آن چه كه در پي ميآيد حاصل پژوهشي است كه توسط دكتر محمود معافي در كميتهي مولفههاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياستپژوهان حوزهي آموزش و پرورش خلاصه اين پژوهش را منتشر ميكند.
*********
بررسي وضعيت مطلوب و موجود عملكرد يادگيري دانشآموزان در تربيت سياسي – اجتماعي
و تبيين آن با توجه به عوامل محيطي
مقدمه:
توجه به تربيت اجتماعي و سياسي از حدود سالهاي 1990 و با توجه به دلايلي چند، مانند فروپاشي نظام شوروي، گسترش دموكراسي در جهان، توجه به صلح جهاني، وجود بحرانهاي منطقهاي، مسأله حقوق بشر، پديده جهاني شدن و توسعه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات اتفاق افتاد. آموزش و پرورش كشورها نيز به تبع اين تحولات، ضرورت گنجاندن و حمايت از تربيت اجتماعي و سياسي را در برنامههاي خود مورد توجه قرار دادند و بدين ترتيب، سواد جديدي به انواع سوادهاي قبلي اضافه شد.
امروزه، آموزشهاي مدني، به دلايلي، بيش از گذشته مورد توجه دولتها و نظامهاي آموزش و پرورش قرار گرفته و تلاش ميشود تا از طريق اين آموزش، اهداف زير تحقق پيدا كند:
- رشد شخصيت افراد و جانبداري از ارزشها و فضايل اخلاقي.
- تربيت شهروند مطلوب از طريق ارائه آموزشهاي مدني يا شهروندي.
- مشاركت فعالانه افراد در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي و امور مربوط به سرنوشت خود.
- آشنايي با حقوق، وظايف، مسئوليتها و نقشهاي خود به عنوان عضوي از خانواده، گروه همتايان، خويشاوندان، اجتماع محلي و عضوي از خانواده بشري.
- ايجاد سپري حمايتي در برابر رفتارهاي پرخطر در زندگي جوانان.
- آشنايي با ارزشهايي چون عدالت، آزادي، برابري، وطن دوستي، مسئوليتپذيري، احساس مسئوليت در برابر ديگران و ايجاد وحدت بين افراد يك كشور.
- آشنا كردن مردم با نظام سياسي، اجتماعي، قضايي، اقتصادي و مذهبي جامعه.
- آشنا كردن مردم و دولت با وظايف و مسئوليتهاي خود نسبت به يكديگر.
كشور ما نيز، همانند سايركشورهاي جهان، ضرورت تدوين برنامه تربيت اجتماعي و سياسي براي دانشآموزان را از مدتها قبل مدنظر قرار داده و تلاش كرده است تا از طريق اين تربيت به اهداف فوق دستيابي داشته باشد.
مطالعه حاضر با هدف شناخت نقاط قوت و ضعف اين برنامه و تبيين آنها با عوامل محيطي انجام گرفته است.
هدف تحقيق:
مشخص كردن نقاط قوت و ضعف تربيت سياسي - اجتماعي و تبيين آنها با توجه به مؤلفههاي اصلي
سؤالات تحقيق:
1- وضعيت مطلوب تربيت سياسي- اجتماعي دانشآموزان چگونه است؟
2- وضعيت موجود تربيت سياسي- اجتماعي دانشآموزان چگونه است؟
3- نقاط قوت و ضعف تربيت سياسي- اجتماعي كدام است؟
4- نقاط قوت و ضعف تربيت سياسي- اجتماعي به كداميك از مؤلفههاي اصلي مرتبط است؟
5- چالشهاي مقدماتي تربيت سياسي- اجتماعي و راهكارهاي آنها كدام است؟
روششناسي تحقيق:
اين پژوهش، عمدتاً، بر مطالعه اسناد و منابع و پژوهشهاي انجام شده قبلي متكي است. اسناد اين مطالعه، شامل اسناد تغيير نظام، اسناد شوراي عالي آموزش و پرورش و اسناد بالادستي، مانند سند چشمانداز بيست ساله، قانون اساسي و متون ديني (نظير قرآن و نهجالبلاغه) و اسناد مربوطه به برنامههاي پنج ساله است. راهنماهاي برنامههاي درسي كشورها در زمينه آموزش مدني و شهروندي و تجارب جهاني در زمينه اين آموزشها نيز مورد توجه قرار گرفته است. به علاوه، مصاحبه با گروههاي علوم اجتماعي و دستاندركاران نيز از جمله عوامل گردآوري دادهها در اين تحقيق بوده است. رويكرد اين پژوهش از نوع «سيستمي» است و تأكيد ويژهاي بر «عملكرد يادگيري» و تبيين آن به وسيله عوامل درون دادي و فرايندي دارد.
بررسي و تبيين نقاط قوت و ضعف در تربيت اجتماعي و سياسي
در برنامههاي موجود كشور ايران با توجه به عوامل عملكردي
1-عوامل دروندادي
1-1- خط مشيها:
در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي خط مشيها در سطح مدرسه به ميزان زيادي جامع است.
2-1- پژوهشهاي پشتيباني:
در خصوص انتظارات مطلوب در زمينه سواد اجتماعي و سياسي با توجه به ويژگيهاي انسان مطلوب يك پژوهش صورت گرفته است. اين پژوهش، عمدتاً بر اهداف غايي متمركز شده است. نتايج پژوهش حاضر نيز تاكيد دوبارهاي بر اين پژوهش است. از سوي ديگر نتايج اين پژوهش هنوز عملياتي نشده است.
3-1- خط مشيها و ملاحظات در گزينش رويكردها:
- آموزشهاي اجتماعي و سياسي به شيوه رشتهاي و مستقل و تا حدي مبتني بر نيازهاي جامعه است.
4- 1- خط مشيها در گزينش اهداف و محتوا:
- تقويت روحيه جمع گرايي، مشاركتجويي و مسئوليتپذيري
- توجه به ارزش و اخلاقيات
- تقويت روحيه وطن دوستي
- توجه به مفاهيم علمي در حوزه اجتماعي و تاريخي
- توجه به مسائل اجتماعي و تا حدودي نيازهاي فرد
- توجه به مهارتهاي گردآوري اطلاعات و جستوجوگري
- توجه به ترغيب دانشآموزان در مشاركتجويي سياسي و امور مربوط به سرنوشت
5-1- ملاحظات در سازماندهي برنامه:
آموزشهاي اجتماعي و سياسي از طريق دروس مستقل نظير تعليمات اجتماعي، علوم اجتماعي، تاريخ، مطالعات اجتماعي، جامعه شناسي، تاريخ معاصر ايران
6-1- ملاحظات در گزينش روشها:
- گرايش به استفاده از روشهاي متنوع وجود دارد، اما عموميت ندارد.
7-1- ملاحظات در توليد مواد آموزشي:
- تشويق ناشران به توليد كتابهاي كمك آموزشي براي معلمان و ناشران توسط دفتر انتشارات كمك آموزشي به ويژه پس از برگزاري جشنوارههاي كتابهاي كمك آموزشي
8-1- نيروي انساني و صلاحيت معلمان:
- 93 در صد معلمان دوره راهنمايي داراي مدرك فوق ديپلم هستند.
- 92 درصد معلمان دبيرستان داراي مدرك ليسانس و بالاتر هستند.
2- محيط يادگيري و فرايندهاي اجرايي
دوره پيش دبستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- بهره گيري از روشهاي كودك - محور نظير بازي، نمايش، فعاليتهاي هدف دار و ساده، روشهاي قصه، داستان، شعر و آموزش منظم ، نقاشي
فعاليتهاي مكمل:
- آموزش از طريق: بازي، گردش در حياط مدرسه، گردش در اطراف مدرسه با هدف آشنايي با محيط اطراف، نمايش فيلم، گردش در پارك.
لازم به ذكر است كه اين فعاليتها عمومي نيست، اما مورد توجه مربيان ميباشد.
- ايجاد محيطي شاد و تا حدودي به دور از استرس
- تمايل مسولان به گسترش صلاحيت علمي مربيان
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
- ارزشيابي رسمي وجود ندارد و بيشتر به صورت غير رسمي است.
دوره دبستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- تمايل معلمان در به كارگيري روشهاي نوين مانند بحث و گفتوگو، همكاري، كار گروهي
فعاليتهاي مكمل:
- رواج فعاليتهاي فوق برنامه در مدارس برخوردار
- گرايش به اجراي فعاليتهاي فوق برنامه به ويژه در شهرها و برخي از روستاهاي بزرگ
- گرايش به غني سازي مدرسه به لحاظ يادگيري از نظر وسايل كمك آموزشي، تجهيز كتابخانه مدارس
- گرايش به استفاده از روشهاي متنوع و دموكراتيك
- بيش از 80 در صد دانش آموزان به اهداف مورد نظر به ويژه در حيطه دانشي دست مييابند. >
دوره راهنمايي
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- تمايل معلمان در به كارگيري روشهاي نوين تدريس؛ علت اين امر را بايد در سازماندهي محتواي دروس به شيوه نوين دانست كه معلمان را ناچار از به كارگيري روشهاي متنوع كند.
فعاليتهاي مكمل:
- توسعه فعاليتهاي فوق برنامه در مقايسه با دوره ابتدايي
- گرايش به تنوع بخشي در فعاليتهاي فوق برنامه در مدارس برخورداري
فعال بودن مربيان پرورشي:
- وجود محيطي نيمه باز با توجه به رشد عقلاني دانش آموزان در دوره راهنمايي
- تمايل به غني سازي كتابخانه مدرسه و تجهيز مدارس به وسايل كمك آموزشي
- گرايش به استفاده از روشهاي متنوع و دموكراتيك
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
بيش از 75 درصد دانش آموزان به اهداف مورد نظر به ويژه در حيطه دانشي دست مييابند.
دوره دبيرستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- رواج روشهاي بحث و گفتوگو ( نيمه باز )، كار گروهي و تحقيق فردي
- سازماندهي محتواي دروس به شيوهاي است كه معلمان را ناچار از به كارگيري روشهاي متنوع كند.
فعاليتهاي مكمل:
- مشاركت مؤثرتر در سالگشت رخدادهاي ملي ايام الله در مقايسه با دوره راهنمايي
- دعوت از افراد جهت ايراد سخنراني به ويژه در مراسم صبحگاهي
- فعالتر بودن گروههاي دانشآموزي
- محيط يادگيري به دليل علاقه جوانان به موضوعات اجتماعي و سياسي به ميزان زيادي باز است.
- به لحاظ بهرهگيري از كتابخانه و وسايل كمك آموزشي عموماً در شرايط خوبي قرار دارند.
- وجود معلمان با تجربه با مدرك تحصيلي مناسب از ديگر نقاط قوت دوره متوسطه است.
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
ارزشيابيهاي محدود به اهداف دانشي و تا حدي تحقيق فردي و گروهي به ويژه در دبيرستانهاي نمونه رايج است.
3- عملكرد يادگيري
1-3- نتايج يادگيري:
دوره پيش دبستان
- شواهد حاكي از موفقيت اكثر نوآموزان در دست يابي به مقاصد دوره پيش دبستاني است.
دوره دبستان
- نتايج ارزشيابيهاي پيشرفت تحصيلي و برخي از پژوهشها، حاكي از موفقيت بيش از 80 در صد دانش آموزان در دستيابي به اهداف است. ( عموماً دانشي )
دوره راهنمايي
- نتايج ارزشيابيها در زمينه درصد قبولي دانشآموزان حاكي از موفقيت بيش از 75 در صد دانشآموزان در دستيابي به اهداف است.
- برخي از پژوهشها در اين دوره حاكي از نتايج مثبت اجراي فعاليتهاي فوق برنامه در رشد تفكر جمعي، روحيه مشاركت جويي، همكاري و مسئوليتپذيري در بين دانشآموزان دارد.
دوره دبيرستان
- با توجه به نتايج پيشرفت تحصيلي دانشآموزان در دوره متوسطه به نظر مي رسد كه 70 در صد دانشآموزان به لحاظ دانشي به اهداف مورد نظر و در دروس مطالعات اجتماعي، تاريخ و جامعه شناسي در حيطه دانشي دست يافتهاند.
2- 3- اثرات اجراي برنامه بر رفتار و نگرش دانشآموزان در بعد فردي و اجتماعي:
دوره پيش دبستان
- شواهد حاكي از اجتماعي بار آمدن، مأنوس شدن با محيط پيش دبستان، آشنايي با مفاهيم و مهارتهاي ساده اجتماعي و برخي از آداب اجتماعي دين اسلام، دلبستگي به خانواده، پيدا كردن دوستان جديد، آشنايي با محيطي غير از خانواده و رشد عاطفي كودكان است.
دوره دبستان
- شناخت برخي از مفاهيم ساده اجتماعي، آشنايي با وظايف در خانه و مدرسه، آگاهي از گذشته كشور، آشنايي با برخي نمادهاي ملي و ديني، پيدا كردن نظم در امور اجتماعي، كسب اطلاعات درباره جغرافياي ايران، آشنايي با برخي از نهادهاي خدمات رسان در جامعه، آگاهي از برخي نكات اخلاقي، شناخت نظام حكومتي كشور، شناخت برخي از شخصيتهاي مؤثر در تاريخ ايران، شناخت احترام به معلمان از جمله نقاط قوت در اين آموزشهاست.
دوره راهنمايي
- شناخت نيازها، خانواده، مسئوليتها و اعضاي آن
- شناخت گروه و برخي از موسسات خدمات رسان
- آگاهي از نياز انسان به حكومت، وظايف حكومت اسلامي و وظايف آن در ساختار دولت، قواي سه گانه رهبري، آموزش مشاركت در فعاليتهاي دولت و انتخابات از نقاط قوت آموزشهاي اجتماعي و سياسي در دوره راهنمايي است.
دوره دبيرستان
- آگاهي پيدا كردن از نقشهاي اجتماعي، شناخت نظام اجتماعي، اقتصادي و سياسي ايران و روابط اين نظامها با يكديگر، آشنايي با هويت فردي و ملي، علل برخورداري برخي از مزاياي اجتماعي، شناخت علل تراكم ثروت و قدرت، آگاهي از روابط سياسي و اقتصادي و فرهنگي جوامع با يكديگر، شناخت جايگاه ايران در نظام جهاني، درك تحولات تاريخ جهان، تاريخ ايران، تحولات سياسي و اجتماعي ايران در يك صد ساله اخير، آگاهي از شخصيتهاي مؤثر در تاريخ ايران، شناخت احزاب و گروههاي سياسي ايران، شناخت تمدنها و بالاخره رشد مهارتهاي فرايند تفكر و مهارتهاي عقلاني.
همانگونه كه مشاهده ميشود برنامه موجود، بر شناخت يك سلسله از مفاهيم اجتماعي و سياسي تأكيد دارد. شناخت اين مفاهيم موجب تقويت حس هويت ملي، گسترش درك بينالمللي، آگاهي يافتن در خصوص برخي از وظايف اجتماعي، پيدا كردن احساس مسئوليت اجتماعي و نوعي بيداري اجتماعي و سياسي ميشود و اين از نقاط قوت اين برنامه است.
نقاط ضعف در تربيت اجتماعي و سياسي
1- عوامل درون دادي
1- 1- خط مشيها:
نظر به اينكه تربيت اجتماعي و سياسي، متأثر از عواملي چون خانواده، مدرسه، جامعه محلي، دوستان، رسانهها، مساجد، جامعه ملي و ملاحظات جهاني است، و در تنظيم اين خط مشيها ملاحظات فوق بايد در نظر گرفته شود؛ به نظر ميرسد كه خط مشيها تنها در سطح مدرسه تنظيم شده و به ساير سطوح توجه نشده است. همين امر از اعتبار خط مشيهاي مصوب ميكاهد.
2-1- پژوهشهاي پشتيباني:
- كمبود پژوهش در حوزههاي مختلف كاملاً به چشم ميخورد. همين امر تصميمگيري در زمينه آموزشهاي اجتماعي و سياسي در دورههاي مختلف تحصيلي را دشوار مي كند.
عدم توجه به پژوهشهاي زير از جمله نقاط ضعف برنامه موجود ميباشد:
- مطالعه در خصوص اهداف و مفاهيم آموزش اجتماعي و سياسي در دورههاي مختلف تحصيلي با توجه به نيازهاي فرد و جامعه، منابع علمي و اسناد قانوني و تربيتي. - عدم توجه به ارزشيابي از ميزان كارآمدي برنامههاي درسي موجود و اثرات آن بر رفتار و نگرش دانشآموزان
- عدم توجه به ميزان كارآمدي برنامههاي درسي تربيت معلم در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي دانشجو - معلمان
- كم توجهي به انجام مطالعات تطبيقي در زمينه آموزشهاي مدني و سياسي
- عدم مطالعه در خصوص روشهاي آموزش مفاهيم اجتماعي و سياسي
- كمبود پژوهش در خصوص پيشرفت تحصيلي دانشآموزان در دروس اجتماعي و تاريخي
- عدم مطالعه در خصوص عوامل بازدارنده و يا محدود كننده در نيل به اهداف اجتماعي و سياسي دانش آموزان
- بررسي برنامههاي درسي مختلف از نظر ميزان توجه به تربيت اجتماعي و سياسي مانند آموزشهاي ميان رشتهاي و رويكرد كل مدرسه
- ناديده گرفتن اهداف استراتژيك در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي
با توجه به ملاحظات فوق به نظر نميرسد كه برنامه موجود از مشروعيت علمي و ديني و سياسي كمتري برخوردار است.
3-1- ملاحظات در گزينش رويكردها:
عدم توجه به رويكردهايي چون آموزش به شيوه ميانرشتهاي، انسان گرايانه، تربيت شهروند دموكرات، اخلاق گرايانه و رويكرد كل مدرسه.
4-1- خط مشيها در گزينش اهداف و محتوا:
- عدم توجه به مسائل فراگير جامعه و نيازهاي نوجوانان، جوانان و نيازهاي بينالمللي
- عدم توجه به انتظارات رهبران، منابع و متون ديني ( قرآن، نهج البلاغه و سنت)
- ناديده گرفتن نظرات متخصصان آموزشهاي شهروندي
- كم توجهي به آموزش آن دسته از ملاحظات اخلاقي و ارزشي كه ميتواند به ايجاد يك جامعه متوازن كمك كند.
- كم توجهي به آموزشهاي حقوقي (حقوق اجتماعي و سياسي، قضايي و اقتصادي افراد) و نيز ارزش قانون اساسي و ارزشهاي مندرج در اعلاميهي حقوق بشر، اعلاميه حقوق كودك، حقوق زنان، حقوق موجودات، حقوق طبيعت
- شروع نامناسب برخي از آموزشها نظير آموزش سياسي
- همه جانبه نبودن آموزشها
- كم توجهي به شناخت فرهنگها و اشكال زندگي
- كم توجهي به تقويت روحيه مدارا، تحمل و سعه صدر و اصول كشورداري در اسلام.
5-1- ملاحظات در سازماندهي برنامه:
- عدم توجه به اصل استمرار و مداومت در سازماندهي محتوا
- عدم توجه به ساير رويكردها در آموزش سياسي و اجتماعي مانند آموزشهاي ميانرشتهاي و رويكرد كل مدرسه
- ناديده گرفتن سهم دروس مختلف در آموزشهاي شهروندي نظير فلسفه، زيست شناسي، جغرافيا، اقتصاد، تعليمات ديني و اخلاق، تاريخ تمدن، تاريخ اسلام، تاريخ قرن بيستم
- فقدان برنامه براي آموزشهاي پنهان.
6-1- ملاحظات در گزينش روشها:
- كم توجهي به روشهاي باز دموكراتيك و اجتماعي نظير بحثهاي گروهي، كار گروهي، همياري، روشهاي تحقيق گروهي، مصاحبه، دعوت از مسئولان، روشهاي مجاب كننده.
7-1- ملاحظات در توليد مواد آموزشي:
- غلبه بر كتاب درسي به جاي رسانه محوري
- كم توجهي به توليد بستههاي آموزشي
- فقدان تنوع در كتب درسي
- كمبود كتابهاي مرجع براي معلمان
- كمبود كتابهاي كمك آموزشي در حوزههاي مختلف
- كمبود فيلمهاي آموزشي و كتابهاي تصويري در حوزه تربيت اجتماعي و سياسي
- رواج نامحدود كامپيوتر در آموزش
8-1- نيروي انساني و صلاحيت معلمان:
- پايين بودن مدرك تحصيلي 62 درصد از مربيان مهد كودك
- مرتبط نبودن مدرك تحصيلي بيشتر مربيان با كار مربيگري
- ناتواني مربيان در طراحي مواد آموزشي
- پائين بودن مدرك تحصيلي 50 در صد از معلمان ابتدايي (در حد ديپلم )
- 7 در صد معلمان راهنمايي داراي مدرك ديپلم هستند.
- تدريس دروس علوم اجتماعي توسط معلمان غير متخصص يا توسط مديران براي پركردن ساعات موظف
- ضعف كارشناسان برنامهريزي درسي در برنامهريزي و آموزش شهروندي و آموزش سياسي (به دليل مرتبط نبودن تخصص آنها)
- ضعف كارشناسان برنامهريزي درسي در آموزشهاي مدني، تاريخ و آموزش سياسي، به دليل مرتبط نبودن تخصص آنها با برنامهريزي درسي و آموزشهاي تاريخي و سياسي
2- محيط يادگيري و فرايندهاي اجرايي
دوره پيش دبستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- تنوع روشها زياد نيست، اگر چه به تحقيق بيشتري نياز است.
فعاليتهاي مكمل:
- فراهم نبودن پاركهاي كودك و يا پاركهاي آموزشي در اطراف مدرسه و يا محله
- نبود امكانات در برخي از مراكز پيش دبستاني
- ضعف مربيان در طراحي فعاليتهاي مكمل
- مشكل خروج كودكان از مراكز پيش دبستاني به علت بروز حوادث احتمالي و ناتواني كودكان در اداره خود
- يكسان نبودن صلاحيت همه مربيان
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
- عدم ارزشيابي از سوي مسئولان در زمينه آموختههاي مورد نياز كودكان به صورت دورهاي >
دوره دبستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- غلبه روشهاي سنتي در بيشتر مدارس، بهويژه در بين معلمان مسن
فعاليتهاي مكمل:
- مدارس، فاقد برنامه مدون در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي از طريق فعاليتهاي فوق برنامه هستند.
- عدم آگاهي مديران و معلمان از تأثيرات فعاليتهاي فوق برنامه در تربيت سياسي و اجتماعي به دانشآموزان موجب شده است كه تعداد اين فعاليتها محدود باشد.
- كمبود بودجه در اجراي فعاليتهاي فوق برنامه از ديگر عوامل است.
- محيط يادگيري در دوره ابتدايي محيطي كنترل شده است، علت آن را بايد در شرايط خاص دانشآموزان دبستاني دانست؛ بچهها در اين مرحله منفعل و تأثيرپذيرتر هستند.
- امكانات مدارس نيز متفاوت است. برخي از مدارس داراي معلمان با تجربه و برخي از مدارس از ضعف دانش و صلاحيت معلمان در رنج هستند. غلبه با روشهاي سنتي است.
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
- عدم توجه به ارزشيابي از اهداف نگرشي و مهارتي
- عدم توجه به ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به تفكيك دروس
- سطحي بودن دانستههاي دانشآموزان
دوره راهنمايي
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- معلمان مسنتر تمايل كمتري به استفاده از روشهاي نوين دارند. علت آن نيز خوگيري اين معلمان با اين روشها است.
فعاليتهاي مكمل:
- كمبود بودجه در اجراي فعاليت فوق برنامه
- واقف نبودن همه مديران و يا معلمان از اثرات فعاليتهاي فوق برنامه در تربيت اجتماعي و سياسي دانشآموزان
- مدارس فاقد برنامه مدون در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي از طريق فعاليتهاي فوق برنامه هستند.
- مخالفت ساير دبيران در گردشهاي علمي
- تفاوت در مدارس به لحاظ امكانات كتابخانهاي و تجهيزات آموزش
- وجود محيط كنترل شده در بسياري از مدارس
- غلبه در استفاده از روشهاي سنتي
- گرايش اكثريت معلمان به نمايش اقتدار خود به دانشآموزان
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
- عدم توجه به ارزشيابي از اهداف نگرشي و مهارتي و محدود شدن آزمونها به حيطه دانشي و سطحي بودن دانستهها
- عدم آشنايي با ابزارهاي نگرشي
- عدم توجه به ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به تفكيك دروس
دوره دبيرستان
روشهاي ياددهي و يادگيري:
- پايبندي تعداد زيادي از معلمان به روشهاي سنتي نظير سخنرانيها و بحثهاي كنترل شده؛ علت اين امر نگراني معلمان از تمام نشدن برنامه به دليل حجم محتواست كه موجب شده است آنها به روشهاي سنتي تمايل بيشتري از خود نشان دهند.
- نگراني معلمان از جهت طرح موضوعاتي كه منجر به از دست رفتن امنيت شغلي شود؛ به همين علت از روشهاي باز كمتر استفاده ميشود.
فعاليتهاي مكمل:
- محدود بودن فعاليتهاي فوق برنامه به علت امتحانات و آماده شدن براي كنكور
- كافي نبودن منابع مالي و بروز برخي حوادث هر چند يكبار به ويژه در زمان گردشهاي علمي
- واقف نبودن همه مديران و يا دبيران از اهميت فعاليتهاي فوق برنامه
- محافظه كار بودن معلمان و نگراني از طرح مسايلي كه امنيت شغلي آنها را به خطر بيندازد.
- كمبود كتابهاي مناسب در كتابخانههاي مدارس و در موضوعات اجتماعي و سياسي از ديگر نقاط ضعف دبيرستانها به لحاظ محيط يادگيري است.
- گرايش غالب معلمان و مديران به محافظه كاري و نمايش اقتدار و روشن نبودن اهميت تربيت اجتماعي و سياسي
ارزشيابي از آموختههاي فراگيران:
- عدم توجه به ارزشيابي از اهداف نگرشي و مهارتي و محدود شدن آزمونها به حيطه دانشي
- عدم آشنايي معلمان با ابزارهاي نگرش سنج
- عدم توجه به ارزشيابيهاي پيشرفت تحصيلي به تفكيك دروس
3- عملكرد يادگيري
1- 3- نتايج يادگيري:
دوره پيش دبستان
- با توجه به اين كه اين مرحله جزو آموزشهاي رسمي نيست، و ارزشيابي رسمي در اين مرحله وجود ندارد، حساسيت كمتري در خصوص ارزشيابي از آموختههاي دوره وجود دارد.
دوره دبستان
- پژوهش خاصي در خصوص بررسي ميزان اثربخشي برنامههاي تعليمات اجتماعي در تغييرات دانشي، نگرشي و عملكرد دانشآموزان در شهر و روستا و به تفكيك جنسيت كمتر وجود دارد.
- برخي از پژوهشها حاكي از دستيابي 45 درصد دانش آموزان به اهداف مورد نظر است.
دوره راهنمايي
- نبود پژوهش در خصوص بررسي ميزان اثربخشي برنامههاي آموزشي اعم از صريح و غيرصريح نظير تعليمات اجتماعي، تاريخ و يا ديني در تربيت اجتماعي - سياسي دانشآموزان با توجه به اهداف استراتژيك آموزش و پرورش و اهداف كلي دوره راهنمايي در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي در شهر و روستا و به تفكيك جنسيت قضاوت در اين خصوص را دشوار ميكند.
- عدم توجه به استفاده از ابزارهاي نگرش سنج در زمينه اجتماعي و سياسي و نيز كمبود پژوهش در خصوص ارزشيابي پيشرفت تحصيلي در دروس اجتماعي و تاريخ كاملاً چشمگير است.
دوره دبيرستان
- كمبود پژوهش در خصوص ميزان كارايي برنامههاي آموزش مطالعات اجتماعي، جامعه شناسي، آموزش تاريخ در دستيابي به اهداف استراتژيك مصوب و اهداف دوره متوسطه در زمينه تربيت اجتماعي و سياسي كاملاً چشمگير است.
- عدم تداوم برنامه آموزش اجتماعي و سياسي در رشتههاي رياضي، علوم تجربي و فني حرفهاي از ديگر معايب نظام برنامه درسي در اين رشتهها است. بدين لحاظ اطلاعات دانشآموزان ساير رشتهها در مسائل اجتماعي و سياسي در يك سطح نيست. به نظر ميرسد كه دانشآموزان ساير رشتهها كمتر به اهداف استراتژيك در تحصيل از دوره متوسطه، دست يافته باشند.
- كمبود پژوهش در خصوص ارزشيابي پيشرفت تحصيلي در دروس اجتماعي و تاريخي كاملاً چشمگير است.
2- 3- اثرات اجراي برنامه بر رفتار و نگرش دانشآموزان در بعد فردي و اجتماعي:
دوره پيش دبستان
- به دليل جديد بودن برنامه و كمبود پژوهش در اين خصوص قضاوت علمي دشوار است.
دوره دبستان
- جامع نبودن آموزشهاي اخلاقي با توجه به نيازهاي كودك در سنين كودكي؛ ناتواني در ارزشگذاري بين خوب و بد، راه درست از راه غلط، بيان احساسات به شيوه درست
- عدم توجه به آموزش حقوق كودك، حقوق خانواده، دوستان و معلمان،
- عدم توجه به معرفي الگو براي كودكان در زمينههاي مختلف
- عدم آگاهي كودكان در اين خصوص كه از اوقات فراغت خود چگونه استفاده كنند و يا چه معيارهايي در انتخاب دوست داشته باشند، اينكه نبايد تسليم درخواستهاي غلط ديگران شوند و يا اينكه به تفاوتها احترام بگذارند، از جمله نقاط ضعف برنامه موجود است.
- اگر چه برخي از تغييرات در دانشآموزان به وجود ميآيد، اما اين تغييرات مطلوب نيست.
دوره راهنمايي
- جامع نبودن آموزشهاي اخلاقي با توجه به نيازهاي نوجوانان در اين سن، بيان احساسات به شيوه نادرست، ناتواني در تشخيص راه درست از غلط و بيان احساسات به شيوه درست، بيتوجهي نوجوانان در احترام گذاشتن به بزرگترها، كمبود الگوهاي مطلوب در كتابهاي درسي و يا دور از ذهن بودن اين الگوها، عدم آگاهي نوجوانان در خصوص گذران اوقات فراغت، ناتواني در انتخاب دوست، ناآگاهي از اثرات انتخاب دوست بد، ناآشنايي با انواع فرهنگهاي جهان، عدم آشنايي با ارزشهاي جهاني، و نيز حقوق انسانها، موجودات و طبيعت.
- درك پيامد رفتارهاي غلط، تسليم نشدن به درخواستهاي غلط و شجاعت در برخورد با درخواستهاي نابهجا، احترام به تفاوتهاي افراد، احترام به افرادي كه به ما خدمت مي كنند، انديشيدن در خصوص اظهارات ديگران و اينكه حرفهاي آنان درست است يا غلط، پرهيز از زورگويي در مناسبات فردي، كمك گرفتن به هنگام خطر، شيوههاي كمك به ديگران، عدالت دوستي، شنيدن نظرات مخالف، دوستي انسان، موجودات و طبيعت، برابري و يكساني در استفاده از منابع و امكانات و بالاخره كسب توانايي در ارزيابي خود، از جمله نگرشها و مهارتهايي است كه در دانش آموزان به وجود نيامده است.
- عدم توجه به مقدمات آموزش سياسي در پايههاي اول و دوم راهنمايي، اگر چه برخي از تغييرات در دانش آموزان به وجود ميآيد، اما اين تغييرات مطلوب نيست.
دوره دبيرستان
برنامه موجود عليرغم برخي از نقاط قوت كه بدانها اشاره شد، به دليل آنكه بر مبناي پژوهشهاي اساسي در زمينه آموزشهاي مدني و سياسي استوار نيست، داراي نقصهاي زيادي است. از جمله ميتوان به عدم توجه برنامه به آموزش مسئوليتها در قبال دولت، كشور و مردم، نحوه برقراري مناسبات با مردم ساير كشورها با توجه به اصول ديپلماسي در اسلام و قانون اساسي، مسئوليتهاي دولت، كشورداري در اسلام از ديدگاه امام علي (ع)، مفهوم سياست در اسلام، تفاوت در سياستهاي علوي و اموي، مسئوليتهاي سياسي در شرايط مختلف، رابطه دين و سياست، مقايسه انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلابات، دشمن شناسي، آموزش علم سياست، بررسي حقوق فردي و اجتماعي، قضايي، سياسي و اقتصادي با توجه به اسلام و قانون اساسي، درك پيامد رفتارهاي پر خطر، حقوق انسان با توجه به اعلاميه حقوق بشر، تقويت توانايي در تحليل سياسي، توانايي در بيان ديدگاهها به صورت مكتوب، بيان احساسات به شيوه درست، درك پيامد انحرافات اجتماعي و اخلاقي، درك امنيت اجتماعي و فردي و وحدت سياسي جامعه، نحوه برخورد با مشكلات، ملاحظات انساني و ديني در مناسبات فردي (اجتماعي، سياسي و اقتصادي)، آينده تاريخ از ديدگاه اسلام، اثرات رسانهها و خصوصيات زمامداران، اشكال فرهنگها و سبكها (زندگي، تعامل فرهنگي و فرق آن با تهاجم فرهنگي و گفتوگوي بين اديان و تمدنها) و ضرورت امر به معروف و نهي از منكر در جامعه.
- همانگونه كه اين مقايسه نشان ميدهد آموزشهاي موجود به دليل عدم توجه به ساير ابعاد از جامعيت لازم برخوردار نيست و بعيد به نظر ميرسد كه در فراگيران تغييرات مطلوب ايجاد كند.
نظرخواهيها نيز حاكي از آن است كه ميزان رضايت دانشآموزان، دبيران و صاحب نظران از برنامه موجود در حدود 50 درصد است.
با توجه به عدم تداوم اين آموزشها در پايههاي بالاتر دور متوسطه يعني سال سوم و چهارم ساير رشتهها ( رياضي، فيزيك، تجربي، و فنيوحرفهاي) خلاءهاي آموزشي نيز براي ساير دانشآموزان كاملاً مشهود است.
انتهاي پيام
نظرات