زورخانه بنائي است مسقف كه در وسط آن گودي كنده شده و در اطراف گود غرفههائي براي نشستن تماشاچيان و كندن لباس و گذاشتن آلات و اسباب ورزشي بنا گرديده است.
به گزارش ايسنا، سقف اصلي زورخانه كه گود زير آن واقع شده بلندتر از سقفهاي ديگر بناهاست و در بالاي اين سقف پنجرهاي براي روشنائي نصب گرديده و درب ورودي زورخانه به مقداري كوتاه است كه بايد با قامت خميده از آن عبور كرد و اين اولين نشانه فروتني و تواضع جبري كسي است كه وارد زورخانه ميشود.
زورخانه جاي نيكان، پاكان و مكتب فتوت وجوانمردي است. ادب، صفا و فروتني و گذشتي كه بين ورزشكاران زورخانه حاكم است در جوامع ديگر كمتر ديده ميشود.
اصطلاحات زورخانه
كهنه سوار و مرشد، پيشكسوت، پيشقدم، پيشخيز، نوچه، نوخاسته، ساخته، صاحب زنگ و صاحب ضرب، پهلوان و صاحب تاج، اصطلاحاتي است كه در زورخانه متداول است
زمان ورود
بهنگام ورود به زورخانه به سبب كوتاهي درب ورودي مي بايست خم شده و متواضعانه وارد شد.
گود زورخانه به تناسب بنا بعضي مربع و بعضي مسدس ساخته شده است و در لبهي گود بجاي هزاره، چوبهائي نصب كردهاند تا بر اثر ضرب دست كشتي گيرها و يا جست و خيز ورزشكاران ريزش نكند.
سابقا هنگام ساختن گود ابتدا مقداري بوتهي صحرائي خشك در عمق آن روي هم ميگذاشتند و روي آنرا با قشري از خاكستر و بعد با خاك رس مي پوشانيدند و در نتيجه كف گود مدتها حالت فنري داشت و بعد از چند سال مجددا خاك گود را برداشته زير سازي آنرا تجديد ميكردند. ليكن اكنون اين رويه متروك گرديده و اغلب سطح گودها با تخته يا فيبر و انواع كفپوشها پوشانيده ميشود.
در يكي از غرفهها كه مدخل زورخانه محسوب ميشود، سكوئي بنام سردم براي نشستن مرشد زورخانه ساختهاند. سكوئي مدور يا مربع به ارتفاع يك مترو بعضي قدري بلندتر، در جلوي سردم و بطرف گود چوب بستي مي سازند براي آويختن زنگ و نصب پرهاي قو (معروف به ابلق) كه در ارتش قديم بجاي درجه به كلاه خودها نصب ميشده و همچنين ساير مظاهر پهلواني و شجاعت از قبيل پوست پلنگ، زره، شمشير و سپر در جلوي سردم اجاقي است كه براي گرم كردن ضرب و نيز قهوه جوش مخصوص طبخ زنجبيل و دارچين كه بعد از ورزش به ورزشكاران خورانده ميشود پهلوي آتش اين اجاق قرار ميگيرد. خوردن مطبوخ زنجبيل و دارچين پس از ورزش در زورخانه علاوه بر تغيير ذائقه گويا براي رفع رطوبت خاك گود بوده است
چراغ سردم
سردم درعرف پهلوانان مكاني مقدس شمرده شده است و روشن نگهداشتن آن هم مانند روشن نگهداشتن سقاخانه ها رسمي لازم الاجرا بوده و پولي كه اهل سردم از مردم مي طلبيدند بعنوان چراغ سردم بوده كه تدريجا بطور مطلق آن پول را چراغ گفتهاند.
چنانچه مشهور است ميل زورخانه بمنزله گرزي است كه در جنگ هاي قديم بكار ميرفته كه ميلها بتدريج از آهن به چوب تغيير يافته و از شكل گرز خارج و بصورت فعلي درآمده است و غرض از ميل گرفتن عادت دادن دستها به استعمال گرز در جنگ بوده است
انواع ميل زورخانه
- نوعي از چوبهاي ثقيل و وزين براي ورزش.
- نوعي از چوب سفيد سبك وزن و كوچك براي ميل بازي و شيرينكاري كه دستههاي آنرا تا حد امكان بلندتر ميسازند تا در موقع بازي و چرخ دادن و پرتاب كردن،گرفتن و رها كردن آن به سهولت انجام شود.
- در سالهاي دور ميل هاي ديگري هم در زورخانهها وجود داشت كه عبارت بود از يك يا دو جفت ميل بسيار سنگين كه اكنون استفاده از آنها مرسوم نيست.
ميل بازي
بازيهائي كه بوسيله ميل انجام ميشود نام و قاعده معيني ندارد و هر ورزشكار به ذوق و سليقه خود انواع بازيها را نمايش ميدهد وآنچه مشاهده گرديده، ميل بازها متجاوز از سي نوع بازي ميكنند و اين كار يكي از شيرين ترين اعمال ورزش باستاني است.
ميل هاي بزرگ
ميل هاي بزرگ مخصوص ورزش وزن معيني ندارد و اكثرا وزن آنها از جفتي 12 تا 30 كيلو ميباشد، اما ميلهاي بازي وزنش از پنج، شش كيلو بيشتر نيست.
سابقا معمول نبود كه ورزشكاران ميلهاي خود را بصورت دسته جمعي از جاي خود بلند كنند، بلكه جلوتر از همه كسي كه نسب سيادت داشت ميل خود را با آهنگ ضرب بلند كرده و چند حركت مختصر بصورت ميل بازي انجام و ميل ها را روي شانه خود ميگذاشت و بعداز اين عمل از پيش كسوت ترين افراد شروع و به اشخاص مبتدي ختم ميگرديد كه در حال حاضر اين رويه ترك شده و براي جلوگير از اتلاف وقت همه افراد ميلها را دفعتا بروي شانههاي خود ميگذارند.
براي ميل گرفتن شمارشي معمول نيست، بلكه مرشد زورخانه با آهنگ ضرب و خواندن اشعار ورزشكاران را مشغول ميدارد و همين كه مياندار ميل ها را از روي شانه بطرف زمين آورد سايرين هم از وي تبعيت كرده و ميل ها را بجاي خود مي نهند.
گورگه
اين كلمه كه بر وزن فسوده تلفظ ميشود، درسالهاي اخير خاصه در تهران بجاي ميل زورخانه مصطلح شده در صورتيكه گورگه گرفتن نوعي از ميل گرفتن است كه ورزشكار حركات خود را به نهايت سرعت رسانيده و ميل ها را باصطلاح سرمچ گرفته و مرشد هم آهنگ مخصوص براي اين حركت مينوازد و آن آهنگ را از قديم گورگه گفتهاند و كلمه گورگ يا گورگه از لغات مغولي است كه در فارسي باقيمانده و نام نوعي از طبل يا نقاره است كه در جنگهاي قديم با آهنگ خاصي مينواختهاند.
انتهاي پيام
نظرات