به گزارش ایسنا، دولت طرابلس و شورشیان شرق لیبی اخیرا اعلام آتش بس کردند؛ اقدامی که با استقبال گسترده جهانی روبرو شد و سازمان ملل و اتحادیه اروپا و دیگر نهادها و کشورهای جهان خواهان استفاده از این فرصت برای احیای روند سیاسی و مذاکرات تا رسیدن به راهکاری برای پایان بحران در این کشور جنگ زده شدند.
در همین راستا، صلاحالدین الجورشی در مطلبی برای سایت روزنامه عربی ۲۱ درباره رخدادهای لیبی و راهکار خروج از بحران نوشته است: بیانیه صادره از شورای ریاستی دولت وفاق ملی لیبی (در طرابلس) و پارلمان طبرق (در شرق)، برای توقف عملیاتهای نظامی مورد استقبال زیادی در عرصه بینالملل قرار گرفت و خیلی از کشورها از جمله تونس و مصر تایید نمودند.
این بیانیه گامی جدید برای تحقق صلح در لیبی به شمار میرود؛ صلحی که از زمان سقوط دولت معمر قذافی، دیکتاتور مخلوع لیبی تاکنون برقرار نبوده است و علیرغم برگزاری انتخابات و تأسیس پارلمان و دولت، همچنان لیبی شاهد درگیری داخلی است و در آتش بحران میسوزد.
چند دستگی در لیبی هم باعث شد لیبیایی ها در جمع آوری سلاح موفق نشوند و این مساله در کنار نبود ارتشی ملی و یکپارچه برای دفاع از این کشور و همکاری برای تشکیل دولتی جدید، دهها گروه شبه نظامی را در اقصی نقاط لیبی پدید آورد و این موضوعی بود که خیلفه حفتر، ژنرال بازنشسته ارتش از آن سوء استفاده کرد و توانست به سرعت قدرتی نظامی را بنیان نهد که هدفش شرکت در جنگی برای "وحدت" لیبی و رهائی از رقیبان سیاسی و در راس آنها نیروهای اسلامگرا بود و در این راه از همه کشورهای منطقه و دیگر کشورهای مخالف اخوانالمسلمین بهره جست.
لیکن حملهای که ژنرال حفتر به طرابلس، پایتخت لیبی ترتیب داد تا به اهدافش جامه عمل بپوشاند ، با سناریویی غیرقابل پیشبینی روبرو شد؛ دخالت نظامی ترکیه معادلات میدانی حفتر را برهم زد و اوضاع را به پیش از حمله طرابلس بازگرداند.
اگر از توافق استراتژیک رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و فائز السراج، نخست وزیر دولت وفاق ملی لیبی که فرصتی برای ترکها در قلب دریای مدیترانه ایجاد کرد، چشمپوشی کنیم، نمیتوان منکر این شد که دخالت ترکیه بیفایده بوده است.
آنکارا همچنین از دخالت نظامی روسیه در لیبی نهایت بهره را برد و ازآن به عنوان یک برگه برنده برای فشار بیشتر بر ژنرال حفتر و همپیمانانش استفاده کرد تا وی را متوجه شکست ماجراجوئی نظامی اش و از دستدادن جذابیت خود بعد از شکستهای پیاپی میدانی نماید.
ایالات متحده آمریکا و ناتو اما حضور روسیه در خاک لیبی را تهدیدی مستقیم برای قلب اروپا میبینند؛ موضوعی که سبب حمایت ترامپ و پایتختهای اروپایی از اردوغان در این باره شد و باعث شد که فرانسه علی رغم حمایت از ژنرال حفتر و همپیمانانش، دربرابر آنکارا عاجز شده و دنبال جایگاهی در آینده سیاسی لیبی باشد. این موضوع سبب شد فرانسه بخشی از نیروهای خود را به لیبی در پی حمایت قدرتمند آمریکا از اردوغان اعزام نماید.
قابل پیشبینی بود که حمله نیروهای دولت وفاق ملی با پشتیبانی ترکیه به شهر سرت متوقف شود؛ چرا که درصورت انجام این حمله لیبی به حمام خون تبدیل میشد و ژنرال حفتر دوباره محبوبیتش را پیدا میکرد؛ به این دلیل دولت وفاق ملی جنگ را با شیوه ای دیگر و به دور از منطق سلاح جایگزین نمود.
اکنون و بعد از اعلام توافق بر سر آتش بس، پس از صف بندی ها و تهدیدهای اخیر طرفهای درگیر، لیبی باید دنبال راهحلی دائمی برای صلح با تکیه بر خواسته مردم و برگزاری انتخاباتی واقعی، مستقل و شفاف باشد. لیبیایی ها باید نظرشان را بگویند و سرانشان، از مرحله تسویهحسابهای شخصی و توهم قدرت برای نابودی رقیب عبور کرده و به دخالت های خارجی پایان دهند.
منطق جنگ محکوم است و جز گسترش بحران و خشونت و خسارتهای بیشتر جانی و مالی حاصلی نخواهد داشت.
در این وهله حساس و سرنوشت ساز تونسیها با هر موضعی باید بسیج شده و به جای حمایت از طرفین بحران از این فرصت بهره ببرند. اکنون بحث درمورد صحیح بودن یا نبودن اقدام ترکیه، هدر دادن فرصت برای تغییرات در داخل لیبی است. تونس از اصلی ترین طرف هایی است که از صلح در لیبی سود می برد و از ادامه جنگ داخلی در آن کشور زیان میبیند زیرا اوضاع درون لیبی بر تعمیق بحران اقتصادی و اجتماعی کنونی در تونس بشکل ملموسی تاثیر داشته است.
لیبی در دوران صلح و در دوره سابق به مثابه ریه سوم تونس در زمینه اقتصاد بود و زمانی که لیبی دچار آشوب و جنگ شد، تونس هم دچار خفگی و فقدان مصونیت اقتصادی شد.
طبقه سیاسی تونس با همه اطیافش ودر مقدمه آن دستگاههای عالی حکومتی باید به سرعت و درجهت برقراری صلح بین لیبیایی ها و بازگشت دموکراسی بکوشند؛ آنگاه از جهتی لیبی نجات پیدا میکند و از جهتی دیگر انتقال دموکراتیک در تونس باهمه خطراتی که به انجامش به تنهائی دارد، صورت میگیرد.
انتهای پیام
نظرات