میثم ظهوریان در گفت وگو با ایسنا درباره بررسی الگوی جهاد سازندگی و نقش آن در پیشرفت کشور، اظهار کرد: جهاد سازندگی در جنبههای عمران و آبادانی کشور و هم در جنبههای فرهنگی و سیاسی موفق بود. حتی با وجود متغیر جنگ تحمیلی و هزینهکرد کشور در این عرصه، شاخصهای توسعه روستاها مثبت و پررنگ بود. البته جهاد سازندگی فقط در زمینه عمرانی موفق نبود بلکه در زمینه سیاسی هم موفق بود چون انقلاب اسلامی یک انقلاب شهری بود و روستاها خیلی نقش پررنگی نسبت به شهرها در انقلاب نداشتند اما جهاد سازندگی توانست پیام انقلاب را به روستاها صادر کند. حضور جهاد سازندگی توانست مانع ایجاد پایگاه برای نیروهای چپ در روستاها شود.
جهاد سازندگی توانست پیام انقلاب را به روستاها صادر کند
وی ادامه داد: اتکا به نیروهای داوطلب مردمی و جداشدن از فرایندهای بوروکراسی دلیل موفقیت جهاد سازندگی بود. جهاد سازندگی برای خود یک کلان مساله یعنی عمران و آبادانی روستاها و پیشرفت کشور تعریف کرده بود و ذیل این کلان مساله، ماموریتهای مختلف را انجام داد. جهاد سازندگی برای خود یک ساختار منعطف تعریف کرده بود و به همین دلیل تواسنت با شروع جنگ تحمیلی به سرعت در این عرصه حضور یابد یا مثلا در زلزله رودبار نقشآفرینی کرد. برای جهاد سازندگی کار اصالت داشت و خود را درگیر فرایندهای بوروکراسی نکرد.
جهاد سازندگی برای خود یک کلان مساله یعنی عمران و آبادانی روستاها و پیشرفت کشور تعریف کرده بود
این پژوهشگر توسعه همچنین با بیان اینکه جهاد سازندگی حلقه وصل بین ظرفیتهای کشور و نیاز روستاها بود، تصریح کرد: جهاد، نیازهای روستا را با مشارکت مردمی شناسایی میکرد و نیروهای مردمی را به ظرفیتهای حکومتی وصل میکرد تا مشکلات را حل کنند. با این حال از همان ابتدا نیروهای سیاسی واگرا نسبت به جهاد سازندگی وجود داشت و نظر آنها این بود که جهاد سازندگی به همه امور وارد میشود. آنها از قدرت و نفوذ جهاد را در روستاها برنمیتابیدند. بنیصدر مخالف جهاد سازندگی و شهید بهشتی و رجایی از حامیان آن بودند. بالاخره سال ۶۲ مصوبهای در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که جهاد سازندگی به وزارتخانه تبدیل شود و با این کار برخی وظایف آن به سایر وزارتخانهها واگذار و مسئولیت آن محدود شد و وظایف جهاد بین سایر دستگاهها تقسیم شد.
از همان ابتدا نیروهای سیاسی واگرا نسبت به جهاد سازندگی وجود داشت
وی با بیان اینکه کشور با تصمیم مجلس درباره جهاد سازندگی ضرر کرد، افزود: کشور همچنان به کارکرد نهادی مثل جهاد سازندگی با حضور نیروهای داوطلب نیازمند است. برخی معتقدند که چون شرایط اول انقلاب تغییر کرده است پس به جهاد سازندگی هم نیاز نیست و این الگو دیگر جوابگو نیست. در علوم اجتماعی بحثی درباره ارتباط عامل با ساختار وجود دارد. برخی معتقدند که ساختار از وجود افراد تشکیل شده و آنها کارکرد ساختار را تعیین میکنند و در مقابل برخی به ارتباط متقابل ساختار و عامل اعتقاد دارند. براساس اعتقاد گروه اول، دلیل شکلگیری جهاد سازندگی، وجود افراد پیامبرگونه بود که کار جهادی کردند. این در حالی است که افراد عادی وارد ساختار جهاد سازندگی شده و در آن ساختار، رفتار مجاهدانه کردند بنابراین اگر الگوی جهاد سازندگی دوباره احیا شود، همین افراد عادی باری دیگر رفتار جهادی خواهند داشت همانطور که با آغاز جنگ در سوریه و عراق مشاهده کردیم چگونه افراد عادی، رفتار مجاهدگونه داشتند.
ما همچنان هم به کارکرد نهادی مثل جهاد سازندگی با حضور نیروهای داوطلب نیازمندیم
ظهوریان در ادامه درباره امکان احیای الگوی جهاد سازندگی برای پیشرفت کشور گفت: طبیعی است که دستگاه بوروکراسی نسبت به این مساله حساسیت داشته باشد ولی کشور به سیاستگذاری برای تقویت نقش مردم در حکمرانی نیازمند است تا نیروهای مردمی خارج از ساختارهای اداری، نقش مهم در پیشرفت کشور بر عهده بگیرند. البته ماهیت کار جهادی بر هم زدن نظم نیست بلکه جنس نظم کار جهادی متفاوت از کار اداری است. جهاد سازندگی برای خود یک کلان مساله داشت و برای آن چندین وظیفه تعریف کرده بود و کار خود را مثل نهادهای اداری محدود نمیکرد. ساختار منعطفی هم داشت تا بتواند به سرعت خود را به محلی که کمک نیاز دارد، برساند.
جهاد سازندگی برای خود یک کلان مساله داشت و برای آن چندین وظیفه تعریف کرده بود و کار خود را مثل نهادهای اداری محدود نمیکرد
این پژوهشگر توسعه افزود: احیای الگوی جهاد سازندگی یعنی ایجاد یک ساختار منعطف و کوچک از نیروهای جهادی که بین ظرفیتهای مردمی، مردم مناطق محروم و ظرفیتهای حکومتی ارتباط برقرار کند. وظیفه دولت پشتیبانی از این ساختار مردمی است و در واقع بسیج از پایین و پشتیبانی از بالا باید ایجاد شود. الگوی جهاد سازندگی اگر احیا شود، می تواند همان نقش در پیشرفت و آبادانی کشور در اول پیروزی انقلاب اسلامی را ایفا کند.
انتهای پیام
نظرات