این را پویا کیانی میگوید که ضمن حضور در دو دوره جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود در سالهای ۹۴ و ۹۴، منتخب این رویداد نیز بوده و اکنون علاوهبر اینکه پزشک و متخصص رادیولوژی است و همچنان در زمینۀ داستاننویسی نیز فعال است.
او در گفتگو با ایسنا و با اشاره به تأثیر برگزاری جشنوارهها و رویدادهایی مانند جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود بر روی رشد و بالندگی هنر داستان نویسی بیان کرد: حضور در چنین جشنوارههایی با استاندارد کیفی بالا از چندجنبه برای شرکتکنندگان مفید و دارای اهمیت است. اولین مورد، محک خوردن نویسندۀ جوانی است که به داستاننویسی علاقه دارد و لازم است تا داستانهایی که او مینویسد از چشم منتقدین ادبی و داوران جشنواره مورد ارزیابی قرار گیرد.
این نویسدۀ معاصر، آشنایی با سایر نویسندگانِ همنسل خود را، دیگر ویژگی این جشنوارهها برشمرد و دراینباره توضیح داد: این موضوع موجب مواجهه با ذائقههای متفاوت ادبی و شکلگیری دوستیهایی میشود که تا سالیان سال پایدار خواهند ماند.
کیانی، حرفهایتر شدن نوبسندگان تازهکار را نیز اثرگذاری بعدی درخصوص برگزاری رویدادهای مختلف با محور داستان دانست و گفت: نویسندههای جوان در مواجهه با سایر نویسندگان و نیز داورهای جشنواره، جدیت امر داستاننویسی و روایتشناسی را عملاً و بهخوبی درک میکنند و بیواسطه متوجه سختکوشی و همهجانبهنگری لازم برای رسیدن به کیفیت بالا در نویسندگی خواهد شد.
او با اشاره به اینکه چهار دورۀ قبل جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود در سطح ملی برگزار شدند و در دورۀ پنجم با نگاه منطقهای برگزار خواهد شد، تأکید کرد: از دیدگاه من، مرزبندیهای استانی، منطقهای و حتی کشوری برای مقولهای مثل داستاننویسی وجود ندارد. یکی از دستاوردهای اصلی این جشنوارهها این است که در روزهای برگزاری جشنواره، تعدادی قابلتوجهی جوان از شهرهای مختلف کشور، هرکدام با لهجه، فرهنگ و تجربۀ زیستۀ متفاوت کنارهم بنشینند، باهم گپ بزنند و تبادل افکار داشته باشند.
این داستاننویس اضافه کرد: من امیدوارم که روشن شدن مجدد چراغ جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود، نویددهندۀ روزهایی باشد که در سطح بینالملل و از همۀ ایرانیهای دنیا داستان بپذیرد.
کیانی که در سالهای ۹۴ و ۹۴ و در دو دوره جشنواره دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود حضور داشته و منتخب این رویداد نیز بوده است، به بخش ویژۀ زایندهرود در این جشنواره اشاره کرد و یادآور شد: احیا و حراست از مانایی زایندهرود، دریاچه ارومیه، تخت جمشید یا هر نماد فرهنگی و تمدنی دیگر نیازمند توجه و ترسیم حضور آن در زندگی نسل به نسل و روزمرۀ مردم است.
این داستاننویس تأکید کرد: زایندهرود اهمیت دارد، چون به همۀ مردم ایران مربوط میشود؛ از کشاورز تا بنگاهدار و دانشجو و کارمند و مسافر و عموم مردم و هرکسی که تجربۀ زندگی یا حتی عبور در اصفهان را دارد. زندگی در اصفهان همیشه به بود و نبود زایندهرود مرتبط است و داستاننویسی یکی از بیپیرایهترین و اثرگذارترین شیوههای ترسیم اهمیت حضور زایندهرود، زندۀ پر آب در قلب شهر و یا مثل امروز، پژواک دلمردگی وتلخی است که از تن این خشکرود متصاعد میشود.
انتهای پیام
نظرات