• شنبه / ۶ مرداد ۱۳۸۰ / ۱۹:۴۹
  • دسته‌بندی: علمی2
  • کد خبر: 8005-01297
  • منبع : نمایندگی دانشگاه اصفهان

دكتر مهاجراني در همايش فردوسي و شاهنامه: نياكان و مردم ما، شاهنامه نمي‌خواندند با شاهنامه زندگي مي‌كردند

نياكان و مردم ما، شاهنامه نمي‌خواندند با شاهنامه زندگي مي‌كردند، خواندن كتاب يك چيز است زندگي كردن با كتاب چيز ديگري است. دكتر عطاالله مهاجراني، رييس مركز ملي گفت‌وگوي تمدن‌ها در مراسم “ارج گذاري حماسه فردوسي” در اصفهان بابيان اين مطالب افزود: چه اتفاقي افتاده كه يك كتاب مي‌تواند اينگونه تا عمق زندگي مردم راه پيدا كند، من گمان مي‌كنم كه اين سخن، سخن معمولي نيست كه يك كتاب كتاب زندگي شود؛ البته ترديدي نيست كه كتاب زندگي منحصر به شاهنامه نيست، كتاب‌هاي ديگري هم هستند كه مردمان ما با آن‌ها زندگي مي‌كنند. وي گفت: شاهنامه در واقع هويت شناسنامه ملي دائمي ماست و فردوسي چنين امكاني را پيدا كرده كه اين شناسنامه را براي ما به يادگار بگذارد. مهاجراني در ادامه اظهار كرد: فردوسي يكي از انسان‌هايي است كه زندگي خود را وقف عشق به كارش كرد، يعني فردوسي اين ظرفيت را دارد كه در ميانه يك كار، ديگري را رها مي‌كند و بي‌تابانه و عاشقانه عمر خود را صرف شاهنامه مي‌كند. رييس مركز ملي گفت‌وگوي تمدن‌ها گفت: فردوسي كسي است كه اين امكان و توفيق را پيدا كرد كه در يك محفلي از تاريخ يك ملت حضور يابد، او يك نگاهي دارد كه از يك طرف به سرچشمه‌هاي پديدآمدن يك ملت نگاه مي‌كند و با نگاهي ديگر آينده‌هاي بسيار دور دست را مي‌نگرد. وي با بيان اين پرسش كه وقتي ما اين سخنان را مطرح مي‌كنيم كه شاهنامه چنين است، يك شنونده عاقلي مي‌تواند از ما بپرسد، پس چرا شما چنين هستيد، اظهار كرد: ملتي 1000 سال پيش شاهنامه‌اي دارد كه چنين است و 1000 سال بعد زندگي مي‌كند كه چنان است، ما چه نسبتي پيدا مي‌كنيم؟ با چنين پشتوانه‌اي ما چه استفاده‌اي كرديم از اين كتاب كه كتاب خردمندي هست؟ وي افزود: پشتوانه فرهنگي و تمدني يك ملت وقتي 1000 سال پيش شاهنامه است، اگر 1000 سال بعد به جاي ترويج خردمندي به جاي ترويج مهر به جاي ترويج صلح و دوستي و مدارا با خشونت، زدن و بهم ريختن سخنراني، پرخاش كردن، هتك كردن يك نويسنده و به همين ترتيب كارهايي كه شما شاهد هستيد و متاسفانه هنوز هم تمام نشده، چه نسبتي پس ما داريم با آن كتاب فردوسي در مقطعي كه زندگي مي‌كرد؟ مهاجراني خاطرنشان كرد: دو خطر جدي هويت ايراني را تهديد مي‌كند؛ يك خطر خطر خشونت است، ما در دهه اول قرن بيستم هم با جنود و تحجر روبرو هستيم كه يك مخاطره جدي است، براي هر حركت كردن؛ و هم اين كه با يك فرهنگ قلابي و البته متاسفانه اثرگذار غربي كه همه آن مباني و محتواي ما را، هويت ما را در معرض تهديد قرار مي‌دهد مواجه هستيم؛ شاهنامه مثل سدي است، در برابر آن؛ دو آسيبي كه در آن مقطع فردوسي احساس مي‌كرد كه ايران با آن روبرو است، اين دو آسيب را ما هم با آن روبرو هستيم؛ البته يكي از راه‌هايي كه ما بايد با آن دو مقابله كنيم، شناخت درست شاهنامه است، يعني همچنان شاهنامه مي‌تواند به ما اين كمك را بكند كه به راحتي موقعيت خودمان را درك كنيم؛ آن چه كه در واقع بن شاهنامه است كه خردمندي است و اين بن شاهنامه بن گرايشات ديني هم هست، من گمان مي‌كنم كه اين مطلب، مطلب قابل انديشه است. وي افزود: در واقع به يك معني مي‌توان گفت كه همين تكيه‌گاه معنويي است كه انسان‌ها را اين‌چنين بزرگ مي‌كند. ما در روزگار خودمان شاهد هستيم كه انديشه‌هاي بشري و انديشه‌هاي زميني كه روزگاري بزرگترين پشتوانه‌هاي سياسي و نظامي امنيتي را هم داشتند، مثل ماركسيسم و كمونيسم فرو ريختند؛ اما انديشه‌هاي ديني به شكل‌هاي مختلفش و با روايت‌هاي مختلفي همچنان باقي است و زندگي مي‌كنند؛ علت آن هم همان گرايش جان انسان است به معنويت كه به طبع اين گرايش را هم من معتقدم در شاهنامه هم وجود دارد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha