اعتیاد، کارتن خوابی، تکدی گری، دزدی، شرارت، فساد فارغ از سن و سال، جنسیت و قومیت در منطقه هرندی بیداد میکند این درحالیست که همه این جرائم و آسیبها در بستر بیکاری، مهاجرت، عدم امنیت اجتماعی و با همراهی بیماریهایی چون هپاتیت، ایدز، زخمهای عفونی، سرطان و غیره در این منطقه شایع شده، به طوری که هرندی، این منطقه تهران را به انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی مشهور و بنام کرده است.
سالهاست هرندی در آتش اعتیاد و انواع آسیبهای اجتماعی میسوزد، اما به یکباره چه شد که مردم منطقه این طور طغیان کرده و به چادرهای کارتن خوابها حمله و بوستان هرندی را به آتش کشیدند؟
21 مهرماه سال جاری بود که محمد باقر قالیباف، شهردار تهران با حضور در صحن علنی شورای شهر تهران، از طرح "ارتقای کیفیت زندگی در محله هرندی" سخن گفت. شاید قالیباف در آن زمان تصور نمیکرد که قول جمع آوری و ساماندهی چند ماهه و حتی چند هفتهای محله پرآسیب هرندی توسط شهرداری با هدف برگرداندن جریان زندگی به منطقهای که مردم آن دیگر تحمل وضعیت موجود را نداشتند و عملی نشدن آن باعث شود که حدود یک ماه بعد این مردم خسته و عصبانی، خود به فکر افتاده و به کارتن خوابها حمله کرده و هرندی را به آتش بکشند.
اکنون وقت آن فرارسیده است تا به سوالهایی که شاید ذهن بسیار از افراد را درگیر کرده است، پاسخی داده شود؛ وقت آن رسیده تا بدانیم مقصر کیست؟ و چه، هرندی را "هرندی" کرد؟
خدماتی که باعث هجوم کارتنخوابها به هرندی شد
شارمین میمندی نژاد، موسس جمعیت امداد دانشجویی - مردمی امام علی (ع) در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعی» ایسنا، در خصوص اتفاقات محله هرندی عنوان کرد: اگرچه تا کنون اقدامات چشمگیری توسط نهادهای مسئول برای حل معضل کارتن خوابی انجام نشده است، لیکن وقایعی چون آتش سوزی پارک هرندی را نمی توان به نام این نهادها و ارگانها زد؛ بلکه به نظر می رسد اینها اقدامات خود کارتن خوابهایی است که پاک شده، به موسسات دولتی مراجعه کرده و برای فعالیتهای NGO محور خود مجوز گرفتهاند.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه بیماری اعتیاد همواره حتی پس از بهبود فرد معتاد نیز در وی باقی میماند، گفت: متاسفانه این افراد دچار بیماری اعتیاد بوده و رفتارهایی که در زمینه مبارزه با اعتیاد ایجاد کردند نیز به همین شکل است؛ در برخی موارد نیز علاوه بر آنکه اقدامات آنان غیرکارشناسانه بوده، از صداقت و احترام و انصاف نیز به دور بوده است.
میمندی نژاد ادامه داد: NGOهایی سالهاست با قدمتهای 10 تا 20 ساله در منطقه هرندی و یا سایر محلات معضل خیز کشور به صورت کارشناسانه فعالیت میکنند اما انعکاس فعالیت آنها هرگز به اندازه موجی که با چند فعالیت سطحی حوزه کارتنخوابی ایجاد میشود، نبوده است. به نظر میرسد این اتفاقات هدفمند باشد و در واقع از همان سیستمی نشات بگیرند که جامعه ایرانی را معتاد میخواهد و سیستمی پنهان در صدد سوق دادنِ امکانات مالی و تبلیغاتی به این سمت و سو باشد.
وی ادامه داد: این هجمه باعث میشود ناگهان مردم با وضعیتی در منطقه هرندی مواجه شوند که هر کسی با یک ظرف غذا خود را به آن منطقه میرساند؛ به همین دلیل معتقدم این نابسامانیها از شهرداری نشأت نمیگیرد.
لزوم رصد دقیق فعالیت NGOها
میمندی نژاد در ادامه ضمن بیان آنکه شهرداری تهران در خصوص پیدا کردن شریک کاری برای خود دارای مشکلاتی است، گفت: شهرداری تهران و بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر به دنبال مشارکت مردمی برای برنامههای خود می گردند؛ برای مثال در زمینه کارتن خوابی در موضوعات اسکان، غذا، لباس، پوشاک و غیره به دنبال ایجاد یک فضای مشارکت اجتماعی هستند، اما معتقدم این همکاری در صورت انتخاب شرکای غلط نه تنها معضل را کاهش نمیدهد، بلکه در راستای تثبیت آن معضل خواهد بود.
این فعال اجتماعی ادامه داد: برخی از NGOهایی که به محلات پرآسیب هرندی و شوش وارد شدهاند قدمتی بیشتر از 2 تا 3 سال ندارند و حتی قدمت برخی از آنها به اندازه همان یخچالی است که در منطقه نصب شده است؛ معتقدم این گونه عملکردها باید مجدد و با دقت مورد ارزیابی قرار گیرند.
به وضعیت «کارتن خواب پرستی» رسیدهایم
وی افزود: چرا برخی جریانات، سقف یک آسیب به این وخیمی و فلاکت باری را تا این حد ساده و پایین آوردهاند طوری که امروز به وضعیت «کارتن خواب پرستی» رسیدهایم؟
میمندی نژاد تصریح کرد: ایجاد فضای کارتن خواب پرستی در کشور یک ناهنجاری عظیم فرهنگی است که میتواند در آینده بحرانهای بسیار زیادی را برای امنیت و فرهنگ جامعه ایجاد کند به همین دلیل فعالیتهای افرادی که این فضای سهل انگارانه را در جامعه به وجود آوردهاند باید با دقت مورد کارشناسی قرار گیرد.
وی ادامه داد: برای مثال اینکه چند روز در هفته با بهره گرفتن از احساسات مردم به محله هرندی رفته و به زعم اینکه کارتن خوابها فقیرند و پارهپوشی آنها ناشی از فقر و گرسنگی آنهاست لذا در میان آنها غذا توزیع کنیم، عملی فوق العاده سطحی است که موضعی مغلطه آمیز را در حوزه معضل اعتیاد تبلیغ و تقویت میکند.
تنوع غذاهای توزیعی در هرندی، مشوق بقای آنها در وضعیت کنونی میشود
موسس جمعیت امام علی (ع) افزود: یک کارتن خواب روزانه مبلغی قابل توجه را خرج اعتیادش میکند، این فرد برای تامین پول مواد خود حتی به گوشواره بچهای که در خیابان راه میرود رحم نمیکند یا دختر بچهاش را میفروشد، زن خود را به فحشا، گدایی و خیابان گردی وادار میکند؛ پس باید میان این گونه افراد و فقرا در روشهای مددکاری، تمایز قائل بود.
این فعال اجتماعی در مورد اشتغال این افراد تصریح کرد: کارِ برخی از آنان، دزدی و جیب بری در هنگام نیاز به مواد است. در صورتی که تصویر ارائه شده از این افراد توسط جریانات یادشده، به گونهای دیگر است.
وی تصریح کرد: بیگمان کارتن خوابها نیز همچون اقشار آسیب دیده اجتماع، معلول ساختارها و مناسبتهای نابجا و معیوب اجتماعی و اقتصادی هستند، اما رسیدگی به آنها نباید سطحی و غیرکارشناسانه و آسیب زا باشد.
میمندی نژاد در ادامه ضمن بیان اینکه هنگامی که این عملکرد را نقد میکنیم با اظهارات عدهای مواجه میشویم که میگویند شما با غذا دادن به گرسنه مخالف هستید و غیره گفت: با این نحوه خدمات دهی، در منطقه شوش و هرندی به جایی رسیدهایم که دیگر به علت کثرت و تنوع غذاهای توزیع شده، کارتن خوابها دیگر نان و پنیر از کسی قبول نمیکنند. این بدان معنی است که خدماتی که قرار بود باعث زنده ماندن این افراد و ایجاد عزم و اراده در آنها برای بهبودی گردد، امروزه مشوق بقای آنها در شرایط کنونی است.
پذیرایی از معتادان با چلوکباب و بستههای تشویقی
موسس جمعیت خیریه امام علی (ع) افزود: مصرف کنندگانِ دیروز که قرار بود بابت آسیبهایی که در دوران تخریب خود به جامعه وارد آورده اند، معتادان گمنام باقی بمانند و پس از پاکی به جامعه خدمت کنند، در حال حاضر تبدیل به شخصیتهای اجتماعی شدند که هر روز با رسانهها مصاحبه کرده و با متدهای تبلیغاتیِ کاملا احساسی و غیرعلمی، نوعی فضای رُمانتیکِ معصومانه پیرامونِ معتادان کارتن خواب ایجاد کنند که هیچ ارتباطی با فرآیند مددکاری که برای نجات آنان از ورطه اعتیاد لازم است، ندارد.
وی در ادامه تاکید کرد: معتاد زمانی میتواند در جهت بهبودی وضعیت خود اقدام کند که به عجز رسیده باشد، اگر هم برخی امکانات ابتدایی مانند غذا و لباس گرم در اختیارشان قرار داده میشود، برای ایجاد انگیزه جهت تغییر شرایط فعلیشان است اما قرار نیست کسی که با اعتیاد خود، بعضا خانوادههایی را از هم متلاشی و زن و فرزند خود را به حال خود رها کرده، به عنوان پاداش، هر شب چلوکباب بخورد و بستههای تشویقی کمد و یخچال دریافت کند و هر شب هم عدهای بیایند آغوش گرم به رویش بگشایند؛ این سیستم، آن ها را از رسیدن به عجز باز می دارد و باعث میشود آنان در همان مرحله اعتیاد ثابت بمانند.
هرندی سالهاست در آتش آسیبها میسوزد
وی افزود: محله هرندی سالهاست که در حال سوختن است و این آسیب به یکی دو سال گذشته ختم نمیشود بلکه این فساد و بحرانی است که در کنار قلب بازار کشور وجود دارد. کارگر ارزان قیمتی که در حال خدمت به بازار است باید تمام پولش را صرف اعتیادش کند یعنی از طرفی مجبور است با مشقت کسب درآمد کرده و از طرف دیگر درگیر اعتیاد شود.
موسس جمعیت امام علی (ع) تصریح کرد: باید ریشه یابی شود که این مسأله که یک فساد اقتصادی و یک بی فرهنگی است از کجا نشات گرفته؟ هرگاه توانستیم این مسأله را به طور دقیق ریشهیابی کنیم، میتوانیم به بسیاری از بحرانهای منطقه پاسخ دهیم.
وی ادامه داد: چرا بعد سالها که به دنبال از بین بردن کوخ نشینی و اعتیاد بودیم هنوز که هنوز است محله دروازه غار در آتش آسیبهای مختلف اجتماعی میسوزد؟
موسس جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: مردم محله هرندی از این شرایط بیزار شدند؛ زمانی مردم این محله امید حل معضل کارتن خوابی را از منطقه شان داشتند اما وقتی دیدند طی این سالها نه تنها ارادهای بر رفع آن نبوده، بلکه اخیرا پاتوقهای کارتن خوابی به فضای تبلیغاتی برای عدهای و گرفتن عکس سلفی با مبتلایان به اعتیاد تبدیل شده و فساد در منطقه به حدی رسیده که حتی به رفتارهای خیرخواهانه نیز کشیده شده است، خودشان در مسأله ورود کردند.
میمندی نژاد افزود: مددکاران اجتماعی دلسوزی سالهاست در منطقه هرندی فعالیت میکنند. تعداد زیادی از زنان را نجات داده و کنار رنجهای زنان بسیاری، دردمندانه سوختهاند. اغلب این فعالان وقتی برای بهبود خدمات خود به این قشر آسیب دیده اجتماع، تنها یک خانه برای ساماندهی زنان و فرزندان آنها میخواهند، هیچ کس توجهی نمیکند، اما به محض آنکه برخی جریانات فوق الذکر به این چرخه وارد میشوند، تمام مسئولان، هنرمندان و ... به یاریشان میشتابند. علت این تبعیض چیست؟ تخصص بیشتر آنان یا تجربه مددکاری درخشانشان؟ افرادی که آن قدر دستشان از علم و تجربه مددکاری تُهی است که تجربه مصرف مواد مخدرِ خود را به عنوان امتیازشان مطرح می کنند.
وی ادامه داد: معتقدم مردم نمی توانند به فضای مصرف کننده و فروشنده حاضر در این منطقه آسیب زیادی بزنند زیرا در این منطقه هم فضای تزریق و هم فضای فروش وجود داشته و امنیت آنها سالهاست که حفظ شده است بنابراین مردم نمی توانند رأسا وارد محله شده باشند و نمیتوان باور کرد که حمله به کارتن خوابها صرفا یک اقدام مردمی در جهت آسیب رساندن به معتادان و مواد فروشان منطقه بوده باشد.
موسس جمعیت خیریه امام علی (ع) گفت: در حال حاضر قبح مسأله اعتیاد در کشور در حال ریخته شدن است. عده ای به دنبال آن هستند که فقر و اعتیاد را با یکدیگر یکی کنند درحالی که اعتیاد با فقر یکی نیست بلکه اعتیاد یک بحرانی است که نیاز به بررسی های اساسی دارد. باید بدانیم پاره پوشی یک مواد فروش و معتاد نباید با پاره پوشی زن یا کودکی که در حال سوختن در فقر هستند یکی شود، اگر روزی این اتفاق بیفتد فریب آشکار و خطایی است که دودش به چشم فقر خواهد رفت.
شهرداری تنهایی از پس مشکلات هرندی برنمیآید/نصب یخچال در هرندی امری فرمالیته است
فرید براتی سده، کارشناس اعتیاد نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در خصوص وقایع هرندی اظهار کرد: بیخانمانی پدیدهای فراتر از اعتیاد است به همین دلیل در اقدامات نهادی چون شهرداری یا سایر دستگاهها در راستای ساماندهی محله هرندی باید دید هدف آنها ساماندهی چه چیزی است؛ بی خانمانی یا اعتیاد؟
وی ادامه داد: معتادینی که در حال حاضر در محله هرندی تجمع کردهاند از سایر مناطق به این منطقه آمده و احتیاج به خدمات دارند؛ این خدمات شامل خدمات رفاهی، مراقبتی، حمایتی، اجتماعی، اشتغال، درمانی و کاهش آسیب است.
براتی سده در خصوص خدمات کاهش آسیب تصریح کرد: خدمات کاهش آسیب از سالها پیش از منطقه هرندی به معتادان کارتن خواب ارائه میشد. هر چند همواره در خصوص کمیت و کیفیت آن بحث وجود داشت.
وی ادامه داد: اگر الان در هرندی به این نقطه رسیدیم که تجمع معتادان به حدی رسیده است که مردم به خیابانها رفته و آنجا را به آتش کشیده و به آنها حمله کردهاند مربوط به خدمات کاهش آسیب نیست بلکه به علت آن است که با توجه به فعالیتهایی که برای ارائه خدمات به معتادان متجاهر یا بیخانمانها انجام میشود باعث شده آنها به سمت محله هرندی کوچ کرده و در آنجا اجتماع کنند.
وی افزود: به علت آنکه شرایط افراد در هرندی مناسبتر از سایر نقاط شهر بوده و امکان دسترسی در آنجا بیشتر و عملیات دستگیری معتادان متجاهر نیز در هرندی کمتر صورت میگیرد، به همین دلیل آنجا تبدیل به حاشیه امنی برای زندگی این افراد شده است.
این کارشناس اعتیاد در ادامه ضمن بیان آنکه باید به بررسی راه حل برای رفع مشکلات منطقه پرداخت گفت: اقداماتی که در حال حاضر در هرندی در حال انجام است شاید تنها راهکارهایی باشد که به ذهن شهرداری رسیده اما باید همواره دو مسئله را در ارتباط با این خدمات در نظر داشت؛ اینکه این خدمات نباید مجزا از سایر خدمات باشند و همچنین آنکه شهرداری بداند به تنهایی از پس مشکلات منطقه بر نمیآید.
براتی سده تصریح کرد: نیاز است یک هماهنگی خیلی جدی میان بخشهای مختلف منطقه به وجود آید و شهرداری بداند به تنهایی از پس مشکلات منطقه برنمیآید، بنابراین باید از همه دستگاههای کشور در این حوزه کمک بگیرد. باید برنامههای رفع بحران در این منطقه به طور مدون مشخص شود زیرا در غیر این صورت به طور مداوم شاهد آن خواهیم بود که همه مشکل را به گردن دیگری انداخته و نتیجهاش همین مسائلی میشود که امروز در هرندی مشاهده میکنیم.
این کارشناس اعتیاد تصریح کرد: زمانی که برنامه مدون و مشخصی برای رفع بحران منطقه وجود نداشته باشد همه مشکل را به گردن دیگری میاندازند برای مثال عدهای میگویند بهبودیافتههایی که به محل آمده و شبها به این افراد غذا میدهند مقصرند یا باعث شدهاند تعداد زیادی از بیخانمانهای شهر تهران برای گرفتن غذا به هرندی بیایند؛ هرچند این مسئله درست است اما به هر حال باید بدانیم در صورت بی برنامگی حتی یک خدمت هم نتایج عکس خواهد داشت، برای مثال برخی معتقدند نصب یخچال در منطقه یک فعالیت فرمالیته است؛ مگر میشود این همه بحران منطقه را تنها با نصب یک یخچال حل کرد؟
وی همچنین ادامه داد: تمام این اظهارات ناشی از بی برنامگی است به علاوه آنکه در کشور هر کس فکر میکند تنها خودش میتواند کار کرده و مسئله را حل کند؛ این در حالی است که هر یک از دستگاهها و نهادها هم در بخش دولتی و هم غیر دولتی امکاناتی را در اختیار دارند که اگر از این امکانات در کنار یکدیگر استفاده شود میتوان شاهد نتایج مثبتی در منطقه بود.
این کارشناس اعتیاد تاکید کرد: هدف تمامی اقدامات در محله هرندی باید درمان و کاهش آسیب باشد زیرا اگر ما به بحث درمان و کاهش آسیب این افراد به عنوان کانون اصلی و هدف نهایی برنامههای خود توجه نکنیم تمامی کارها و خدمات نیز نتایج سوء خواهند داشت. در سالهای گذشته خدمات کاهش آسیب خوبی در هرندی انجام میشد که متاسفانه ارائه این خدمات در حال حاضر دچار مسئله شده است، به علت آنکه حمایت کافی از سوی دستگاههای مختلف اعم از وزارت بهداشت،، شهرداری، سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی از مراکز کاهش آسیب نمیشود فعالیت آنها نسبت به گذشته کمرنگ شده است.
بیبرنامهگیها هرندی و هرندیها را به اینجا کشانده است
وی خاطر نشان کرد: به خاطر دارم که سالها پیش جمعیت خیریه تولد دوباره مرکز گذری کاهش آسیب بسیار خوبی را در منطقه هرندی داشتند اما یکی از اعضای شورای شهر تهران هنگام بازدید از این مرکز به علت آنکه برخی به اعتراض به وضعیت منطقه به وی گفته بودند که مشکل منطقه به علت وجود این مرکز است و معتادان به خاطر این مرکز به هرندی میآیند، دستور داد وسایل مرکز را در کوچه ریخته و درش را پلمب کردند؛ همین رفتارها و اقدامات غیر کارشناسانه باعث شد وضعیت هرندی به اینجا کشیده شود.
براتی سده ادامه داد: مسئله هرندی مسئله گرفتن و بستن و یکجا جمع کردن آنها نیست بلکه آنچه هرندی و هرندیها را به اینجا کشانده است، بیبرنامگیهایی است که کشور به آن دچار است.
متولی بیخانمانها کیست؟
وی در خصوص بی خانمانها نیز اظهار کرد: در حال حاضر مسئول بی خانمانی در کشور کیست؟ در پاسخ به این سوال عدهای معتقدند بهزیستی مسئول بیخانمانی است در حالی که این نهاد اصلا مسئول این مسئله نبوده و به طور کلی هیچ دستگاهی هم در کشور متولی بیخانمانی نیست. به این ترتیب حتی اگر همین الان شهرداری تهران فعالیت خود را در منطقه هرندی متوقف کند، هیچ کس نمیتواند به او بگوید چرا هیچ کاری نمیکنید زیرا به لحاظ قانونی و وظایف مکتوب هنوز این وظیفه بر عهده شهرداری نیست.
براتی سده در ادامه تاکید کرد که باید بدانیم میخواهیم معضل بیخانمانی در کشور را حل کنیم یا معتاد متجاهر را؟ اقدامات پراکندهای که در قالب یک برنامه عملی و کلی نباشد نتیجهاش همان میشود که امروز در هرندی میبینیم.
وزارت بهداشت چند ریال از منابع طرح تحول را برای درمان و حمایت معتادان اختصاص داده است؟
براتی سده همچنین اظهار کرد: باید از کارهای نمایشی، سطحی و احساساتی در این حوزه جلوگیری کرد. همچنانکه نیاز است رسانهها پیگیری کنند که طی دو الی سه سال گذشته کشور از نظر اقدامات کاهش آسیب در چه وضعیتی قرار داشته است؟ ستاد مبارزه با مواد مخدر چقدر برای کاهش آسیب هزینه کرده است؟ وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت که تا کنون این همه برای کشور هزینه داشته است، چند ریال به درمان اعتیاد و حمایت از معتادان اختصاص داده است؟
وی افزود: چرا وزارت بهداشت که این همه اعتبار برای طرح تحول سلامت از دولت گرفته هنوز هم باید برای آنکه خدمتی در حوزه اعتیاد کند چشمش به دست دو ریال ستاد مبارزه با مواد مخدر باشد؟ بهزیستی طی دو سال گذشته چه کارهایی در حوزه کاهش آسیب انجام داده است؟
براتی سده در خصوص بهزیستی تصریح کرد: بهزیستی در سالهای گذشته حمایتهای خوبی را از DICها میکرد اما حالا چه شده است که طی این دو سال به این مراکز بدهکار شده؟ وقتی DIC نتواند خدمت ارائه دهد شاهد همین مسائل خواهیم بود که امروز در هرندی اتفاق افتاده است.
براتی سده ادامه داد: اگر بخواهیم اقدامات احساساتی، فرمالیته و نمایشی انجام دهیم، ظاهرا خیلی از افراد در دستگاههای سیاستگذاری از این گونه اقدامات بدشان نمیآید و از آنها استقبال میکنند در نتیجه باید شاهد بدتر شدن وضعیت هرندی باشیم.
این کارشناس اعتیاد اظهار کرد: مسئله هرندی و اعتیاد در کشور موضوعی نیست که با تمرکز بر یک قسمت آن بتوان آن را حل کرد؛ پخش غذا به معتادین که با بی برنامگی انجام شد منجر به هجوم سیل وسیعی از افراد بیخانمان و معتاد به هرندی شد که باید در روند اجرایی آنها بررسیهایی صورت گیرد.
وی در ادامه به تجربه موفق سایر کشورهای دنیا اشاره کرد و گفت: زمانی در زوریخ سوئیس معضلی مشابه هرندی پیش آمده بود و حجم زیادی از معتادان تزریقی در این محل جمع شده بودند اما سوئیس توانست با برنامههای کاهش آسیب شامل توزیع سرنگ و سوزن، متادون و قرص هروئین به صورت کم هزینه یا رایگان آسیبهای منطقه را کنترل کند و حتی همین الان نیز در بخشهایی از زوریخ هروئین مایع ارائه میشود این در حالی است که در کشور ما از چنین برنامههایی به طور پراکنده، جزیرهای و بدون پیوست الگوبرداری شده و نتیجه آن همان میشود که امروز در هرندی میبینیم.
براتی سده اظهار کرد: کشوری مثل سوئیس میتواند اینچنین در ساماندهی یک منطقه پرخطر خود موفق عمل کند حال آنکه در ایران بعد از گذشت سالها به این نقطه رسیدهایم که مراکز گذری کاهش آسیب خود را تعطیل میکنیم.
چه کسانی به کارتنخوابها حمله کردند؟
وی در خصوص حمله افرادی در هرندی به کارتن خوابها نیز گفت: برخی از افرادی که به این ماجرا بسیار بدبین هستند معتقدند برخی از صاحبان کمپها و کسانی که در این برنامهها با شهرداری و ستاد مبارزه با مواد مخدر همکاری دارند، برای آنکه دولت را تحت فشار قرار دهند که زودتر این افراد را ساماندهی کند و به مراکز ماده 16 ببرد، این کار را کرده اند؛ برخی دیگر نیز معتقدند عوامل خود شهرداری برای آنکه هرچه زودتر این منطقه تعیین تکلیف شود عاملان این حادثه بودهاند؛ برخی دیگر نیز معتقدند که خود مردم محله بودهاند که از وضعیت خسته شده و سرانجام به معتادان و کارتن خوابهای محل حمله کردهاند؛ این در حالیست که مسئله این نیست که چه کسی عامل این اتفاق است بلکه مسئله اصلی آن است که فشار بر محله هرندی اعم از فشار اجتماعی و متاسفانه فشار سیاسی کار را به اینجا کشانده است.
فعالیت NGOهای بیصلاحیت در هرندی
این کارشناس اعتیاد تصریح کرد: بخش غیر دولتی خیلی خوب میتواند در حل معضل هرندی موثر واقع شود اما نه آن بخش غیردولتی که توان و صلاحیت لازم را ندارد. برای مثال نباید مجددا کار را به بخش غیر دولتی سپرد که در سالهای 89-90 در مرکز شفق، فاجعه به بار آوردند؛ متاسفانه این مسائل در پیدا کردن شرکای کاری برای حل معضل منطقه مورد توجه قرار نگرفته است.
براتی سده تصریح کرد: برخی معتقدند که منافعی در کار است که تنها NGOهایی خاص مورد توجه قرار گرفتهاند. در چنین شرایطی نیاز است بررسی شود که چه منفعتی در کار است که یک NGO بیصلاحیت و ناتوان که نمیتواند حتی مسائل درمانی منطقه را پوشش دهد بودجههای میلیاردی دریافت میکند؟ این اقدامات نامناسب در منطقه باعث شده است که بسیاری از آسیبها در منطقه شکاف پیدا کرده و وضعیت هرندی به اینجا کشیده شود. متاسفانه از توان مردمی و مشارکت سمنها به درستی استفاده نشده به همین دلیل وضعیت منطقه اینقدر نابسامان شده است.
وی در ادامه تاکید کرد: نیاز است در استفاده از ظرفیت سمنها و NGOها لایههای نظارتی دقیقی ایجاد شود و سپس کار به آنها سپرده شود. به این ترتیب شاهد آن خواهیم بود که اقدامات دارای نتایج مثبت خواهند بود. اما متاسفانه در کشور دوباره برگشتیم به سمت NGO های خاص با منافع خاص که نتیجه آن همین مسئلهای است که امروز در هرندی مشاهده میکنیم.
ناامنی، بزرگترین مشکل مردم منطقه هرندی
این درحالیست که لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و موسس خانه خورشید نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در خصوص اتفاقات و آسیبهای محله هرندی اظهار کرد: حل معضل منطقه هرندی از توان نهادی مانند شهرداری به تنهایی خارج است و باید تمامی سازمانها و دستگاههای ذیربط براساس وظایف و مسئولیتهای قانونی خود در رفع معضلات هرندی گام بردارند، اگر قرار باشد شهرداری به تنهایی متولی رسیدگی به آسیب های منطقه هرندی شود براساس مصاحبههای مسئولین این نهاد با رسانهها، موظف است فضایی را برای نگهداری از معتادان منطقه فراهم کند.
ارشد ضمن اشاره به تجربه 10 ساله خود در منطقه هرندی، بزرگترین مشکل مردم این محله را در سالهای اخیر "احساس عدم امنیت "دانست و گفت: زمانی که تصمیم گرفته شد معتادان از پارکهای مختلف سطح شهر تهران، جمع آوری و به بوستان هرندی منتقل شوند؛ شاهد آن بودیم مسایلی چون سردی هوا، عدم امکانات بهداشتی و ... باعث آن شد که شهرداری یا برخی از NGOها امکاناتی را برای آنها ایجاد کنند.
وی تصریح کرد: در ابتدا کارتن خوابها با استفاده از بنرها و چادرهای نازک، چادرهایی را به عنوان سرپناه برای خود ایجاد کردند، سپس شهرداری برای آنها حمام و توالت درست کرد زیرا مشکلاتی از جمله بوی تعفن و آلودگیهایی که آنها در محل و محدوده پارک ایجاد میکردند بسیار زیاد بود؛ اما به دلیل شرایط خاص و عدم تسلط این افراد به خود نتوانستند به نحو صحیح از امکاناتی که شهرداری و برخی NGOها برای آنها فراهم کرده بودند استفاده کنند. به این ترتیب شاهد آن بودیم که منطقه به شدت آلوده شد.
گسترش هپاتیت و HIV در کارتن خوابها ناشی از نزدیکی و تجمع آنان در هرندی
این مددکار اجتماعی ادامه داد: به دلیل تجمع این افراد در کنار یکدیگر و نزدیکی آنها بیماریهایشان به یکدیگر انتقال پیدا می کرد؛ به طوری که شاهد شیوع بیماریهای گوارشی، زخمهای عفونی، سوختگی و غیره درمیان آنها بوده و همچنین انتقال هپاتیت و HIV نیز در بین آنان تسریع پیدا میکرد به این ترتیب هزینه درمان و بهبود آنها نیز افزایش مییافت.
ارشد در ادامه ضمن بیان آنکه در مراکز گذری کاهش آسیب مانند خانه خورشید برخی از خدمات مانند سوزن، کاندوم، سرنگ یک بار مصرف، گاز، باند پانسمان و یا مشاوره به معتادان منطقه ارائه میشود گفت: در این بین گروههایی هم بنا به دلایل متعدد تقریبا هر شب در بین این افراد غذا توزیع می کنند، به طوری که میزان غذای توزیع شده توسط این گروهها در میان کارتن خوابها به قدری بود که حتی می توانستند غذای فردایشان را نیز از آنها بگیرند.
این مددکار اجتماعی تصریح کرد: در چنین شرایطی با ارائه خدمات متفاوت از سوی DIC ها (مراکز کاهش آسیب)، راه اندازی حمام و توالت توسط شهرداری و توزیع غذا توسط برخی گروه ها، هرچند با سختیهای بسیار زیاد اما بساط زندگی حداقلی برای کارتن خوابها فراهم شد. به این ترتیب گروههایی از سایر نقاط شهری به علت آنکه شرایط منطقه را مساعد میدیدند به منطقه هرندی کوچ کردند؛ در چنین شرایطی خطر انتقال بیماری به علت افزایش تعداد آنها بیش از پیش و چهره بسیار نامناسب در منطقه حاکم شد و همچنین آنکه احساس عدم امنیت مردم منطقه نیز به اوج رسید.
وی در ارتباط با این مساله که آیا تمامی افراد حاضر در منطقه هرندی معتاد هستند یا خیر؟ گفت: بسیاری از آنها معتادند اما عدهای بی خانمان که معتاد نیستند اما فاقد سرپناهند نیز در میان آنها دیده میشود.
ارشد در خصوص اتفاق اخیر و حمله مردم منطقه هرندی به کارتن خوابها و به آتش کشیدن چادرهای این افراد در پاسخ به اینکه آیا معتقدید خود مردم منطقه دست به چنین اقداماتی زدهاند؟ گفت: تا جایی که اطلاع دارم مردم محله هرندی که از این شرایط خسته شده و به ستوه آمده بودند و به علت آنکه در مراجعات متعدد خود به نهادهای مختلف هیچ پاسخ قانع کنندهای را نگرفتند؛ شخصا اقدام کرده و خواستند کاری کنند که دیگر معتادان نتوانند در این محله به ادامه حیات بپردازند. خیلی غم انگیز بود که مردم به چادرهای این افراد حمله کرده و آنها را به آتش کشیدند اما شاهد آن بودم که تمامی این اتفاقات در حضور پلیس انجام شد اما مداخلهای انجام نشد.
ارشد ادامه داد: طی اطلاعاتی که از مغازهدارها، مردم محل، امدادرسانان منطقهای و ... دارم این اتفاق توسط مردمی صورت گرفت که دیگر تحمل وضعیت نابهنجار منطقه را نداشتند.
وضعیت معتادان و کارتنخوابهای هرندی پس از حمله
این مددکار اجتماعی در خصوص وضعیت منطقه هرندی پس از حمله برخی مردم منطقه تصریح کرد: در حال حاضر تعدادی از معتادان منطقه پراکنده شده اما همچنان برخی از آنها در گوشه و کنار پارک چادر زده و به زندگی خود ادامه میدهند اما بررسی این مساله که آیا این افراد مجددا به کوچهها و پشت در خانه مردم رفته و مساله را از درون پارک به درون کوچه ها و محله خواهند برد یا خیر؟ نیاز به زمان دارد.
ارشد ادامه داد: در حال حاضر تعداد کارتن خوابهای مستقر در پارک هرندی بسیار کمتر از گذشته شده است زیرا تا پیش از این اتفاق حدود 4000 نفر شبها در این پارک مستقر می شدند اما اکنون تعداد آنها بسیار کمتر از این رقم است، زیرا هیچ یک از امکانات سابق برای آنها مهیا نبوده و آنها مجددا به سایر پارکهای محله و کوچهها پراکنده شدهاند.
نیاز موسسه زنان سرزمین خورشید به کمک برای ایجاد اشتغال و توانمندسازی زنان
وی در خصوص همکاری نهادهایی چون بهزیستی با NGOها نیز گفت: درحال حاضر با سازمان بهزیستی هیچ پروژه اجرایی مشترکی ندارم اما مدت هاست که به دنبال ایجاد خانهای هستم تا بتوانم 10 زن را به همراه فرزندان خردسالشان به مدت شش ماه تا یک سال نگهداری، توانمند و دارای اشتغال کرده و سپس از آنجا خارج و گروههای بعدی را جایگزین آنها کنیم؛ اما به رغم همه تلاشهایم نتوانستم در این خصوص امکاناتی را از نهادهای مربوطه دریافت کنم؛ این درحالیست که موسسه زنان سرزمین خورشید اکنون نیازمند حمایت هایی است تا بتواند برای اشتغال 30 نفر از زنان بهبود یافته امکاناتی را دریافت کند.
این مددکار اجتماعی ادامه داد: اقدامات سطحی و غیرکارشناسانه در حوزه اجتماعی، آسیبهای جدی را ایجاد خواهد کرد برای مثال اینکه ما گمان کنیم که به معتادان غذا بدهیم تا مشکلات آنها کاهش یابد همگی از همین اقدامات غیرکارشناسانه است؛ هرچند درست است که این افراد انسان هستند حق زندگی دارند و نباید گرسنه بمانند. اما اینکه همه آنها را به یک شکل دیده و یک مدل خدمت را به همه آنها ارائه دهیم، بسیار با واقعیت فاصله دارد.
ارشد افزود: باید با سیستمهای تنبیه و تشویق با آنها برخورد کنیم و چنانچه فرد یک قدم برای بهبود شرایط خود برداشت ما نیز به آن کمک کرده تا به قدری که شرایط آن بهبود یابد اما اینکه تنها به آنها غذا بدهیم نمیتواند تمام مشکل را حل کند تا جایی که شاهد آن هستیم که آنها با همان غذا محله را آلوده و کثیف می کردند.
وی افزود: اگر قصد انجام خدماتی چون ارائه غذا به این افراد را داشتیم، کاش میتوانستیم با نصب چادری ویژه برای اینکار از افراد مستقر در پارک بخواهیم که برای دریافت غذا محترمانه صف بکشند، غذای خود را تحویل گرفته، به آنها کیسه داده شده تا باقیمانده غذای خود و ظرف یک بار مصرف را در آن بریزند و...تا بدین ترتیب فضایی ایجاد شود تا اگر خیرین برای آنها برنامهای را اجرا میکنند خودشان نیز در بهبود وضعیتشان نقش داشته باشند.
این مددکار اجتماعی تصریح کرد: درست است که این افراد خودشان نقش زیادی در معضلات امروزشان ندارند و مشکلات خانوادگی، اجتماعی،فقر، بیکاری، عدم شادی و نشاط، عدم ابزارهای مقابلهای با مشکلات مانند مهارتهای زندگی و غیره باعث وضعیت امروز آنها شده است اما آنها امروز باید یاد بگیرند که اگر قرار است کسی به آنها کمک کند خودشان نیز باید در جهت بهبود شرایطشان فعال باشند زیرا اقدامات غیر کارشناسانه نه تنها به معتادان هیچ کمکی نمی کند بلکه باعث هدر رفت اقدامات سایر گروههای فعال در منطقه نیز خواهد شد.
چرا از ظرفیت و تجربه NGOهای باسابقه و متخصص برای ساماندهی هرندی استفاده نشد؟
ارشد با تاکید برآنکه اقدامات در سطح محله هرندی باید کارشناسانه باشند گفت: درحال حاضر 12 NGO مانند انجمن حمایت از حقوق کودک و ... سالهاست که در منطقه هرندی مشغول فعالیتاند. با این حال سوال ما این است که چه قدر از نظر و تشخیص افراد حاضر در این منطقه و گروههایی که بسیاری از آنها کارشناسان مجرب آسیب های اجتماعی هستند برای بهبود وضعیت منطقه استفاده شد؟ آیا هیچ نظرخواهی از این افراد شده است؟ آیا تجربیات آنها شنیده شد؟ من نمی دانم بهزیستی، ستاد مبارزه با مواد مخدر و... چه همکاریهای مشترکی با سایر NGOهای فعال در منطقه هرندی دارند اما خود من به عنوان موسس مرکز گذری کاهش آسیب خانه خورشید در حال حاضر همکاری مشترکی با این نهادها ندارم.
مسعودی فرید: برنامهریزی در حوزه آسیبها باید مبتنی بر قانون و شواهد باشد
حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به اظهارات کارشناسان، مددکاران و متخصصان این حوزه گفت: تمامی اقدامات در حوزه آسیبهای اجتماعی و منطقه هرندی باید مبتنی بر شواهد و به صورت علمی انجام شود.
وی تصریح کرد: رویکردهایی چون تجمیع 10 هزار نفر از معتادان کارتن خواب در یک محل هیچ گاه موثر نخواهد بود این در حالی است که اگر رویکردهای خود را مبتنی بر شواهد و به صورت علمی طراحی کرده و به کمک کارشناسان و براساس قانون آنها را عملیاتی کنیم مشکلات بسیار کمتری در این حوزه خواهیم داشت.
رسیدگی به بی خانمانها، متکدیان و کودکان کار و خیابان بر اساس قانون وظیفه شهرداری است
وی افزود: در حال حاضر رسیدگی به بی خانمانها و متکدیان بر عهده شهرداری و نگهداری اولیه آنها وظیفه شهرداری است. بهزیستی در مساله معتادان متجاهر مسئولیتی ندارد زیرا رسیدگی به آنها به عهده ستاد مبارزه مواد مخدر و مسائل پزشکی و درمانی آنها بر عهده وزارت بهداشت ، است و بهزیستی تنها در ارائه خدمات مددکاری و مشاوره به این افراد دارای مسئولیتهایی است.
فرید تصریح کرد: رسیدگی به امور متکدیان براساس قانون در سراسر ایران بر عهده شهرداریها بوده و در متن قانون آمده است که تهیه مکان نگهداری و غربالگری اولیه این افراد وظیفه شهرداری است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور توضیح داد: در مساله کودکان خیابانی نیز قانون شهرداریها را مکلف کرده است که محل نگهداری این کودکان را تعیین و حتی تجهیز کند و سپس به بهزیستی تحویل دهد این درحالیست که برای مثال در تهران تنها مرکزی که به این شکل فعالیت میکند، مرکز یاسر است.
شهرداری به نامههای بهزیستی استان تهران پاسخ نداده است
وی افزود: حتی شهرداری به نامههای بهزیستی استان تهران پاسخ نداده و در حال حاضر خود در حال تاسیس محلهایی برای ساماندهی کودکان کار و خیابان است. همه این اقدامات در حالی انجام میشود که معتقدم هیچ نیازی نیست که فراتر از قانون عمل کنیم. اگر بتوانیم تنها مطابق قانون عمل کرده و به صورت علمی با مشکلات برخورد کنیم میتوان از بروز و شیوع بسیاری از آسیبها در کشور جلوگیری کنیم.
وضعیت "شیرآباد زاهدان" بسیار وخیمتر از "هرندی تهران" است
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در خصوص NGOهای حاضر در محله هرندی نیز گفت: در حال حاضر بسیاری از NGOهای فعال در منطقه هرندی با بهزیستی همکاری میکنند اما متاسفانه عملکرد بهزیستی تنها در شهر تهران بررسی می شود. برای مثال منطقه شیراباد زاهدان از لحاظ میزان آسیب و خطر بسیار خطرناک تر از محله هرندی تهران است این در حالی است که بهزیستی در شیرآباد پایگاههای خدمات اجتماعی داشته و در حال فعالیت است.
به گزارش ایسنا، فرید در پاسخ به اظهارات لیلا ارشد مددکار اجتماعی مبنی بر اینکه هیچ گونه همکاری با سازمان بهزیستی ندارد اظهار کرد: اکنون بهزیستی با خانم ارشد، موسس و مدیر مرکز گذری کاهش آسیب خانه خورشید ارتباط داشته و دفتر امور آسیبها در حال طراحی و راه اندازی طرحی مشترک ویژه زنان آسیب دیده با وی هستند.
فرید در خصوص شاخصهای بهزیستی برای همکاری با NGOهای مختلف تصریح کرد: توان، سابقه کاری و تخصص از ملاکهای انتخاب بهزیستی برای شرکای کاری خود است و چنانچه هر NGO صلاحیت های لازم را داشته باشد با مراجعه به بهزیستی می تواند در طرحهای مختلف با این سازمان همکاری کند.
وی در ادامه به موسسه طلوع بی نشانها نیز اشاره کرد و گفت: اکنون مرکزی به عنوان مرکز مادر و خانواده مهر به جمعیت طلوع بی نشانها واگذار شده است؛ این در حالی است که این مرکز پیش از واگذاری به این جمعیت کاملا متروکه بود و بهزیستی تنها مکان را در اختیار آنها قرار داد و با وجود اینکه معتقدم باید کمک مالی به این افراد ارائه بشود اما به دلیل کمبود منابع مالی نتوانستیم هیچ اعتباری به آنها تخصیص دهیم تا جایی که آنها بیش از 400 میلیون تومان برای نوسازی و ... در این محل هزینه کرده به علاوه آنکه هزینه نگهداری هر فرد معتاد در این مراکز بسیار زیاد است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور همچنین ضمن بیان آنکه یکی از مشکلات اصلی کشور در تحلیل آسیبهای اجتماعی نگاه تقلیل گرایانه است افزود: برای مثال عدهای معتقدند اگر هرندی به این نقطه رسید یکی از علتهایش اقداماتی چون نصب یخچال و غیره بوده است که این یک نگاه تقلیل گرایانه به آسیبهای اجتماعی حاکم در منطقه است.
فرید در ادامه مهم ترین مشکل سازمان بهزیستی را در ساماندهی آسیب های اجتماعی کمبود منابع مالی دانست و گفت: اکنون برای بسیاری از آسیبهای اجتماعی کشور در بهزیستی پروتکل طراحی شده و شیوه اجرای آنها نیز مشخص شده است که با تخصیص اعتبارات لازم و همکاریهای بین بخشی مناسب می توانیم عملکرد قابل قبول تری را در این حوزه ارائه دهیم.
وی ادامه داد: هر سازمان و دستگاهی که ادعا کند به تنهایی می تواند آسیب های اجتماعی را رفع کند، نشان دهنده آن است که آن دستگاه آسیب های اجتماعی را نشناخته و نمیتواند در این حوزه موفق عمل کند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در پایان در خصوص اتفاقات هرندی اظهار کرد: اتفاقات محله هرندی نشان دهنده آن بود که مردم تا حدی تاب تحمل مشکلات را دارند و بعد از آن در صورت عدم توجه و رسیدگی لازم خود وارد عمل خواهند شد؛ شرایط منطقه هرندی نه تنها مناسب شهر تهران نیست بلکه حتی مناسب کارتن خوابهای منطقه نیز نبوده و باید با مدلهای کوچک به تدوین پروتکلهای علمی و مبتنی بر قانون برای حل مشکلات منطقه اقدام کنیم.
به گزارش ایسنا، با وجود چنین پیچیدگیهایی در حل معضلات یک منطقه باید از مسئولان پرسید، تکلیف اعتبارات میلیاردی سازمانها و یا حتی NGOهای ناموفق که جز هدر رفت سرمایههای ملی و مقصر شناختن یکدیگر کاری از پیش نبرده و با اهمال کاریها یا برچسب سیاه نمایی به هر اقدامی باعث تعمیق آسیب ها در مناطقی چون هرندی شدهاند، چیست؟ آیا نباید در برنامهریزیها، سیاست گذاریها و از همه مهمتر در تخصیص اعتبارات در سطح دولت بازنگریهایی صورت گیرد؟
خبرنگار ایسنا: شادی مختاری
انتهای پیام
نظرات