به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: ۴ ماه بعد از فرونشست میدان ونک، حادثه مشابهی در منطقه یک تهران رخ داد. بعد از ظهر جمعه ۱۱ آبان سال جاری، جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران از وقوع فرونشست در خیابان کلهر در مجاورت امامزاده اسماعیل چیذر خبر داد و در توضیح جزییات این حادثه با تاکید بر اینکه این حادثه مصدومی نداشته، گفت: «بعد از اعزام سه ایستگاه آتشنشانی به محل حادثه، آتشنشانان در محل مشاهده کردند در کنارگذر امامزاده اسماعیل، زمین ریزشهایی پیدا کرده و مشخص بود که این ریزشها در خیابان اصلی نیز صورت گرفته، به همین دلیل همکاران من در ابتدا تردد در این محل را ممنوع و چند ساختمان اطراف را نیز تخلیه کردند. در انتهای گودال ایجاد شده، مقدار زیادی آب جمع شده بود که به گفته عوامل سازمان آب، لولهها بسته شده بود و هنوز منشا این آب مشخص نبود.»
به دنبال این توضیحات، معاون عملیات سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران هم از عملیات ایمنسازی و امدادرسانی در محل و تخلیه دو ساختمان در معرض خطر و هماهنگی لازم برای اسکان اضطراری ساکنان این ساختمانها خبر داد و گفت: «هماکنون مسیر حرکتی آب و مسیر احتمالی قنوات که دلیل این فروریزش بوده توسط دستگاههای مانیتورینگ در حال بررسی است و کارشناسان مشغول ارزیابی وضعیت هستند.»
فرونشست در تهران به یک خطر جدی تبدیل شده است. ۵ مرداد امسال در مسیر شمال به جنوب خیابان ولیعصر جنب میدان ونک، فرونشست ناگهانی از نوع فروریزشهای طولی رخ داد که این حادثه، یک مصدوم داشت و به دنبال آن، علی بیتاللهی؛ مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، نفوذ آب و فرسایش تونلی را دلیل رخداد پدیده فرونشست میدان ونک دانست.
چندی قبل، پژوهشکده مطالعات راهبردی وزارت علوم، نرخ فرونشست در استان تهران را سالانه ۱۸۰ میلیمتر اعلام کرد و از تهدید جدی پدیده فرونشست برای مناطق مختلف شهر تهران و ازجمله بزرگراههای جنوب غربی تهران مانند آزادگان (فرونشست ۱۳ تا ۱۴ سانتیمتری) مناطق ۱۲، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۱ و چندین خط متروی تهران خبر داد و اعلام کرد که «روزانه در برخی از نقاط جنوب تهران زمین تا ۱۴ میلیمتر فرو مینشیند درحالی که زیرساختها و سازههایی مانند مترو و فرودگاه در این مناطق فعال هستند.»
بیتاللهی در گفتوگوی دیگری در شهریور سال جاری از افزایش نرخ فرونشست در جنوب غرب شهر تهران به ۲۰ سانتیمتر در سال ابراز نگرانی کرده بود و گفته بود که این پهنه فرونشستی و در وسعتی در طول ۵۰ کیلومتر و عرض ۳۰ کیلومتر در مناطق ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۷، ۱۸ و ۱۹ پایتخت، ۳ میلیون نفر را در خود جای داده است. بیتاللهی در گفتوگوی جدیدی که به دنبال فروریزش در منطقه چیذر تهران رخ داد، به «اعتماد» گفت که مسدود کردن مسیر جریان آب در قناتهای تهران از طریق توسعه نامتوازن تهران، تراکم ساخت و ساز و بلندمرتبهسازی و همچنین احداث خطوط مترو در مسیر قناتهای شهر به یک خطر جدی برای کل پایتخت تبدیل شده درحالی که با وجود پررنگ شدن چنین خطری در سالهای اخیر، هیچ بودجهای برای سنجش این خطر و روشهای پیشگیرانه و کنترل این خطر اختصاص نیافته است.
روز جمعه فرونشستی در منطقه چیذر تهران اتفاق افتاد که بعد از میدان ونک، دومین فرونشست تهران در سال جاری است. در سالهای گذشته هم، سابقه فرونشست در خیابان مولوی و اتوبان همت و اتوبان آزادگان را داشتیم. تهران با چه خطری از نظر فرونشست مواجه است؟
پدیده فروریزش زمین و ایجاد فروچالههای متعدد در سطح معابر و در مجاورت ساختمانها و خطرات و ریسکهای این پدیده در تهران، سابقهدار است. در اواسط دهه ۱۳۹۰ فروریزش بزرگ منطقه شهران را داشتیم و سپس در خیابان پیامبر، میدان قیام، میدان محمدیه، خیابان مولوی روبهروی بیمارستان اکبرآبادی سه راه خیام، ضلع شمالی میدان انقلاب و میدان ونک به صورت موضعی و در ابعاد کوچک در نواحی شمال و جنوب تهران، این پدیده رخ داده و یک پتانسیل خطر عمده در شهر تهران تلقی میشود. به نظر من یکی از دلایل اصلی وقوع این پدیده، وجود رشته قناتهای متعدد رها شده در زیر سطح زمین تهران است. طول رشته قناتهای شناسایی شده و به نقشه درآمده در شهر تهران، حدود ۶۰۰ کیلومتر است و برآورد میشود که معادل همین طول نیز رشته قناتهای ناشناخته در شهر تهران وجود دارد که زیر ساختمانها و زیر خاک به مرور زمان مدفون شده درحالی که تونلهای این قناتها، مثل سابق وجود دارد و یک خطر بالقوه است. در یک پیمایشی که بر همین رشته قناتهای تهران داشتم، معلوم شد که از سمت شرق به غرب شهر تهران، هر ۵۰۰ متر یک رشته قنات داریم و حدود ۵۰ هزار حلقه چاه قنات هم شناسایی شده و به همین تعداد نیز حلقه چاه مدفون در شهر تهران وجود دارد. این قناتها در ان زمانی که تهران عمدتا اطراف ری متمرکز بود، فعال بود ولی رشد ناموزون و ناگهانی تهران موجب شد که این رشتههای حفرات متعدد، در زیر ساختمانها و خاکبرداریها و خاکریزیها مدفون شود که این وضع متاسفانه گواهی بر رشد ناموزون تهران است. تمام زمینهایی که از آب این قنوات استفاده میکردند، تبدیل به ساختمان شدند و قناتها که زمانی مالک خصوصی داشتند و به دلیل نقش بسیار مهمی که برای اراضی باغات و زراعی داشتند، توسط مالکان نگهداری میشدند، رها شدند. امروز این قنوات از نظر حقوقی، مالکیت حقیقی دارند ولی از نظر واقعی، در سطح زمین بلاصاحب و رها شدهاند. تونلهای زیرسطحی و نزدیک به سطح زمین این قنوات رهاشده در اقصی نقاط شهر تهران، یک پتانسیل خطر ایجاد کرده چرا که با گودبرداریهای ساختمانی، رشته قناتها قطع و به صورت غیراصولی مسدود میشوند درحالی که در زمان بارندگی، آب درون این رشته قناتها جریان پیدا میکند اما در مسیر جریان خود به مانع ساختمانی و زیرزمینها و دیوارههای مستحدثات برخورد کرده و به اصطلاح، پشته میکند و جمع میشود. این آب، زیر سطح زمین راه خودش را باز میکند و در همین مسیر، دوباره حفرههای متعددی در زیر زمین ایجاد میشود که بر اثر ترافیک و ارتعاشات محیطی، سقف این حفرههای زیر سطحی، ریزش کرده و این حفرهها کمکم به سطح زمین نزدیک میشوند تا درنهایت، در یک فاصله نزدیک به سطح، به طور ناگهانی فروریزشهای متعددی ایجاد میکنند که نمونههای بسیار زیادی از این فروریزشها را در تهران شاهدیم و آخرین نمونه هم ۱۱ آبان امسال در حوالی خیابان کلهر در حوالی امامزاده اسماعیل چیذر رخ داد. البته من در مورد ارتباط دقیق این فروریزش با قنات، تحقیق میدانی نداشتم ولی میتواند به عنوان یکی از احتمالات مطرح باشد چون بالادست محل حادثه، یک رشته قنات ۹۰۰ متری از بلوار اندرزگو از شمال به سمت بزرگراه صدر و به سمت جنوب امتداد دارد که باید نقش این قنات در این حادثه بررسی شود. ضرورت دارد درخصوص صیانت از قناتها و آب شستگیهای ناشی از نشت آب از لولههای آب شرب تهران و همچنین، گودبرداریها و اثرات مکشی آنها بر آب و ایجاد فروریزش تمرکز شود چون شهر تهران و آبرفتهای تهران مستعد فروریزشهای متعدد هستند. یکی دیگر از دلایل فروریزشها در شهر تهران، آب شستگیهای ناشی از نشت پرفشار آب از لولهکشی آب شرب تهران است که طبق بررسیهای ما، فروریزش اخیر در میدان ونک، فروریزش در ضلع شمالی میدان انقلاب و همچنین فروریزش خیابان مولوی روبهروی بیمارستان اکبرآبادی بر اثر نشت پرفشار آب از لولههای آب شرب اتفاق افتاد چون این نشت، موجب آب شستگی زیر سطحی و ایجاد حفره در زیرزمین میشود که این حفرهها با ترافیک و ارتعاشات محیطی ریزش میکند و ممکن است فروچالههای خطرزایی در زمین و در سطح معابر ایجاد کند. تا امروز، فروریزشهای متعدد تهران ۴ قربانی گرفته است؛ یک آتشنشان و یک کارگر که در حادثه فروریزش میدان قیام، زیر تلی از خاک دفن شدند و حادثه شهران هم دو قربانی داشت. تعدد قناتها و تعدد حفرات متعدد زیر خاک شهر تهران، یک خطر جدی را به ما گوشزد میکند و احتمال تلفات انسانی در صورت وقوع فروریزش در زمان اوج ترافیک یا تراکم جمعیتی در یک منطقه بسیار زیاد خواهد بود.
با توجه به اینکه نقشه دقیق شهر تهران دراختیار شهرداری تهران است،آیا در زمان صدور مجوز ساخت و ساز، شهرداری نباید وجود این خطرات را در منطقه بررسی کند؟
درخصوص زونهای مستعد فروریزش زمین و قناتهای موجد فروریزش، هم در شهر تهران و هم در کل کشور با یک نقص حقوقی مواجهیم. طبق اسناد، مالکیت قناتها شخصی و حقیقی است و در زمانهای قدیم، هر رشته قنات به نام یک شخص بوده و صاحب داشته و به دلیل ارزشمندی آب قنات، از این رشته قناتها نگهداری میشده است. در زمانهای قدیم، این رشته قناتها در مناطق خارج از محدوده مسکونی واقع شده بود ولی امروز، در تمام شهر با ساخت و ساز مواجهیم در حالی که مالکیت قناتها همچنان به نام همان اشخاصی است که امروز در قید حیات نیستند و حتی نوادههایشان هم از دنیا رفتهاند و قنات هم از حیز انتفاع خارج و رها شده و حتی باغات و زمینهای زراعی اطراف ری و تهران هم به ساختمان مسکونی و غیرمسکونی تبدیل شده در حالی که هیچ تکلیف قانونی هم ایجاد نشده که یک دستگاه اجرایی مثل شهرداری و وزارت نیرو، مسوولیت نگهداری و حفظ حریم این قناتها و ضوابط ساخت و ساز مرتبط با وجود این رشته قناتها را عهدهدار شود. امروز بسیاری از قناتهای دارای آب در آبیاری فضای سبز شهری یا حتی در محوطه دانشگاهها یا بعضی ادارات دولتی مورد استفاده قرار میگیرند ولی به دلیل همین نقص قانونی، وقتی این قناتها دچار خرابی میشوند هیچ مسوول حقوقی برای نگهداری از این قناتها وجود ندارد. به نظر من، در تهران مهمترین اولویت برای کاهش فروریزشهای زمین، تعیین تکلیف مسوولیت نگهداری قنوات است و البته ذیصلاحترین ارگان برای این مسوولیت هم، شهرداری تهران است چون هم از آب قنات برای آبیاری فضای سبز استفاده میکند و هم از نظر حاکمیتی، امکان و قدرت کنترل و نگهداری قنوات را دارد. لازم است که برای استحکام این قنوات هزینههایی صرف شود که متاسفانه تا امروز چنین هزینهای اختصاص داده نشده و وضعیت قناتها دچار بلاتکلیفی است.
با توجه به طول ۱۲۰۰ کیلومتری قناتهای شناخته شده و ناشناخته در شهر تهران، کدام مناطق با خطر بیشتر فروریزش مواجهند؟
توجه داشته باشیم که این فروریزشها، عوارض توسعه ناپایدار و ناموزون شهری است. تمام مناطق تهران، رشته قناتهای متعدد دارند اما تمام این رشته قناتها به صورت قیفی شکل از شمال به سمت مناطق جنوبی شهر متمرکز میشوند. مرکز تهران، منطقه ۱۲ و محدوده شهرری، تراکم قناتها بیشتر است اما رشته قناتهای شمالی تهران در منطقه یک به دلیل نوع خاک و عدم چسبندگی خاکهای سطحی این منطقه، خطر ریزشهای متعدد را تشدید میکند. مناطق غربی و شمال غربی تهران هم بیشتر از بقیه مناطق با خطر فروریزش مواجهند. بهطور میانگین، از شرق به غرب تهران به فاصله هر ۵۰۰ متر یک رشته قنات داریم اما در جنوب تهران، این فاصله بسیار کوتاهتر و فاصله قناتها به یکدیگر بسیار نزدیکتر و بنابراین، تراکم قناتها در جنوب تهران بیشتر است و البته در شمال و شمال غرب هم فروریزشهای متعددی را شاهد بودهایم.
آیا عمق چاله در منطقه مواجهه با خطر فرونشست قابل تخمین است؟ آیا میتوان تخمین زد که مثلا اگر در این منطقه فرونشستی اتفاق بیفتد، ممکن است در حد یک حفره کوچک باشد و در منطقه دیگر به اندازه ابعاد یک خودروی سواری و در منطقه دیگر معادل ابعاد یک اتوبوس؟ آیا چنین تخمینی امکانپذیر است؟
روشهای مطالعاتی ژئوفیزیکی امکان بررسی و آگاهی از ابعاد حفرات سطحی زمین را به ما میدهد ولی چنین مطالعاتی نیازمند هزینه هنگفت است چون باید متر به متر تهران مورد پیمایش قرار بگیرد. البته تاکنون چنین اعتباراتی تخصیص داده نشده چون این مطالعات، اولویت اصلی نیست و بنابراین تا زمان وقوع حادثه، از ابعاد این حفرهها که گاه از یک یا دو متر تا ۲۰ الی ۳۰ متر قطر دارند مطلع نخواهیم شد.
تا امروز هیچ هزینهای برای چنین پژوهشی تخصیص داده نشده؟
تا امروز، هزینهای برای شناسایی دقیق این پدیدهها و آنومالیهای زیر سطحی و نقطهگذاری و تدوین اقدامات کنترلی برای این حفرهها اختصاص داده نشده در حالی که اگر این حفرهها قبل از ریزش شناسایی شوند، با عملیات مهندسی و با تزریق مواد مخصوص از نوع جنس خاک قابل ترمیم هستند و میتوان از فروریزش جلوگیری کرد. البته در برخی مناطق هم این حفرهها زیر ساختمانها و معابرند و شناسایی آنها امکانپذیر نیست. بنابراین غیر از این مطالعات پرهزینه، تنها راه ممکن، محافظت از قناتها، ترمیم و جلوگیری از فروریزش در نقاط قابل مشاهده است تا از نظر ایمنی شهری به سطح قابل قبولی برسیم.
با توجه به وجود گسلهای متعدد و تونلهای عمیق مترو و تراکم ساخت و ساز در کنار حفرههای توخالی منشعب از قناتها در شهر تهران، شرایط پایتخت تا چه حد با بحران مواجه است؟
ساخت و سازها و به ویژه، بلندمرتبهسازیها، نیازمند گودبرداریهای عمیقتر هستند. این گودبرداریها، محل رگ - آبها و قنات را قطع میکنند. تداوم پروژه ساختمانی به کور کردن غیرکارشناسانه مسیر و رگ - آبها و قنوات منجر میشود و با احداث دیوارههای بتونی، رشتههای متصل قنات هم مسدود میشود. چنین رفتاری با قنوات، مثل مسدود کردن خروجی لولهای است که آب در آن جاری باشد. در زمان بارندگیها که آب در داخل تونلهای طبیعی یا قناتهای تهران نفوذ میکند، در مسیر خود به دیوارههای گودبرداری شده ساخت و سازها میخورد و پشته میکند و جمع میشود. این دیوارها، جریان آب را متوقف نمیکند بلکه جریان آب راه خودش را زیرزمین باز میکند و در مسیر خود، شستگیهای عمیق و گستردهای در زیر زمین ایجاد میکند که البته تا وقتی این حفرهها، به ابعاد مشخصی نرسند، فروریزش و فروچالهها را در سطح مشاهده نخواهیم کرد. بر اثر استمرار آب شستگیها، ابعاد حفرات زیرسطحی هم گسترش پیدا میکند و حتی به اندازه یک اتاق بزرگ وسعت میگیرد تا اینکه به ناگهان، سطح این حفره در اثر ارتعاشات ناشی از ترافیک و... ریزش میکند که در واقع، همین گودالها و فروچالههای عمیقی است که در سطح زمین میبینیم و البته هرقدر ابعاد این حفرهها بزرگتر باشد، خطر بیشتری دارند. این حفرهها اگر زیر ساختمانها و معابر باشند، ممکن است موجب فروریزش ساختمان و معابر شوند که چنین فروریزشی را در خیابان پیامبر شاهد بودیم که حفره ایجاد شده در سطح زمین، یک خودرو را بلعید. این فروریزشها میتواند باعث گسیختگی انواع لولههای گاز و آب در زیرزمین شده و به نشت گاز و آتشسوزی و قطع آب منجر شود.
تونلهای مترو در زیر زمین تهران تا چه حد خطر فرونشست را تشدید میکنند؟
متروی تهران، تونل بتونی مقاوم و مسلحی دارد اما خطوط شرق به غرب مترو، مسیر قناتها را در یک فاصله بسیار طولانی و به طور کامل قطع کرده که این وضع هم منجر به پشته کردن آب و آب شستگی شدید میشود که نمونه بارز این آسیب را در خشک شدن «چشمه علی» در شهرری شاهد بودیم که این اثر ماندگار خاطرهبرانگیز تهران، بعد از احداث ایستگاه خط ۷ مترو در آن منطقه متاسفانه خشک شد. بنابراین با خطوط مترو،
رگ- آبهای تغذیهکننده جنوب تهران، قطع میشوند و این قطع شدگیها به اثرات فروریزشی و قطعی آب و سایر مشکلات در جنوب تهران منجر خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات