به گزارش ایسنا، سومین پیشنشست همایش ملی «تجارب مسئولیت اجتماعی در ایران»، با موضوع مسئولیت اجتماعی، توسعه محلی و تجارب جهانی با حضور دکتر جبار رحمانی، دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، دکتر حسین محمودی، استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی، بههمراه ارائه تجربه برنامه مسئولیت اجتماعی در حوزه پتروشیمی توسط خانم مونا ولیکجزی در پژوهشکده مطالعات توسعه سازمان جهاد دانشگاهی تهران برگزار شد.
دکتر جبار رحمانی، دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران، حرکت نوپایی است که در حال اتفاق افتادن است، اظهار کرد که در تعریف مسئولیت اجتماعی شرکتی باید گفت مسئولیت اجتماعی شرکتی(CSR) یک مدل تجاری است که در آن شرکتها بهجای در نظر گرفتن سود اقتصادی، نگرانیهای اجتماعی و زیستمحیطی را مد نظر قرار میدهند.
شفافسازی مهمترین موضوع محل مناقشه مسئولیت اجتماعی شرکتی در کشور
وی با بیان اینکه شرکتها باید در نهایت به سراغ مسئولیت اجتماعی بروند، گفت: برای مسئولیت اجتماعی ابعاد مختلفی مطرح شده و ابتکارها و نوآورییهایی برای تکلیف این حوزه تعیین شده است؛ این حوزهها شامل اقتصادی، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه است. اما بهنظر میرسد شفافسازی مهمترین ویژگیهای محل مناقشه مسئولیت اجتماعی شرکتی است.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی شرکتی میکوشد بهنحوی فرآیندهای شرکتها را در سودآوری دسترسپذیر کند، ادامه داد: وجهه یا دلالت اخلاقی، مسألهای است که سبب شده است مسئولیت اجتماعی شرکتی وجود داشته باشد و گویی اینکه در قبال سودی که از جامعه میبریم یک دین اخلاقی به آن داریم و همین امر، افراد را متقاعد میکند که این کار انجام شود.
رحمانی با اشاره به وجود مکانیسمهای مختلف برای اجرای مسئولیت اجتماعی شرکتی نظیر قانونگذاری و ... گفت: بهنظر میرسد مسئولیت اجتماعی شرکتی بهسمت مهار کردن میل شرکتها به سود اقتصادیست که در نتیجه، بخشی از سود شرکت ها در جوامع محلی بازتوزیع شود.
وی با بیان اینکه در دولتهای پیشامدرن بسیار مطرح بوده است که برای جلوگیری از انباشت ثروت و نابرابری ثروت باید بازتوزیع ثروت انجام شده و به جامعه برگردد، خاطرنشان کرد: این مکانیسم در ساختار کلان اقتصادی دنبال میشد؛ اما امروز این موضوع در شرکتهای بزرگ چند ملیتی در حال بازآفرینی است و در قالبهای جدید مطرح شده تا فراگیر شود.
پایداری، مقوله کلیدی در مسئولیت اجتماعی
رحمانی تصریح کرد: مقوله کلیدی در همه این فعالیتها، چالشها و تمام حوزهها، مسأله پایداری است. مسئولیت اجتماعی شرکتی هم به این سمت حرکت میکند.
وی با اشاره به وجود طبقهبندیهایی در مسئولیت اجتماعی شرکتی نظیر مصرفکنندهها، کارکنان، جوامع خارجی، جوامع محلی و شرکای تجارتی و محیط زیست گفت: همه این موارد میتوانند بخشی از فرآیندی باشند که باید برای آنها برنامهریزی وجود داشته باشد. اغلب در ایران در مقوله مسئولیت اجتماعی، شرکتها به کارکنان خود توجه میکنند؛ اما برخی هم با رویکرد خیریهای به جامعه فرودست و آسیبدیدهی محلی توجه میکنند.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه بحث بازتوزیع ثروت موضوعی فقرزدایانه است، افزود: همین موضوع محور بسیاری از امور خیریه است و چنانچه با این نگاه به تجربه ایرانی برگردیم ما در مسئولیت اجتماعی شرکتها با یکسری تعارضها و چالشهایی روبهرو هستیم که نتوانستهایم آنها را حل کنیم.
دغدغه اخلاقی، مسأله اصلی مسئولیت اجتماعی در ایران
وی با بیان اینکه مسأله اصلی مسئولیت اجتماعی دغدغه اخلاقی است، خاطرنشان کرد: در ایران مسئولیت اجتماعی یک پارادایم اخلاقی محسوب میشود که الزامات قانونی، آن را تقویت میکند و همین امر، موجب شده هزینهکرد شرکتها شفافتر شود.
رحمانی با بیان اینکه در بخشهای هزینه، منابع و مقررات شرکت ها پیچیدگیهایی وجود دارد، گفت: سیاست، در جایگاهی قرار دارد که میتواند شرکتهایی را که حجم سودآوری بالایی دارد، وادارد که اصطلاحا خمسشان را بپردازند و به تصور خود، مالشان را تطهیر میکند. این چالش همیشه در تجربه جهانی بوده است؛ از اینرو مراحل بعدی CSR بر این تلاش دارد که کل این ایده «نسبت شرکت با جامعه» را در پارادایمی بزرگتری قرار دهند.
وی با اشاره به مثال معروف نقد فریدمن خاطرنشان کرد: نقد فریدمن به مسئولیت اجتماعی شرکتهاست و همیشه عنوان میکند ذات شرکت مبتنی بر سود اقتصادی آن است و آنها بر اساس همین منطق راهاندازی میشوند؛ اما اینکه منافع جامعه چیست این تخصص نهاد دیگری است و نمیتوان این دو را در هم ادغام کرد. به اعتقاد من این نقد همچنان صحیح است هر چند شرکتها میکوشند متخصصانی بیاورند تا این کار را انجام دهند؛ اما این متخصصان هم در نهایت در چارچوب شرکت کار میکنند؛ گرچه موضوع خوبی است که نظارت و اجرا را از خود ذینفع اولیه مجزا میکند.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: اما بحث بر سر آن است که بههر حال شرکتها اصولاً هسته اصلیشان سودآوری است و مسئولیت اجتماعی شرکتی هم نمیتواند بههمین راحتی وارد ذات و ماهیت شرکتها بشود. نقد فریدمن به این است و از همینرو به یکسری حرکات نمایشی منجر میشود.
ساختار تعاونی امکان فراهم کردن زمینه ورود به عرصه مسئولیت اجتماعی
رحمانی با بیان اینکه گویی ساختار تعاونی امکان ورود به این عرصه را بهتر کرده است، گفت: این تنها یک بررسی در یک صنعت است که استدلال میآورد که چرا شرکتهای تعاونی موفقتر بودهاند. در برخی موارد بحث مسئولیت اجتماعی شرکتی اصولاً به بحث برندینگ مرتبط شده است و مسأله بر سر این است که آیا این امر میتواند در فروش هم تأثیر داشته باشد.
وی ادامه داد: نتایج مطالعات دیگری نشان داده است که نسلZ به مسئولیت اجتماعی شرکتی بهعنوان یکی از مولفههای برندینگ توجه میکنند و در نتیجه خودش بخشی از مکانیزمهای سودآوری است که پیش از این هم هزینه میکردند و هماکنون شرکتها با این ادعا مسئولیت اجتماعی و پایداری را بخشی از برندینگ میدانند.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی افزود: مطالعات مشابه در صنعت فولاد کشور هندوستان نشان داده است که این مسأله در بلندمدت بخشی از فساد ساختاری شرکتهای بزرگ را کم کرده است. از اینرو پیامدهای مثبت در این حوزهها همچنان وجود داشته است. اما در هر صورت تعاونیها در بلندمدت بهعلت میل سود شخصی بسیار کمتر و وجود روحیه دگرخواهی، مسئولیت اجتماعی در آنها موفقتر است
رحمانی با بیان اینکه در علوم اجتماعی دگرخواهی و سودخواهی دو پارادایم متفاوت هستند، گفت: در سطح جامعه نهادها براساس عقل ابزاری و منافع ساماندهی میشوند و آنچه ما از مسئولیت اجتماعی میخواهیم یک دغدغهمندی، تعلقخاطر و علقه انسانی و اخلاقی به جامعه است و این منطقی متفاوت از منطق قبل است. این دو ، سازگارهای متفاوتی را شکل میدهند و تناقض درونی مسئولیت اجتماعی شرکتی اینها را در کنار هم قرار میدهد. این تناقضها در آینده خودشان را در بخشهای مختلف نشان میدهند.
وی افزود: اما در مجموع و در نگاه و نظم جهانی از پارادایم خیریه عبور کردهایم، ولی هنوز در ایران این نگاه غالب است. فعالیتهایی که عمدتاً در حوزه مسئولیت اجتماعی و یا ذیل آن انجام میشود یا محرومیتزدایی و یا آسیبزدایی است؛ برای انجام مسئولیت اجتماعی به سراغ مناطق محروم، آسیبزده و حاشیهنشین و ... میروند حال آنکه در تجربه جهانی مسئولیت اجتماعی از این مقوله فراتر است و بهنظر میرسد ما در منطقهای از اقتصاد مدرن قرار داریم که این منطقه به پیش و پس از خود توجه چندانی ندارد.
فقدان نهاد ناظر مشخص در حوزه مسئولیت اجتماعی
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه چالش اساسی در ایران نبود نهاد ناظر مشخص در این حوزه است، ادامه داد: بهعنوان مثال نهادهای مدنی و یا اتحادیه اصناف ردی که بر روی این موضوع نظارت بکنند وجود ندارد. در نتیجه هر کسی به دلخواه عمل میکند این سبب شده است میدان مسئولیت اجتماعی باز و وسیع باشد در نتیجه ما دچار یک سیاستهایی هستیم که تنها سلیقه در آن اعمال میشود.
رحمانی با بیان اینکه یکی تشخیص سلیقهای کسی که در آن منطقه قرار گرفته است، افزود: که این تشخیص میتواند بهسمت مدرسهسازی، محرومیتزدایی و یا هر چیز دیگری به سلیقه فرد باشد چون باید در نهایت گزارش نمایش بیرونی داشته باشد پس عمدتاً بهسمت محرومیتزدایی و فقرزدایی میرود چون این دو برد نمایشی زیادی دارند یک بخش هم برای رضایت داخلیهاست.
وی با بیان اینکه هنوز اینکه مسئولیت اجتماعی در پارادایم پایداری تعریف شود و در ایران چنین برندینگی نداریم، گفت: در ایران این برندینگ مبهم است. بهعنوان مثال روستایی در قشم به نام روستای پایدار است که اگر پایداری در ۱۰۰ شاخص تعریف شده است این روستا تنها ۳ شاخص پایداری را دارد و از ۹۷ شاخص باق مانده حرفی در میان نیست، اما این روستا خود را روستای پایدار میداند و گردشگران به آن منطقه میروند و این روستا با این ۳ شاخص برای خود درآمدزایی میکند.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی توضیح داد: نبود سیستم نظارتی خود چالشی است. در رویههایی که در سیاست ما در ایران وجود دارد چون بخش اعظمی از شرکتهای ایرانی خصولتی هستند خودش منجر به مکانیسم توزیع رانت شده است. نهادهای بزرگ و قدرتمند میتوانند از شرکتهای خصولتی ذیل مسئولیت اجتماعی مبالغی را بگیرند. در نهایت چرخه شفافی از هزینهکرد دقیق مسئولیت اجتماعی در ایران نداریم.
پایداری، منجی مسائل مسئولیت اجتماعی در ایران
رحمانی، منجی مسائل مسئولیت اجتماعی در ایران را پایداری دانست و خاطرنشان کرد: یعنی ما باید از سمت سود اقتصادی بهسمت مسئولیت اجتماعی پایداری برویم که میتواند از ماده اولیه تا مصرفکننده نهاییاش را زیر ذرهبین قرار دهد.
وی ادامه داد: ما یک پایه منسجم پایداری در ایران نداریم تا بتوانیم بهواسطه آن گزارشهای دقیقی از یک شرکت بزرگ نظیر فولاد مبارکه اصفهان یا حتی صنعت گردشگری داشته باشیم پس تصور میکنم آنچه میتواند مشکلات مسئولیت اجتماعی را حل کند مقوله پایداری است.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه اصولاً پایداری مربوط به مواقع توسعهیافتگی است، ادامه داد: ما نمیتوانیم در مواقعی که بحرانهای سیاسی و اقتصادی تا حدی زیاد است که هیچ چیز قابل پیشبینی نیست از مقوله پایداری حرف بزنیم. در چنین مواقعی بهنظر میرسد در ایران مسئولیت اجتماعی بهسمت محرومیتزدایی و فقرزدایی رفته و بخشی از ساختار جامعه شده است. در چنین وضعیتی اگر ما نتوانیم بهسمت شاخصهای اولیه توسعهیافتگی برویم قاعدتاً پایداری مفهوم مبتذلی خواد داشت.
در ادامه نشست، دکتر حسین محمودی، استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی و مقوله پایداری بحثهای فراوانی مطرح است، گفت: اگر رویکردهای دوگانه توسعه را در دنیا در نظر داشته باشیم میتوان راحتتر مفهوم CSR را از سایر مفاهیم مشابه تفکیک کرد. من جزو آن دستهای هستم که نسل آخر CSR را در دنیا در نظر میگیرند.
وی افزود: عموماً مسئولیت اجتماعی آنچیزی است که باعث میشود مقداری مسئولیتها بهسمت مشارکتهای اجتماعی، امور خیریه و انواع این مسائل برود اما من از دو منظر به این دو نگاه میکنم؛ کشورهایی نظیر آلمان در مقابلش آمریکا و چین کشورهایی هستند که تکلیفشان را با جریان توسعهشان مشخص و راهشان را پیدا کردهاند. بهعنوان مثال توفیق آلمان و کشورهای اروپایی بهخاطر این است که در زیربنای توسعهشان از تئوریهای جامعهشناسی دقیق استفاده کردهاند.
نظریه چرخه تولید زیربنای CSR
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: ما در جامعهشناسی ۲ نظریه داریم که در حوزه کاری ما کاربرد بسیاری دارد: یکی نظریه چرخه تولید است که این نظریه زیربنای CSR است. بر این اساس چینیها با اروپاییها مناقشهای مبنی بر این داشتند که شما در دوران صنعتی شدنتان شمار فراوانی کارخانه ساختید و صنعت را توسعه دادید بهعبارتی منشأ آلودگی محیط زیست و هوا شدید و یا بسیاری از شهرهای کشورهای اروپایی وضعیت آلودگی وحشتناکی داشتند.
محمودی گفت: چینیها عنوان میکنند اگر شما هماکنون متحول شدهاید براساس آن بود که از مواد خام دیگر کشورها استفاده کردید و استعمار خود را داشتید. محیط زیست را آلوده کردید که به گرمایش جهانی منجر شد. ما خیزش اقتصادی گرفتهایم و همان مسیر شما را طی میکنیم. شما با انواع و اقسام مسائل تحتعنوان توسعه پایدار جلوی ما را میگیرید. در ابتدا کشورها را بهخاطر نیروی کار ارزان بهسمت خود کشاندید اما هماکنون دیگر چین نیروی ارزان ندارد.
وی با بیان اینکه هماکنون مواد خام برای بسیاری از کشورها از چین بیرون میآید، خاطرنشان کرد: بنابراین چین، مفهوم «ابتدا آلوده و سپس جبران کن» را پذیرفته است و بسیاری از کشورها از چین تأسی میگیرند. الگوی چینیها هم اروپای قدیم بوده است. CSR متفاوت از پایداری است.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در بسیاری از موارد وقتی صحبت از مسائل اجتماعی میشود گویی وظایف حاکمیتی و دولتی بر گردن شرکتها گذاشته میشود، ادامه داد: این در حالی است که برای وظایف حاکمیتی و دولتی قوانین بالادستی داریم و نیازی نیست شرکتها آنرا انجام دهند.
نظریه نوسازی اکولوژیکی نظریه موفق در کشورهای اروپایی
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی گفت: اما نظریه دوم که اروپا بهشدت طرفدار آن است و برای اروپا توفیقاتی هم داشته است و میتواند الگوی خوبی برای بسیاری از کشورها باشد نظریه نوسازی اکولوژیکی است. این نظریه کاملاً اروپایی است . متعلق به آقای هوبریک، جامعهشناس آلمانی است.
محمودی درباره این نظریه توضیح داد که این نظریه بر بحث پیشگیری تأکید دارد و میگوید چرا اجازه بدهیم تا جایی که امکان دارد خسارت ایجاد شود؟ و در پایداری این مسأله فرق میکند. پس صحبت از مدرنیته دوم میشود. تئوری دیگر هم وجود دارد تحتعنوان ری سوسایتی.ً یک جامعهشناس آلمانی میگوید ما در دوره و جامعه مخاطرهآمیزی زندگی میکنیم و آنچه که حاصل دست بشر است(نظیر تکنولوژیها، سیاستها و برنامهها) مشکلات امروز را رقم میزنند. اما مسأله این است که ما با تکنولوژی چه میخواهیم انجام دهیم؟ بنابراین این بحث را شروع میکند که ما یکسری مشکلات جهانی داریم و این مخاطرات و ریسکها نظیر گرد و غبارها و یا گرمایش جهانی ویژگی بیکرانگی دارند و کاملاً جهانی هستند. با آمدن کرونا یک بار دیگر این موضوع تکرار شد. در مسئولیت اجتماعی و پایداری صحبت از ریسک میشود، اما مسئولیت در جایی ایجاد میشود که بحران ایجاد شده باشد.
حرکت ادبیات جهانی پایداری بهسمت ریسک
محمودی با بیان اینکه امروز ادبیات جهانی پایداری بهسمت ریسک رفته است، افزود: برای این است که از آنجا به بعد بحث ESG به وجود میآید. ESG یک چارچوب است. در این چارچوب، E محیط زیست، S اجتماعی و G به معنی حکمرانی است، بحثش این است که اگر تاکنون سرمایهگذاری بهویژه در دنیای آزاد در یک شرکت بزرگ چند ملیتی و یا متوسطی انجام میشد تاکنون به سودآوری آن شرکت توجه میشد از یکجایی به بعد بهعلت ریسکهای محیط زیستی و اجتماعی سرمایهگذار مجبور شد چارچوبی به نام ESGهم داشته باشد تا ببیند آیا شرکت حیثیت اجتماعی هم دارد.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: تئوری استک هلدر(سهامداری) هم وجود دارد. این تئوری و نظریه ذینفعان بیان میکند که شرکتها باید در تصمیمگیریهای استراتژیک خودشان منافع همه ذینفعان را نه تنها سهامداران را در نظر بگیرد. نمیتواند تنها بگوید سهامداران، بلکه کارکنان شرکت حتی مردمی که صنعت مهمان و آنها میزبان صنعت هستند و حتی رسانهها، ارگانهای دولتی و نظارتی و هر شرکتی میتواند ذینفع باشد.
شناخت ذینفعان، نخستین گام برای استقرار مسئولیت اجتماعی
محمودی گفت: اگر این را بهعنوان ریلگذاری بپذیریم و اینکه نخستین گام برای استقرار CSR در یک شرکتی شناخت ذینفعان و وزن دادن به آنهاست در آنصورت میتوانیم برنامههایی برای آن داشته باشیم.
وی به تئوری و کانسپت دیگر با عنوان «خلق ارزش مشترک» اشاره و خاطرنشان کرد: صاحبان علم مدیریت این تئوری را بیان کردند. مفهوم پایداری یا مسئولیت اجتماعی بهشدت چندرشتهای است. بههیچ عنوان در تولیت هیچکدام از علوم به تنهایی نمیگنجد. اینجا بحث Social است اما علوم اجتماعی وزن زیادی ندارد. علوم محیط زیست هم به تنهایی وزن ندارد. علوم مدیریتی هم وزنی ندارد. برآیند همه این علوم در کنار هم در خلق ارزش مشترک تأثیرگذار هستند و این موضوع بهشدت در ادبیات مسئولیت اجتماعی فراگیر شده است.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در سادهترین مثال اگر قرار است برای همه کارکنان در بوشهر هنگام سرو غذا خرما گذاشته شود نباید این خرما از بازار تهران خریداری شود. عسلویه مهد خرمای ایران است. اگر بهعلت بستهبندی ضعیف، پسندیده نمیشود میتوان کارگاهی را آماده کرد و ظرفیتسازی آموزشی برای بهینهسازی سیستم بستهبندی فراهم کرد. این یعنی خلق ارزش مشترک و در بسیاری از شرکتها مورد توجه است.
محمودی با بیان اینکه امروزه این پرسش مطرح است که مسئولیت اجتماعی در توسعه جوامع محلی در جهان چه اقداماتی را انجام داده است؟ و یا چه کارهایی میکند؟ خاطرنشان کرد: قطعاً بحثهایی فراتر از خیریه انجام میدهند.
وی با بیان اینکه ثروتمندان جهان که به مرزی از ثروت رسیدند بهفکر نیکوکاری به شرکتهای خیریه هستند، تصریح کرد: اگرچه امور خیریه و نیکوکاری اصل ماجرا نیست؛ اما بهعلت بعد روانشناسی شرکتی و یا روانشناسی فردی به صفر هم نمیرسد. ما در ادبیات پایداری و مسئولیت اجتماعی ۳ فاز داریم که باید در کنار هم قرار گیرند: USR بحث دانشگاههاست خروجی دانشگاهها در مسئولیت اجتماعی دانشآموختگان و فارغالتحصیلان آنهاست.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در پروژههای عمرانی و سدسازی مهندسان ما نکات اجتماعی را در نظر نمیگیرند، گفت: این نادیده گرفتنها ابعاد اجتماعی و خسارتهای فراوانی را بههمراه دارد اگر امروز تالاب هورالعظیم خشک شده است بهعلت مهندسانی بوده که صرفاً فنی آموخته بودند و معیشت مردمی که میراث همیشگی ما هستند را دستخوش نابودی کردند.
محمودی MSR را بحث بعدی برشمرد و افزود: در دنیا ۶۰ درصد مردم جهان شهرنشین و در ایران ۷۰ تا ۷۶ درصد در شهرها زندگی میکنند. بنابراین ما نمیتوانیم MSR را نادیده بگیریم همه این موارد یک پورتفلیو تشکیل میدهند که در ادبیات باید همه این موارد را در کنار هم قرار دهیم.
وی ادامه داد: اگر شرکتی در جوار شهری قرار دارد آن شهر هم MSR و شرکت CSR دارد. امروزه شرکتهای بزرگ دنیا در گزارشهای پایداری نامی از CSR نمیآورند و بلکه صحبت از پایداری میکنند. شرکت لگو سافت دائماً عنوان میکند که کار میکنیم برای اینکه آیندهای پایدار داشته باشیم برای ورود به تجارب جهانی. شرکت لگو برای درگیر کردن و ایجاد تعامل با جوامع محلی برنامههای متعددی دارد.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه جوامع محلی برای هر شرکت یک معنایی دارد، خاطرنشان کرد: اینکه ذینفع چه کسی است باید شناسایی شود، جوامع محلی برای شهرداری تهران یک معنی دارد برای شرکت پتروشیمی، شرکت نفتی و لگو هم یک معنایی دارد.
محمودی گفت: شرکت لگو گفته من با جامعهای روبهرو هستم که فرزندانم برای چالشهای مخاطرهآمیز آماده نیستند؛ بنابراین تحتعنوانی برنامهای را طراحی میکند که با خلاقیت بتواند مشکلات زیست محیطی روز را برای فرزندانش برطرف کند. این نشان میدهد لگو هدفگذاری کرده است. مک دونالد از زمانی که نوجوانان را هدف قرار داد با افزایش سنشان بهعلت نوستالژی فرزندانشان را هم با محصولات مک دونالد آشنا کردند. قرار نیست هدف یک شرکت از مسئولیت اجتماعی، برندینگش باشد اما میتواند از آوردههای مسئولیت اجتماعی و پایداری در برندینگش استفاده کند.
تعریف مسئولیت اجتماعی شرکت ها در راستای فعالیتهایشان
وی با اشاره به طرح آموزشی محیطیار شرکت پتروشیمی پارس تصریح کرد: براساس این طرح کودکان را در منطقه عسلویه تحتعنوان محیطیار آموزش داد. بدین ترتیب به فرزندان خانوادهها اعتماد بهنفس داد و کودکان وارد محیط اجتماعی شدند. کودک یاد گرفت مراقب محیط زیستش باشد.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به یک شرکت متعالی در حوزه پایداری تحتعنوان استار باکس گفت: عنوانی که برای ساختارش بیان میکند مردم و اثرات آن است یعنی از پایداری هم گذر میکند. استار باکس در جایی میگوید قصد دارد نیهای پلاستیکی را حذف کند. در جایی دیگر هم میگوید من با جامعهای مواجه هستم که اگر میان آنها اختلاف باشد بر روی من تأثیر میگذارد. اگر من در جایی باشم که میان سیاهپوست و سفیدپوست آمریکایی اختلاف نباشد میتوان در آن محل بدون تنش شرکت زد و آنها را بهکار گرفت و محصولات را با قیمت مناسب عرضه کرد.
محمودی با بیان اینکه در محیط تنشزا نخستین محلی که آسیب میبینند بانکها، مک دونالد، استارباکس و ... است، گفت: الزاماً فلسفه پایداری برای پایداری نیست. استارباکس صندوق تابآوری جامعه را ایجاد کرد و برای شماری از کارکنان که استعداد ادامه تحصیل داشتند بورسیه گرفت که عمدتاً پس از پایان تحصیل به شرکت برگشتند و یا برای کاهش آلام جانبازان جنگی خودشان و خانوادههایشان که بهشدت افسرده شدند و ابراز همدردی با آنها کلوپها و شعبههایی اختصاص داد.
وی نستله را شرکت فعال دیگری در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی دانست و خاطرنشان کرد: این شرکت جزو ۱۰ شرکت برتر در حوزه مسئولیت اجتماعی است نستله با ادبیات «خلق ارزش مشترک» عنوان کرده است که من یکسری کشاورز دارم که برای من قهوه تولید میکنند این کشاورزان کمبرخوردار و دانش آنها بهروز نیست پس من ضمن بهروز کردن دانششان به وضعیت خانوادگی آنها برای داشتن تغذیه سالم و ... تلاش میکنم. ۳۰۰ هزار کشاورز از برنامههای آموزشی شرکت نستله بهرهمند شدند.
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی درباره شرکتهای فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت نایک را مثال زد و گفت: این شرکت با برنامهای تحت عنوان Make to Play کودکان را برای فعالیت بدنی تشویق کرد و این کار را بارها در مناطق محروم برزیل اجرا کرده است چون تیپ فعالیت نایک ورزشی است مسئولیت اجتماعی خود را در این راستا تعریف کرده است. نمیتوان از شرکت حوزه نفت خواست که مسجد بسازد. کسی با ساخت مسجد مخالف نیست اما این مسئولیت اجتماعی به حوزه فعالیت نفتی ربطی ندارد اما نایک در حوزه فعالیت خودش مسئولیت اجتماعی تعریف کرده و امیدوار است این افراد پرورشیافته در آینده خریداران لباسهای ورزشی این برند پوشاک ورزشی باشند.
محمودی افزود: نایک اعلام کرده است من ورزشگاه میسازم که این کودکان در منزل نمانند. همه این موارد خلق ارزش مشترک است. اکو نور دریافته که مقر تأسیساتش با نشتی مواجه است و گاهاً بر اثر غفلت، ماهیگیران اطراف آن ضرر میکنند و دیر اقدام کنند متضرر خواهند شد. یکسری افراد آموزش دیدند که در صورت مشاهده نشتی چگونه عمل کنند و یا به چه کسی اطلاع دهند و آنها بخشی از زنجیره تأمین کالا شدند.
وی ادامه داد: این شرکت در راستای مسئولیت اجتماعی شرکتی خود ضمن توانمند کردن ماهیگیران محصولاتشان را هم خریداری کرد این مدل از مدلهای معروف جهان برای توسعه محلی است. باید در جلسات و محافل غبارروبی شود. چیزی که ما را نجات میدهد این است که تعیین شود قرار است به کجا برسیم؟ توصیهام به دولتمردان این است که یکبار در کنار هم بنشینند و مدل توسعهای ایران را تعریف کنند. آیا این مدل اسلامیست یا مربوط به کشور روس و آمریکاست.
تأکید بر ضرورت تعریف مدل توسعهایی کشور
این استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه ما هنوز مدلی برای توسعه نداریم، گفت: باید بهسمتی برویم که ارزش مفاهیمی نظیر پایداری بیرون آید. در گذشتههای دور وقتی در بازار تهران یک مغازه کوچک افتتاح میشد مغازه بزرگتر برای افزایش فروش آن واحد، چنانچه کالای مورد نظر مشتری را داشت آنرا نمیگفت تا از مغازه کوچکتر آن کالا را تهیه کند.
محمودی افزود: آخرین کلام اینکه باید برای توسعه مدل داشته باشیم در غیر اینصورت نه پایداری امروزی کارآیی خواهد داشت و نه مسئولیت اجتماعی سودمند خواهد بود. اگر درآمدی از نفت حاصل میشود باید نگران خشکی تالابهایمان باشیم که به کانون گرد و غبار تبدیل نشود .
مونا ولیک جزی، هم درباره تجارب خود در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی در شرکت پتروشیمی نگین چابهار گفت: من بهمدت ۵ سال در دوران دانشجویی با بنیاد آقاخان در هند همکاری داشتم. پروژههای آقاخانSocial Physical در راستای Improvement (بهبود اجتماعی- کالبدی) در محلات فقیرنشین کشورهای مسلمان بود. محلهای که ما کار میکردیم با قدمت ۷۰۰ ساله مساجدی داشت که جزو نخستین مساجد در دهلینو بود.
وی ادامه داد: حین کار متوجه شدم پروژهای که ما انجام میدهیم در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) است من CSR را مختص بخش خصوصی میدانم و با توجه به تجربه و آنچه آموختم به بخش دولتی ربطی ندارد. این موضوع بعدها جزو علایقم شد و مطالعه کردم و دریافتم ۱ تا ۳ درصد از میزان سود سالانه شرکتها باید به حوزه اجتماعی اختصاص یابد.
جزی، با بیان اینکه فعالیتهای ما در آن منطقه فقیرنشین مسلمان ارتباط اولیه با جامعه محلی بود، تصریح کرد: برای بنیادی که قصد داشت در راستای بهبود اجتماعی- کالبدی فعالیت داشته باشد، نخستین اقدام در سال ۲۰۰۶ ارتباط با جامعه محلی بود و معتقد بود که اگر بتوان با جامعه محلی ارتباط خوبی برقرار شود و خواستههای آنها دیده شود آنها همراه پروژه خواهند شد و پایداری من تضمینشده است.
پایداری منوط به برقراری ارتباط با جامعه محلی
وی پایداری و استمرار در فعالیت را منوط به برقراری ارتباط با جامعه محلی دانست و خاطرنشان کرد: در مشاهدات اولیه هیچ زنی در محله دیده نمیشد و محله مردسالار بود، اما حین خروج در سال ۲۰۱۷ زنان توانمند آن محله مرکز توانمندسازی و کارآفرینی دایر کردند که از معروفترین برندهای هندی سفارش میگرفتند. من در آنجا آموختم CSR به بلوغ سازمانی برمیگردد. مدیریت مجموعه، مدیران میانی، و حتی کارکنان باید با این مقوله آشنایی داشته باشند.
جزی، با بیان اینکه در این پروژه جزئی از جامعه هدف ما نوجوانان بودند، گفت: برای نوجوانان از سال ۲۰۰۶ کلاس زبان گذاشته شد و تاریخ این محله قدیمی را به آنها آموزش دادند. این نوجوانان در سنین ۱۶ تا ۱۷ سال، همه تور لیدر شده بودند و درِ آن محله که تا ۲۰۱۱ به روی گردشگران بسته بود، باز شد. همچنین برای حفظ و ارتقاء سلامت و بهداشت اهالی محل کوشیدیم. درآمدزایی نوجوانان سبب ماندگاری آنها در محل شد.
وی ادامه داد: پس از بازگشتم به ایران با این تجربه با منطقه آزاد چابهار آشنا شدم. مدیریت وقت منطقه آزاد چابهار با توجه به بلوغ فکری و آشنایی به موضوع، پروژهای را تحتعنوان «نوشتن سند مسئولیت اجتماعی منطقه آزاد چابهار» مطرح کردند. نوشتن سند به دانشگاه تهران واگذار شد که توسط تیم دکتر ایمانی جاجرمی این سند نوشته شد.
جزی با بیان اینکه پس از تدوین سند با تغییر مدیریت همه موارد در کشویی نگه داشته شد، تصریح کرد: در انتهای سند به سبد پروژه هم رسیدیم که هم به زیرساختهای اجتماعی و هم به فعالیتهایی که باید انجام میشد توجه داشت. حتی به کاشت درخت مثمر در خیابانها اشاره شده بود و اینکه از ریزش آب کولرهای آبی آن منطقه برای مصرف آبیاری فضای سبز استفاده شود.
وی با بیان اینکه تجربهای هم در منطقه جنوب و فقیرنشین تهران به نام اتابک و میناب داشته است، خاطرنشان کرد: آن محله بهعلت وجود معتادان خیابانی محلی ناامن برای کودکان محسوب میشد. در آن محل بهعلت مدیریت درست مجموعه توانستیم یکسری اقدامات مفیدی انجام دهیم اما با تغییر مدیریت رویکرد عوض شد.
وی تأسیس صندوق توسعه محلی را از جمله خدمات در این منطقه برشمرد و افزود: بر این اساس مقرر شد تا همه پیمانکاران درصدی را در این صندوق قرار دهند که برای محله هزینه شود که هیچ وقت عملی نشد.
مسئولیت اجتماعی شرکتی، مستلزم بلوغ سازمانی
جزی، با بیان اینکه بهمدت یک سال و نیم در سواحل مکران در حوزه مسئولیت اجتماعی فعالیت داشتم، ادامه داد: بالاخره در مجتمع پتروشیمی نگین با بلوغ سازمانی و فهم درست مدیریتی مجموعه روبهرو شدم که در سال ۹۵ مطالعات اجتماعی، اقتصادی و جامعه محلی برای جذب مشارکت محلی بهمنظور اجرای پروژه پتروشیمی در منطقه چابهار انجام شده بود.
وی، در ادامه خاطرنشان کرد: پس از مطالعه گزارشهای شوراهای راهبردی عسلویه و ماهشهر این پرسش مطرح میشد که آیا نیروی انسانی لازم برای مراکز آموزشی و درمانی هم در نظر گرفته شده است؟ اگر نیروی انسانی از جامعه محلی نیست باید زیرساخت اجتماعی برای اسکان آنها در نظر گرفته میشد.
جزی، با بیان اینکه شورای راهبردی هاب پتروشیمی نگین چابهار تشکیل شد، و نام آن باشگاه نگین گذاشته شد، افزود: برای این باشگاه تعریفی گذاشتیم که هدف توانمندی جامعه محلی بود. موضوعات اساسی و اولویتدار درباره حوزه عملی آموزش، توانمندسازی جمعیتهای اجتماعی، درمانی، پزشکی، زیرساختی و عمران و فرهنگی و ورزشی بود در این تعریف جامعه هدف مشخص و جزئیات هم ذکر شد.
وی، تصریح کرد: در این منطقه حوزه جغرافیایی مشخصی داریم. بدین ترتیب جلوی بسیاری از درخواستها حتی از خود پتروشیمی گرفته شد. ما دیدگاه خیریهای نداشتیم. اولویت بر این بود که برنامههایی را پیش ببریم که همسو با صنعت پتروشیمی باشد. بهعنوان مثال افرادی از جامعه محلی آموزش دیدند که تا ۳ سال آینده جذب صنعت پتروشیمی شوند.
جزی، با اشاره به آموزش ۷۰۰ نفر که ۳۰ درصد آنها آنجا مشغول به فعالیت شدند، گفت: هنرستان پتروشیمی را راهاندازی کردیم که امسال با دو رشته صنایع شیمیایی و صنایع فلزی افتتاح شد. برای هر طرحی شناسنامهای تعریف کردیم و در عنوان برنامه شعار آن و اولویتبندی اهداف گفته شد گروه هدف، شیوه اجرا، نتایج مورد نظر ساختار باشگاه نگین -براساس آنچه در شورایعالی وجود داشت-، دامنه کاربرد و روند تصویب پروژه از گروههای مختلف مشخص شد و سمنها و مراجعات شخصی و معتمدین محلی را برای درستسنجی روش اجرا دخالت دادیم.
جزی، با اشاره به تعریف برنامه زمانبندی و سبد پروژهها افزود: در منطقه سیستان و بلوچستان که امنیت حرف اول را میزند برای گسترش اقتصاد و صنعت پایدار در آن محل یک منطقه و اقتصاد توسعهیافته میتواند صنعت پیشرفته را در دل خود جای دهد.
نشناختن فرهنگ محلی، خطایی استراتژیک است
در ادامه دکتر رحمانی افزود: اگر میخواهیم در طولانیمدت توسعه پایدار یا مسئولیت اجتماعی حل شود باید در مرحله نخست مسأله نیروی انسانی حل شود. نکته بعدی تجربه موفق شرکتهای کشت و صنعت در دهه ۴۰ در اصفهان، گلپایگان و دزفول که براساس آن، برای داشتن تجربه موفق باید از زنان در صنعت استفاده می شد. از خطاهای استراتژیک در مسئولیت اجتماعی این است که تصویر درستی از فرهنگ محلی نداریم ما بهطور سیستماتیک دانش انباشتهای که لازمه فهم درست از منطقه باشد نداریم؛ مسألهای که شاید در نظام مسئولیت اجتماعی اصلاح بشود این چرخه دانش و فهم درست از فرهنگهای محلی است. شاید در برخی مناطق انجام شده باشد اما این موضوع سیستماتیک نیست.
رحمانی با بیان اینکه به گفته متخصصان علوم اجتماعی باید توسعه را پدیدهای اجتماعی دید، خاطرنشان کرد که یک مطالعه سد در قالب رساله دانشجویان انجام شد و در آن گفته شد انسان سدزده نظیر انسان غربزده است این مطالعه نشان داد که کسانی که بهعلت سد مهاجرت کردند دچار چه تروماهایی شدند.
وی با بیان اینکه انسان توسعهنیافته نمیتواند توسعه ایجاد کند، تصریح کرد: عقل ارزشی میتواند در مفهوم پایداری جا بیفتد. اگر این چرخه در نظام آموزشی بومشناختی پیاده بکنیم در آن صورت بلوغ سازمانی امکانپذیر است خلأ ما در سیستم تربیت انسان متخصص است که نه تنها بینش محیط زیستی نداریم بلکه بدبینشی داریم. انسان مخرب محیط زیست است.
این دانشیار انسانشناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: نتایج مطالعه در ایران حاکی از آن است که اصولاً مقوله پایداری در آنچه که منش انسان آکادمیک است نهادینه نشده است.
در ادامه محمودی، استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتی ذینفع محور است، گفت: این مقوله از یک شرکت به شرکت دیگر متفاوت است. برای نوشتن گزارش باید در ابتدا تحلیلی از ذینفعان داشته باشیم که مکانیزم خود را دارد و در ایران مغفول مانده است.
وی، اثرسنجی و ارزشیابی را بخش دیگری از گزارشنویسی شرکتی برشمرد و افزود: مهمترین خروجی شرکتهای گزارشهای پایداری است که ۹۵ درصد از همه شرکتهای دنیا در حالحاضر آنرا تولید میکنند که شامل استانداردهایی است. بیش از ۴۰ درصد گزارشها GRI، حدود ۱۸ درصد ESG و بقیه گزارشها تلفیقیست. هماکنون در ایران تنها سازمانی که در مسئولیت اجتماعی دست سازمانها و شرکتها را میبندد واحد اجتماعی ندارد.
پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی، همایش ملی تجارب مسئولیت اجتماعی در ایران را با حضور شرکتها، سازمانها و صنایع بزرگ در ۲۹ و ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ در تالار علامه امینی دانشگاه تهران بههمراه نمایشگاه ارائه دستآوردهای برنامههای مسئولیت اجتماعی در صحن دانشگاه تهران برگزار میکند.
انتهای پیام
نظرات