به گزارش ایسنا، علی شاکر، پژوهشگر علوم ارتباطات امروز در نشست تخصصی "جنگ ۱۲ روزه و رسانهها" با موضوع نقد بررسی عملکرد رسانههای داخلی در جنگ ۱۲ روزه با اشاره به نقش رسانهها در روایت جنگ، اظهار کرد: ما با یک تئاتر جنگ از طریق رسانهها مواجه بودیم؛ تئاتری که کارگردان آن حکومتها و صحنهگردانش رسانهها هستند.
وی ادامه داد: پس از پایان جنگ، وقتی به بازنمایی رسانهها نگاه کردم، دریافتم که رسانهها همانند یک رئالیتیشو، دولتها را به اقدام بیشتر تحریک میکردند. بهطور مثال، در آمریکا رسانهها دولت ترامپ را تحت فشار میگذاشتند که چرا ضربهای وارد نکرده است.
رسانهها و تئاتر جنگ
این پژوهشگر با بیان اینکه در بررسی رسانهها از استعاره موسیقی و تئاتر استفاده کرده، گفت: هدف من کالبدشکافی این تئاتر بود؛ به همین دلیل رسانههایی چون ایسنا، صدا و سیما، فاکسنیوز، والاستریت ژورنال، نیویورکتایمز و الجزیره را در سه پرده مورد بررسی قرار دادم. پرده اول مربوط به کارگردانها و اهدافشان، پرده دوم به نمایشنامههای دیدهشده و پرده سوم به جلوههای ویژه و تکنیکهای صحنهگردانی اختصاص داشت.
مقایسه ایسنا و صداوسیما
شاکر با اشاره به تحلیل محتوای خود افزود: در طول جنگ ۱۲ روزه، حدود ۲۰۰ خبر از ایسنا و ۸۳۹ خبر از صدا و سیما استخراج کردم. بررسی این اخبار نشان داد که ایسنا بیشتر یک نمایش حماسی را روایت میکند، در حالی که صدا و سیما به سمت بازنمایی یک آیین حماسی رفته است.
وی خاطرنشان کرد: برای نمونه، در اخبار صدا و سیما واژههایی مانند "رژیم صهیونیستی" صدها بار تکرار میشود؛ بهگونهای که به یک ورد بدل شده است. در حالی که ایسنا تلاش میکند با لحنی قاطع و استراتژیک، افکار عمومی را در مسیر حقیقت مطلق و مدیریت آگاهانه هدایت کند.
تفاوت در روایت پیروزی
این پژوهشگر ارتباطات با تأکید بر تفاوت لحن دو رسانه اظهار کرد: در ایسنا مخاطب خود را یک "تماشاگر آگاه" میبیند، اما در صدا و سیما مخاطب در مقام یک "رزمنده فعال" قرار میگیرد. ایسنا به چگونگی پیروزی میپردازد، اما صدا و سیما بیشتر بر چرایی پیروزی تأکید میکند و آن را به یک تکلیف الهی و حماسه تکرارنشدنی بدل میسازد.
وی افزود: این تفاوت رویکرد سبب شده که ایسنا روایت استراتژیک و حرفهایتری ارائه دهد، در حالی که صدا و سیما همچنان به الگوهای فرهنگی دهه ۶۰ متکی است؛ الگویی که در فضای رسانهای امروز پاسخگو نیست.
هر رسانه، جنگ را در قالب یک نمایشنامه متفاوت بازآفرینی کرد
شاکر با تبیین تفاوت روایت رسانههای داخلی و خارجی از جنگ، اظهار کرد: در حالی که صدا و سیما پیروزی را یک تکلیف الهی و حماسه تکرارنشدنی معرفی میکند، در واشنگتن روایت دیگری شکل میگیرد؛ روایتی تکقهرمانانه که محور اصلی آن شخص ترامپ است.
وی ادامه داد: موسیقی متن این روایت رسانهای، صدای بلند و بیوقفه شیپورهاست که مدام از پیروزی و موفقیت سخن میگوید. اما نکته قابل توجه این است که این پیامها الزاماً متوجه ایران نبود، بلکه بیشتر معطوف به رقابتهای داخلی و جدال ترامپ با دموکراتها بود.
نمایشنامههای رسانهای؛ از قهرمان جمعی تا قهرمان فردی
این پژوهشگر با اشاره به مقایسه رسانهها افزود: اگر بخواهیم ایسنا و صدا و سیما را در قالب یک نمایشنامه توصیف کنیم، صحنه طراحیشده از یک ملت یکپارچه و انقلابی است؛ ملت با پرچمهای برافراشته، قهرمانی مقتدر و شریری با گریم سنگین که بهعنوان "رژیم جعلی کودککش" معرفی میشود. در این نمایش پنجپردهای، ابتدا شریر به ملت تجاوز میکند، سپس قهرمانان خروش برمیآورند، حمایت خارجی و داخلی شکل میگیرد، شریر شکست میخورد و در نهایت پیام اصلی به تماشاگر داده میشود که این تنها یک نمایش نیست، بلکه "جنگ شناختی" است.
وی افزود: در فاکسنیوز اما تمام تمرکز صحنه بر یک نقطه است؛ شخص ترامپ. اینجا مدام کلماتی مانند "پیروزی" و "موفقیت" تکرار میشود و روایت کاملاً فردمحور است.
والاستریت ژورنال؛ تئاتر نخبگانی پشت درهای بسته
شاکر با اشاره به روایت والاستریت ژورنال تصریح کرد: در این رسانه با یک تئاتر نخبگانی مواجهیم که برای مخاطبان خاص طراحی شده است. صحنه به بازی شطرنج شبیه است؛ پنتاگون و ایران مهرههای اصلیاند و همه چیز در فضای بسته و استراتژیک پیش میرود. موسیقی متن این نمایش، نواهای سرد و تعلیقآور است که حس انتظار و کنترل را القا میکند.
نیویورکتایمز؛ سمفونی چندلایه
این پژوهشگر علوم ارتباطات گفت: نمایش نیویورکتایمز پیچیدهتر است؛ صحنه مدام تغییر میکند و شخصیتهای مختلف وارد و خارج میشوند. در اینجا ما با یک موسیقی سمفونیک کامل مواجهیم؛ گاه صدای جیغی ناگهانی شنیده میشود و محو میگردد. این رسانه کوشیده است جنبههای مختلف جنگ، از مواضع رسمی تا روایتهای انسانی را پوشش دهد.
الجزیره؛ میزگرد جهانی با موسیقی تلفیقی
وی در ادامه اظهار کرد: الجزیره نمایش خود را به شکل یک میزگرد جهانی طراحی کرده است. موضوع صرفاً ایران یا جنگ نیست، بلکه فلسطین نیز محوریت دارد. موسیقی این نمایش تلفیقی است؛ تلاشی برای آشتی دادن شرق و غرب و ارائه نگاهی انتقادی به ابعاد گوناگون درگیری.
پرده سوم؛ جلوههای ویژه رسانهها
شاکر با اشاره به تحلیل خود یادآور شد: در پرده سوم به جلوههای ویژه و تکنیکهای صحنهگردانی میرسیم. یکی از این تکنیکها فریمینگ است؛ اینکه رسانه تصمیم میگیرد کل صحنه را به تصویر بکشد یا فقط بخشی خاص را برجسته کند. نمونه بارز آن والاستریت ژورنال است که صحنه را خاکستری و محدود نشان میدهد. دیگر تکنیک، مونتاژ است که تقریباً تمام رسانهها بهکار بردند. و نهایتاً فناوریهای نوین ارتباطی که نقش پررنگی در شکلدهی این روایتها ایفا کرد.
رسانهها باید صدای صلح و انسانها را بازتاب دهند
وی تأکید کرد: امروز تولید و انتشار اخبار جعلی بسیار آسان شده است و شاید تنها ابزار قابل اتکا برای تشخیص آنها، خودِ فناوری و ماشینها باشند. ما تلاش کردیم پردههای پشت این تئاتر رسانهای را نشان دهیم؛ تئاتری که در آن صدای بسیاری از چیزها شنیده شد، جز صدای صلح.
وی ادامه داد: در تمام مدتی که به بررسی پنج رسانه پرداختم، کمتر سخنی از انسان شنیده شد، در حالی که انسان و رنج او باید محور اصلی روایت باشد. ما تماشاگرانی هستیم که بهای بلیت این تئاتر را با احساساتمان میپردازیم. بنابراین باید بیاموزیم کانال را تغییر دهیم؛ اگر یک سوی روایت را میبینیم، سوی دیگر را هم بشنویم و به دنبال حقیقت باشیم.
ضرورت تغییر رویکرد رسانهها
شاکر با تأکید بر مسئولیت رسانهها خاطرنشان کرد: باید رسانهها را تشویق کنیم تا از حکومتها بخواهند بیشتر به مسئله انسانهایی که در این جنگها کشته میشوند توجه کنند. تنها در این صورت است که روایتهای امروز میتواند در پردههای بعدی تاریخ با آینده پیوند بخورد.
وی افزود: کاملاً روشن است که طرف مقابل از پیش برنامهریزی داشته، اما ما تازه به این نتیجه رسیدهایم که باید برنامه داشته باشیم. نمیدانم آیا پس از این جنگ نهادهای مسئول پروتکلی برای جلوگیری از تکرار چنین وضعیتهایی تدوین کردهاند یا خیر.
انتقاد از بازنمایی رسانهای جنگ
این پژوهشگر ارتباطات با اشاره به عملکرد صدا و سیما گفت: تصویری که صدا و سیما از جنگ ارائه میدهد، بیش از حد سادهسازیشده و غیرقابل باور است. وقتی خبرنگار دستش را جلوی دوربین نشان میدهد تا ثابت کند آسیبی ندیده، اما در صحنه بعد همان دستها بسته نمایش داده میشود، این یعنی پیام رسانه دیگر قابل اعتماد نیست. رسانه با چنین تناقضهایی عملاً به مخاطب میگوید: به من اعتماد نکن.
وی در پایان سخنانش اظهار کرد: اگر رسانهها نتوانند صداقت و صدای انسانها را منتقل کنند، تماشاگران این تئاتر بزرگ تاریخی بهتدریج اعتماد خود را از دست خواهند داد.
انتهای پیام
نظرات