در سالهای اخیر، با تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها، چالشهای مرتبط با آب به یکی از بحرانیترین مسائل کشور تبدیل شده است. بر اساس گزارشهای کارشناسان، ذخایر آبی زیرزمینی به طور مداوم در حال کاهش است و این روند، تهدیدی جدی برای آینده تأمین آب شرب و کشاورزی محسوب میشود. در این شرایط، بارشهای اخیر اگرچه به طور موقت به افزایش سطح آب ذخیرهها کمک کرده، اما نمیتواند به عنوان راهحلی پایدار و بلندمدت برای بحران آب تلقی شود.
مدیریت ناصحیح منابع آب در گذشته، شامل استخراج بیرویه از سفرههای زیرزمینی، عدم برنامهریزی مناسب برای ذخیرهسازی آب باران و نادیده گرفتن اصول مدیریت پایدار، به ایجاد این بحران دامن زده است. به همین دلیل، باید با واقعیتهای موجود روبهرو شویم و به جای توهم بارندگی، به دنبال راهکارهای عملی و مؤثر برای مدیریت منابع آبی کشور باشیم.
رئیس و پژوهشگر مرکز پژوهشی آب و محیطزیست شرق، بر لزوم هوشیاری مطلق در برابر هرگونه تلقی خوشبینانه و غیرواقعی از وضعیت بارشهای اخیر تأکید کرد و گفت: هرچند بارشهای پاییزی اخیر توانستهاند موقتاً چهره خشکیده کویر را کمی تعدیل کنند و امید به پایان یافتن خشکسالی را زنده سازند، اما این میزان نزولات به هیچ عنوان نباید به معنای ورود استان به فاز ترسالی یا پایان بحران تفسیر شود.
میثم مجیدی، در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه خراسان رضوی همچنان درگیر تبعات شدید و غیرقابل جبران دوره طولانی خشکسالیهای متوالی و انباشته شده که ساختارهای هیدرولوژیکی منطقه را دچار فرسایش کرده است، اظهار کرد: دادههای ثبت شده در ایستگاههای هواشناسی نشان میدهند که در طول فصل پاییز، به طور متوسط در سطح استان تنها ۵۷.۲ میلیمتر بارندگی به ثبت رسیده است. این رقم، در مقایسه با نیاز اکولوژیکی پایدار منطقه و ظرفیت بازیابی سفرههای آب زیرزمینی، عددی به مراتب ناچیز و غیرقابل اتکا تلقی میشود.
این پژوهشگر آب و خاک در تشریح علمی چرایی این کماثر بودن بارشها در مقیاس کلان توضیح داد: بخش عمدهای از این بارندگی ناچیز، متأسفانه در همان مراحل اولیه از دست میرود. این آب صرف تولید روانابهای سطحی میشود که به دلیل فرسایش و ساختار نامناسب زمین، مسیر خود را به سمت مسیلها و رودخانههای فصلی طی میکنند.
وی افزود: بخش قابل توجهی دیگر در معرض تبخیر سریع در لایههای بالایی خاک و مصرف سطحی توسط پوشش گیاهی اندک قرار میگیرد. در بهترین حالت، تنها درصد بسیار اندکی از این آب توانسته است نفوذ عمقی مناسبی داشته باشد و به مخازن حیاتی و آبخوانهای اصلی برسد.
مجیدی با اشاره به اینکه تزریق این میزان آب، نه تنها کسری انباشته شده را جبران نمیکند، بلکه تنها توانسته است سطح ایستایی آب را برای مدتی کوتاه حفظ کند، بیان کرد: بارشی که امروز بر زمین نازل میشود، به هیچ وجه قادر به جبران تخریب لایههای آبی و افت شدید سطح آب در دهههای گذشته نیست.

وی خاطرنشان کرد: افت سطح آبخوانها که نتیجه مستقیم و ناگزیر برداشتهای بیرویه کشاورزی، صنعتی و شهری و مهمتر از آن، مدیریت مبتنی بر مصرف به جای مدیریت پایدار منابع بوده است، نیازمند دورههای متمادی با شرایط اقلیمی ایدهآل و بدون برداشتهای سنگین است که در شرایط فعلی، انتظار وقوع چنین دورهای در کوتاه مدت غیرمنطقی به نظر میرسد.
رئیس و پژوهشگر مرکز پژوهشی آب و محیطزیست شرق گفت: این وضعیت به ویژه در دشتهای ممنوعه بحرانی استان، شامل مناطقی با بارگذاری جمعیتی و کشاورزی بالا نظیر اطراف شهرهای کلیدی مشهد، سبزوار، نیشابور و گناباد، به اوج بحرانی خود رسیده و بقای اکولوژیکی این زیستبومها را به طور جدی تهدید میکند.
وی با اشاره به اینکه بارشهای اخیر، صرفاً یک فرصت استراتژیک برای کاهش شتاب افت آبخوان فراهم آوردهاند، نه متوقف ساختن آن، افزود: این وضعیت بحرانی در منابع طبیعی، بازتابی مستقیم از یک پارادایم مدیریتی است که سالهاست با اصول پایداری در تضاد قرار دارد؛ سیستمی که منابع را به جای ذخایر محدود و تجدیدپذیر با نرخ معین، همچون یک ذخیره نامحدود و پایانناپذیر تلقی کرده است.
مجیدی گفت: تنها مسیر نجات از این تنگنای مزمن، نه با اقدامات مقطعی، بلکه از طریق یک تغییر ریشهای و ساختاری در رویکرد مدیریتی حاصل میشود.
وی راهکارهای عملیاتی اصلی را در دو محور دانست و اظهار کرد: نخست، گذار قاطع از مدیریت منابع به مدیریت هوشمندانه و سختگیرانه مصرف و دوم، بازنگری اساسی در ساختارهای حکمرانی آب استان است.
این پژوهشگر آب و خاک تصریح کرد: در محور اول، مهمترین اقدام، اصلاح الگوی کشت سنتی و پرمصرفی است که دهههاست متکی بر محصولات استراتژیک آببر است. این تغییر نه تنها یک توصیه، بلکه یک الزام فوری برای تضمین امنیت غذایی در بلندمدت محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد: همزمان، تسریع در توسعه و اجرای کامل روشهای نوین آبیاری تحت فشار و سیستمهای قطرهای در تمامی سطوح کشاورزی، باید در صدر اولویتهای سرمایهگذاری قرار گیرد. از طرف دیگر، کنترل قاطع و مؤثر بر برداشتهای غیرمجاز و همچنین بازبینی مستمر و عادلانه سهمیههای برداشت قانونی از طریق چاهها، باید به اولویت نخست دستگاههای نظارتی و متولیان امر تبدیل شود تا جلوی تخلیه بیشتر سفرهها گرفته شود.
مجیدی افزود: محور دوم، یعنی اصلاح حکمرانی آب، بُعد نهادی و قانونی بحران را هدف قرار میدهد. این سیستم باید کاملاً شفاف، پاسخگو به مردم و ذینفعان و عمیقاً مبتنی بر اصول علمی و دادههای به روز باشد.
بدون شک بدون بازنگری در فرآیندهای تخصیص آب میان بخشهای مختلف و بدون پذیرش واقعیت کمآبی در نحوه مصرف، هرگونه سرمایهگذاری صرفاً بر روی پروژههای زیرساختی (مانند سدسازیهای غیر استراتژیک یا انتقال آب) تنها به صورت مقطعی وضعیت را کنترل خواهد کرد و در نهایت، هزینه هنگفتی را بر نسلهای بعدی تحمیل میسازد. حکمرانی باید فراتر از واکنش صرف به بحران عمل کند و به پیشگیری فعال و برنامهریزی بلندمدت بپردازد.
این پژوهشگر آب و خاک خراسان رضوی ادامه داد: نجات دشتهای ممنوعه بحرانی استان که ستون فقرات کشاورزی، معیشت و پایداری زیست محیطی منطقه را تشکیل میدهند، باید اصلیترین و غیرقابل مذاکرهترین دغدغه سیاستگذاران در سطوح عالی باشد.
وی گفت: اگرچه امید به آینده با هر قطره باران زنده میشود، اما این امید باید با عملگرایی مستمر، پذیرش کامل محدودیتهای منابع و تغییر اساسی در الگوهای مصرف همراه باشد؛ در غیر این صورت، توهم بارندگی و غفلت از ذخایر زیرزمینی، همانند یک سراب، ما را به سوی ناکامی و بحرانهای جدیتر سوق خواهد داد.
نفوذ سطحی کافی نیست، خشکسالی انباشته پابرجا است
در پی وقوع چند سامانه بارشی محدود در هفتههای گذشته که امیدهای زود هنگامی را برای جبران کسری عظیم منابع آب زیرزمینی در دشتهای خشکیده استان خراسان رضوی ایجاد کرد، کارشناسان منابع آب و هواشناسی بر لزوم نگاهی دقیقتر و علمیتر به ماهیت این نزولات تأکید میکنند. تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که گرچه میزان بارش ثبت شده در ایستگاههای هواشناسی ممکن است در مقایسه با ماههای پیشین سال افزایشی را نشان دهد، اما این میزان کفایت لازم برای تغییر چشمانداز بحرانی منابع آبخوانهای عمیق را ندارد و تأثیر آن در حد بازیابی رطوبت سطحی باقی خواهد ماند.
دکتر مجید بیجندی، کارشناس اقلیمشناسی و هواشناسی، علت اصلی را در پدیدههای پیچیده هیدرولوژیک حاکم بر مناطق خشک و نیمهخشک دانست و گفت: با توجه به سابقه طولانی مدت خشکسالی و برداشت بیرویه از آبخوانها، خاک در لایههای سطحی و زیرین به یک وضعیت «فوق اشباع از نیاز اولیه» رسیده است؛ به این معنی که ابتدا باید بخش قابل توجهی از آب صرف اشباع کردن خاک مرده و خشک شده سطحی و میانی شود تا پس از آن، فرآیند نفوذ عمقی به سمت آبخوانهای اصلی آغاز گردد.
وی اظهار کرد: در شرایط عادی، نفوذ آب به لایههای عمیق نیازمند یک دوره ماندگاری طولانی رطوبت در خاک است؛ اما الگوی بارشهای اخیر که عمدتاً شامل رویدادهای کوتاه مدت با شدت متوسط رو به بالا بوده، باعث شده است که ظرفیت جذب اولیه خاک در کوتاهترین زمان ممکن اشباع شده و انرژی هیدرولیکی آب به جای نفوذ عمودی، صرف ایجاد رواناب سطحی شود.

وی خاطرنشان کرد: این روانابها، به دلیل فقدان پوشش گیاهی مناسب در اراضی خشکیده، به سرعت مسیرهای کممقاومت را یافته و به مسیلها و رودخانههای فصلی هدایت میشوند که بخش عمدهای از آنها پیش از رسیدن به دریاچههای نمک یا دشتهای بزرگ، تحت تأثیر تبخیر شدید منطقهای قرار گرفته و از چرخه ذخیرهسازی پایدار خارج میشوند.
بیجندی تأکید کرد: تنها آمار کلی بارندگی ماهانه فریبنده است و معیار اصلی برای ارزیابی میزان تغذیه آبخوانها، محاسبه کسری آبی انباشته نسبت به نرخ تغذیه مؤثر است. بر اساس مدلهای شبیهسازی انجامشده در سالهای گذشته، برای جبران افت چند ده متری سطح ایستایی در دشتهای بحرانی مانند مشهد، تربتحیدریه و قوچان، نیاز به چندین سال متوالی با میانگین بارش بیش از میانگین بلندمدت منطقهای (که خود نیازمند بارشهای منظم و سبک است) وجود دارد.
وی با ارائه یک مثال هیدرولوژیک، توضیح داد: اگر یک دشت دچار افت ۳۰ متری شده باشد، بازگشت به سطح ایمن تنها با جذب چند سانتیمتر آب در هر سال امکانپذیر نیست؛ این نفوذ باید با نرخی انجام شود که بتواند سد شکسته شده هیدرولیکی را ترمیم کند.
این کارشناس هواشناسی در ادامه به پدیده فرونشست اشاره کرد که خود شاهدی عینی بر ناکافی بودن تغذیه منابع زیرزمینی است. فرونشست زمین که ناشی از خالی شدن فضاهای خالی بین ذرات خاک رس در اثر برداشت بیش از حد آب است، یک فرآیند برگشتناپذیر است.
بیجندی خاطرنشان کرد: هر میلیمتر فرونشست، نشان دهنده از دست رفتن دائمی یک حجم مشخص از مخزن آبخوان است. بارشهای اخیر، هرچند برای بهبود موقت سطح آب در چاههای کمعمق مؤثر بودهاند، اما هیچ تأثیر معناداری بر جلوگیری از ادامه فرونشست ناشی از برداشتهای شدید برای مصارف کشاورزی و شهری نداشتهاند، زیرا نرخ برداشت همچنان چندین برابر نرخ تغذیه طبیعی باقی مانده است.
وی شرایط فعلی را تسکین سطحی یک بیماری مزمن توصیف کرد و هشدار داد: اتکا به این بارشهای موردی، منجر به سهلانگاری در اجرای برنامههای مدیریت مصرف خواهد شد.
این کارشناس اقلیمشناسی و هواشناسی علاوه بر مباحث نفوذ خاک، به تأثیر اقلیمی دما بر فرآیند تبخیر اشاره و اظهار کرد: از آنجایی که از پاییز به زمستان گذر کردهایم اما هنوز دمای هوا در ساعات روز به طور قابل توجهی بالاتر از حد نرمال بلندمدت است، نرخ تبخیر از سطح زمین و حتی از سطح روانابهای سطحی بسیار بالاست. این یعنی بخشی از آبی که وارد خاک شده، پیش از آنکه فرصت نفوذ عمقی را بیابد، مجدداً به اتمسفر بازمیگردد. این چرخه سریع آب در لایههای بالایی خاک، عملاً شانس تغذیه سفرههای اصلی را کاهش میدهد و آن را به یک پدیده هیدرولوژیک موقتی تبدیل میکند.
هرگونه برآورد خوشبینانه از بهبود وضعیت آب در خراسان رضوی صرفاً بر اساس حجم کلی بارشهای اخیر، یک خطا در مدلسازی منابع آب محسوب میشود. احیای واقعی دشتهای خشکیده نیازمند یک فصل بارندگی پرپشت و منظم است که در آن، شدت بارشها پایین بوده و زمان تداوم آن به گونهای باشد که فرآیند نفوذ عمقی از طریق تمام لایههای خاک بدون تولید رواناب شدید، امکانپذیر شود.
تا زمانی که این الگوی ایدهآل هیدرولوژیک محقق نشود و کنترل دقیقی بر نرخ برداشت صورت نگیرد، تمامی دشتهای استان در وضعیت بحرانی باقی خواهند ماند و این بارشهای مقطعی تنها به عنوان یک تأخیر جزئی در تشدید بحران تلقی میشوند. قطعاً برای آینده پایدار منطقه، مدیریت تقاضا و بازنگری در الگوی کشت، مهمتر از انتظار برای نزول رحمت آسمانی در کوتاه مدت است.
انتهای پیام


نظرات