منصور قاسمی در نشست «نگاهی بر گویشها و لهجههای استان اصفهان» که بعدازظهر چهارشنبه (۴ آبان) ماه در مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل برگزار شد، اظهارکرد: گویش به معنی بخشهایی از زبان مادری است و هرکدام از گویشها دستور زبان و دستور واژگانی مشخصی دارند و میتواند بهعنوان زبان رسمی تعیین شود.
او با بیان اینکه یکی از نکتههای جالب در بین گویشهای استان اصفهان این است که نوعی یک نظام اجرایی و سیلاب آوایی در آنها وجود دارد که چنین سیلاب آوایی در دوره ایران باستان وجود داشته است، در اصفهان در سده سوم و چهارم هجری قمری خطی به نام خط اصفهانی وجود داشت که به دو گروه شرقی و غربی تقسیم میشد. خط اصفهانی از خطوط دوره فارسی میانه است و از نمونههای آن میتوان به کتیبههای برجهای تاریخی منطقه مازندران و برجهای دوره آلبویه شاره کرد.
این اصفهانشناس با بیان اینکه گویش فارسی میانه، بخشهایی از استانهای اصفهان، یزد و دیگر مناطق مرکزی ایران را شامل میشود، توضیح داد: ازجمله گویشهای استان اصفهان در شمال شرقی این استان میتوان به راجی، ابیانهای، بادرودی جوشقانی، ارانی، قهرودی، کشهای و بیدگلی اشاره کرد. همچنین گویشهای جنوب غربی استان اصفهان مانند گزی، خوزوقی، سدهی، جرقویهای، پیکانی، کمشچهای، ورزنهای و گویشهای جنوب شرقی مانند انارکی، اردستانی، زفرهای، نائینی، زرتشتیان یزد، زرتشتیان کرمان و گویشهای بیابانکی شامل خوری، مهرجانی، فرخی از دیگر گویشهای استان اصفهان هستند.
قاسمی با اشاره به بیان واژه عنکبوت در گویشهای مختلف، گفت: واژه عنکبوت را در گویشها با عنوان «تارتَن» نیز نام میبرند. این کلمه در گویش نائینی، «تار تُنَ» و «تاربافو» در گویش کرمان است، همچنین در گویش کُردها تبدیل حرف (ت) به (کاف) وجود دارد و به عنکبوتهای کوچک، «کارتونک» میگویند و در برخی از شهرستانهای اصفهان نیز به عنکبوت «تارتونک» گفته شود.
این استاد تاریخ و اصفهانشناس ادامه داد: همانطور که در کشور غرب نیز به واژه برادر، «بِرار» گفته میشود و حتی در کشور کرواسی به آن «بِراد» میگویند و درواقع حدود ۹۸ درصد واجهای کلمه برادر تاکنون حفظشده است. همچنین واژه خورشید که بهصورت هُوَخشید و خُوَرشید تلفظ میشد یکی دیگر واژگانی بود که اکنون هم به معنای خورشید است؛ ضمن اینکه واژه «چایمون» که دهه ۴۰ و ۵۰ در اصفهان رواج داشت به معنی سرما خوردن و سرماخوردگی است.
او اضافه کرد: واژه «گربه» نیز از فارسی میانه و فارسی پهلوی ساسانی گرفتهشده است، در زمان پیش از اشکانیان و فارسی پارتی از واژه «ملو» بهجای گربه استفاده میکردند و منطقهای نیز بهنام چادرملو وجود دارد که به معنای زادگاه و جایگاه گربه است. مثال دیگر واژه «شغال» است که از حدوده سده سوم میلادی در عصر ساسانیان در زبان ما وجود دات ولی پیش از بهجای آن از واژه «تورگ» به معنی حیوان باهوش استفاده میشد که البته در فارسی پهلوی به واژه شغال نیز «شاغال»گفته میشد که همچنان در برخی از شهرستانهای استان اصفهان رواج دارد.
قاسمی تصریح کرد: دلایل سیاسی میتوانند دو زبان را از یکدیگر دور کنند و یا حتی باعث نزدیکی آنها به یکدیگر شوند؛ یک مورد این است که زبانهای فرانسه و اسپانیایی به هم دیگر نزدیک هستند و تا حدود ۴۰ یا ۵۰ درصد میتوانند به دلیل نزدیکی زبان و گویش با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اما بهطور مثال کشورهای ایتالیا و فرانسه بهسختی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و دلیل آن مشکلات سیاسی بین دو کشور است بنابراین عوامل سیاسی و اجتماعی در برخی اوقات باعث ماندگاری زبانی شده و گاهی عاملی برای دور شدن و فاصله زبانی بوده است.
این استاد تاریخ با بیان اینکه ارزش گویشهای استان اصفهان از ارزش میدان نقشجهان و مسجد جامع عتیق کمتر نیست، تأکید کرد: برخی کلماتی که امروز ایجادشده و جایگزین واژههای پیشین شدهاند بهصورت اصولی انجام نمیشود یعنی گاهی وامواژهای را جایگزین وامواژهای دیگر میکنیم که این کار اشتباه است.
انتهای پیام
نظرات