکز اقتصاد ملی بر شهرها را عامل اصلی مهاجرت گسترده از روستاها به شهرها می داند و نسبت جمعیت روستایی به شهری را در دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی ۷۰ به ۳۰ عنوان می کند.
وی تاکید دارد که امروز این نسبت به حدود ۳۰ درصد روستایی و ۷۰ درصد شهری رشد معکوس داشته و با استناد به آمار رسمی، سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی (GDP) را در سال ۱۳۳۸ حدود ۲۴.۳ درصد اعلام می کند که نشاندهنده رونق اقتصادی و تمرکز جمعیتی در روستاها بوده است.
به گزارش ایسنا، امروزه فقیرترین جوامع دنیا را اغلب افراد بدون زمین کشاورزی یا با زمین اندک تشکیل میدهند که عمدتاً در مناطق روستایی زندگی میکنند. با توجه به اینکه درآمد حاصل از فعالیتهای کشاورزی در این جوامع ممکن است اشتغالی در حد معیشت ایجاد کند، طبعا تنوع بخشی به فعالیت های غیرکشاورزی میتواند عاملی تأثیرگذار در کاهش فقر روستایی این جوامع به شمار آید.
برابر آمارها سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور ۱۴.۵ درصد و از تولید ناخالص داخلی ۷.۳ درصد است.مسائلی چون بیکاری آشکار و پنهان، کمبود یا عدم ثبات درآمدی و فقر روستایی عمدتاً در ساختارهایی بروز می کند که در آنها کشاورزی معیشتی به ویژه فعالیت در بخشهای زراعی، سهم بالایی از اشتغال و درآمد را به خود اختصاص می دهد. امروزه صنعتی شدن روستاها به عنوان اهرمی پویا برای توسعه و افزایش درآمد گروههای کم درامد روستایی و عشایری شناخته شده و ایجاد اشتغال، توزیع درآمد، متنوع کردن اقتصاد روستایی و کاهش فقر و نابرابری از اهداف اولیه صنعتی شدن روستایی محسوب میشود.
معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار در این راستا خواهان استقرار صنایع تبدیلی در روستاها به جای شهرکهای صنعتی است و تاکید دارد که وقوع این امر برای احیای اقتصاد روستایی لازم است.
اومی گوید: اگر سیاستگذاری ها و برنامهریزیهای کلان به سمت بهبود اقتصاد روستایی نرود، هرچقدر در حوزه دسترسی به اینترنت، حملونقل و خدمات مالی در روستاها پیشرفتهای خوبی حاصل شده باشد، نمیتواند تحولی شگرف در اقتصاد روستا باشد.
وی با موثر دانستن اقدامات دفتر توسعه فعالیتهای کشاورزی زنان روستایی و عشایری در پیشبرد توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، نقش زنان روستایی در پویایی اقتصاد محلی را یادآور شده و می گوید: ایجاد زنجیرههای ارزش و تقویت پیوند میان تولید و بازار از ارکان توسعه پایدار روستایی به شمار می روند.

بدون تردید در راستای توسعه اشتغال بخش کشاورزی و جلوگیری از مهاجرت ساکنین روستاها، ایجاد زنجیرههای ارزش کسب و کارها در جوامع روستایی می تواند به عنوان یک رویکرد موثر دنبال شود.
د رحال حاضر توسعه زنجیره کسب و کارهای زنان روستایی و عشایری با توجه به اهمیت اقتصادی فعالیتهای هر یک از حلقههای زنجیرهها، فرصتهای توسعه و تقویت الگوهای نوین مدیریت بازار در بخش کشاورزی را تشکیل میدهد.
پیشتر مریم طهماسبی - مدیرکل دفتر توسعه فعالیتهای کشاورزی زنان روستایی و عشایری در گفت وگو با ایسنا، رویکرد تکمیل زنجیره ارزش کسب و کار زنان روستایی و عشایری را گام مثبتی به سوی پایدارسازی معیشت در جوامع محلی عنوان کرده و گفته بود:اگرچه اشکال صنعتی و تولید انبوه محصولات غذایی بسیاری از بازارهای تقاضا را پر کرده است ولی جذابیت محصولات ارگانیک همچنان وجود دارد و روستاییان و عشایر میتوانند حتی با امکانات اندک برای خود اشتغالزایی کنند.
صنعتی شدن روستاها ضمن ایجاد اشتغال پایدار و افزایش درآمد گروههای محروم و کم برخوردار در مناطق روستایی و عشایری موجب کاهش فقر و افزایش رفاه می شود.
تجربه زندگی روستایی و عشایری ایران نشان میدهد زنان از دیرباز با ایجاد و فعالسازی حلقههای تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی، بازیگران کلیدی و معماران حلقههای زنجیره ارزش کسب و کارهای خرد و کوچک بودهاند.زنان با فرآوری تولیدات دامی، خشککردن، تبدیل و فرآوری محصولات باغی، گیاهان دارویی و تولید انواع صنایع دستی از ضایعات تولیدی موجب ارزش آفرینی در بخش کشاورزی شدهاند.
امروز زنان تولیدکننده در بخشهای مختلف و ساکن در مناطق روستایی و عشایری، تشکلهای اقتصادی فعال محلی و دختران تحصیلکرده روستایی و عشایری نقش بسزایی در شناسایی فرصتها و پتانسیلهای تولیدی روستاها و مناطق محروم و توسعه کسب وکارهای موفق دارند و با کمک آنها زمینه ایجاد اشتغال و شکلگیری بازارهای دائمی، فصلی، محلی، منطقهای و مجازی برای تولیدات کشاورزی و روستایی به وجود آمده است.
به گزارش ایسنا،امروزه صنعتی شدن روستا به عنوان قسمتی از راهبرد توسعه همه جانبه روستایی محسوب می شود که ضمن ایجاد اشتغال پایدار و افزایش درآمد گروههای محروم و کم برخوردار در مناطق روستایی و عشایری موجب کاهش فقر و نابرابری و افزایش رفاه روستاییان و عشایر می شود.
انتهای پیام


نظرات