اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد سومين بخش از پژوهشي است كه توسط دكتر احمد عليپور در كميتهي مولفههاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياستپژوهان حوزهي آموزش و پرورش خلاصه اين پژوهش را منتشر ميكند.
*********
بررسي وضع مطلوب و موجود عملكرد يادگيري در نظام آموزش استثنايي
ب)بررسي وضع موجود آموزش و پرورش استثنايي در ايران
نظام مديريت و برنامهريزي راهبردي:
آموزش و پرورش استثنايي در ايران داراي سازماني است که قانون آن داراي يک ماده واحد و شش تبصره است که در 21/9/69 در مجلس شوراي اسلامي به تصويب و در تاريخ 5/10/69 به تاييد شوراي نگهبان قرار گرفت. اساسنامه اين سازمان مصوب 29/5/70 کميسيون آموزش و پرورش مجلس و تاييد 24/6/70شوراي نگهبان را دارد. اين قانون بعد از 23 سال فعاليت دفتر آموزش کودکان و دانشآموزان استثنايي به تصويب رسيد. براي تحقق اهداف اين سازمان که طراحي سيستم آموزش، پرورش، توان بخشي گروههاي مختلف استثنايي است، 14 وظيفه، دو رکن رئيس و شوراي سازمان، پيش بيني شده است. تشکيلات اين سازمان داراي سطح ستاد به عنوان بالاترين مرجع سياستگذاري، برنامهريزي کلان و نظارت، سطح استان، مديريت آموزش و پرورش استثنايي و سطح آموزشگاهها ميباشد. مطابق با مأموريتهاي اين سازمان گروههاي آموزش کودکان و دانشآموزان استثنايي به 7 گروه، آسيب ديده شنوايي، آسيب ديده بينايي، کم توان ذهني، اختلال رفتاري، اختلال يادگيري، معلول جسمي حرکتي و چند معلوليتي تقسيم ميشود. در آييننامه اجرايي اين سازمان ملاک تشخيص گروههاي مذکور و شرط سني ورود به مدرسه و ادامه تحصيل در مدارس خاص، مشخص شده است. اكثر گروهها در ايران داراي آموزش و پرورش قبل از دبستان با رويکرد همکاري والدين و مداخله به هنگام، ميباشند. کودکان معلول جسمي – حرکتي، آسيب ديده بينايي و شنوايي از 4 سالگي در کلاسهاي آمادگي پذيرفته ميشوند. پيش از اين در بعضي از شهرها، مراکز ويژه قبل از دبستان براي آموزش والدين، داير بوده است. مقاطع تحصيلي ويژه دانشآموزان کم شنوا، تفاوتي با مقاطع رسمي عادي ندارد؛ مگر اينکه اولاً طول مدت تحصيل ابتدايي آنها 7 سال و در مقطع متوسطه، اكثر آنها در مدارس فني و حرفهاي و کار دانش به تحصيل ميپردازند. مقاطع تحصيلي کودکان آسيب ديده بينايي و معلول جسمي حرکتي نيز در مقاطع رسمي با دانشآموزان عادي برابر است.
دانشآموزان کم توان ذهني داراي دوره آمادگي از 6 سالگي به مدت دو سال، دوره ابتدايي 7 ساله و دوره مهارتهاي حرفهاي هستند. دانشآموزان داراي اختلال يادگيري ساختاري مشابه دانشآموزان عادي دارند و در مورد دانشآموزان چند معلوليتي، با توجه به نوع معلوليت، شرايط خاصي خواهند داشت.
مطابق با آخرين اطلاعات آماري توسعه کمي دانشآموزان استثنايي در ايران حسب گروههاي مختلف به اين صورت است:
در سال تحصيلي 85-84، داراي 13320 دانشآموز آسيب ديده شنوايي، 2399 دانشآموز آسيب ديده بينايي، 3936 دانشآموز داراي مشکل يادگيري و رفتاري، 1894 دانشآموز معلول جسمي – حرکتي، 47486 دانشآموز کمتوان ذهني، 2076 دانشآموز چند معلوليتي و 1379 دانشآموز داراي اختلال رفتاري – هيجاني در 1284 مدرسه مستقل که 18 مدرسه آن غير دولتي است و 1346 مدرسه ضميمه بوده است. تعداد کل دانشآموزان تحت پوشش در سال تحصيلي 84-83 به 78541 و در سال تحصيلي 85-84 به 80147 دانشآموز رسيد. در مقابل اين تعداد دانشآموز در مدارس ويژه به صورت ضميمه و مستقل داراي 13049 دانشآموز به صورت تلفيقي يا فراگير در همين سال تحصيلي ميباشيم.
در کشور ما از سال 1372 به طور آزمايشي و از سال 1375 با تصويب هيات دولت طرح ملي سنجش آمادگي کودکان بدو ورود به دبستان هر ساله در آستانه ثبت نام کلاس اوليها، اجرا ميشود. علاوه بر تشخيص کودکان و دانشآموزان استثنايي به روش غربالگري مذکور، براي هر گروه از کودکان استثنايي، تسهيلاتي ويژه و بيشهنگامتر براي تشخيص نارسائيها نيز وجود دارد؛ به طور مثال کلينيکهاي شنوايي و مراکز آزمون هوش سازمان آموزش و پرورش استثنايي در سراسر کشور، به مراجعهکنندگان سرويس تشخيص ارائه ميکند.
نظام منابع انساني:
تصدي شغل معلم آموزش ويژه در انگلستان، مستلزم داشتن مرتبه معلم ذيصلاح است. اين مرتبه ميتواند به شيوههاي زير کسب شود:
1. دانشجويان مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و يا دارندگان اين مدارک تحصيلي ميتوانند در دورههاي مقدماتي تربيت معلم Initial Teacher Training (ITT) که در مراکز معتبر آموزشي ارائه ميشود، شرکت کنند. دارندگان مدارک فوق ميتوانند با شرکت در برنامههاي تربيت معلم که مبتني بر استخدام است، از جمله برنامه "معلمان فارغ التحصيل يا ثبت نام شده"، برنامه "اول تدريس" و ساير برنامههايي که توسط اداره تربيت و توسعه اجرا ميشود، به کسب گواهينامه معلمي نائل شوند. يکي از مواردي که معلمان براي کسب گواهي به آن نياز دارند، شرکت و موفقيت در امتحان مهارتها است، که پس از گذراندن دورههاي آموزشي، اجرا ميشود.
تعداد معلمان و ساير کارکنان سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور حدودا 16736 نفر در سال 85 است که از اين تعداد سهم کارکنان داراي مدرک ليسانس 53/0 از سهم کل کارکنان را شامل ميشود که بيشک ارتقاي تحصيلات اين افراد در بهبود کيفيت آموزش استثنايي موثراست. همچنين 5864 نفر از کل آموزگاران (10642) داراي مدرک ليسانس و بالاتر هستند که اين تعداد بيش از نيمي از آموزگاران را شامل ميشوند. در گروه دانشآموزان کمتوان ذهني براي هر 7 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص پيدا ميکند. در گروه دانشآموزان ناشنوا و نيمه شنوا براي هر 5 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص يافته است. در گروه دانشآموزان نابينا و نيمه بينا به ازاي هر 5 دانش آموز، 1 نفر معلم در نظر گرفته شده است. در گروه معلولين جسمي ـ حرکتي براي هر 6 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص پيدا کرده است. در گروه دانشآموزان چندمعلوليتي به ازاي هر 4 دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص يافته است. در گروه دانشآموزان داراي اختلالات رفتاري براي هر 7 دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص يافته است.
همچنين نسبت آموزگاران پيشدبستاني گروه نوآموزان کمتوان ذهني به ازاي هر 7 نفر نوآموز، 1 نفر معلم و در دورهي دبستان به ازاي هر 7 نفر دانشآموز، 1 نفر معلم و در دورهي مهارتهاي حرفهاي به ازاي هر 8 نفر دانشآموز، 1 نفر معلم اختصاص يافته است. همين طور نسبت آموزگاران پيش دبستاني گروه نوآموزان ناشنوا و نيمه شنوا به ازاي هر 5 نفر نوآموز، 1 نفر معلم، در دورهي دبستان به ازاي هر 5 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم و در دورهي راهنمايي و متوسطه به ازاي هر 7 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم در نظر گرفته شده است. هم چنين آمارهاي گروه نابينا و نيمه بينا نيز نشان ميدهد که در دوره پيشدبستاني به ازاي هر 5 نفر نوآموز، 1 نفر معلم و در دورهي دبستان به ازاي هر 4 نفر دانشآموز، 1 نفر معلم و در مقاطع راهنمايي و متوسطه به ازاي هر 7 نفر دانش آموز، 1 نفر معلم اختصاص پيدا ميکند. آمــار دانشآموزان معلول جسمي ـ حرکتي نيز حاکي از آن است که نسبت آمـــوزگاران در دوره پيشدبستان به دانشآموز 1 به 5 ، در دوره دبستان 1 به 6 و در مقاطع راهنمايي و متوسطه 1 به 7 نفر است.
در گروه دانشآموزان چندمعلوليتي نسبت آموزگار به دانشآموز 1 به 5 نفر در دورهي پيشدبستان، 1 به 4 نفر در دورهي دبستان است که اين نسبت براي دانشآموزان مبتلا به اختلالات رفتاري 1 به 7 دانشآموز است.
در شرايط فعلي براي استخدام نيرو در آموزش و پرورش استثنايي دو روش کلي وجود دارد:
الف) استخدام نيروي جديد به صورت رسمي
1) استخدام داوطلبان آزاد
2) استخدام فارغالتحصيلان متعهد خدمت در مراکز تربيت معلم: استخدام اين فارغالتحصيلان در سالهاي اخير هر ساله سير نزولي داشته است؛ با اين حال باز هم مهمترين روش استخدامي است.
ب) به کارگيري نيروي انساني به روشهاي غير استخدامي
1) بهرهگيري از اضافه تدريس شاغلين رسمي موجود
2) جذب نيروي حق التدريس
3) انتقال نيرو از ديگر مناطق آموزشي
4) انتقال نيرو از ساير دستگاههاي اجرايي به آموزش و پرورش استثنايي
5) استفاده از نيروهاي طرحي توانبخشي (گفتاردرمانگر، کاردرمانگر و...) به منظور تکميل کسري نيروي مورد نياز
6) استفاده از نيروهاي سرباز معلم: در زمينه آمار اين افراد اطلاعات دقيقي در دسترس نيست.
نظام منابع مالي:
آموزش عمومي در انگلستان براي سنين 16-5 سال اجباري است. آموزش در مدارس دولتي رايگان است و اين قاعده در مورد مدارس کودکان داراي نيازهاي ويژه آموزشي نيز صدق ميکند. تنها 7 درصد دانشآموزان انگليسي در مدارس خصوصي که شهريه دريافت ميکنند، به تحصيل ميپردازند. بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق معلمان، هزينههاي نگهداري از مدارس، هزينه تهيه لوازم و مواد آموزشي، و هزينههاي اجرايي خاص ميشود. ادارات آموزشي محلي، مسوول تأمين خدمات آموزشي در سطح مناطق هستند. اين مراکز توسط اعضاي منتخب، اداره ميشوند و بنا به قانون، ملزم به داشتن يک کميته آموزشي هستند.
بر اساس قانون فدرال رفاه اجتماعي در آلمان، کليه کودکاني که به موجب بررسيها داراي نيازهاي ويژه شناخته ميشوند، مشمول برخورداري از کمکهاي مالي هستند. اين کمکها با عنايت به طول دوره تحصيل اجباري، به منظور تهيه و تدارک امکانات و خدمات حمايتي و آموزشي، در اختيار خانواده اين کودکان قرار ميگيرد. 85 درصد کودکان داراي نيازهاي ويژه در آلمان، در مدارسي تحصيل ميکنند که با بودجه دولت تأمين ميشوند. 15 درصد باقيمانده در مدارس خصوصي آموزش ميبينند. مدارس خصوصي توسط کليساها، سازمانهاي رفاهي و ساير نهادهاي غيردولتي تأسيس و اداره ميشوند. اين مدارس اگر چه تحت نظارت مراجع آموزشي ايالتي فعاليت ميکنند، اما در انتخاب شيوههاي تدريس، اقدامات توانبخشي و روشهــاي مراقبتي خود در راستاي بـهبود خــدمات آموزشي ويژه، آزادي نسبي دارنــد.
منابع مالي و مادي در سازمان آموزش و پرورش استثنايي از دو طريق تامين ميشود:
الف) از محل منابع عمومي
ب) از محل منابع درآمدهاي اختصاصي، از جمله کمکهاي خيريهي افراد و سازمانها و هزينههاي برخي خدمات
درباره سهم هر يک در بودجهي کلي بررسي سال 85 نشان ميدهد که در اين سال سهم درآمدهاي اختصاصي حدود يک پنجم کل درآمدها بوده است و اين مساله درباره کل منابع مالي صدق ميكند.
(جدول اعتبارات سازمان آموزش و پرورش استثنايي از سال 1380 لغايت 1385 پيوست به انتهاي پيام)
(جدول توسعه فضاهاي فيزيكي از سال 1379 لغايت 1384 پيوست به انتهاي پيام)
نظام برنامهريزي درسي:
برنامهريزي درسي در کشور ما از نظر اهداف، از آموزش و پرورش عادي تبعيت ميکند. شرايط برنامهريزي درسي در آموزش و پرورش استثنايي از جهت اساسي تابع شرايط برنامهريزي درسي در كشور است. تهيه كتابهاي درسي ويژهي خاص در کشور از سال 1376 در دستور قرار گرفت. از آن پس کتابهاي ويژه دانشآموزان کم توان ذهني در کليه مقاطع تحصيلي پيش دبستاني، دبستاني مهارت آموزي، به طور ويژه تاليف شده است. به همراه کتابهاي درسي كتاب آموزش والدين دوره قبل از دبستان براي دانشآموزان معلول جسمي حرکتي و برنامه ويژه قبل از دبستان به همراه روش ارزشيابي تهيه شده است. برنامه درسي كودكان استثنايي در مقاطع تحصيلي رسمي، مشابه دانشآموزان عادي است.
در دوره قبل از دبستان کودکان دچار آسيب بينايي، برنامه ويژه به همراه برنامه آموزش والدين تهيه شده است؛ اما براي مقاطع تحصيلي رسمي، کتابهاي درسي آنها مشابه دانشآموزان عادي است که به صورت درشت خط و يا با خط بريل يا نوار کاست، تهيه و در اختيار قرار ميگيرد.
براي کودکان دچار آسيب شنوايي در دوره قبل از دبستان برنامه ويژه به همراه کتاب راهنماي آموزش والدين، تهيه شده است و در دوره دبستاني به استثناي دوم رياضيات، داراي کتاب خاص ميباشد؛ اما در ساير دورهها، کتابهاي عادي با مناسب سازي، استفاده ميشود.
برنامه درسي کودکان چند معلوليتي، نيز تابع نوع معلوليتهاي آنهاست.
برنامه درسي دانشآموزاني که به صورت تلفيقي يا فراگير در مدارس عادي هستند، برنامه مدارس عادي است؛ اما معلم رابط براي تامين ويژه جبراني، براي آنها، اعزام ميشود.
نظام تحقيقات:
در حال حاضر براي انجام پژوهشها در حيطه کودکان استثنايي دو سيستم وجود دارد:
الف) پژوهشکده کودکان استثنايي: اين پژوهشکده که در سال 1374 تشکيل شده است، از لحاظ اداري وابسته به سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور بود؛ اما از سال 1384 با تجميع کليه پژوهشکدههاي آموزش و پرورش در پژوهشگاه آموزش و پرورش، اين پژوهشکده نيز از سازمان منتزع شد و در حال حاضر زير نظر پژوهشگاه آموزش و پرورش اداره ميشود. اين پژوهشکده تا به حال حدود 150 تحقيق در زمينه کودکان استثنايي انجام داده است.
ب) شوراي تحقيقات استانها: در حال حاضر در کليه سازمانهاي آموزش و پرورش استانهاي کشور شوراي تحقيقات وجود دارد. اين شوراها هر ساله اولويتهاي پژوهشي خود را اعلام ميکنند که برخي از اولويتها توسط مديريت استثنايي سازمانهاي آموزش و پرورش استانها تعيين ميشود.
ادامه دارد...
نظرات