هدفمندسازی یارانهها را در حالی برای رساندن هزینه های داخلی به منطقهای در دستور کار قرار دادهایم که درآمدهای ما هیچ گاه با درآمدهای این کشورها مقایسه نمی شود.
عبدالحسین سلحشور -اقتصاددان- در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با اشاره به سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر اینکه به این منظور مردم باید صرفهجویی و دولت نیز برنامه ریزی مشخصی داشته باشد اظهار کرد: دولت درآمدهایی دارد که عمدهی آن فروش نفت، صادرات مواد معدنی، محصولات کشاورزی و اغلب محصولات صنعتی و خودرو و عوارض گمرکی بوده که میزان صادرات مشخص و هزینههای مملکت نیز تقریبا معلوم است؛ بنابراین اگر به همین داشتهها بسنده کنیم و برنامهریزی دولت در همین چارچوب باشد،هر دولتی با هر گرایشی که زمام امور مملکت را برعهده گیرد، میتواند اداره کند.
هزینه های مردم با دلار است درآمدشان با ریال!
وی با بیان اینکه با نگاهی عمیق به مسوولیتها به نظر میرسد دولتها باید در جهت پیدا کردن منابع جدید ثروت برنامهریزی کنند و با گسترش و توسعهی صادرات موجود، به صادرات دیگر کالاها و محصولات تولیدی نیز نظر داشته باشند،ادامه داد: اما متاسفانه انگار مسوولان و تصمیمگیرندگان تنها یک راهحل به نظرشان میرسد آن هم دست در جیب مردم است، به دلیل اینکه هزینههای مردم با دلار است و درآمدها با ریال، براین اساس هرچند وقت یکبار قیمت ارزهای خارجی را افزایش میدهند که درآمدهای کلانی نصیب دولت میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به تصمیم دولت برای افزایش قیمت حاملهای انرژی گفت: قیمت حاملهای انرژی را پیش از این در سال 89 افزایش داده بودند و بنا شد مابهالتفاوت را به صورت یارانه پرداخت کنند اما درحالی هرچند وقت یکبار به گران کردن حاملهای انرژی و سایر اقلام و تجهیزات و مواد خوراکی ،ساختمانی و خودرو میپردازند که از سویی درصد رشد توسعهی اقتصادی پایین و عملا بیکاری به معضل غیرقابل درمان تبدیل شده است و از سویی دیگر وجود میلیونها فارغالتحصیل دانشگاهی موید این نظر است که معجزهای به وقوع نخواهد پیوست.
جبران افزایش قیمت ها از جیب مردم پرداخت می شود
وی با بیان اینکه انگار تصور تصمیمگیرندگان از اقتصاد مقاومتی این است که کمبود منابع را از مردم بگیرند و درخواستهای مکرر از مردم میشود که برای دریافت یارانه ثبتنام نکنند، افزود: اما مردم ثبتنام میکنند و استقبال به عمل نمیآید، چون همزمان صحبت از افزایش قیمتهای حاملهای انرژی است وقتی حاملهای سوخت گران میشود تحرم مردم کم میشود، کرایه حمل مسافر و کالا افزایش مییابد و حاصل این افزایشها،قیمت کالاها و محصولات نیز افزایش مییابد. بار روانی تورم نیز به آن اضافه میشود که طبعا این افزایشها از جیب مردم است.
در مقایسه هزینه با هزینه، درآمد هم با درآمد مقایسه شود
سلحشور با اشاره به اینکه وقتی بنزین و CNG هفتاد و پنج درصد افزایش قیمت داشته باشد، چگونه میتوان اسم این افزایش را شیب ملایم قیمتها دانست توضیح داد:متاسفانه کارشناسان در توجیه اقتصادی خود هزینهی حاملهای انرژی در ایران را با سایر کشورهای منطقه مقایسه میکنند غافل از آنکه نفت و گاز و برق تولید داخلی است و این سرمایهی ملی را داریم و تولیدکننده هستیم. فرق است با ترکیه که واردکننده است، بسیاری از تولیدات ترکیه و سایر کشورها در ایران بیش از پنج برابر همان محصول در ترکیه و سایر کشورهای تولیدکنندهی کالا به فروش میرسد.
وی با تاکید بر اینکه نفت در کشور ما ملی است و دولت جز هزینهی حفاری، پالایش و حمل نمیتواند قیمت بیشتری را از مردم مطالبه کند بیان کرد: توجیه دیگر دولت که اشکال دارد و قابل پذیرش نیست این است که همیشه در تبلیغات خود هزینهها را با هزینهی سایر کشورها مقایسه میکند و تاکنون نشنیدهایم و نخواندهایم که درآمدها مقایسه شود این در حالی است که حداقل دستمزد در کشور ترکیه در سال 2010 چهار سال قبل 1400 دلار بوده است که در این چند ساله نیز به آن افزوده شده و تقریبا به پول ما شش میلیون و500 هزار تومان میشود.در حالی که حداقل دستمزد در سال 93 در کشور ما 600 هزار تومان است.
توجیه غیرمعقول نرخ برابری ریال در مقابل ارز
این استاد دانشگاه توجیه دیگر اقتصادی که غیرمعقول است را مقایسه نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی عنوان کرد و گفت: به خصوص کشورهای همجوار که پول آنها هر سال از ثبات برخوردار است اما ما باید با نرخ بالاتری پول آنها را خریداری کنیم.
وی ادامه داد: همیشه پول ما کم ارزشتر است و دولت برای جبران کسریهای خود دلار را گران میکند و عملا دلار فروشی میکند. عامل گرانیها خود دولت است، چراکه هزینههای مردم به نرخ دلار است ولی دولت حقوقها و خدمات را به نرخ ریال به مردم میپردازند.
سلحشور با اشاره به اینکه سال 91 قیمت دلار از 1200 تومان به 2550 تومان دولتی و در بازار آزاد تا 3700 تومان نیز خرید و فروش می شود و در حال حاضر بیش از3000 تومان، که ثبات اقتصادی را از دولت و ملت می گیرد ادامه داد: در نتیجه تورم سرسام میشود، افزایش قیمتها به روز شده، بیکاری افزایش مییابد، سطح درآمد مردم کم میشود، پسانداز مردم کاهش مییابد و پول ملی بیاعتبار میشود. آخر این که نشد اقتصاد اگر یک نفر مقدار پساندازش را ارز خارجی بخرد بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی در پایان سال به پولش افزوده میشود و دیگر نیازی نیست که سرمایهگذاری کند.
چرا به مردم وعده گرانی می دهید؟
این اقتصاددان تاکید دولت بر افزایش قیمتها و وعده گرانی به مردم از طریق اخبار از اواخر سال 92 تاکنون را از دیگر دلایل کمی ارقام انصراف دهندگان عنوان کرد و افزود: دقیقا به تولیدکنندگان و فروشندگان و کسانی که کارهای خدماتی انجام میدهند یادآوری می شودکه شماها هم گران کنید، چون دیگر نیازی نیست که مشتریان خود را توجیه کنند این وظیفه به وسیله رسانهها اطلاعرسانی شده است.
سلحشور خاطرنشان کرد: تصور کنید مردمی که تحت پوشش بهزیستی ، کمیته امداد امام خمینی (ره) ، بیکاران جویای کار، کارگران و کارمندان کشوری و لشکری که 20 درصد افزایش حقوق دارند باید 75 درصد افزایش نرخ بنزین ، گازوئیل و سی.ان.جی به علاوه آب و برق و گاز و از سویی دیگردر همین چند روز رشد قیمت مصالح ساختمانی، مسکن و خودرو را نیز با شیب تند تحمل کنند. در اینجا چه کسی باید پاسخگو باشد؟
انتهای پیام
نظرات