به گزارش ایسنا، نشریه کریستین ساینس مانیتور در گزارش خود به بررسی تاثیر بهبود روابط تهران و ریاض بر منطقه پرداخت و نوشت: شش سال پیش محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و پدرش ملک سلمان، سیاست محتاطانه سنتی عربستان را به یک سیاست خارجی تهاجمی برای رویارویی با ایران و نیروهای مورد حمایتش، از جمله در یمن تغییر جهت دادند.
اما بن سلمان در یک مصاحبه تلویزیونی در هفته گذشته خواستار غلبه دو کشور بر اختلافاتی شد که منطقه را دچار انشقاق کرده است. وی گفت: ما نمی خواهیم شرایط ایران دشوار باشد. برعکس، ما می خواهیم ایران رشد و شکوفایی پیدا کند.
این، یک تغییر لحن آشکار از سوی کسی به شمار می آید که پیش از این گفت وگو و همکاری با ایران را غیرمحتمل دانسته بود. اما اگرچه این، نشانگر تغییر عربستان از سیاست تقابل درخصوص ایران است که نتوانسته به اهداف خود دست یابد، لحن آشتی جویانه و گفت وگوها چیزی عمیق تر را نشان می دهد: درک این که این دو رقیب می توانند در کنار هم وجود داشته باشند، حتی اگر با هم موافق نباشند.
این تفاهمی است که می تواند زندگی در منطقه را بهبود بخشد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز روز پنج شنبه از رویکرد گفت وگو محور عربستان استقبال کرد و در بیانیه ای گفت: با دیدگاه های سازنده و روش گفت وگو محور، این دو کشور مهم منطقه و جهان اسلام می توانند با پشت سر گذاشتن اختلافات، وارد فصل تازه ای از تعامل و همکاری برای نیل به صلح و ثبات و توسعه منطقه ای شوند.
رقابت سعودی و ایران که خاورمیانه را شکل داده، ممکن است از یک جنگ نه چندان سرد نبردهای نیابتی به یک صلح ملایم تبدیل شود که در آن همکاری امکان پذیر است. منطقه باید منتفع شود. برخی می گویند تغییر کامل در لفظ و لحن سعودی ها ناشی از ناامیدی از دست بالا پیدا کردن در درگیری های نظامی اش است. اما دیگران آن را فرصت یابی زیرکانه ای از تعامل دولت بایدن و ایران می دانند.
گریگوری گاوس، رئیس بخش امور بین الملل در دانشگاه ای اند ام تگزاس می گوید: عربستان در یمن پیروز نشد، در سوریه برنده نشد، در لبنان پیروز نشد. سیاست تقابلی با ایران واقعا موفق نبوده و شکست این سیاست تهاجمی احتمالاً منجر به تجدید نظر در مواضع ریاض شده، اما ارتباط دولت جدید ایالات متحده با ایران نیز یک عامل محرک است.
اما مذاکرات و شاخه زیتون سعودی برای منطقه ای که در اثر جنگ های نیابتی و رقابت منطقه ای از هم پاشیده شده، چه معنایی می تواند داشته باشد؟
به گفته ناظران، تنش زدایی به جای حل اختلافات اساسی، احتمالاً روی مناطق فوری با منافع مشترک، مانند امنیت دریایی متمرکز خواهد شد. حسین ایبیش، محقق ارشد موسسه کشورهای عربی خلیج فارس مستقر در واشنگتن معتقد است: اگر آنها به شکل عملیاتی گفت وگوها را آغاز کنند، بدیهی ترین نقطه برای شروع همانجایی است که سایر کشورهای حوزه خلیج فارس هم با ایران رایزنی کرده اند، یعنی امنیت دریایی.
کشوری که می تواند سریع ترین فواید حاصل از این گفت وگو را شاهد باشد یمن است، جایی که انسان ها در بدترین شرایط بشردوستانه قرار دارند. پروفسور گاوس می گوید: اگر قرار باشد هرگونه بازدارندگی جدی بین ایران و عربستان ایجاد شود، یمن فشار سنج خواهد بود.
پس از یمن، موضوعات دشوارتر عراق، لبنان و سوریه خواهند بود، سه کشور عربی با جمعیت شیعه قابل توجه که در آنها نیروهای نزدیک به تفکر ایران رشد یافته اند. زمینه پیشرفت ممکن است در عراق باشد. طی سه سال گذشته، سعودی ها تحریم عراق پس از صدام حسین را لغو کرده و با رهبران سیاسی شیعه ارتباط برقرار کرده اند.
ناظران و مقامات توافق دارند که صلح، تنش زدایی و گفت وگو میان عربستان سعودی و ایران، هر چقدر هم متوسط باشد، می تواند راهی برای پیشرفت باشد. حسین ایبیش در این باره می گوید: کارهای زیادی می توان انجام داد تا گفت وگو بتواند تنش ها و سو تفاهمات را کاهش دهد و عربستان و ایران به یکدیگر اطمینان دهند که در واقع می توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند.
انتهای پیام
نظرات