به گزارش ایسنا، مسعود نصیری در سرمقاله ابتکار نوشت: امروزه رسانه، علوم انسانی و مهندسی ابزار قدرت است اما امام خمینی ره در صدر انقلاب اسلامی بارها فرمودند خون بر شمشیر پیروز است و این یک شعار نبود بلکه تئوری انقلاب اسلامی در برابر ابزار جنگی پیشرفته شرق و غرب بود قدرتی که باعث می‌شد به عنوان مثال شیعیان عراق و مسلمانان آزادیخواه جهان به سمت انقلاب اسلامی شائق شوند اما در دنیای امروز ابزار قدرت و بازدارندگی به مدرن‌ترین سلاح‌های جنگی بستگی دارد و پیشرفته‌ترین سلاح‌های جنگی که امروزه در دست غربی‌هاست پیش زمینه‌ای به نام علوم انسانی دارد که سال‌ها تئوری و مقدمه چینی کرده‌اند تا بتوانند مردم خویش را برای استفاده از موشک‌ها و پهپادها قانع کنند هرچند جغرافیا و موقعیت ژئوپلتیک خاورمیانه به شکلی پیش می‌رود که هر کشوری را ایجاب می‌کند تا امنیت نظامی مردمش را فارغ از دیپلماسی و قدرت گفتگو در خاورمیانه با ابزار جنگی حفظ کند، اما علوم انسانی بیش از اینکه علوم مهندسی ما را وادار به ساخت ابزار جنگ نظامی کند به این نکته بپردازد که چرا آمریکا در تمام نقاط خاورمیانه پایگاه نظامی دارد اگر علوم انسانی این وظیفه را به خوبی انجام دهد می‌بینیم که مردم بیش از هر ابزار جنگی مقابل تفکری که یک کشور را ایجاب کرده تا در تمام خاورمیانه پایگاه نظامی و ناو جنگی برپا کند می‌ایستند؛ شاید بگویید امروزه کشوری قدرتمند است که توانسته باشد با استفاده از علوم مهندسی به تکنولوژی ساخت ابزار روز دست یابد اگر به نحوه شهادت رهبران حزب الله و حماس توجه کرده باشید امریکا به رژیم اشغالگر قدس بمب‌های سنگرشکنی را تحویل داده که قدرت نفوذ و تخریب پذیری بالایی دارند که نوع کارکرد و نفوذ و انفجارشان در هدف تعیین شده بهت آور است، همچنین پهپادهایی که قدرت فیلمبرداری و رصد اطلاعاتی دارند و اگر به بحث انفجار پیجرها بیشتر توجه کنیم می‌بینیم نوع انفجار آنها نیز در رسته‌ی علوم مهندسی جای می‌گیرد؛ اما علوم انسانی می‌تواند تفکر قدرت‌طلبانه امریکا را به چالش بکشد و این تئوری را مطرح کند که آیا اسرائیل خودِ امریکاست که در خاورمیانه بر تبل بی‌ثباتی می‌کوبد یا چه چیز باعث شده که امریکا به عنوان یک ابر قدرت جهانی از این همه جنایت و کشتاری که اسرائیل در منطقه به راه انداخته حمایت کند؟ رسانه ابزاری دیگر برای دسترسی به قدرت است همه ما می‌دانیم بارها در بازی رسانه‌ای متحمل شکست‌هایی شده‌ایم به گونه‌ای که نتوانستیم از جبهه حق دفاع کنیم به عنوان مثال در چند وقت اخیر رسانه‌های غربی یا همان جبهه مقابل رسانه مقاومت بارها در یک بازتاب خبری گفتند یحیی سنوار در تونل‌هایی زندگی می‌کند که گروگان‌های اسرائیلی را سپر انسانی خود کرده است اما در فیلمی که توسط پهپاد اسرائیلی گرفته شده بود دیدیم که اینگونه نبود و یحیی سنوار در وسط میدان نبرد و مبارزه با صهیونیسم و در حال دفاع از آرمان‌های خویش یعنی دفاع از قدس بود و همین رسانه‌های اسرائیلی باز گفتند یحیی سنوار با لباس زنانه در غزه و کرانه باختری رود اردن تردد می‌کند، حتی گفتند یحیی سنوار ۳۵ سال اسیر اسرائیل بوده به همین دلیل مشکوک است به جاسوسی یا اینکه عملیات طوفان الاقصی را طراحی کرده تا اسرائیل را بر علیه جبهه مقاومت بشوراند اما هیچکدام از تئوری‌های رسانه‌ای آنها صحیح نبود و همه دیدند سنوار همچون انتفاضه فلسطین چفیه به چهره بسته و تا آخرین گلوله برای آرمان خویش جنگید و چهره قهرمانانه خویش را به دنیا نشان داد بله تمام بازی رسانه‌ای جبهه دشمن برای ایجاد فاصله بین مردم و مسئله قدس بود تا وجدان بیدار مردم جهان در برابر مظلومیت فلسطین را به یک عناد و دشمنی تبدیل کند؛ اما وظیفه امروز ما در علوم مهندسی و علوم انسانی و رسانه چیست؟ رسانه ما می‌تواند حداقل روی همین فیلم لحظه آخری که پهپاد بدون سرنشین اسرائیلی از لحظه شهادت یحیی سنوار فیلم برداری می‌کند به مردم تحلیل ارائه بدهد و به دنیا بگوید اسرائیل که می‌تواند سران حزب الله را به تنهایی شناسایی کند چرا بمب‌های ۸۰ تنی را در مناطق مسکونی و غیر مسکونی و شهرها بر روی کودکان بی دفاع غزه و لبنان و یمن می‌ریزد و برای ترور یک شخص یک شهر را ویران می‌کند؟! اما در علوم انسانی باید به نشر سیره انقلاب اسلامی که پیروزی خون بر شمشیر است تاکید کرد که حرمت خون بی‌دفاع و شخصی که همچون یحیی سنوار حق است بر پیشرفته‌ترین موشک‌ها بیشتر است؛ در واقع علوم انسانی باید برای جامعه این سوال را مطرح کند که اگر قبل از انقلاب اسلامی جنگ ایران و عراق رخ می‌داد آیا همینگونه که مردم در هشت سال دفاع مقدس ازکشور دفاع کردند تا جایی که حکومت و مردم یکی شده بودند، مردم حکومت را از خویش می‌دیدند آیا مردم حکومت پهلوی را از خویش می‌دیدند و از ایران قبل از انقلاب اسلامی در برابر تجاوز صدام حسین دفاع می کردند ؟ قطعا جواب خیر است زیرا اگر دقت کنید متوجه می شوید مردم ایران برای اولین بار در تاریخ در هشت سال دفاع مقدس حکومت را از خویش و برآمده از خواسته و تمنای دل خویش دانستند و در هشت سال دفاع مقدس ایستادگی و مقاومت کردند تا جایی که جوانان ایران در جبهه‌ها عکس امام خمینی(ره) را بر روی جیب‌های خویش سنجاق می‌کردند بله علوم انسانی باید مبانی انقلاب اسلامی را به جامعه ارائه دهد و بگوید انقلاب اسلامی آمد تا در دلها و قلب ها نفوذ کند؛ رسانه سالاری غرب برای خویش قهرمان می سازد قهرمانی مثل ژان وارژان و پتروس فداکار هرچند قهرمان بودن در هر جامعه‌ای می‌تواند واقعیت نباشد اما حقیقت داشته باشد مثل رستم و سهراب و آرش کمانگیر اساطیری ایران که در منظومه داستانی خویش داریم شاید در واقعیت ممکن نباشد یک تیر را به شکلی پرتاب کنی که مرز جغرافیایی ایران را تعیین کند اما در حقیقت کیست که نداند چه سربازانی جان خویش را برای حفظ مرز جغرافیایی ایران نثار این میهن کرده‌اند؛ اما امروزه علوم انسانی و رسانه باید تلفیق پیدا کند تا تئوری فداکاری سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و شهدای این روزهای مقاومت را در قالب علوم انسانی تعریف کند و رسانه آنها را برای نسل‌های آینده در قالب فیلم و سریال تعریف کند علوم انسانی یعنی علمی که در تئوری خویش بگوید حمایت از قهرمانان جبهه فلسطین ایستادن در برابر اتحادیه اروپایست که همزمان از اسرائیل حمایت موشکی و جنگی می‌کند و در سازمان ملل فقط شاهد اعلان جنگ‌های نتانیاهوست تا بیشتر منطقه و دنیا و خاورمیانه در جنگ فرو برود و از سوی دیگر بیانیه صادر می‌کند که ایران جزایر سه گانه را اشغال کرده است و باید به این اشغال پایان دهد علوم انسانی باید بگوید یحیی سنوار و اسماعیل هنیه و ابومهندس و سیدحسن نصرالله عرب زبان هستند اما مهمترین مدافعان تمامیت ارضی ایران بوده و هستند.
انتهای پیام
نظرات