به گزارش ایسنا، محمدمهدی یزدی در یادداشتی نوشت:
عصر چهارشنبه ۱۳ دی در مسیر برگزاری مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان دو انفجار تروریستی رخ داد و موجب شهادت ۹۰ نفر از هموطنانمان شد. در این نگاره قصد داریم ابتدا به بررسی موضوع انتقام و در ادامه عوامل و علل بروز این حادثه بپردازیم. این حادثه به قدری بزرگ و تاثیرگذار است که طبیعی است افکار عمومی بر طبل انتقام بکوبند و خواستار برخورد با عوامل و دستاندرکاران این حمله تروریستی باشند.با صدور فرمان رهبر معظم انقلاب نیز بر این امر تاکید شد.
ایشان فرمودند: «جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند؛ بدانند سربازان راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هماکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند این فاجعهآفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت؛ باذنالله».
اما قطعا همگان اتفاق نظر دارند منظور معظمله انتقام گرفتن در شرایط احساسی و عجولانه نیست، زیرا این نوع اقدامات نمیتواند موفق و موثر باشد، بلکه عمل مقابله به مثل و انتقامِ موثر نیازمند آرامش و برنامهریزی و طرحهای حسابشده است تا به قول معروف دشمن نداند از کجا ضربه خورده است. لذا به نظر نگارنده انتقام خون شهدای کرمان زمانی گرفته میشود که دشمن انتظار آن را ندارد و شاید در ظاهر داغ این حادثه تا حدودی کاهش یافته باشد. منظور از نگارش این سطور این است که اگر تا مدتی خبری رسمی از انتقام منتشر نشد نباید در افکار عمومی تصور کرد این موضوع به فراموشی سپرده شده، بلکه گاهی صبر کردن برای یافتن زمان و مکان مناسب انتقام، خود بخشی از عملیات است. از سوی دیگر باید قبل از فکر کردن به انتقام به فکر رفع خلأهای امنیتی در زمان برگزاری چنین مراسمهایی باشیم، هرچند با تلاش و جهاد پنهان نیروهای امنیتی، امنیت بسیار خوبی در جایجای کشورمان برقرار است و توطئهها و عملیاتهای تروریستی بسیاری کشف و خنثی میشود اما شاهدیم به نتیجه رسیدن یکی از این اقدامات تروریستی چه فاجعهای را برای کشور رقم میزند و خانوادههای زیادی را داغدار میکند.به همین دلیل باید به گونهای تدبیر شود تا در چنین مراسمهای حساسی که مردم هم حضور بسزایی در آن دارند شاهد عملیات موفق دشمنان نباشیم، هرچند گفتنی است در هیچ جای دنیا و با هیچ سیستمی نمیتوان به صورت صددرصد با همه عوامل برخورد کرد.
موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد عملکرد رژیم تروریست صهیونیستی پس از عملیات توفان الاقصی در قبال ایران است. هرچند داعش مسؤولیت حمله تروریستی کرمان را برعهده گرفته اما بر کسی پوشیده نیست این اقدام اگر توسط عوامل اسرائیلی انجام نشده باشد حتما تحت امر و فرمان صهیونیستها به داعش انجام شده است.
پیش از آن نیز رژیم صهیونیستی افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «محمدعلی عطاییشورچه» و «پناه تقیزاده» را حین انجام ماموریت مستشاری در جبهه مقاومت اسلامی سوریه، به شهادت رسانده بود و چندی پیش نیز سردار سیدرضی موسوی که مسؤولیت پشتیبانی از محور مقاومت در سوریه را داشت هدف حمله قرار داد.
شاید هدف قرار دادن نیروهای مستشاری سپاه در سوریه توسط اسرائیل را بتوان مسبوق به سابقه و در پازل مقابله رژیم صهیونیستی با نیروی قدس سپاه در منطقه دانست اما حمله تروریستی به مردم غیرنظامی در کرمان قطعا برای فشار بیشتر صهیونیستها به ایران در ۲ جهت است.
یکی اینکه ایران از حمایت و پشتیبانی محور مقاومت دست بردارد که به هیچ عنوان با توجه به تدابیر فرمانده معزز کل قوا و دکترین نظام جمهوری اسلامی در دفاع از مظلومان و مسلمانان منطقه امکانپذیر نیست و دوم با توجه به شکست مفتضحانه و ضرباتی که صهیونیستها در عملیات توفان الاقصی و پس از آن در جنگ زمینی از نیروهای مقاومت فلسطینی خوردهاند، میخواهند زمین بازی و درگیری را گسترش دهند و تمرکز را از سرزمینهای اشغالی بردارند.
بیشک صهیونیستها با عملیاتهای تروریستی علیه ایران به دنبال این هستند تا کشورمان وارد مرحله درگیری مستقیم شود و به نوعی خواسته آنها در تغییر زمین درگیری اجرا شود. به زعم صهیونیستها در صورت وقوع چنین رخدادی علاوه بر آمریکا که از ابتدای توفان الاقصی تمام و کمال در پشتیبانی و هدایت بخشی از جنگ حضور دارد، میتوانند اجماعی از کشورهای اروپایی و غربی را در کنار خود بیاورند و در مقابل ایران و محور مقاومت بایستند هرچند در این صورت هم تفاوتی برای رژیم صهیونیستی ایجاد نمیشود و بازهم زمین بازی همان سرزمینهای اشغالی خواهد بود و ایران پاسخش را در همان جا به اسرائیل تفهیم میکند.
انتهای پیام
نظرات