زینب موذنزاده شامگاه ۲۳ آذر، در نخستین نشست از سلسله شبهای اشعار جهان که با موضوع «اشعار الکساندر پوشکین»، در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: ادبیات روسیه با ادبیات سایر کشورها بسیار متفاوت است. وقتی آثار ادبی کشورهای دیگر به فارسی ترجمه شدهاند، معمولاً مترجم مستقیماً از زبان اصلی آن کشور به فارسی ترجمه کرده است. اما در مورد آثار روسی، ابتدا اثر از زبان روسی به یک زبان واسطه که اغلب فرانسوی بوده ترجمه شده و پس از آن زبان به فارسی برگردانده شده است.
وی افزود: هر چه قدر که مترجم به زبانهای فرانسوی و حتی روسی مسلط باشد بسیاری از ظرایف و نکات در مسیر ترجمه برای خوانندگان از بین میروند. فرایند ترجمه آثار ادبی همانند ترجمه متون حقوقی و یا روزنامهها نیست. در این پروسه مترجم باید هرچه بیشتر به دانش خود بیفزاید تا مخاطب درک درستی از اشخاص و وقایع اثر داشته باشد و در نهایت ردپایی از دخالت مترجم برجا نماند.
انسان، غذای روح خود را از ادبیات دریافت میکند
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات روسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: ادبیات روسی در مقایسه با دیگر کشورها از قدمت پایینی برخوردار است اما اگر بررسی دقیقتری داشته باشیم متوجه عمق آن میشویم. این نوع از ادبیات دارای دورههای طلایی، نقرهای و معاصر است. در دوران پس از عصر طلایی مانند سایر نقاط دنیا، ادبیات روسیه از جایی به بعد دچار افول میشود. البته که این ضعف به معنای کامل از بین رفتن نیست، چراکه ادبیات هیچگاه نمیمیرد و انسان غذای روح خود را از ادبیات دریافت میکند. کسانی که مشغول مطالعه زبان هستند این توانایی را دارند تا روح ادبیات را جذب و حتی آن را منتقل کنند.
موذنزاده بیان کرد: از الکساندر پوشکین به عنوان خورشید شعر و ادبیات روسیه یاد میشود زیرا کسی بود که زبان معاصر روسیه را نجات داد و از آن پاسداری کرد. پوشکین رسالت بزرگی داشت و زمانیکه زبان و ادبیات روسیه درحال پیشرفت بود، از فراموشی واژگان و از رشد برخی ساختارهای زبانی جلوگیری کرد. ادبیات او به گونهای بود که در کنار رده سنی بزرگسال برای کودکان نیز کتاب نوشت. همچنین در نگارش برای کودکان از افسانههای محلی و فولکلور بهره گرفت، چراکه معتقد بود از اهمیت ادبیات کودکان نباید غافل شد.
وی در ادامه گفت: الکساندر پوشکین در سال ۱۷۹۹ متولد شد و در سال ۱۸۳۷ جان خود را از دست داد. به نقل قول از فئودور داستایوفسکی، پوشکین تنها کسی در میان بزرگترین شعرای دنیا است که میتواند به راحتی باتوجه به تسلطی که در ادبیات دارد تبدیل به یک شاعر، در زبانی دیگر شود، چراکه پوشکین، علاوه بر ادبیات روسی، به ادبیات کهن شرقی نیز علاقه بسیاری داشت.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات روسی دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با آشنایی پوشکین با ادبیات اسلامی بیان کرد: او همچنین در یکی از کتابهایش خود را به عنوان یک مسلمان میبیند و با عقاید مسلمانان آشنایی دارد و این نتیجه مطالعه پوشکین درمورد اسلام است. روسیه به عنوان یک کشور چندملیتی شناخته میشود که افراد زیادی با فرهنگهای متفاوت و گوناگون در کنار یکدیگر به صورت مسالمتآمیز زیست میکنند. در چنین شرایطی با ادبیات مختلفی آشنا میشوند که از آنان الهام میگیرند.
موذنزاده با بیان اینکه پوشکین به صورت ژنتیکی به ادبیات جهان علاقهمند بود و ریشه اجدادش به کشور اتیوپی بازمیگشت، گفت: دوران کودکی این نویسنده در کتابخانهای که متعلق به شخص پدرش بود گذشت و نخستین شعر خود را در ۸ سالگی به زبان فرانسوی سرود. البته که این موضوع نهتنها باعث نشد که زبان مادری خود، یعنی روسی را از یاد ببرد، بلکه توانست آن را به اوج خود برساند.
وی افزود: در آن زمان افرادی که از طبقه متوسط و اشرافزاده بودند فرزندان خود را برای تحصیل به مدارس شبانهروزی میفرستادند که پوشکین در این دوران مهم و تاثیرگذار با دوستان خود درمورد موضوعات مختلفی مانند ادبیات، زبان، ماهیت زندگی، فلسفه حیات و ... به گفتوگو میپرداخت. او در همان زمان در برابر گاوریلا درژاوین، یکی از بزرگترین شعرا و نویسندگان روسی با خجالت شروع به خواندن شعر میکند اما درژاوین بعد از شنیدن سروده پوشکین خشنود میشود و میگوید: «من نخواهم مرد؛ پوشکین پس از من نام مرا زنده نگاه خواهد داشت».
ادبیات همیشه راهی برای عبور از سانسور پیدا میکند
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات روسی دانشگاه فردوسی مشهد درباره فشارهای سیاسی حکومت تزاری اظهار کرد: پوشکین سه بار به جنوب تبعید میشود و آثارش با محدودیت چاپ و سانسورهای متعدد از سوی تزار مواجه شد. سانسور همیشه بهعنوان ابزاری استفاده شده است تا به ادبیات لطمه جدی و شدیدی وارد کند اما ادبیات همواره قویتر از تیغ سانسور ظاهر شده و توانسته اشکال جدیدی را پیدا کند. البته که دانستن زبانهای دیگر و شناخت ادبیات کلاسیک سایر کشورها، ازجمله ایران باعث شد تا پوشکین به نحوی این چالشها را پشت سر بگذارد. به نوعی حکومت این مسئله را دوست نداشت تا این نویسنده موضوعاتی را مانند برابری و آزادی مطرح کند و به دنبال آن طبقه اشراف و مجلل جامعه مورد انتقاد قرار گیرند.
موذنزاده اضافه کرد: بعد از آنکه حکومت تزاری روسیه از محدود کردن الکساندر پوشکین ناکام ماند، تصمیم گرفت تا نام او را لکهدار کند. در چنین شرایطی مردم این کشور با وجود سانسورهای شدید نسخههای دستنویس اشعار پوشکین را رد و بدل میکردند و در شبهای شعر، غزلهای پوشکین را میخواندند و سینه به سینه منتقل میکردند. درنهایت او در یک دوئل با افسری فرانسوی که در آن زمان امری ممنوعه بوده است جان خود را بر اثر اصابت گلولهای در سینه از دست میدهد. مراسم دفن او نیز به صورت شبانه انجام شده است؛ چراکه حکومت تزار حاضر نبود تا مردم از مرگ پوشکین مطلع شوند. اما با این وجود، جمعیتی نزدیک به ۵۰ هزار نفر برای مراسم تشییع جنازه او گردهم آمدند.
وی درباره برخی از مفاهیم کلیدی در آثار پوشکین تصریح کرد: قانون ازجمله مفاهیمی بود که این نویسنده همواره توجه خاصی به آن داشت. او در اشعارش معتقد بود که افراد بدون آنکه اهمیت داشته باشد که از طبقه فرودست و یا اشرافزاده هستند باید به قانون آگاه باشند و از آن پیروی کنند و این دقیقا همان چیزی بود که باعث میشد حکومت تزار با نوشتههای پوشکین مخالف باشد. میهن پرستی نیز برای او اهمیت زیادی داشت و این موضوع در آثارش نیز مشهود است. او به شرایط بحرانی روسیه اشاره میکند و تاکید دارد که مردم در کنار مشکلات باید در کنار هم بایستند و مراقب هممیهنان خود باشند.
عشق؛ درونمایه پررنگ اشعار الکساندر پوشکین
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات روسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه بیشترین قالبی که پوشکین برای سرودن اشعارش استفاده کرده بود غزل است، افزود: البته که آثار این نویسنده روسی تنها به شعر ختم نمیشود، چراکه او دارای زیباترین نثرها در ادبیات روسیه است. عشق بهعنوان یکی دیگر از درونمایههایی شناخته میشود که در اشعار پوشکین نقش بسیار پررنگی را ایفا میکند.
موذنزاده تصریح کرد: دوستی یکی دیگر از مفاهیم تکرارشونده در ادبیات پوشکین است. او همواره مراقب دوستان خود بود که در نشستهای شبانه و مخفیانه بر علیه تزار، به نگارش نامه و توزیع آنها مشغول بودند. درنهایت تعدادی از آنان توسط حکومت تزاری روسیه شناسایی و تبعید میشوند. در چنین جریانی همسران مردانی که به شمال تبعید شدهاند با یکدیگر متحد میشوند و تقاضا میکنند تا آنان را به همراه همسرانشان تبعید کنند که حکومت وادار میشود تعدادی از افراد بازداشت شده را آزاد کند.
انتهای پیام


نظرات