• یکشنبه / ۸ مهر ۱۳۹۷ / ۰۹:۴۳
  • دسته‌بندی: علم
  • کد خبر: 97070804300
  • خبرنگار : 30057

/یادداشت مهمان/

تمرکز یک‌سوم ساختمان‌های بلند مناطق 1 تا 4 روی گسل‌ "شمال"/هر 200 سال یک زلزله 7 ریشتری

تمرکز یک‌سوم ساختمان‌های بلند مناطق 1 تا 4 روی گسل‌ "شمال"/هر 200 سال یک زلزله 7 ریشتری

در تهران 979 ساختمان بلندمرتبه وجود دارد که 25 درصد از این تعداد ساختمان در مناطق با بافت عمدتا فرسوده مانند منطقه 12 قرار دارند، ضمن آنکه حدود یک‌سوم از ساختمان‌های بلندمرتبه در نزدیکی و یا بر روی پهنه‌های گسل "شمال" تهران واقع شده‌اند و در منطقه مرکزی به‌ویژه در "جنوب غرب" و "جنوب شرق" تهران بالاترین ریسک آتش‌سوزی پس از زلزله را شاهد خواهیم بود و این در حالی است که بر اساس مطالعات دیرینه لرزه‌شناسی در 7 هزار سال گذشته حداقل دو بار گسل شمال تهران زمین‌لرزه‌هایی با بزرگای حدود 7 داشته است.

به گزارش خبرنگار ایسنا، تهران و ایمنی در برابر ریسک آتش‌سوزی در هنگام و پس از  زلزله از مهمترین مسایلی است که به‌ویژه بعد از حادثه پلاسکو از اهمیت بالایی برخوردار شده است. این اهمیت زمانی به اولویت اول مدیریت بحران تبدیل می‌شود که بدانیم بر اساس آمارهای رسمی در تهران 979 ساختمان بلندمرتبه با ارتفاع بیش از 10 طبقه وجود دارد که 25 درصد از این تعداد ساختمان در مناطق با بافت عمدتا فرسوده مانند منطقه 12 قرار دارند و در صورت رخداد یک زلزله به بزرگای 6 ممکن است نیروهای آتش‌نشان حتی نتوانند به پای ساختمان برسند.

علاوه بر آن به اعتقاد محققان زلزله‌شناسی در شعاع 100 کیلومتری مرکز تهران در حدود هر 200 سال یک زمین‌لرزه با بزرگای حدود 7 رخ داده و در 28 هزار سال گذشته 7 بار و در 7 هزار سال گذشته دو زلزله حدود 7 رخ داده و آخرین اتفاق هم حدود 3200 سال قبل به وقوع پیوسته و از آن به بعد هم زلزله‌ای با این بزرگا روی گسل شمال  تهران رخ نداده است.

به گفته دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم، از نظر ما زلزله‌شناسان زلزله شدید در تهران حتما رخ می‌دهد، منتهی زمان دقیق  وقوع آن قابل پیش‌بینی نیست.

بر این اساس ایران علاوه زلزله با مساله ایمنی در برابر آتش مواجه است که راهکارهای پیشگیرانه و مدیریت بحران در یادداشت دکتر زارع آورده شده که به این شرح است:

"آتش‌نشانی حوزه‌ای کاملا تخصصی است و متخصصان این حوزه برای ورود به عرصه حرفه‌ای آتش‌نشانی باید آموزش‌های حرفه‌ای ببینند. یکی از حوادثی که در سال‌های اخیر نظر جامعه را به مساله آتش‌سوزی و نقش آتش‌نشانان جلب کرد، حادثه آتش‌سوزی و سپس فروریختن ساختمان پلاسکو در 30 دی ماه سال 1395 بود.  

بر اساس آنچه وزارت راه و شهرسازی در سال 1395 اعلام کرده است، در تهران 979 ساختمان بلندمرتبه  (با ارتفاع بالای 10 طبقه) وجود دارد که حدود 480 ساختمان بلند مرتبه در دهه اخیر (1395-1385) احداث شده است. بر اساس اعلام این وزارت 25 درصد از 979 ساختمان در مناطق با بافت عمدتا فرسوده مانند منطقه 12 هستند، یعنی همان منطقه‌ای که ساختمان پلاسکو در آن وجود داشت (ساختمانی که در آتش‌سوزی 30 دی ماه سال 1395 فرو ریخت و 16 نفر آتش‌نشان در آن سانحه جان باختند). ساختمان پلاسکو از نظر دسترسی ماشین‌های ایمنی مشکلی نداشت؛ ولی حادثه آتش‌سوزی اگر  در منطقه "الهیه" اتفاق بیفتد، یکی از مسایل اصلی در این منطقه دسترسی است. ساختمان پلاسکو در جوار دو خیابان اصلی و بزرگ "جمهوری اسلامی" و "سعدی" واقع شده بود. مسئولان سازمان آتش‌نشانی در همان سال 95 اعلام کردند که 90 ساختمان بلند (حدود 10 درصد از کل ساختمان‌های بلند تهران) فاقد حتی امکانات اولیه ایمنی هستند.

حدود یک سوم از ساختمان‌های بلندمرتبه در نزدیکی و یا بر روی پهنه‌های گسل "شمال" تهران واقع شده‌اند، در منطقه مرکزی به‌ویژه در "جنوب غرب" و "جنوب شرق" تهران بالاترین ریسک آتش‌سوزی پس از زلزله را شاهد خواهیم بود. به این معنی که حتی اگر گسل‌های شمال یا منتهی الیه جنوب تهران زلزله مهمی را از خود نشان دهند، احتمال خسارت و خرابی بیشتر را در همین مناطق مرکزی، جنوبی، جنوب شرق و جنوب غرب تهران به خاطر وجود بافت فرسوده، ساختمان‌های فاقد حداقل استاندارد ایمنی در برابر آتش و جمعیت زیاد شاهد خواهیم بود. با توجه به جمعیت زیاد و دسترسی محدود در مناطق مذکور، مشکلاتی در این مناطق ایجاد خواهد شد، البته این موضوع به این معنی نیست که در مناطق شمالی تهران هیچ مشکلی نداریم.

با توجه به اینکه تمرکز ساختمان‌های بلندمرتبه در تهران که به‌ویژه در مناطق "یک"، "دو"، "سه" و "چهار" قرار دارند، چنین مناطقی با مسایل مختلفی در هنگام یک زلزله روبرو است. مثلا در منطقه "الهیه" در شمال تهران علاوه بر چالش "دسترسی" با موضوعاتی چون "وجود خاک نرم" و "احتمال تشدید امواج لرزه‌ای در یک زلزله" مواجه است.

مساله تشدید امواج به دلیل اثر خاک، در جنوب تهران و در ناحیه شهر ری نیز محسوس خواهد بود؛ به طوری که از محدوده "میدان بهارستان" به سمت میدان "شوش" و منطقه 20 تهران موضوع تشدید امواج بر به دلیل شرایط خاک نرم در مطالعات مختلف ریز پهنه‌بندی لرزه‌ای محاسبه شده است.  

متاسفانه ساختمان‌های بلند مرتبه در شمال تهران در کنار کوچه‌های 5 تا 6 متری احداث شده است که بدون حادثه هم در تردد با مشکل روبرو هستند، چه برسد که در این کوچه‌ها حادثه‌ای رخ دهد. در واقع به نظر می‌رسد توسعه به شدت ناپایدار در تهران اتفاق افتاده و این موضوع فقط به سال‌های اخیر در تهران مربوط نیست، بلکه در 50 سال اخیر توسعه در تهران به شدت "ناپایدار" دنبال شده است.

به عنوان اولین قدم  برای کاهش ریسک نباید اجازه داد ریسک جدیدتری در تهران ایجاد شود،  وضعیت فعلی بدون چاره نیست و ابتدا باید از بدتر شدن وضعیت جلوگیری کرد و اجازه نداد اشکالات جدید وارد سیستم شود. در واقع برای کاهش ریسک ابتدا نباید اجازه دهیم آسیب پذیری افزایش پیدا کند و طوری باید عمل کنیم که هزینه‌های مقابله با ریسک کاهش یابد. برای این منظور باید نسبت به اقدامات پیشگیرانه و بحران به صورت سیستماتیک و علمی وارد شویم.

در بخش مدیریت بحران، در شهرداری نیروهای خوب کارآمد علمی و  کارشناس وجود دارد که این افراد با موضوع به شیوه مدرن آشنا هستند، اما به نظر می‌رسد این بخش در مدیریت شهری در شهرداری تهران خیلی جدی گرفته نمی‌شود.

وقتی اتفاقی در تهران رخ می‌دهد، همان روز و بعد از وقوع  به سراغ آن می‌رویم و بعد از آن موضوع خیلی جدی تلقی نمی‌شود. طبیعی است که از نظر محدوده ساخته شده،  نمی‌توان کلانشهر تهران را از محل گسل‌های لرزه‌زا دور کرد. هرچند نقشه گسل‌های تهران نشان می‌دهد این شهر روی چند گسل فعال و بزرگ قرار گرفته است.

نخست گسل "شمال تهران" با طول تقریبی 100 کیلومتر، گسلی فعال است.  گسل "ایوانکی" و مجموعه گسل‌های "جنوب تهران"، نزدیکترین گسل‌های فعال به شهر باستانی "ری" هستند.

گسل "پیشوا" نیز در کنار شهر پیشوای ورامین قرار گرفته است. این شهر و کل محدوده ورامین و ری در زلزله سال 785 هـ. ق (1384 میلادی) در زمان خلافت واثق دوم عباسی و همزمان با حمله تیمور لنگ در اثر فعال‌شدن گسل پیشوا ویران شد. مطالعات دیرینه لرزه‌شناسی نشان می‌دهد که در 7 هزار سال گذشته حداقل دو بار گسل شمال تهران زمین‌لرزه‌هایی با بزرگای حدود 7 داشته است. در شعاع 100 کیلومتری مرکز تهران نیز در حدود هر 200 سال یک زمین‌لرزه با بزرگای حدود 7 رخ داده است (با در نظر گرفتن اینکه گسل‌های فعال مختلفی غیر از گسل شمال تهران نیز در اطراف تهران وجود دارد).

زمان رخداد زمین‌لرزه در هیچ جای دنیا قابل پیش‌بینی نیست، ولی اینکه زلزله حتما در آینده  در تهران اتفاق می‌افتد، از نظر علمی برای زلزله‌شناسان قابل تردید نیست. این ابهام در ذهن مردم وجود دارد و می‌گویند چون دانشمندان نمی‌دانند چه زمانی دقیقا زلزله اتفاق می‌افتد، پس اصل وقوع زلزله از نظر آنها مورد تردید است و عملا ممکن است رخ دهد و ممکن است رخ ندهد. در صورتی که از نظر ما زلزله‌شناسان اصلا این طور نیست و صورت مساله آن است که زلزله شدید در تهران حتما رخ می‌دهد منتهی زمان دقیق  وقوع آن قابل پیش بینی نیست، علم به ما می‌گوید که با توجه به رخداد زلزله‌های شدید و اصلی قبلی در حدود هر 3000 تا 3500 سال یک بار روی گسل شمال تهران رخ داده‌اند و در 28 هزار سال گذشته 7 بار و در 7 هزار سال گذشته دو تا از آنها رخ داده و آخرین اتفاق هم حدود 3200 سال قبل به وقوع پیوسته و از آن به بعد هم زلزله‌ای با این بزرگا روی گسل شمال  تهران رخ نداده است.

وقتی برج‌های بلند در کوچه‌های 6 متری ساخته می‌شود، باید توجه شود اگر یک زلزله به بزرگای 6 اتفاق بیفتد، ممکن است نیروهای آتش‌نشان حتی نتوانند به پای ساختمان برسند. در حالی که در حادثه 30 دی ماه سال 1395 ساختمان پلاسکو، نیروهای امدادی آتش‌نشان به پای ساختمان رسیدند.

ایمنی مدارس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در تهران بر اساس آماری که وجود دارد، حدود 4 هزار مدرسه (2200 دولتی و 1800غیرانتفاعی) داریم. حدود یک میلیون و 700 هزار دانش‌آموز داریم که از این تعداد یک و نیم میلیون دانش‌آموز در مدارس دولتی تحصیل می‌کنند. اگر آمار بافت فرسوده تهران را حدود 30 درصد در نظر بگیریم، تعداد 1800 مدرسه با بافت فرسوده در تهران داریم. در ساعتی که حادثه ساختمان پلاسکو اتفاق افتاد (8 صبح پنج‌شنبه) جمعیت زیادی داخل ساختمان نبود، اما اگر ساعتی غیر از آن بود، تبعات بیشتری داشت.

 قانون سازمان مدیریت بحران در ایران روی کاغذ کمابیش برگرفته از چارت تشکیلاتی آژانس فدرال مدیریت شرایط اضطرار آمریکاFEMA  است که ایرادی نیز در این کار نیست. در آمریکا انجمن ملی ایمنی در برابر آتش استانداردهای ایمنی را برای آتش‌نشان‌ها تعیین می‌کند. از حدود یک میلیون و 200 هزار آتش‌نشان در آمریکا، حدود 30 درصد آتش‌نشان حرفه‌ای و حدود 70 درصد داوطلب هستند.  سازمان مدیریت بحران ترکیه AFAD نیز که در دی ماه 1388 تاسیس شده، ساختاری مشابه آژانس فدرال مدیریت شرایط اضطرار آمریکا دارد. در عین حال در 9 ساله اخیر سازمان ترکیه‌ای مدیریت بحران کیفیت بالایی در سوانح داخل ترکیه و هم در حوادث در خارج از ترکیه از خود نشان داده است.

در حادثه پلاسکو طبق قانون، شهردار مسئولیت داشته است. حادثه ساختمان پلاسکو نشان داد که در هنگام سانحه از متخصصان و دانشمندان رشته‌های مختلف مدیریت سانحه و همچنین متخصصان  آتش‌نشانی استفاده نمی‌شود.

سازمان‌ آتش‌نشانی و خدمات ایمنی در دهه اخیر به تدریج شروع به تربیت نیروی داوطب کرده است، ولی آمار اسمی این داوطلب گرچه در بعضی شهرها از جمله تهران گاه قابل ملاحظه می‌نماید، ولی داوطلبانی که واقعا در عملیات اطفای حریق مشارکت دارند، عملا در هیچ شهری از کشور درصد قابل ملاحظه‌ای را شامل نمی‌شوند. از این رو تجدید نظر در نیروی انسانی و تقویت آن برای کشوری مانند کشور ما و برای شهری چون تهران و روزآمد کردن ساختار تشکیلاتی، استانداردهای ایمنی و اعمال قانون و همچنین تجهیزات فنی مورد نیاز اولویت بالایی برای کاهش ریسک در برابر آتش دارد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۷-۰۷-۰۹ ۰۰:۴۷

افرین به ایسنای عزیز که مردم کم مشکلات ندارند شما روی زخم ها بیشتر نمک بپاشید. بجای ایجاد ارامش مردم را بیشتر نگران و ناارام بکنید واقعا افرین به این بی درایتی خبری تان که اب در اسیاب دشمن می ریزید! حتی همه میدانند وقتی هواپیمایی درحال بحران است میهانداران و خدمه و خلبان مسافران را به ارامش فرامیخوانند. زیر ا هرادم عاقلی میداند درارامش انسانها قادر به اندیشه و راهیابی هستند. این مقاله تان نه تنها ارامش نمی دهد بلکه اضطراب مردم را بیشتر هم میکند. بجای این مقاله ایی می نوشتید اگر یک مشکل اینجور بود چکارهایی در بسیج مردمی میتوانندانجام شود. خودتان میدانید درتحریم هستیم و امکانات دولت طبق واقعیت محدود شده. این واقعیت را خبرنگاران باهوش درک نمی کنند؟