بابک توانایی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نمایشگاه «جیب زمان» حاصل همراهی جمعی از هنرمندان با رویکردهای متنوع سبکشناختی است که در فرصتی محدود شکل گرفت و بسیاری از هنرمندان حاضر، آثار تازهای را برای این نمایشگاه خلق کردند که این امر نشاندهنده پویایی، نگاه پیشرو و دغدغهمندی جریان هنر معاصر است.
وی افزود: این نمایشگاه موضوعمحور نیست و بر اساس تفاوتهای آشکار آثار، طیف متنوعی از سلایق و علایق هنرمندان را بازتاب میدهد؛ تنوعی که در نهایت به شکلگیری روح جمعی نمایشگاه انجامیده و مخاطب میتواند آن را در مواجهه با آثار تجربه کند.
این هنرمند نقاش درباره مفهوم عنوان نمایشگاه گفت: هنرمندان همواره با تاریخ هنر سر و کار دارند و آموزشهای رسمی نیز متأثر از جریانهای هنری اثرگذار است. عنوان «جیب زمان» نوعی درنگ ایجاد میکند و این درنگ، پیش از هر روایت، به ادبیات زمان در فرهنگ ایرانی بازمیگردد؛ مفهومی که از گذشته تا امروز در لایههای مختلف فرهنگی حضور داشته است.
توانایی خاطرنشان کرد: تاریخ معاصر که در آن زیست میکنیم، مانند هر دوره دیگر، بازتاب خود را در آثار هنری نشان میدهد. در عنوان «جیب زمان» میتوان همدلانه نشانههایی از بیقراریهای زمانه را مشاهده کرد و ناهمگون بودن آثار نیز این معنا را تقویت میکند؛ چراکه همانگونه که در جیب انسان اشیاء متعارض و گاه مچالهشده وجود دارد، آثار این نمایشگاه نیز واجد چنین تنوع و تضادی هستند. شکلگیری این عنوان نیز با نگاهی طنزآمیز و با بهرهگیری از تعاملات هدفمند با فناوریهای نوین از جمله هوش مصنوعی انجام شده است.
وی با اشاره به مفهوم زمان افزود: زمان مسئلهای پیچیده و بغرنج است و در این نمایشگاه تلاش شده است این پیچیدگی با رویکردی طنزآلود تعدیل شود تا از جدیت عبوس آن کاسته شود. هنر معاصر با چنین تکنیکهایی میتواند راههای تازهای برای اندیشیدن و حرکت بهسوی خلاقیت بگشاید.
این هنرمند نقاش ادامه داد: اصطلاح «جیب زمان» امکان برداشتهای گوناگونی را فراهم میکند؛ از جمله اینکه میتوان دست در جیب زمان برد و از ژرفای نهفته آن به کشف معناهای تازه رسید. هر مخاطب نیز با توجه به تجربههای زیسته خود میتواند به این مفهوم بیندیشد و آن را تفسیر کند.
توانایی در پاسخ به این پرسش که آثار نمایشگاه «جیب زمان» حول چه مفهومی شکل گرفتهاند، اظهار کرد: آثار این نمایشگاه بیشتر به فرم و مفاهیم ذهنی هنرمندان و تجربههای فردی آنها وابستهاند. توجه به فرم در اینجا صرفاً روابط صوری عناصر بصری را بازتاب نمیدهد، بلکه برشی از زمان در تجربه زیسته هنرمندان جوان و معاصر است که با فرم پیوند خورده و میتواند برای مخاطبان تخصصی، خوانشهای متعددی ایجاد کند.
وی درباره تکنیکها و سبکهای به کار رفته در آثار این مجموعه گفت: در این نمایشگاه از تکنیکهای متنوعی همچون کلاژ، دیکلاژ، ترکیب کلاژ و نقاشی، کلاژ و شعر معاصر، چاپ دستی، رنگ روغن و اکریلیک استفاده شده است. هنرمندان تلاش کردهاند از ابزارهای تکراری فاصله بگیرند و جسارت خود را در نوجویی گسترش دهند. این آثار نماینده یک سبک واحد نیستند و بر اساس فردیت هنرمندان، ابعاد گوناگون سبکشناختی را منعکس میکنند.
هنرمندان باید وارد تعامل هدفمند با خریداران آثار هنری شوند
این هنرمند نقاش با اشاره به چالشهای پیشروی هنرمندان گفت: برگزاری نمایشگاه گامی مهم است اما تشویق و تحسین به تنهایی کافی نیست. هنرمندان باید وارد تعامل هدفمند با خریداران آثار هنری شوند. جامعه هنری تنها با پرورش هنرمند رشد نمیکند، بلکه نیازمند پرورش مخاطب و خریدار آگاه است؛ کسانی که با خرید آثار هنری، در شکلدهی و بایگانی تاریخ هنر نقش ایفا میکنند.
توانایی ادامه داد: امروز نمایش صرف آثار بر دیوار نگارخانهها پاسخگوی همه نیازها نیست و بسیاری از هنرمندان جوان به پلتفرمهای فروش داخلی و خارجی روی آوردهاند. نگارخانهها نیز باید با حمایت مسئولان، بستر تعامل اقتصادی و فرهنگی مؤثرتری ایجاد کنند تا هنرمندان جوان بتوانند با انگیزه بیشتری فعالیت خود را ادامه دهند.
وی با ارائه پیشنهادی افزود: صدور کارتهای حمایتی برای هنرمندان به منظور تهیه مواد اولیه با قیمت مناسبتر میتواند به گسترش ارتباط اقشار مختلف جامعه با هنر کمک کند و زمینه توسعه پایدار فضاهای فرهنگی و هنری را فراهم آورد.
این هنرمند نقاش اظهار کرد: علاقهمندم مخاطب صرفاً به قوه بینایی متکی نباشد، چراکه اثر هنری در تعامل با مخاطب معنا مییابد. دیدن، امری ذهنی و همراه با سنجش است و رسیدن به همدلی و همحسی نقش مهمی در درک اثر دارد؛ موضوعی که از منظر اجتماعی نیز نیازمند آموزش است.
توانایی با اشاره به جایگاه نقاشی در جامعه امروز خاطرنشان کرد: نقاشی هنری کهن است و ریشههای آن به دیوار غارها و صخرهها بازمیگردد، اما مسئله اصلی امروز تصویر است و نقاشی بخشی از این جهان تصویری محسوب میشود. آموزش این رشته در ایران بهصورت محدود و سلیقهای شکل گرفته و در برخی موارد، ارتباط میان هنرهای زیبا و صنایع دستی نادیده گرفته شده است.
وی افزود: جایگاه نقاشی در جامعه ما هنوز مسیر طبیعی خود را پیدا نکرده و تحت تأثیر آموزشهای ناقص، اقتدار سنتی برخی اساتید و رویکردهای تجاری سلیقهمحور قرار دارد. این وضعیت گاه به تقلید و فردپرستی منجر میشود و مانع رشد جریان طبیعی نقاشی است؛ انسدادی که تنها از مسیر نقد هنری و پیوند با سایر دانشها قابل گشودن است.
این هنرمند نقاش تصریح کرد: یکی از جذابیتهای نمایشگاه «جیب زمان» همنشینی هنرمندان جوان و کمتجربه در کنار هنرمندان باسابقه است؛ امری که در گذشته کمتر دیده میشد. این همافزایی میتواند به رشد اجتماعی و گسترش تولید آثار هنری بینجامد، به شرط آنکه با پشتوانه اقتصادی همراه شود.
انتهای پیام


نظرات