به گزارش ایسنا، روزنامه هفت صبح نوشت:
در حالی که قرار بود نرخ باروری تا سال ۱۴۰۷ باید به ۲.۵ برسد گزارشهای منتشر شده حکایت از آن دارد که نرخ باروری در زمان حاضر تنها ۱.۴۸ است. فرزندآوری نه تنها پایهایترین عامل در پایداری و رشد جمعیت یک جامعه است، بلکه نقشی کلیدی در تقویت بنیانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایفا میکند.
جمعیت، به عنوان نیروی محرک توسعه، نه تنها منبع تولید ثروت و قدرت برای کشورها به شمار میرود، بلکه با تربیت نسلهای آینده، آیندهای پایدار و پویا را برای جوامع تضمین میکند. با این حال، بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۵۰ درصد از افرادی که در طیف فرزندآوری قرار دارند، نمیخواهند بچهدار شوند، اما ۴۰ درصد میخواهند بچهدار شوند که بخش زیادی از این افراد هم دانشجو هستند.
اینها اخبار نگران کنندهای هستند که نشان میدهند تحت تاثیر سیاستهای دهههای پیش مبنی بر «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و کاهش نرخ ولادتها، شاهد کاهش جمعیت و افزایش نگرانیها و دغدغههای این حوزه هستیم. آمارها تا جایی نگرانکننده است که آینده جمعیت ایران در سایه کاهش نرخ باروری و پیر شدن تدریجی جمعیت، با تهدیدهای بسیار جدی مواجه خواهد شد و به گفته کارشناسان این حوزه، سال ۱۴۲۵ پنجره جمعیتی کشور بسته میشود.
مردم چه میگویند؟
زمستان سال گذشته پژوهشی میدانی در مورد میزان علاقه ایرانیها و بهخصوص جوانان برای فرزندآوری انجام شد. جمعیت نمونه در این پیمایش شامل ۲۵۰۰ زن متاهل در گروه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال و مرد متاهل دارای همسر در گروه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال از شهرها و روستاهای سراسر کشور بودند. ۴۸.۵ درصد از پاسخدهندگان، زن و ۵۱.۵ درصد مرد، میانگین سنی پاسخگویان ۳۶.۵ سال، میانگین سن هنگام ازدواج ۲۲.۶ سال و میانگین سن اولین فرزندآوری ۲۵.۴ سال بود.
براساس نتایج این پژوهش، ۸۴.۹ درصد پاسخگویان با میانگین ۱.۷ فرزند، ۲۲.۳ درصد دارای تجربه سقط جنین بودند و ۶۰.۲ درصد پاسخگویان از روشهای پیشگیری از بارداری استفاده میکردند. براین اساس ۱.۴ درصد از پاسخگویان، زندگی بدون فرزند را مطلوب میدانستند، ۶.۵ درصد با یک فرزند و ۳۳.۵ درصد با دو فرزند موافق بودند اما بیش از ۵۸ درصد پاسخگویان، با فرزند سوم و چهارم و حتی بیش از ۵ فرزند موافق بودند.
اما در ادامه این مسیر، ۲۲.۳ درصد از پاسخگویان، در حال حاضر تمایل به فرزندآوری داشتند در حالی که در پیمایش مشابه در سال ۱۳۹۵ این عدد، ۳۱.۸ درصد بود. ۷۷.۷ درصد از پاسخگویان در پیمایش سال قبلتر اعلام کردند که در حال حاضر تمایل به فرزندآوری ندارند و ۵۲.۱ درصد هم بابت فرزندآوری در زمان آتی بیرغبت بودند.
چرایی بیرغبتی مردم در مورد فرزندآوری
اما چرا گروهی از پرسش شوندگان تمایلی به فرزندآوری نداشتند؟ سوالی که در پاسخ به آن، ۸۷.۴ درصد از این گروه نگرانی از تامین آینده فرزندان جدید، ۸۰.۹ درصد افزایش مشکلات اقتصادی، ۷۸.۹ درصد درآمد ناکافی و ۷۳.۴ درصد فقدان مسکن و فضای مناسب را از جمله مهمترین دلایل خود بر شمرده بودند. یا قید فرزندآوری را زده بودند یا نمیخواستند فرزند جدید داشته باشند.
در این فهرست، غیر از حدود ۱۴درصد پاسخگویان که بیرغبتی به بچه و بیرغبتی به مادر بودن را به عنوان عدم تمایل به فرزندآوری ذکر کرده بودند، فراوانی باقی پاسخها نسبت به نتایج سوال مشابه در پیمایش سال ۱۳۹۵ افزایش معناداری داشت. بخش دیگری از پیمایش، سوال درباره تاثیر سیاستهای تشویقی بر تمایل به فرزندآوری بود که ۷۳.۹ درصد پاسخگویان، تاثیر این سیاستها را کم و ۱۸ درصد، زیاد اعلام کرده بودند.
صفر در نقطه ۱۴۱۵
این گزارشها و دهها گزارش دیگر همگی حکایت از یک چیز داشته و دارند. اینکه فرزندآوری در ایران در حال سقوط به سمت صفر است! همانطور که صالح قاسمی دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور چند وقت پیش گفته بود، نرخ باروری در کشورمان هم اینک به حدود ۱.۶ فرزند به ازای هر زن رسیده و کشور در آستانه رشد منفی جمعیت قرار دارد. به گفته وی در حال حاضر نرخ رشد جمعیت کشور به حدود شش دهم درصد کاهش یافته و بر اساس برآوردها، این شاخص تا سال ۱۴۱۵ به صفر خواهد رسید.
قاسمی با اشاره به کاهش ۶۰۰ هزار تولد در یک دهه اخیر، افزود: در سالهای گذشته تعداد تولدهای سالانه حدود ۱.۶ میلیون نفر بود که این رقم اکنون به ۴۵۰ تا ۴۸۰ هزار تولد کاهش یافته است. همچنین به گفته وی استانهای گیلان، مازندران، تهران و البرز را دارای پایینترین نرخهای باروری در کشور عنوان کرد و افزود: این نرخها به ترتیب ۹ دهم درصد، ۱.۰ و ۱.۱ فرزند هستند که کمترین در طول تاریخ ایران به شمار میروند.
دو شاخصه اصلی
سحر طالبی، جامعهشناس و پژوهشگر در تشریح دلایل این روند کاهشی میگوید: «در تشریح چرایی این وضعیت، دو رویکرد کلی وجود دارد؛ یکی تبیین اقتصادی و دیگری تبیین ارزشی. هر دو این تبیینها دلایل مختلفی را برای کاهش فرزندآوری ارائه میدهند.»
طالبی در مورد گزاره اقتصادی میگوید: «وضعیت اقتصادی کشور، شامل تورم، آموزش و بهداشت، بهصورت عینی بررسی شده است. این بررسیها نشان میدهد که شرایط اقتصادی بهشدت نامطلوب بوده و به عنوان عامل اصلی در کاهش نرخ فرزندآوری نقش دارد. به همین دلیل بر اساس پژوهشهای ما، ۹۰ درصد مردم معتقدند که مسائل اقتصادی دلیل اصلی کاهش فرزندآوری است و این یافتهها بیانگر عمق تاثیر مشکلات اقتصادی بر این موضوع است.
وی همچنین با اشاره به جنبه اجتماعی و ارزشی این روند نیز میگوید: روابط اجتماعی افراد در جامعه بهشدت شکننده و کوتاهمدت شده است. از سوی دیگر، توجه به لذتهای آنی و رویکرد عقلانیتر به مقوله ازدواج و فرزندآوری، تصمیمگیری در این زمینه را پیچیدهتر کرده است.
سیاستهای بیاثر کنونی فرزندآوری
اما در آخرین اظهارنظر در مورد وضعیت فرزندآوری در کشور شهلا کاظمیپور، کارشناس جمعیتشناسی عوامل اصلی این کاهش را شاخصهای توسعه مانند شهرنشینی، افزایش سواد و اشتغال زنان و دسترسی بیشتر به وسایل ارتباطجمعی عنوان کرد و افزود: با افزایش ضریب شهرنشینی در ایران، آگاهیهای اجتماعی و دسترسی به اطلاعات نیز گسترش یافته که این امر به کاهش نرخ فرزندآوری منجر شده است.
این کارشناس جمعیتشناسی با اشاره به اینکه در دهه اخیر، عوامل اقتصادی و فرهنگی نیز به این روند دامن زدهاند، گفت: مشکلات اقتصادی مانند تورم و محدودیتهای ناشی از تحریمها، باعث شده است که سیاستهای حمایتی دولت در زمینه جمعیت اثرگذاری لازم را نداشته باشند. وی همچنین اعلام کرده که با وجود آنکه آمارهای دقیقی دراین زمینه در دست نیست، اما آنچه مشخص است، کاهش سالانه نرخ فرزندآوری است که هر سال نسبت به سال قبل، حدود یکدهم کاهشیافته است.
این جمعیتشناس با تاکید بر اینکه وامهای تشویقی و زمینهای رایگان و دیگر سیاستهای جمعیتی فعلی نمیتوانند مشکلات اصلی خانوادهها را حل کنند، میگوید: مردم جامعه با مشکلات اقتصادی مواجه هستند که با وامهای ۲۰ یا ۳۰میلیونی برطرف نمیشود. آنچه مردم نیاز دارند، امنیت اقتصادی و ثبات قیمتهاست تا بتوانند برای آینده خود برنامهریزی کنند. سیاستهای جمعیتی فعلی اگرچه ضروری هستند، اما مجلس باید کلانتر فکر کند و به سمت ایجاد ثبات اقتصادی و تولید بیشتر حرکت کند.
به هر حال به نظر میرسد که بررسی عوامل موثر بر کاهش یا افزایش نرخ فرزندآوری، مانند شرایط اقتصادی و تغییرات ارزشی، از اهمیت بسیاری برخوردار است و اگر هر چه سریعتر فکری برای بهبود این شاخصهها نشود، حتی شاید زودتر از پیشبینیهای انجام شده به رشد «صفر» درصد برسیم!
انتهای پیام


نظرات