به گزارش ایسنا، امروز پنجاهوهفتمین سالگرد تولد جهان پهلوان ورزش ایران است. غلامرضا تختی پنجم شهریور سال ۱۳۰۹ در محله خانیآباد تهران، چشم به جهان گشود.
نماد مروت و پهلوانی ورزش ایران، یک مدال طلا، دو نقره و یک مقام چهارمی المپیک و یک طلا و دو نقره قهرمانی جهان به همراه طلای بازیهای آسیایی را در کارنامه زرین خود دارد؛ رکوردی بی نظیر در بازیهای المپیک که با وجود گذشت چندین دهه هنوز در کشتی ایران پابرجاست.
اما ویترین پر زرق و برق افتخارات تختی، رمز جاودان شدن جهان پهلوان کشتی ایران نبود؛ تختی به عشق مردم مبارزه کرد، زیست و عجیب آنکه به عشق همین مردم سر به تیره تراب گذاشت و در ۳۷ سالگی ناباورانه رخت از جهان فروبست تا با گذشت قریب به ۶ دهه همچنان داغ فقدانش بر سینه عاشقان و رهروان جوانمردی و مروت بماند.
تختی هیچگاه جدا از مردم نبود؛ سر تعظیم مقابل حاکمان فرود نیاورد و همیشه یار و یاور محرومان بود و دستگیر افتادگان. براستی خوش به حال کشتی ایران که چنان پهلوانی را در دامان خود پروراند.
تختی همه زندگی اش را وقف مردم کرد اما باز هم رضایت نداشت! " من هرگز پسر خوبی نبودم ، نه برای مردم و نه برای خانوادهام. دوست داشتم مهندس یا پزشک میشدم تا میتوانستم از درآمد مشروع آن به همه کمک کنم . اما حالا می بینید که دستم خالی است. چه کنم ، مردم خیال میکنند من همه چیز دارم، در حالیکه اینطور نیست. من پسر بد این مردم هستم که قادر نیستم کمکشان کنم."
ایمان و اعتقادات تختی نیز زبانزد بود تا جاییکه در مصاحبهای می گوید"من همیشه قرآن کریم را در جیب خود دارم و هیچگاه خداوند را فراموش نمیکنم."
به عشق مردم پنجه در پنجه حریفان انداخت و از سکوهای جهانی و المپیک بالا رفت، بر روی تشک مبارزه و بیرون از آن پهلوانی را معنا بخشید و امید و دلخوشی یک ملت شد.
عمرش کوتاه بود اما عمق وجودش چنان بلند که سالهاست، پهلوانی با نام تختی معنا میشود. به راستی تختی شدن فقط برازنده"غلامرضا" بود.
پس ازتختــــی آن پهلــــــوان جهــــان
نیــابـی جهـــان پهلوانــی دگـر!
پس از تخــتــی از بــهر کــالای عشـق
دگر تختـه شد هر دکـانی دگـر!
پس از تخــتــی از شهــــر نــامآوران
کـه آرد بـه ما، ارمغـانـی دگـر؟
پس از تخــتــی از عرشـــه افتخــار
که را هست زرّیــن نشانـی دگـر!
(سروده ادیب برومند)
انتهای پیام
نظرات