تنها دو سه ساعت بارندگی کافی بود تا تمام درههای فصلی، خیابانها و جویهای لب خیابان پر شود. و فاجعه زمانی رخ میدهد که درههای خشک داخل و اطراف شهر برازجان کشش انتقال آب را نداشته باشند. به ویژه که تنهی درختان و زبالههای شهری هم مسیر آب و پلها را مسدود کنند، آن وقت سیل به جان خیابانها و خانهها میافتد.
به گزارش ایسنا، شهرستانهای شمالی و مرکزی استان به دلیل واقع شدن در دامنه رشته کوههای زاگرس همیشه با چنین حجمی از باران با گل و لای شسته شده از دامنه کوه روبرو است. به ویژه که در بارشهای سیلآسا با سرریز سیلابهای استانهای بالادست هم روبرو میشود.
به نظر میرسد راه حل این مسئله توسعهی کمربند سبز شهری است و همچنین جنگلکاری در حد فاصل کوه و مناطق شهری به جهت کنترل سرعت روانآبها، میتواند تا حد زیادی از بروز خسارتهای سنگین جلوگیری کند.
در این بین دستاندازی به طبیعت و انحراف و تخریب و تجاوز به حریم درهها و مسیلها عامل دیگری است که ابعاد آسیبپذیری شهرها را بالاتر برده است. در سیل اخیر طبق مشاهدات مردمی همین نوع دستاندازی به طبیعت و انحراف مسیلها باعث ایجاد چاله و گودالهایی شد که در روز حادثه جان زنی بیگناه را گرفت. در نقطهای دیگر ریزش کوه و گرفتار شدن مادری ۳۴ ساله خانوادهی عشایری اهل روستای سوک دشتستان را داغدار کرده است.
شبیخون سیل و دشتستان بیپناه
از سوی دیگر کوتاهیهای صورت گرفته در دهههای گذشته و نبود نظم و انسجام در بهسازی و ساخت و تکمیل دیوارههای محافظتی درههای فصلی یکی از عوامل وقوع چنین سیلابی است. این در حالی است که به گفتهی مسئولان هفت مسیر سیلاب فصلی به طول ۴۱ کیلومتر به دره های فصلی شهر برازجان منتهی میشود.
در بررسی اتفاقات سیل شانزدهم آذر برازجان به موارد مشابهی برمیخوریم که در سیلهای رخ داده در سالهای گذشته نیز تکرار شده است. ششم آذرماه سال ۹۱ نیز همین میزان بارندگی اتفاقاتی نظیر آنچه دیروز شاهدش بودیم طبق همان الگوها رخ داد.
ساختوسازهای غیرقانونی در حاشیه درهها، کم شدن شیب درهها در محلات پایین دست، تخلیه مازاد مصالح ساختمانی و همچنین بیتوجهی برخی از شهروندان بر خطرات سیل افزوده است. با این وجود درههای فصلی در صورت تکمیل و تداوم لایروبیها و بهسازی مناسب و همچنین وجود رودخانههای پاییندست میتوانند نقش و کمک به سزایی در تخلیهی هرچه سریعتر آب سیلابها داشته باشد.
بیش از یک شبانه روز خاموشی کامل
وضعیت سایر شهرستانهای استان بوشهر هم دست کمی از دشتستان ندارد. بندر گناوه یکی از شهرهای بسیار آسیبپذیر در هنگام وقوع بارندگیهای سیل آساست. در همین بارندگیهای اخیر وضعیت این شهر به گونهای بود که بسیاری از منازل شهری و روستایی دچار آبگرفتگی و در مواردی نیز تخریب شد.
روستاهای بسیاری از یک تا چند ساعت در خاموشی به سر بردند و بنا بر اظهارات افراد محلی روستاهایی چون کمالی، شول و کلر بیش از ۳۰ ساعت با قطعی برق مواجه بودهاند.
این در حالی است که تخریب منازل مسکونی روستای گُمارون خبرساز شده و همینطور راههای مواصلاتی استان بوشهر نیز در چند شبانهروز گذشته مشکلاتی به همراه داشت.
غافلگیری بارشهای پاییزی و انسداد مسیرها
مدیرکل راهداری استان بوشهر در این خصوص به خبرنگار ایسنا گفت: «به دلیل بارشهای زیادی که سی روزهای شنبه و یکشنبه اتفاق افتاد، در شمال و مرکز استان خصوصا شهرستان دشتستان، حجم این بارشها باعث شد که یک سری از مسیرها به علت طغیان رودخانه فصلی مسدود شود که با تلاش شبانهروزی اکیپهای راهداری اکثر مسیرها باز شده است.»
وی تصریح کرد: «مسیری مانند جاده ساحلی گناوه به بوشهر، و حد فاصل جزیره شمالی و جنوبی به دلیل بالا آمدن آب روی جاده مواصلاتی تا ساعتها مسدود بود.»
این مسئول افزود: «مسیر چند روستا از جمله مسیر کردلان به درویشی در شهرستان دشتی به خاطر آبهای روان که از حوزهی جنوب استان فارس به پل مُند رسیده بود بسته شد و همچنین مسیر پل درودگاه به برازجان نیز به دلیل آبگرفتگی و حجم زیاد آب جمع شده و همچنین سرازیر شده از بالادست دچار مسدودی شد.»
مواجهه با بلایای طبیعی و درس نگرفتن از گذشته
سید ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری در گفتوگو با ایسنا، ضمن تاکید بر نقش فعالیتهای بشر در تخریب محیط زیست بر وقوع و تشدید برخی بلایای طبیعی بهویژه سیلابها، گفته است: «تشدید روند تخریب پوشش گیاهی جنگلها و مراتع، معدنکاوی و سدسازی بیضابطه، بحرانهای محیط زیستی منطقهای و تغییر اقلیم باعث افزایش دما، تداوم خشکسالیها و تغییر رژیم بارشها و افزایش بارانهای سیل آسا شده است.»
وی با اشاره به اینکه مشکل اصلی ما در مواجهه با بلایای طبیعی درس نگرفتن از گذشته است، افزود: «هر ساله با بلایای طبیعی از جمله سیل و خشکسالی مواجه میشویم اما تنها مسئلهای که در این زمینه مطرح میشود وعده جبران خسارات وارد شده است در حالی که برخی موارد مانند تلفات انسانی و از بین رفتن برخی گونههای گیاهی و جانوری قابل جبران نیستند.»
این کارشناس با بیان اینکه سیل زمانی رخ میدهد که رودخانهها و نهرها کشش حمل روان آب را نداشته باشند و آب از بستر طبیعی خود خارج شود، تاکید میکند: «توجه به بالادست حوضه آبریز ضروری است. احیای جنگلها و مراتع و تقویت پوشش گیاهی در بالادست حوضه آبریز باعث نفوذ آب باران به اندام گیاه و از طریق ریشه گیاه به اعماق خاک میشود و دیگر آب باران به روان آب تبدیل نمیشود.»
آب بهتنهایی قدرت تخریبی دارد
میرقاسمی با اشاره به اینکه آب بهتنهایی قدرت تخریبی دارد، ادامه داد: «زمانیکه قطرات باران با خاک عاری از پوشش گیاهی برخورد میکند کلوخههای خاک و خاک سنگینی که روان آب توانایی حمل آنها را ندارد، متلاشی میشوند و این نوع فرسایش دو پیامد بههمراه دارد؛ یکی از پیامدها این است که ذرات متلاشی شده کلوخهها منافذ خاک را میپوشانند و مانع از نفوذ آب به خاک میشوند همچنین زمانیکه کلوخههای سنگین به ذرات سبک تبدیل میشوند به راحتی میتوانند تبدیل به گل و لای شده و در نتیجه باعث افزایش چگالی روان آب و افزایش قدرت تخریب و قدرت فرسایندگی سیلاب شوند بنابراین پوشش گیاهی میتواند نقش لایه محافظ خاک را ایفا و از بروز چنین پدیدههایی جلوگیری کرده و مانع از افزایش سرعت روان آب شود.»
وی یکی دیگر از عوامل موثر در ایجاد سیل را «زمان تمرکز» دانست و گفت: «زمان تمرکز به مدت زمانی گفته میشود که روانآب از دورترین نقطه حوضه آبریز به نقطه خروجی حوضه مورد نظر میرسد و هرچه زمان تمرکز را افزایش دهیم پیک سیلاب نیز کمتر می شود. یکی از روشهای کاهش زمان تمرکز ایجاد شیارهایی عمود بر جهت شیب در دامنه کوهها است تا آب در این ترانشههای ایجاد شده جمع شود و به پایین دست راه نیفتد.»
از چرای زودرس دام تا معدنکاوی بدون ضابطه
کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری با تاکید بر لزوم بهرهگیری از تکنیکهای آبخیزداری و استحصال آب باران خاطرنشان کرد: «این تکنیکها در چهار کلاس مختلف از جمله مدیریتی، بیولوژیک، بیومکانیکی و مکانیکی قرار میگیرند و مدیریت چرای دام یکی از مهمترین تکنیکهای مدیریتی آبخیزداری است چراکه چرای بیرویه دام باعث تخریب مرتع و پوشش گیاهی و چرای زودرس باعث از بین رفتن بذر گیاهان میشود. در نتیجه چرای زودرس دام باعث از بین رفتن گیاهان پیش از بذرافشانی میشود و در نتیجه بذری برای سال آینده و تجدید حیات گیاهان باقی نمیماند همچنین چرای دام باید با توجه به ظرفیت منطقه باشد چراکه پایکوبی دام باعث فشرده شدن خاک و کاهش قدرت نفوذ پذیزی خاک میشود.»
سید ابوالفضل میرقاسمی با اشاره به اینکه در ایران ۳۰۰ تا ۸۰۰ سال زمان میبرد تا یک سانتیمتر خاک تشکیل شود، اظهار کرد: «یک سیلاب کافی است تا تمام خاکهای حاصلخیز را با خود بشوید و از بین ببرد و زمانیکه حاصلخیزی خاک از بین برود گیاه نیز از مواد مغذی و مواد آلی خاک بیبهره میماند.»
به گفته وی، علاوه بر فرسایش خاک و تخریب پوشش گیاهی، از دیگر مواردی که در بالادست باعث تشدید و افزایش قدرت تخریب سیل میشود معدنکاوی بدون ضابطه است. زمانیکه فعالیت معدنکاوی بدون رعایت ضوابط و استانداردها صورت گیرد و «منابع قرضه» در محل رها شوند این مواد سست توسط باران و سیل بهراحتی شسته میشوند و قدرت تخریب سیل را افزایش میدهند.
این کارشناس خاطرنشان کرد: «نکته مهم دیگری که هیچکس به آن توجه ندارد زمین لغزش است. در بسیاری از مواقع به دلیل عدم ثبات دامنهها در بالادست حوضه آبریز و همزمان وقوع لغزش در دامنهها، سنگها و تخته سنگهایی وارد جریان آب و باعث افزایش قدرت تخریبی سیلاب میشود بنابراین تثبیت دامنههایی که پتانسیل لغزش بالایی دارند ضروری است. تغییر کاربری جنگلها، ویلاسازی و کوهخواری از عوامل تخریبی در بالادست حوضه آبریز هستند که باعث تشدید قدرت تخریب سیلاب میشود.»
نقش سدسازی در ایجاد و تشدید قدرت سیلاب
این کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری درباره نقش سدسازی در ایجاد و تشدید قدرت سیلاب گفت: «سدسازی باید اصولی باشد و توجه به بالادست و پایین دست سد امری ضروری است بهطوری که اگر به اقدامات آبخیزداری و حفظ آب و خاک در بالادست سدها توجه نشود رسوب و خاک بهجای آب در پشت دیواره سدها جمع میشود و جمعآوری آب و رسوبات ناشی از فرسایش خاک در اراضی بالادست در مخزن سدها باعث تغییر رژیم طبیعی رودخانه در پایین دست میشود و آب زلال و پر انرژی خارج شده از سد نیز باعث بروز فرسایش رودخانه ای و تغییر بستر رودخانه میشود.»
میرقاسمی در ادامه تصریح کرد: «پیش از وقوع سیل لازم است بخشی از آب سدها تخلیه شود اما بهدلیل اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و خشکسالیهای پیدرپی نسبت به تخلیه بخشی از آب سد اقدام نمیشود بنابراین سدها به شرطی میتوانند در کنترل سیلاب موثر باشند که در وهله نخست طراحی و ساخت آنها مطابق با استانداردهای فنی باشد و در وهله دوم از طریق طراحی یک سیستم هشدار و پیشبینی سیل دقیق و آنلاین بتوان پیش از رسیدن سیلاب به مخزن سد، بخشی از مخزن سد را تخلیه کرد تا سد بتواند سیل ورودی را کنترل کند اما بهدلیل اینکه چنین سیستمهای هشدار و ابزار اندازهگیری دقیق باران و سیل را در دسترس نداریم معمولا سدها تخلیه نمیشوند و یکباره سیل عظیمی به راه میافتد که سد توانایی مدیریت آن را ندارد. از این رو بنا بر اجبار دریچههای تخلیه سد باز میشوند و خانه و زندگی افرادی که در پایین دست با خیال راحت و به امید اینکه سدی در بالادست حافظ آنها است زندگی میکنند، شسته میشود و از بین میرود.»
غرور کاذب دستیابی به فناوریهای نوین سدسازی و جنگ با طبیعت
وی در پایان با اشاره به اینکه به اعتبار سدها در حریم رودخانهها ساختوساز صورت گرفته است، گفت: «غرور کاذب ناشی از دستیابی به فناوریهای نوین سدسازی، این توهم را برای برخی کارشناسان و مسئولان به وجود آورد که میتوان به جنگ طبیعت رفت و قوای طبیعی نظیر سیلابها را مهار و کنترل کرد. مردم محلی نیز به آن کارشناسان اعتماد و در حاشیه رودخانه ها شروع به ساخت و ساز میکنند همچنین برخی شهرداریها نیز با نیت ایجاد محیط تفریح و تفرج و تامین آرامش و آسایش برای شهروندان، اقدامات بهاصطلاح ساماندهی رودخانه، ایجاد پارک ساحلی، تفرجگاه، آلاچیق، پارکینگ و... را در دستور کار خویش قرار دادهاند غافل از آن که طبیعت، قوانین خاص خود را دارد و به موقع قدرت واقعی خودش را به انسان نشان می دهد.»
به نظر می رسد هم مسائل و مشکلات تکراری است و هم راهحلهای متصور را همه ما میدانیم؛ اما با این وجود هر ساله با فرا رسیدن بارشهای پاییزی غافلگیر شده و شاهد از دست رفتن منابع و سرمایههای مالی و جانی هستیم. ای کاش از امروز برای اصلاح مسیرها و بهسازی نقاط پرخطر و رفع مشکلات اقدام کنیم تا در آینده، زمستان و بهار پیش رو و پاییز سال آینده همچون سالهای گذشته برای هدررفت سرمایهها و مرگ هموطنانمان افسوس نخوریم و سیل و آب، غمهایمان را بیشتر نکند.
گزارش از: «حیدر کاشف»، خبرنگار ایسنا بوشهر
انتهای پیام
نظرات