• سه‌شنبه / ۴ آذر ۱۴۰۴ / ۰۹:۳۴
  • دسته‌بندی: دانش‌بنیان‌ها
  • کد خبر: 1404090402024
  • خبرنگار : 30057

آتش، طبیعت و جرقه انسانی؛ چرخه تکرارشونده آتش‌سوزی جنگل‌ها از زاگرس تا ارسباران

آتش، طبیعت و جرقه انسانی؛ چرخه تکرارشونده آتش‌سوزی جنگل‌ها از زاگرس تا ارسباران

جنگل‌های ایران که نقش حیاتی در پایداری اقلیم، حفظ تنوع زیستی و امنیت اقتصادی کشور دارند، در دهه‌های اخیر بارها طعمه آتش شده‌اند و هر بار خساراتی گسترده و طولانی‌مدت برجای گذاشته‌اند و هرچند فناوران ایرانی در سال‌های اخیر با توسعه فناوری‌های نوین داخلی، از پهپادهای حرارتی و آب‌پاش تا سامانه‌های هشدار سریع و هوش مصنوعی، ابزارهای تازه‌ای برای مهار حریق را معرفی کرده‌اند، اما پیشگیری و مهار آتش جنگل‌ها همچنان بزرگ‌ترین چالش محیط‌زیستی کشور به شمار می‌رود.

به گزارش ایسنا، جنگل‌ها یکی از بنیادی‌ترین دارایی‌های طبیعی هر کشورند؛ زیست‌بوم‌هایی که نقش حیاتی در پایداری آب ‌و هوایی، حفاظت خاک، تعدیل دما، تولید اکسیژن، تنوع زیستی و حتی امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع دارند. این زیست‌توده عظیم، نه‌فقط خانه هزاران گونه گیاهی و جانوری است، بلکه بخشی از زیرساخت طبیعی کشورها برای تاب‌آوری در برابر تغییرات اقلیمی و بحران‌های محیط‌زیستی به شمار می‌رود. با این حال، همین سرمایه حیاتی در دهه‌های اخیر بیش از همیشه در معرض تهدیدی ویرانگر قرار گرفته است: آتش‌سوزی‌های گسترده و گاه مهارنشدنی.

آتش‌سوزی جنگل‌ها پدیده‌ای تک‌عاملی نیست؛ برآیند ترکیب خطرناک مجموعه‌ای از عوامل طبیعی و انسانی است. افزایش دما، خشکسالی‌های طولانی‌مدت، کاهش رطوبت خاک و تشدید تغییرات اقلیمی زمینه‌ای فراهم می‌کند که کوچک‌ترین جرقه بتواند به شعله‌های بزرگ بدل شود. در کنار آن، خطاهای انسانی از رها کردن آتش در طبیعت گرفته تا سوزاندن علفزارها، فعالیت‌های گردشگری کنترل‌نشده و حتی تعمد در تغییر کاربری اراضی، بار اصلی بسیاری از آتش‌ها را بر دوش می‌کشد. ضعف تجهیزات اطفا، کمبود نیروی متخصص و دشواری دسترسی در مناطق کوهستانی و جنگلی نیز باعث می‌شود حریق‌هایی که می‌توانستند در ساعات نخست مهار شوند، به فاجعه‌های چند روزه تبدیل شوند.

پیامدهای این آتش‌سوزی‌ها، صرفاً از دست رفتن چند هکتار پوشش گیاهی نیست؛ جنگل‌سوختگی زنجیره‌ای از خسارت‌های طولانی‌مدت ایجاد می‌کند. نابودی زیستگاه‌ها، مرگ‌ومیر گونه‌های کمیاب، تشدید فرسایش خاک، کاهش ذخیره آب‌های زیرزمینی، افزایش ریزگردها، تشدید سیلاب‌های ناگهانی و افت کیفیت زندگی جوامع محلی تنها بخشی از این خسارت‌ها است. هر آتش‌سوزی، سال‌ها عقب‌گرد اکولوژیکی به همراه دارد و بازگشت کامل یک جنگل گاه ده‌ها سال طول می‌کشد.

در شرایطی که روند افزایش دما و فشار انسانی بر طبیعت ادامه دارد، آتش‌سوزی جنگل‌ها دیگر یک رخداد فصلی نیست؛ علامتی است از بحران بزرگ‌تری که مدیریت محیط‌زیست و اقلیم کشور با آن روبه‌رو است. اکنون، بیش از هر زمان دیگر، ضرورت ایجاد سازوکارهای پیشگیری، تقویت ناوگان اطفا، آموزش عمومی، و برخورد جدی با عوامل انسانی این حریق‌ها احساس می‌شود؛ موضوعی که اگر نادیده بماند، هزینه‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی آن در آینده نزدیک بسیار سنگین‌تر از امروز خواهد بود.

با درنظر گرفتن این جایگاه حیاتی و پیامدهای گسترده آتش‌سوزی در جنگل‌ها، بررسی وضعیت کشور خودمان اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند. ایران با تنوع اقلیمی گسترده و جنگل‌هایی که هرکدام بخشی از امنیت زیستی و اقلیمی کشور را بر دوش می‌کشند، طی دهه‌های اخیر بارها با موج‌های متعدد آتش‌سوزی روبه‌رو بوده است. این رخدادها نشان می‌دهد تهدید آتش نه یک بحران مقطعی، بلکه چالشی مستمر و در حال تشدید است. همین روند، ضرورت بازخوانی سابقه آتش‌سوزی‌ها و فهم دقیق‌تر ریشه‌ها، الگوها و نقاط آسیب‌پذیر را به موضوعی اجتناب‌ناپذیر تبدیل می‌کند.

سابقه آتش‌سوزی جنگل‌ها در ایران؛ یک مرور واقع‌گرایانه

آتش‌سوزی در جنگل‌های ایران قدمت دارد، اما شدت امروز سابقه ندارد. در دهه‌های گذشته همیشه آتش‌سوزی‌های پراکنده در جنگل‌های ایران رخ می‌داد، اما دو نکته باعث می‌شود وضعیت امروز با گذشته قابل مقایسه نباشد: اول افزایش چندبرابری دما و خشکسالی و دوم افزایش فشار انسانی روی طبیعت و گسترش مناطق در معرض خطر. به‌عبارت دیگر، آتش‌سوزی‌ها قدیمی‌اند، اما ابعاد و فراوانی امروزشان محصول سه دهه اخیر است.

دهه ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰: آتش‌سوزی‌ها محدود، ثبت‌ها پراکنده

در این دوره، ایران هنوز با جنگل‌زدایی شدید امروز روبه‌رو نبود، ضمن آنکه ثبت رسمی آتش‌سوزی‌ منسجم وجود نداشت. آتش‌سوزی‌ها در این بازه زمانی معمولاً محدود و ناشی از چرای دام، شکار یا کشاورزی سنتی بودند و در مقابل بارندگی بیشتر و رطوبت بالاتر، احتمال گسترش آتش را کاهش می‌داد.

 دهه ۱۳۷۰: شروع ثبت‌های رسمی و افزایش محسوس آتش‌ها

با توسعه جاده‌ها، گردشگری و کاهش بارش، نخستین افزایش قابل‌ مشاهده رخ داد؛ جنگل‌های زاگرس و اقلیم نیمه‌خشک باعث شد آتش‌ها زودتر گسترده شوند و ضعف ساختارهای اطفا، نظیر نبود بالگردهای تخصصی نمود بیشتری یافت.

دهه ۱۳۸۰: ورود به دوره «آتش‌سوزی‌های گسترده

در این دهه چند اتفاق همزمان شد که شامل «کاهش بارندگی‌های بلندمدت»، «افزایش دمای میانگین کشور»، «رشد بی‌سابقه گردشگری و حضور مردم در جنگل‌ها» و «تبدیل اراضی جنگلی به زمین کشاورزی یا ویلاسازی در برخی نقاط». در این دوره زاگرس عملاً وارد وضعیت «بحرانی» شد.

اتفاقاتی مانند آتش‌سوزی‌های بزرگ در مریوان، پاوه، ایلام و کهگیلویه و تکرار آتش‌سوزی‌ها در گلستان و مازندران نشانه‌هایی از این بحران به شمار می‌رود، به گونه‌ای که باعث مطرح‌شدن موضوع در سطح ملی شد.

دهه ۱۳۹۰: جهش بزرگ آتش‌سوزی‌ها

در این دهه به تدریج تغییر اقلیم اثرش را به طور کامل نشان داد و شاهد آتش‌های گسترده‌تر، افزایش تعداد روزهای گرم سال و وزش بادهای گرم (خصوصاً در زاگرس) بودیم، به گونه ای که آتش را غیرقابل‌مهار می‌کرد.

* آتش‌سوزی‌های بزرگ در این دهه

جنگل گلستان (چندین بار) طعمه آتش شد و زاگرس: ایلام، گچساران، مریوان، سردشت، بانه، خوزستان و چهارمحال‌وبختیاری در آتش‌سوزی‌های خشکسالی سوختند.

همچنین آتش‌سوزی‌های متعددی در پارک ملی گلستان، بمو، دنا، کوه‌گل، سالوک و مهمتر از همه ارسباران رخ داد و احساس عمومی در این دوره این بود که «جنگل‌ها سالی چند بار می‌سوزند و کاری از دست کسی برنمی‌آید.»

از ۱۴۰۰ تا امروز: اوج بحران

این دوره ترکیبی از همه مشکلات است: «خشکسالی شدید و کمبود بارش»، «فرسودگی و کمبود تجهیزات اطفا»، «دخالت انسانی؛ از گردشگری تا زمین‌خواری»، «نبود آموزش عمومی» و «افزایش روزهای با دمای بالای ۴۰ درجه». آتش‌سوزی‌های سه سال اخیر در زاگرس و ارسباران از بزرگ‌ترین آتش‌ها در تاریخ ثبت‌شده کشور بوده‌اند.

زاگرس بیشترین آتش‌سوزی‌ها را در تاریخ خود ثبت کرد و به‌صورت تاریخی بیشترین حجم آتش در « ایلام»، «کرمانشاه»، «مریوان»، «کهگیلویه‌وبویراحمد»، «لرستان» و «فارس» رخ داده است. زاگرس بیش از ۴۰ درصد جنگل‌های ایران را دارد، اما «مستعدترین اکوسیستم کشور برای آتش‌سوزی» است.

جنگل‌های شمال

گلستان بیشترین آتش‌های گسترده را در جنگل‌های شمال کشور پشت سر گذاشته است، ضمن آنکه هم اکنون مازندران و گیلان، با وجود رطوبت بیشتر، به دلیل فشار گردشگری آسیب‌پذیر شده‌اند. «ارسباران»،  «دنا»، «بمو»، «گلستان»، «سالوک» و «میانکاله» از جمله مناطق حفاظت‌شده کشور هستند.

الگوی تکرارشونده تاریخی آتش‌سوزی‌ها در ایران

سه الگو از دل کل سابقه دیده می‌شود: اول آنکه ۸۰ تا ۹۰ درصد آتش‌ها منشأ انسانی دارند. این داده در گزارش‌های رسمی هم تایید شده، ولی تغییرات اقلیمی آتش را گسترش می‌دهد، اما جرقه را انسان می‌زند.

دوم نبود ناوگان هوایی اطفا به یک ضعف تاریخی تبدیل شده است؛ این مشکل از دهه ۱۳۷۰ تاکنون تغییر نکرده و همیشه کار مهار آتش با داوطلبان محلی و محیط‌بان‌ها بوده است و سوم آنکه افزایش زمین‌خواری در پوشش آتش‌سوزی. در برخی مناطق، آتش‌سوزی مقدمه‌ تغییر کاربری بوده، موضوعی که بارها رسانه‌ای شده است.

فناوری‌ها و توانمندی‌های ایرانی در مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها

هر چند که خاک ایران درگیر با خشکسالی شده ولی این فناوری است که می‌تواند کشور را در برابر مخاطرات ایمن کند که مهمترین آنها پهپادها و تجهیزات حساس به دما هستند. 

پهپادهای پایش و اطفای حریق

ایران در چند سال گذشته استفاده از پهپادها را وارد فرآیند پایش جنگل‌ها و رصد آتش کرده است. مهم‌ترین کاربردهای این ابزارهای فناورانه را این گونه می‌توان بیان کرد:

پهپادهای پایش حرارتی: این پهپادها که از سوی شرکت های دانش بنیان توسعه داده شده‌اند، مجهز به دوربین‌های حرارتی (Thermal) بودن و قادر به شناسایی نقاط داغ (Hotspots) قبل از تبدیل‌شدن به آتش گسترده هستند. ثبت موقعیت دقیق برای تیم‌های زمینی از دیگر ویژگی‌های این فناوری است.

پهپادهای تزریق گوی آتش‌زا برای مهار کنترل‌شده: این فناوری که در ایران در مرحله تست میدانی قرار دارد، تکنیکی مشابه کشورهای پیشرو برای ایجاد آتش کنترل‌شده و قطع مسیر حریق است و توان پرتاب گوی‌های آتش‌زا برای حذف پوشش گیاهی خشک در مسیر گسترش آتش را دارد.

پهپادهای آب‌پاش کوچک: این ابزار مناسب نقاط صعب‌العبور است و توان حمل ۵ تا ۲۰ لیتر مایع را دارد. این پهپادها هر چند کاربرد محدود دارند، اما اثربخشی آن‌ها در شروع حریق‌ها زیاد است.

بالگردها و هواپیماهای آبپاش: این روش اصلی‌ترین ابزار اطفای حریق گسترده در کشور به شمار می‌رود و در مرحله توسعه نمونه اولیه قرار دارد.

سامانه‌های هشدار سریع آتش‌سوزی: چند سامانه دانش‌بنیان در ایران توسعه یافته که داده‌های ماهواره‌ای را ترکیب و تحلیل می‌کنند که از آن جمله می‌توان به سامانه مانیتورینگ سازمان فضایی ایران، تحلیل تصاویر سنجش‌ازدور ماهواره‌های ایرانی (Noor، Pars-1) و خارجی، ارسال هشدار سریع به سازمان منابع طبیعی و تشخیص نقاط داغ در کمتر از چند دقیقه پس از وقوع اشاره کرد.

سامانه پیش‌بینی خطر آتش‌سوزی (FFWI ایرانی): این سامانه که در دانشگاه تربیت مدرس و مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها توسعه یافته، مبتنی بر داده‌های باد، دما، رطوبت سوخت و توپوگرافی است.

سامانه «چشم جنگل»: پروژه مشترک شرکت‌های دانش‌بنیان و منابع طبیعی است که با نصب برجک‌های دوربین حرارتی و اپتیکی با انتقال زنده تصویر، توانایی تشخیص دود در مراحل اولیه را دارد.

فناوری‌های نوین در کنترل زمینی: دمنده‌های فشارقوی ایرانی (Leaf Blower Firefighting) از جمله این فناوری‌ها است که قادر به جایگزین شدن با نمونه‌های وارداتی را دارد. از این فناوری در مهار آتش‌های سطحی می‌توان بهره برد.

آتش‌کوب‌های حرارتی و سبک‌وزن: این فناوری برای جنگل‌های شیب‌دار زاگرس طراحی شده است و وزن کمتر از نمونه‌های خارجی از مزیت‌های آن به شمار می رود.

دستگاه‌های برش علف و ایجاد آتش‌بُر: این دانش فنی در یکی از شرکت‌های صنعتی داخلی توسعه یافته و امکان ایجاد خطوط آتش‌بُر سریع برای جلوگیری از گسترش حریق را برای کشور ایجاد می‌کند.

نقشه‌برداری لحظه‌ای با هوش مصنوعی: در چند پژوهش داخلی (دانشگاه تهران، شریف و پژوهشگاه فضایی) مدل‌های AI Image Segmentation این فناوری برای تشخیص مرز آتش در تصاویر ماهواره‌ای، مدل‌های پیش‌بینی مسیر آتش مبتنی بر داده‌های اقلیمی و استفاده آزمایشی در آتش‌سوزی‌های زاگرس و گلستان توسعه یافته است. این مدل‌ها هنوز به مرحله عملیاتی گسترده نرسیده‌اند، اما نتایج آزمایشگاهی بسیار امیدوارکننده است.

بالن‌های پایش حرارتی: این بالن‌ها توسط شرکت‌های نانویی و هوافضای داخلی توسعه یافته‌اند و توان پرواز طولانی‌مدت و ارزان‌تر نسبت به پهپاد و پوشش مناسب برای مناطق بدون آنتن‌دهی را دارند.

به گزارش ایسنا، ایران توان بالایی در پایش و تشخیص اولیه با پهپاد و ماهواره و پشتیبانی هوایی مناسب برای اطفای حریق‌های متوسط را دارد، همچنین دارای دانش‌بنیان‌های فعال و در حال تولید فناوری‌های جدی است و سامانه‌های هشدار سریع قابل اتکا را دارد، ولی در حال حاضر با نقاط ضعف ساختاری چون کمبود بالگرد تخصصی اطفای حریق، بودجه پایین خرید تجهیزات سبک برای نیروهای محلی، نداشتن ناوگان ثابت‌بال آبپاش، مدیریت چندپاره و نبود فرماندهی واحد و کمبود آموزش تخصصی برای نیروهای داوطلب و عدم اراده قوی در به کارگیری فناوری های داخلی دست و پنجه نرم می‌کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha