در دومین نشست از سلسله جلسات فصل دوم قرآن به مثابه متن ادبی با عنوان «درسگفتارهای روایت در قرآن» در روز یکشنبه (۳۰ مهرماه) که با حضور امیر احمدنژاد، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان برگزار شد، موضوع عنصر زمان در روایت قرآن از داستان حضرت موسی(ع) در سوره قصص مورد مطالعه قرار گرفت.
امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، در ابتدای این نشست گفت: قرآن از بدو تولد دارای اعجاز بود و مخاطبان آن نیز، قرآن را معجزه اسلام تلقی میکردند. از قرن سوم هجرت به بعد، بحثهای اعجاز قرآن به طور ویژه در برابر معجزات سایر ادیان مطرح شد و در قرن چهارم، این مسئله به اوج خود رسید و منابع متعددی در این خصوص تولید شد. قرآن صراحتاً اشاره کرده است که این کتاب، شعر نیست و این گزاره در رد تصور مردمی ذکر شده که میگفتند پیامبر اسلام(ص) تحت تاثیر اجنه این سخنان موزون را بیان میکند.
او با بیان اینکه «امین الخولی»، قرآن پژوه مصری، میگوید فهم قرآن منوط به این است که قرآن را به مثابه متن ادبی بررسی کنیم، زیرا قرآن شاهکار زبان ادبی است، افزود: به مرور رویکردهای هرمنوتیک در فهم قرآن مورد استفاده قرار گرفت. هر نصی در تعامل با زمانهای است که در آن شکل گرفته است. قرآن را باید در شرایطی که در آن متولد شده، فهمید. همانطور که شما نمیتوانید حافظ و فردوسی را فارغ از شرایط زمانهشان فهم کنید، قرآن را نیز باید با همین روش فهم کنید.
این مدرس علوم قرآنی و دینی در دانشگاه که معتقد است عنصر زمان در روایت قرآن مدام جابهجا میشود، تصریح کرد: عنصر زمان در قرآن گاهی چند دقیقه و گاهی چند ۱۰ سال جابهجا میشود.
احمدنژاد با اشاره به اینکه قالب زمان در سوره قصص در برخورد اول، واحد به نظر است، اما با کمی تدبر متوجه میشویم اینگونه نیست، اظهار کرد: در آیه سه سوره قصص میخوانیم که «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ». در ابتدا فعل ماضی ساده را میبینیم و در ادامه همین آیه، فعل «یَسْتَضْعِفُ» فعل مضارعی است که پس از فعل ماضی قرار گرفته و معنای جمله را استمراری میکند. استفاده از همین تکنیک مخاطب را به زمان حال میکشاند و یا او را به زمان داستان میبرد تا بگوید زمانه شما هم واجد همین شرایط است. قرآن قصه را به قصد بیدار کردن بشریت نقل میکند و با قصهای که برای خواب گفته میشود، متفاوت است.
او ادامه داد: در ادامه آیه آمده است: «یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ» یعنی فرعون گروهی از آنها را با سر بریدن پسران و استحیاء مادران خوار میکرد. البته او قبل از این کارا هم از مفسدین بود. در این بخش یک مرحله از زمانی که مطرح بود، عقبتر میرود و میگوید او در قبل از این زمانها هم مفسد بود. ما در این آیه با سه زمان مواجه هستیم.
این پژوهشگر و مدرس قرآنی با اشاره به آیه سوم سوره قصص، گفت: خداوند در آیه «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» قانونی که گذاشته را شرح میدهد. قانون الهی این است کسانی که به ناحق تحقیر میشوند، وارثان زمین و از بزرگان بشوند. آیات بعد نیز به این سؤال پاسخ میدهد که خداوند چطور و چگونه به این افراد قدرت میدهد. در آیه شش میگوید: «وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ» مقصود قرآن ار مستکبران فرعونها و هامانها هستند. خداوند میگوید ما قدرت را از فرعونها و هامانها و سربازانشان میستانیم.
احمدنژاد با اشاره به شروع تحسین برانگیز داستان موسی در سوره قصص، بیان کرد: در آیه هفتم سوره قصص میخوانیم «وَأَوْحَیْنَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ» در این بخش، روایت از لحظه شیر دادن مادر موسی به فرزندش آغاز میشود و اینگونه با چنین صحنهای که برای یک مادر و نوزاد تاثیرگذار است روایت به آب سپرده شدن موسی(ع) را شروع میکند. خداوند میگوید به مادر موسی(ع) وحی کردیم که به او شیر بده. قرآن سپس به این مادر میگوید: «فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِ» وقتی بابت جانش ترسیدی، او را به دریا بینداز و وقتی که ترسیدی، نترس. در همان لحظه به زمان آینده جهش میکند و جملهای که با اوحینا و گذشته شروع شده، به حال و آینده میرود. وعده میدهد که چند دقیقه بعد، وقتی ترسیدی او را به دریا بینداز و من به تو ۲ قول میدهم؛ یکی اینکه او را به تو برمیگردانم و دوم اینکه او را وارث پیامبران هم خواهم کرد. ۶ زمان متفاوت نیز در این آیه مطرح شده است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به آیه هشت سوره قصص، گفت: «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَتا» اینجا میگوید به این دلیل فرعونیان کودک را در آب پیدا کردند که آینده باعث دق کردن آنها شود. انسانها گاهی ابزارهای خدا میشوند تا خودشان، کاری علیرغم نفع خودشان انجام دهند. به آینده رفته و میگوید این بچه در آینده آنها را نابود خواهد کرد. در حالی که احتمالا مخاطبان بیصبرانه منتظر ادامه داستان هستند تا در نهایت نتیجه را بدانند، قرآن نتیجه را در همان اوایل داستان به آنها میگوید.
احمدنژاد با بیان اینکه قرآن در آیه بعدی یعنی آیه ۹ سوره قصص باز به گذشته برمیگردد و تصویر مادر و همسر موسی را نشان میدهد، تصریح کرد: «وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی وَلَکَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَی أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ» همسر فرعون بچه را از آب گرفت و او را خوش یمن خواند و پیشنهاد داد که او را فرزندخواندگی بپذیرند. پیشبینی همسر فرعون از آنچه خدا خواسته بود متفاوت بود و آنها نادان بودند.
او افزود: در عبارت اول آیه نهم سوره قصص گفته شده که «وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَی» یعنی قلب مادر موسی(ع) خالی شد. اینجا توالی زمانی وجود ندارد. در ادامه اینکه چه فرایندی در قبل از خروج موسی از آب اتفاق افتاد تا مادر موسی(ع) نگران شود را شرح میدهد.
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان اضافه کرد: قرآن در آیه بعد میگوید: «وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ؛ و به خواهر [موسی(ع)] گفت از پی او برو پس او را از دور دید در حالی که آنان متوجه نبودند.» زیبایی قرآن به عدم توالی زمانی است و اینجا زمان به عقب بازگشته است.
احمدنژاد با اشاره به اینکه زمان در سوره قصص۱۲ باز هم به گذشته دورتر میرود به آیه «وَحَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ» اشاره کرد و گفت: قرآن هشدار میدهد که پیش از همه این اتفاقات شیر همه زنان را به موسی حرام کرده است. آن زمان تعداد بسیاری از مادران شیرده که فرزندان خود را از دست داده بودند وجود داشتند و دایه گرفتن برای فرزندخوانده آسیه کار سادهای به نظر میرسید. در ادامه قرآن میگوید: «فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ» خواهر موسی پیشنهاد داد که آیا میخواید اهلبیتی را برای کفالت این بچه بیاورم که برایش دلسوزند؟
او با تأکید بر نقش ربوبیت خداوند در تربیت مادر حضرت موسی(ع)، بیان کرد: زمان در آیه ۱۳ سوره قصص به جلو جهش میکند و میگوید: «فَرَدَدْنَاهُ إِلَی أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا» و مادر موسی(ع) در حالی که فرزدش را در آغوش گرفته، چشمش خنک شد. اشک شادی بر خلاف اشک اندوه، خنک است. در این روایت مادر موسی نیز در معرض تربیت الهی قرار گرفت. در ادامه آیه میخوانیم: «أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقّ»ٌ برای اینکه بداند وعده خدا حق است. خدا از روش دیگری برای حفظ موسی(ع) استفاده نکرد تا چیزی به مادر او یاد دهد. خداوند و قرآن نقش ربوبیت و مربیگری دارد و به همین دلیل کاری میکند که صدق حکمت خداوند آشکار شود و مردم به او اعتماد کنند.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: قرآن به سالها بعد رفته و در آیه ۱۴ میگوید: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَی آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ وقتی [موسی] روی پای خودش ایستاد ما به این پسر حکم (اخلاق یا قدرت) و علم دادیم و به همه اهالی احسان هم همین را عطا میکنیم.» ما در این آیه به شدت جلو رفتیم مثل یک فیلم که ناگهان ۳۰ سال بعد را ارائه میدهد. آیه بعدی یعنی آیه ۱۵ سوره قصص کاملاً زمان بزرگسالی حضرت موسی را مطرح کرده است. «وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَی حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا؛ و داخل شهر شد زمانی که اهلش، متوجه نبودند.»
احمدنژاد در پایان این نشست خاطرنشان کرد: قصههای قرآنی در سورههای مکی هستند، زیرا که در این دوران جذب مخاطب اهمیت بسیاری داشته است و مخاطب با داستان جذب خواهد شد. قرآن برخی مواقع تعمداً میخواهد ابهام را القا کند و گاهی سر راست به سمت موضوع میرود. در برخی مواقع، حتی موسیقی کلام قرآن به گونهای است که شما را به لکنت میاندازد و نمیتوانید سریع و راحت جلو بروید، اما گاهی با سرعت شما را هدایت میکند.
انتهای پیام
نظرات