به گزارش ایسنا، رسالت نوشت: سالها است که لباسها ارزانتر شدهاند، چرخه مد سرعت گرفته و خرید به یک سرگرمی تبدیل شده است. بهاینترتیب پدیده فست فشن یا «مد پرشتاب» ظهور کرده و مصرفکنندگان بدون توجه به کیفیت یا نیاز واقعی، به خرید لباسهای ارزانتر و بیشتر روی میآورند و در این چرخه آنچه مغفول مانده، تأکید بر مصرف بهاندازه نیاز، تغییر و بازیافت لباسها و خرید از برندهای پایبند به مُد پایدار است.
فست فشن به شرکتها و تولیدیهای پوشاکی اطلاق میشود که با حجم انبوهی در تولید، قیمتهایی ارزان، عرضه سریع و رقابتی، فقط به فکر سوددهی هستند و سعی دارند که مشتریهای هرچه بیشتری را به سمت خود بکشانند اما کاهش طول عمر لباسها، استفاده زیاد از الیاف مصنوعی مبتنی بر نفت مثل پلیاستر و روند مصرفگرایی در مد، همه از عوامل نابودکننده محیطزیست و زیستبوم کره زمین به شمار میرود.
مُدِ پرشتاب میتواند بر خود مصرفکنندگان نیز تأثیر بگذارد و فرهنگ «دور انداختن» را بهخاطر منسوخ شدن لباس و سرعت پیدایش ترندها رواج دهد. این موضوع باعث میشود، ما باور داشته باشیم که برای داشتن استایلی مطابق مد روز و ایجاد حسّ دائمیِ نیاز و حسّ نارضایتی افراطی، باید پیوسته خرید کرد و به این علت مقدار دور ریزها و تولید پسماند بیشتر و بیشتر میشود.
صنعت مد تا سال ۲۰۵۰ یک چهارم بودجه کربن جهان را تولید خواهد کرد
علاوه بر حجم عظیم پسماند در محل دفن، مد سریع، از طریق انتشار گازکربن بر محیطزیست تأثیر میگذارد. بررسیها نشان میدهد، صنعت مد هر سال عامل انتشار ۱۰ درصد گاز کربنیک یا گاز دی اکسید کربن منتشر شده در جهان است. این مقدار بیش از مقدار همه پروازهای بینالمللی و حملونقلهای دریایی است. محققان پیشبینی میکنند که اگر اوضاع تغییر نکند، تا سال ۲۰۵۰ صنعت مد یک چهارم بودجه کربن جهان را تولید خواهد کرد.
انتشار کربن در حین حملونقل محصول از کارخانهها به فروشگاههای خرده فروشی اتفاق میافتد. سپس مجددا توسط خریدار هنگام خرید، بهصورت حضوری یا آنلاین رخ میدهد. و بار آخر زمانی اتفاق میافتد که مصرف کننده محصول را دور بیندازد یا آن را به محل دفن پسماند برده و گاها بسوزاند.
رسول احمدی، کارشناس محیطزیست، مبتنی بر مطالعاتی که انجام داده است، میگوید: «هر سال ۵۳ میلیون تن لباس دور ریخته شده یا سوزانده میشود یا به محل دفن زبالهها میرود. در محل دفن زبالهها، لباسهایی که از جنس پارچههای طبیعی مثل پنبه و کتان باشند در طی هفتهها تا ماهها تجزیه میشوند ولی لباسهایی که از الیاف مصنوعی تشکیل شدهاند تا ۲۰۰ سال ممکن است طول بکشد تا تجزیه شوند.»
او به موارد دیگری هم اشاره میکند ازجمله این موضوع که «برای تولید پارچههای ریون و ویسکوز به خمیر چوب نیاز است و به همین علت هر سال چیزی حدود۷۰ میلیون تن درخت قطع میشود و این احتمال وجود دارد که این عدد تا سال ۲۰۳۴ دو برابر نیز بشود. به این مسئله هم باید توجه کرد که برای یک کیلوگرم پنبه که برای مثال در تولید لباسهای جین استفاده میشود، چیزی حدود۱۰ هزار لیتر آب مصرف میشود. اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود چراکه برای کشت پنبه مطلوب، به مواد شیمیایی و آفتکش نیاز است؛ موضوعی که در ابعاد کاشتِ صنعتی هم محیطزیست و هم کارگرانی که در تماس با این مواد هستند را تحتتأثیر قرار میدهد. از طرفی در فرآیند رنگرزی پارچهها که عموما از مواد شیمیایی استفاده میشود، حدود ۱۷ تا ۲۰ درصد در آلودگی آب صنعتی جهان نقش دارد. همچنین در شستشوی لباسهای ساخته شده از الیاف مصنوعی، میکروپلاستیکهای الیاف آنها آزاد و به فاضلابهای شهری ریخته میشود. بخشی از این میکروپلاستیکها در تصفیهخانههای فاضلابها در کنار سایر زبالههای دیگر به کودهایی جهت استفاده در زمینهای کشاورزی تبدیل و درنهایت وارد خاک و غذای مصرفی ما میشود. بخش دیگری از میکروپلاستیکها نیز وارد اقیانوسها شده و تأثیر مستقیمی بر زندگی جانداران دریایی دارد.»
مد پایدار راه نجات محیط زیست در مقابل تأثیرات مخرب تولیدات فشن
به همین علت در «مد پایدار» نگاهی انتقادی به صنعت فست فشن وجود دارد و براین اساس باید منافع تمامی ذینفعان یعنی تولیدکنندگان، خریداران، جانداران و کره زمین مورد توجه قرار گیرند و معمولا در این زمینه بر مصرف به اندازه نیاز، استفاده از لباسهای قدیمی، تغییر و بازیافت لباسها، استفاده از محصولات دست دوم و نهایتا خرید از برندهای پایبند به مد پایدار تأکید می شود. تلاش برای کاهش دورریز پارچه موقع دوخت، استفاده از الیاف طبیعی و در عین حال تلاش برای کاهش مصرف آب و سموم در تولید الیاف طبیعی و رنگرزی بدون آسیب به محیط زیست هم جزئی از کوششهای در حال انجام است.
عبدالله رضوی، کارشناس مد وطراح لباس دراینباره میگوید: «مطابق تعریف لغتنامه دهخدا، «مُد روش و طریقه موقتی است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره تنظیم میشود.» درواقع مد تعاریف بسیار متنوعی دارد، اما یک چیز تقریبا در تمامی آنها مشترک است و آن وابستگی به زمان و موقت بودن است. پایداری دقیقا در نقطه مقابل این تعریف قرار دارد. پایداری یعنی مصرف بهاندازه نیاز، یعنی آسیب نزدن به محیطزیست، یعنی رعایت حقوق تمام افراد دخیل در تولید، یعنی هر چیزی را تا وقتی که کار میکند استفاده کردن. دقیقا به همین خاطر است که هر چقدر برندی بیشتر به اصل پایداری پایبند باشد، کمتر اثری از مد روز در آن پیدا میشود، و جای مد روز را کارهای ساده و کلاسیک، و کارهای سنتی و بومی پر میکنند. درواقع میتوان گفت وقتی از مد پایدار صحبت میکنیم، در حال تغییر دادن معنای مد هستیم. مد پایدار موقت نیست. لباس پایدار، دکوراسیون پایدار و… به ما این امکان را میدهد که مُهر سلیقه شخصی خودمان را روی آنچه میپوشیم و سَبک زندگیمان بزنیم. طوری که خانه و لباسمان، خانه و لباس ما باشد نه خانه و لباس میلیونها نفر دیگر. طوری که اسباب و وسایل، شخصیت مستقل و منحصربه فرد ما را نشان بدهد، آزاد و رها از بند هر اجبار و تقلید.»
این کارشناس در ادامه توضیح میدهد: «مد پایدار دقیقا نقطه مقابل فست فشن است و به تولید لباسهایی میپردازد که به نفع محیطزیست و همچنین فراهم کردن شرایط کاری اصولی و مناسب برای سرمایههای انسانی است. برای اینکه یک صنعت به سمت پایداری برود علاوه بر سرمایهگذاری تولیدکنندگان، ما نیز بهعنوان مصرف کننده باید روش مصرف خود را به سمت مد پایدار تغییر دهیم و در این زمینه چند راهکار مهم و اثرگذار وجود دارد؛ در نخستین گام باید برندهایی که از مد پایدار پیروی میکنند را بشناسیم و از آن ها خرید کنیم. در گام دوم باید برحسب نیاز خرید و حواسمان به مصرفگرایی باشد. در سومین گام باید لباسهایی با الیاف طبیعی بیشتر استفاده و یک لباس را تنها با یک بار پوشیدن دور نیندازیم. در گامهای بعدی میتوان اگر از لباسی پس از یک یا دوبار پوشیدن خوشمان نیامد یا برایمان تنگ شده ولی سالم و تمیز است، آن را در اختیار افرادی قرار دهیم که نیاز دارند. سعی کنیم از شستشوی زیاد لباسها جلوگیری کنیم. برای مثال اگر لکه کوچکی روی لباس بود همان محل را تمیز کرده و کل لباس را داخل ماشین لباسشویی نیندازیم. پوشاکی را خریداری کنیم که از پارچههای بادوام و باکیفیت تهیه شده باشند تا در طولانی مدت بتوانیم از آنها استفاده کنیم. اگر قسمتی از لباس دچار مشکل شده و قابل تعمیر است بهجای دور انداختن، سعی کنیم آن را تعمیر و بازسازی کنیم.»
سوای این موضوع، مطابق تأکیدات این کارشناس، «تولیدکنندگان به دلایل اقتصادی چندان رغبتی برای عرضه مد پایدار ندارند، عدم وجود زیرساخت کافی برای تولید انبوه پوشاکِ دوستدار محیطزیست و حتی نبود فرهنگسازی مرتبط با مصرف لباسهایی منطبق بر مد پایدار سبب شده است این شاخه از مد در کشور ما جدی گرفته نشود و بهاینترتیب هرساله هزار تن لباس دور انداخته میشود که ۹۵ درصد آنها قابلیت بازیافت دارد ولی بااینوجود تولیدکنندگان پوشاک از آنها استفاده نمیکنند و مواد جدیدی را تولید و آلودگی بیشتری به محیطزیست تحمیل میکنند. در این میانبرخی از تولیدکنندگان پوشاک معتقدند که در مسیر مد «پایدار»و «قابل بازیافت» حرکت میکنند. اما سؤال این جاست که ادعای آنها در این مورد تا چه حد واقعی و تا چه اندازه اصطلاحات بازاریابی توخالی است؟ اخیرا نتیجه یک نظرخواهی آنلاین نشان داده که ۴۰ درصد تولیدکنندگانی که ادعا میکنند طرفدار محیطزیست هستند، به ادعایشان عمل نکردهاند. برای نمونه، یک فروشگاه ادعا کرده است که لباسهایش با استفاده از «کتان بازیافت شده» تولید شده است اما نمیگوید چه درصد از الیاف استفاده شده در اقلامش کتان بازیافت شده است. این شیوهای معمول است که تشخیص میان شرکتهای مد حقیقتا پایدار و شرکتهایی که برای پر کردن جیبشان «سبزشویی» میکنند را برای مصرفکنندگان طرفدار محیطزیست دشوار میکند.»
بازطراحی لباس در بسیاری از شرکتهای بزرگ پوشاک در دنیا
ندا سرمه که یک طراح لباس است و تخصصش «ریدیزاین» یا بازطراحی لباسهای خارج از کمد مصرفی است در این زمینه به رسانهها میگوید: «فستفشنها مد را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند، به صورتی که اگر ما دائم خرید نکنیم و لباس جدید نپوشیم از مُد جا میمانیم. همین موضوع باعث میشود که تولیدکنندگان، کیفیت محصول را فدای مد روز کنند و فقط به فکر ترغیب مردم برای خرید کردن بیشتر باشند. متأسفانه مردم ما درباره خرید کردن آگاهی کافی ندارند. مزونداران و طراحان از سلبریتیها و بلاگرها به عنوان الگوی مصرف استفاده میکنند و ما را در جو خرید کالا قرار میدهند و در این فضای جوزده اصلا فکر نمیکنیم که آیا اصلا این محصول برای ما مناسب هست یا نه؟ آیا جنس و قیمت این محصول با هم تناسب دارند یا نه؟ کمد خانه بسیاری از ما انباشته از لباسهایی است که آنها را مصرف نمیکنیم و تبدیل به زباله شدهاند. خیلی وقتها برای تسکین خودمان این لباسها را به نیازمندان میبخشیم؛ بدون اینکه از خودمان بپرسیم این لباس مورد نیاز این افراد هست یا خیر.»
سرمه اضافه میکند: «عدم آگاهی از نحوه خرید و مصرف کردن علاوه بر اینکه روان ما را تحت تأثیر قرار داده، محیط زیست ما را هم ویران کرده است. مد پایداری که این روزها از آن صحبت میشود، یکی از اهدافش تعامل با محیط زیست است. جایی که ما در آن گذران عمر میکنیم. وقتی از محیط زیست حرف میزنیم، برخی میگویند بحثهای مربوط به محیط زیست مربوط به روشنفکران است و در اولویت مردم نیست. در حالی که محیط زیست مهم است برای اینکه ما جای بهتری برای زندگی کردن داشته باشیم. شاید خیلیها ندانند که برای تولید یک تیشرت، چند هزار لیتر آب مصرف میشود. این میزان آب مساوی است با میزان آبی که یک انسان برای ۳ سال زندگی کردن به آن احتیاج دارد و همه اینها در حالی است که کشور ما در بحران بیآبی است. هر بار که پنبه از زمین برداشت میشود، نیاز است که زمین برای بارور شدن دوباره استراحت کند تا محصول با کیفیتی داشته باشد. اما این میزان مصرفگرایی ما باعث شده که کشاورزان با استفاده از کودهای شیمیایی زمین را بارور کنند که قطعا آسیبزننده است.»
این طراح لباس خاطرنشان میکند: «خیلی از شرکتهای بزرگ پوشاک در دنیا به سمت باز طراحی کردن لباس رفتهاند. این رشته دقیقا با همین نام در کشورهای مختلف تدریس میشود و افراد زیادی هم در در این حوزه مشغول به کار هستند. جالب است که این موضوع بازطراحی و ریدیزاین از قدیم در کشور ما باب بوده است و حتی مادران ما هم به شیوه خودشان این کار را انجام میدادند. در فرهنگ ایرانیها از دیرباز با خرده پارچهها، چهلتکه میدوختند و یا لباسهای بچههای بزرگتر را با کمی تغییر به بچههای کوچکتر میدادند. حالا این کار به صورت مفصل و علمی در همه دنیا به روز شده است.»
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
|
نظرات