به گزارش ایسنا، کارآفرینی در آموزش عالی به معنای ایجاد محیطی است که در آن دانشجویان بتوانند مهارتهای خلاقیت، نوآوری و ایجاد شغل را یاد بگیرند. در جهان امروز، کشورهایی موفقتر خواهند بود که بتوانند این مهارتها را در نسل جوان خود تقویت کنند. در ایران، با وجود نرخ بالای بیکاری میان فارغالتحصیلان، نظام آموزشی هنوز به طور کامل با نیازهای بازار کار هماهنگ نشده است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند توسعه مدلهای آموزشی که به تربیت کارآفرینان منجر شود، میتواند راهحلی مؤثر برای کاهش بیکاری و افزایش اشتغال باشد. به همین دلیل، شناسایی عوامل موثر بر کارآفرینی آموزشی و طراحی مدلهایی بومی برای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
یکی از مشکلات موجود در کشور، ضعف در استفاده از فرصتهای شغلی موجود و ایجاد کسبوکارهای جدید است. این مسئله به دلایلی مانند نبود برنامهریزی متناسب با بازار کار و عدم تقویت مهارتهای کارآفرینانه در دانشجویان بروز کرده است. با توجه به این شرایط، طراحی الگوهای بومی که بر اساس نیازهای خاص کشور تنظیم شده باشند، میتواند راهگشا باشد. همچنین، تقویت پیوند بین دانشگاه و صنعت، انتقال دانش و افزایش توانایی فارغالتحصیلان در ایجاد اشتغال میتواند این مسیر را تسهیل کند.
هدی السادات محسنی سهی، استادیار دانشگاه الزهرا (س) با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند، پژوهشی را در زمینه کارآفرینی آموزشی انجام داده است. این تحقیق به دنبال آن بوده است که مدلی مناسب برای تقویت این نوع کارآفرینی در دانشگاهها ارائه دهد. این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف کارآفرینی آموزشی و توجه به نیازها و ظرفیتهای بومی، تلاش کرده است راهکارهایی عملیاتی ارائه کند.
برای انجام این تحقیق، پژوهشگران ابتدا با استفاده از مطالعات کیفی، ابعاد و مؤلفههای مرتبط با کارآفرینی آموزشی را شناسایی کردند. سپس این مؤلفهها را مورد ارزیابی قرار دادند. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان مراکز کارآفرینی دانشگاههای تهران بودند و از میان آنها ۲۵۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای بود که اعتبار آن با استفاده از روشهای علمی بررسی شد. در انتها نیز دادهها با نرمافزارهای آماری تحلیل شدند.
نتایج این پژوهش نشان دادند که شش بعد اصلی شناسایی شده در مدل کارآفرینی آموزشی، ارتباط معناداری با موفقیت این الگو دارند. این ابعاد شامل عواملی مانند ساختار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ویژگیهای فردی هستند که هر یک تأثیر قابل توجهی بر توسعه کارآفرینی آموزشی دارند. همچنین، شاخصها نشان دادند که مدل ارائه شده از اعتبار بالایی برخوردار است و میتواند به عنوان ابزاری برای بهبود آموزش کارآفرینی مورد استفاده قرار گیرد.
در بخش نتیجهگیری، پژوهشگران تأکید کرده اند که کارآفرینی آموزشی میتواند به رشد نوآوری و خلاقیت در دانشگاهها کمک کند. این مدل نه تنها فارغالتحصیلانی با مهارتهای عملیاتی بهتر تربیت میکند، بلکه با توجه به ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی ایران، میتواند به حل معضل بیکاری نیز کمک کند. توسعه سیاستهای حمایتی و فرهنگسازی در این زمینه از جمله اقداماتی است که میتواند به موفقیت بیشتر این مدل کمک کند.
پژوهشگران همچنین خاطرنشان کرده اند که این مدل میتواند به عنوان پایهای برای برنامهریزیهای آینده در دانشگاهها استفاده شود. ایجاد مراکز نوآوری و کارآفرینی، پرورش اساتید متخصص در این حوزه و طراحی برنامههای درسی متناسب از جمله راهکارهایی است که میتواند کارآفرینی آموزشی را تقویت کند.
این تحقیق نشان میدهد که دانشگاهها میتوانند نقشی کلیدی در پرورش ذهنیت کارآفرینی داشته باشند و با تغییر نگرش خود به آموزش، نه تنها به رشد دانشجویان بلکه به توسعه اقتصادی کشور نیز کمک کنند.
پژوهش فوق که در فصلنامه «پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی» وابسته به مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی منتشر شده، نمونهای از تلاشهای علمی در ایران برای حل چالشهای آموزشی و اشتغال است. این دستاورد میتواند الهامبخش سایر پژوهشها در زمینه آموزش و کارآفرینی باشد.
انتهای پیام
نظرات