اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد نوزدهمين بخش از گزارش عملكرد اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در سال 1386 است كه در دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد ادارهي سلامت روان تنظيم شده است.
در اين بخش عملكرد اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در "ارائه خدمات رواني - اجتماعي پس از بروز زلزله لرستان و تدوين پروتكل ارزيابي سريع" ارائه ميشود؛ به اين ترتيب كه پس از بيان مساله، به چگونگي وضعيت موجود، اهداف كلي و اختصاصي، شرح برنامه، فعاليتهاي انجام شده، مشكلات موجود، فعاليتهاي بعدي و دستاوردهاي برنامه پرداخته خواهد شد.
سرويس مسائل راهبردي ايران به منظور تسهيل دسترسي خبرنگاران حوزه اجتماعي، و بهداشت و درمان به اسناد سياستي و برنامههاي وزارت بهداشت و درمان با هدف فراهم آوردن زمينه تحليل و بررسي برنامهها و سياستهاي حوزه بهداشت روان در عرصهاي عمومي، متن كامل اين سند را منتشر ميكند. قابل ذكر است پيش از اين نيز گزارشي از اهداف عملكردي ادارهي مذكور در سال 1387، در اين سرويس منتشر شده است.
سرويس مسائل راهبردي ايران (psy.isna88@yahoo.com) با تقدير از اين اقدام دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، در مسير انتشار اطلاعات و تعامل با دانشگاهيان و افكار عمومي، آمادگي خود را براي انعكاس پيشنهادات و انتقادات استادان، پژوهشگران، دانشجويان، فعالان بخش سلامت روان و مديران و سياستگذاران بخش به منظور بررسي اين گزارش اعلام كرده و اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصهي عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران ضمن مستندسازي تاريخ سياستگذاري و نظارت عمومي بيشتر بر فرآيند سياستگذاري عمومي، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت اين فرآيند در هر حوزه شود.
*********
*ارائه خدمات رواني- اجتماعي پس از بروز زلزله لرستان و تدوين پروتکل ارزيابي سريع*
مقدمه و بيان مسأله:
طي دو دهه گذشته در کشورهاي دنيا به دنبال بلايا 3 ميليون کشته و800 ميليون انسان اثرات وخيمي را تجربه کرده و ميلياردها دلار خسارت ايجاد شده است. در ايران طي 10 سال گذشته حدود 1000 زلزله 3 تا 7 ريشتري اتفاق افتاده و هزاران نفر کشته و زخمي و ميلياردها خسارت ايجاد شده است. با توجه به اين که ايران يکي از ده کشور اول بلاخيز دنيا محسوب ميشود و در زمينه وقوع زلزله در بين 5 کشور اول دنيا قرار دارد، آگاهي از مسائل بهداشت روان که متعاقب بلايا براي افراد اعم از خردسال و بزرگسال به وجود ميآيد، نحوه برخورد و مداخله در رابطه با اين واکنشها، براي تمام متخصصين بهداشت روان اعم از روانپزشکان و روانشناسان ضروري است.
بلاياي طبيعي سالانه منجر به مرگ، معلوليت جسمي و رواني و تغيير روند و مسير زندگي ميليونها نفر و صدمات مالي شديد براي افراد و دولتها ميشوند. کمکها و امدادها از ساير نقاط کشور و ساير نقاط دنيا به دنبال وقوع بلايا به سرعت به منطقه آسيب ديده ارسال ميشود. کمکهاي بهداشتي يکي از مهمترين و اولين امدادهايي است که به مناطق فاجعه زده ميرسد. هر چند تا سالهاي اخير سياستگذاران بهداشتي در برابر وقايع آسيبزا کمتر به عوارض روانشناختي ميپرداختند، طي سالهاي اخير اهميت رسيدگي سريع و به هنگام، به واکنشهاي رواني افراد آسيب ديده طي بلايا در متوليان بهداشت محرز شده و به همين دليل پرداختن به واکنشهاي رواني بازماندگان با هدف عاديسازي واکنشها و جلوگيري از بروز عوارض ديرپا که منجر به افت کيفيت زندگي و کاهش کارايي افراد ميشود، از اهم اهداف فعاليتهاي متخصصين و کارشناسان بهداشت روان اعزامي به مناطق آسيب ديده محسوب ميگردد.
امروزه بر پايه مطالعات انجام شده در زمينه مسائل روانشناختي ناشي از فجايع طبيعي، اطلاعات گستردهاي در اين زمينه وجود دارد. در پژوهش ديويد و همکاران ميزان اختلالات رواني در بين بازماندگان گردباد اندرو 51 درصد تخمين زده شده است. 36 درصد اين افراد مبتلا به PTSD (اختلال استرس پس از سانحه)، 30 درصد دچار افسردگي اساسي و20 درصد مبتلا به اختلالات اضطرابي بودند. نتايج يک پژوهش طولي بر روي بازماندگان گردباد در سريلانکا نشان داد که تا 50 درصد بازماندگان براي مدت يک سال پس از وقوع گردباد دچار اختلالات رواني بودهاند.
در مطالعهاي که به دنبال وقوع زلزله مخرب در هندوستان در سال 1996 انجام شد، 59 درصد بازماندگان مبتلا به اختلالات رواني قلمداد شدند که از اين ميزان 23درصد مبتلا به PTSD و21 درصد مبتلا به افسردگي اساسي بودند. هر چند به طور معمول در سال دوم پس از سانحه اختلالات رواني کاهش مييابد، ولي در مواردي عوارض به صورت مزمن و پايدار باقي ميماند. همراهي چند بيماري رواني در يک زمان شدت آسيب رواني را ميافزايد.
مساله مهم ديگر آسيبپذيري خود افراد و احتمال وجود اختلالات قبلي در اين افراد است که مسلما به بروز واکنشهاي شديدتر ميانجامد. اختلالي که به طور شايعتر پس از بلايا با آن سروکار داريم، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است، هرچند که در موارد بسياري اين اختلال را همراه با ساير اختلالات مييابيم.
شايعترين اختلالات همراه عبارتند از: افسردگي اساسي، اختلال هراس و اختلال فوبيا.
در واقع بيماريهاي رواني پس از سانحه نظير جراحات چند گانه فرد را مورد تهاجم قرار ميدهند.
هر چند پژوهشهاي انجام شده در رابطه با اختلالات رواني متعاقب بلايا در ايران اندک هستند، نتايج آنها دورنمايي از آسيبهاي شايع و نيازهاي بازماندگان به ما ميدهند. در پزوهش دژکام و همکاران در رابطه با اختلالات رواني در بين بازماندگان زلزله رودبار به سال 1369، 68 درصد از افراد مورد مطالعه مبتلا به افسردگي اساسي بودند که از اين ميان 38 درصد از افسردگي شديد رنج ميبردند. در پژوهش کرمي در سال 1373 که پس از سه سال بر روي کودکان منطقه زلزله زده رودبار انجام شد، ميزان اختلالات رفتاري در بين کودکان 60 درصد برآورد شد که حدودا 5/2 برابر گروه شاهد بود. همچنين 7/51 درصد اين کودکان که در سنين 16- 9 سال قرار داشتند، مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بودند. در پژوهش احمدي همه کودکان در چند هفته اول دچار مشکلات مهم خواب بودند و ترس از تاريکي، تنهايي و افکار مزاحم هنگام استراحت و روياهاي وحشتناک داشتند. همگي آنها نسبت به خوابيدن در مکانهاي سرپوشيده و استفاده از انواع وسايل حمل ونقل احساس خطر ميکردند. فراواني بيماري رواني تا سالها پس از فاجعه در اطفال از شيوعي نظير بزرگسالان برخوردار است.
در پژوهش ياسمي و همکاران در سالهاي 1377- 1376 آسيب شناسي رواني در منطقه جنوب خراسان و اردبيل با گروه کنترل مقايسه شد. سايکوپاتولوژي به طور عموم در بين بزرگسالان حدود 3 برابر و در خردسالان حدود 2 برابر گروه کنترل بود. 3/47 درصد خردسالان و 5/76 درصد بزرگسالان يک سال پس از زلزله دچار اختلال PTSD با شدت متوسط تا شديد بودند.
در بررسي به عمل آمده در زلزله بم نيز 82 درصد بزرگسالان و 84 درصد کودکان ( براساس مقياس GHQ و RUTTER) از مشکلات روانشناختي رنج ميبردند. درصد افراد بزرگسالي که بر اساس مقياس واتسون دچار PTSD بودند، 65 درصد و درصد کودکان دچار PTSD بر اساس مقياس PTSD کودکان 78 درصد بود.
با نگاهي به مطالب فوق ضرورت اقدامات بهداشت روان در بين امدادهاي ارسالي به منطق فاجعه زده مشخص ميشود. نتايج حاصل از اقدامات مشاوره گروهي به دنبال سوانح در ساير کشورها، کاهش عوارض بعدي ناشي از فاجعه را نشان ميدهد. چنين اقداماتي نه تنها به ارتقاي سلامت روان بازماندگان کمک ميكند، بلکه از همين طريق نقش مثبت در کاهش مشکلات جسماني و سايکوسوماتيک که در دوران پس از سانحه افزايش مييابند، دارند.
به دنبال بروز زلزله لرستان در فروردين 1385، فعاليتهاي رواني- اجتماعي در سطح دانشگاه علوم پزشکي خرمآباد با حمايت دفتر سلامت رواني- اجتماعي آغاز شد. ليکن با توجه به اعلام آمادگي از طرف صندوق جمعيت سازمان ملل متحد جهت حمايت از برنامههاي خدمات رواني- اجتماعي، تفاهم نامهاي ميان دفتر سلامت رواني- اجتماعي و اين صندوق به امضا رسيد که يکي از زيربرنامههاي آن، تقويت از فعاليتهاي رواني- اجتماعي در لرستان و ديگري حمايت از انجام پژوهش جهت تهيه "پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني- اجتماعي به دنبال بروز زلزله لرستان با تأکيد بر گروههاي آسيبپذير" بوده است. هر چند اکثر فعاليتها در اين زمينه طي سال 1385 به انجام رسيده، مستندسازي و ارائه گزارش نهايي در اين زمينه طي نيمه سال 1386 انجام گرفته است.
وضعيت موجود:
اين پروژه به طور کامل انجام شده است. گزارش نهايي آن توسط کارشناسان اين دفتر ارائه و در مواردي که نياز به ارائه گزارش به صندوق جمعيت سازمان ملل متحد وجود داشته، گزارش ارائه شده است.
مجري برنامه و همكاران:
دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد (اداره سلامت روان)
هدف كلي:
کاهش اثرات ناشي از زلزله لرستان با تأکيد بر گروههاي آسيب پذير
هدف اختصاصي:
- ارائه حمايتهاي رواني، اجتماعي به بازماندگان زلزله لرستان
- تهيه پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني - اجتماعي پس از بروز بلايا
شرح برنامه:
ارائه خدمات رواني- اجتماعي در صورت بروز بلايا، يکي از اصول برنامه مداخله در بلايا محسوب ميشود. تا زمان زلزله بم، اداره سلامت روان در خدماتي که به دنبال بلايا به بازماندگان ارائه ميشد، نقش مديريتي را برعهده داشته است. با توجه به نياز به توانمندسازي در سطح دانشگاهها، از آن پس مقرر شد تا در صورت بروز بلايا خدمات تا حد امکان توسط دانشگاه علوم پزشکي مربوطه ارائه شود و اداره سلامت روان نقش حمايتي را بر عهده گيرد. برنامه ارائه شده توسط دانشگاه علوم پزشکي لرستان به دنبال زلزله فروردين 1385 را ميتوان اولين برنامه از اين نوع به شمار آورد.
همچنين با توجه به تخصيص بودجه از سوي صندوق جمعيت سازمان ملل متحد، مقرر شد فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي مرتبط با خدمات رواني- اجتماعي پس از بلايا در قالب اين برنامه صورت پذيرد.
فعاليتهاي انجام شده:
- انجام غربالگري در مورد وجود واکنشهاي رواني در جمعيت بازمانده
- ارائه خدمات حمايت رواني- اجتماعي براي افراد آسيب ديده نيازمند در قالب جلسات گروهي
- ارجاع افراد نيازمند خدمات تخصصي درماني (روانپزشکي) جهت برخورداري از درمانهاي مورد نياز
- برگزاري دو کارگاه آموزشي با عنوان "حمايتهاي رواني- اجتماعي پس از بلايا" براي کارشناسان بهداشت روان
دستاوردهاي برنامه تاکنون:
- برخورداري بازماندگان آسيب ديده از حمايتهاي رواني- اجتماعي پس از بلايا
- برخورداري بيماران رواني شناخته شده از خدمات درماني
- برخورداري کارشناسان بهداشت روان در سطح استان از آموزش در زمينه حمايتهاي رواني- اجتماعي پس از بلايا
- ارائه گزارش نهايي پروژه به زبان فارسي و نيز ارائه گزارش به زبان انگليسي به صندوق کودکان سازمان ملل متحد
فعاليتهاي بعدي:
پيگيري نهايي شده پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني، اجتماعي پس از بلايا
دستاوردهاي سال 87:
اتمام 30 درصد باقي مانده فعاليت تهيه پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني، اجتماعي پس از بلايا با تأکيد بر گروههاي آسيبپذير
مشكلات موجود:
- تأخير در اختصاص بودجه از طرف صندوق جمعيت سازمان ملل متحد
- تأخير در انجام پروژه "پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني- اجتماعي به دنبال بروز زلزله لرستان با تأکيد بر گروههاي آسيب پذير"
- اشکالات علمي و اجرايي وارد به "پروتکل ارزيابي سريع نيازهاي رواني- اجتماعي به دنبال بروز زلزله لرستان با تأکيد بر گروههاي آسيب پذير"
ادامه دارد...
نظرات