به گزارش ایسنا، تبیان نوشت: در دنیایی که هر روز تصمیمات مالی پیچیدهتر میشود، خیلی از نوجوانها با پول و نحوه کارکرد آن بیگانهاند و آن را چندان جدی نمیگیرند. این در حالیست که نوجوانها، شبانه روز با ابزارهایی مثل کارت بانکی، خرید اینترنتی و تبلیغات بیپایان مواجهاند، اما صحبت از مدیریت پول که میشود، جدی نمیگیرند و تصور میکنند برای فکر کردن به آن زود است. اما چه عواملی در شکلگیری این بیتفاوتی نقش دارد؟
جا ماندن سواد مالی از کلاس درس
در حالیکه در بسیاری از کشورها، مانند ژاپن، سوئد یا حتی امارات، آموزش سواد مالی از سالهای ابتدایی در برنامه درسی گنجانده شده است، جای خالی آموزش مالی در نظام آموزشی ما به شدت محسوس است. در واقع مدرسه به عنوان منبع رسمی یادگیری نوجوانها، نه آموزش «مدیریت پول» در آن جایی دارد، نه فعالیتی برای بودجهبندی، نه حتی تمرین سادهای برای شناخت درآمد و هزینه. نتیجه؟ ورود یک جوان به دانشگاه و بازار کار، که پس از ۱۲ سال تحصیل هنوز نمیداند چطور باید برای یک هدف مالی برنامهریزی کند!
در این راستا، ریاضی به عنوان یکی از پررنگترین دروس آموزشی مدارس، سالهاست که نتوانسته نحوه پسانداز کردن و دیگر مسائل مالی را برای کودک و نوجوان عینیسازی کند و همین مسئله باعث شده که دانشآموز با دنیایی از فرمولها اما بدون درک واقعی از پول، وارد بزرگسالی شود.
خانه، بستر جبران خلاها
اما واقعیت این است که هر چقدر هم مدرسه در آموزش مالی کوتاهی کند، خانواده به شکلهای مختلف میتواند این خلا را پر کند. بسیاری از والدین یا خودشان سواد مالی ندارند، یا تصور میکنند پول، موضوعی است که نباید با بچهها دربارهاش حرف زد و در نتیجه نسلی تربیت میشود که از کودکی با «پول نپرس»، «الان وقتش نیست» و «بزرگ شدی خودت میفهمی» رشد کرده است.
پژوهشهای داخلی و بینالمللی نشان میدهد که گفتوگوی صادقانه خانوادهها درباره مسائل مالی، نقش کلیدی در شکلگیری نگرش مسئولانه در فرزندان دارد. اگر بچهها ندانند هزینه آب و برق چقدر است، یا ندانند چرا پدر و مادر برای فلان خرید دست نگه داشتهاست، هرگز یاد نمیگیرند که پول، منبعی محدود است که نیاز به برنامهریزی دارد.
البته این به معنای در جریان قرار دادن نوجوانها از تمام مسائل مالی خانواده نیست بلکه به شکل محدود و در راستای مسئولیتپذیر شدن آنهاست. در واقع والدین باید یاد بگیرند چطور مدیریت مالی خود را به شکل عملی و قابل فهم به بچهها منتقل کنند؛ مثلاً هنگام خرید، نوجوان را در تصمیمگیری شریک کنند یا برای خرجی ماهانه، با هم بودجهبندی کنند.
فضای مجازی، مروج مصرف لحظهای
امروزه اگر نوجوانی بخواهد بداند که با ۱ میلیون تومان چه خریدهایی میتواند انجام دهد، احتمالاً این اطلاعات را از شبکههای اجتماعی مختلف به دست میآورد، نه از والدین یا مدرسه. تبلیغات در فضای مجازی با الگوریتمهای پیچیدهای که دقیقاً میدانند مخاطب چه چیزی را دوست دارد، به سرعت نیازهای کاذب و خواستههای لحظهای را در ذهن نوجوانها ایجاد میکنند. این تبلیغات غالباً بر خریدهای آنی، مصرفگرایی و مدهای جدید تمرکز دارند و مفاهیمی مانند صبر، پسانداز یا اولویتبندی را به حاشیه میبرند. در این فضا، نوجوانها با تصاویری از زندگیهای لاکچری و خریدهای بیوقفه روبرو هستند که تأثیرات روانی آنها را به سمت رقابتهای اجتماعی و مصرف بیرویه هدایت میکند.
این رویکرد، بهجای آموزش مفاهیم بنیادی مانند ارزش پول، مدیریت هزینه و ایجاد اولویتهای مالی، تنها به تقویت فرهنگ مصرفگرایی و ولخرجی میپردازد. نوجوانها در معرض یک مدل زندگی قرار میگیرند که در آن داشتن جدیدترین گجتها و لباسها یک معیار از موفقیت و خوشبختی است، در حالی که این تصورات نه تنها واقعیت ندارند بلکه آنها را از مسائل مهمتر زندگی مانند پسانداز، برنامهریزی مالی و مدیریت مالی در آینده دور میکند.
برای کمک به نوجوانها در دوری از فضای مجازی و تبلیغات مصرفی، میتوان شرایط یادگیری یک مهارت جدید را برای آنها ایجاد کرد. به عنوان مثال، میتوان شرایط یادگیری یک مهارت جدید مانند برنامهنویسی ساده، نقاشی دیجیتال، یا ساخت محصولات دستی را برایشان ایجاد کرد. این فعالیتها میتوانند بهطور غیرمستقیم، به آنها مسئولیتپذیری مالی را آموزش دهند، چرا که برای این مهارتها به تمرین، زمان و برنامهریزی نیاز است.
رقابتی که جیبها را خالی میکند
یکی از پررنگترین دلایل رفتارهای مالی ناسالم در نوجوانها، مقایسه دائمی با دیگران است. نوجوانی که میبیند دوستش گوشی گرانقیمت دارد یا هر هفته خرید میرود، ناخودآگاه به سمت ولخرجی کشیده میشود، حتی اگر خودش توان مالیاش را نداشته باشد.
«رقابت پنهان» در سبک زندگی، تأثیری عمیق بر تصمیمات مالی نوجوانها دارد. آنها اغلب برای حفظ ظاهر یا فرار از قضاوت دوستانشان، تن به خریدهایی میدهند که با واقعیت مالیشان سازگار نیست. به گفته دکتر جن توِنگ، نویسنده کتاب «نسل من»، افزایش افسردگی و اضطراب در نوجوانان، بیارتباط با فشارهای مالی و اجتماعی نیست.
بنابراین باید فرهنگ مقایسهنکردن و پذیرش تفاوتها را از سنین پایین آموزش داد. همچنین معرفی الگوهای موفقی که با پسانداز و مدیریت درست مالی به اهدافشان رسیدهاند، میتواند الهامبخش باشد. نوجوانی که ببیند با کنترل خرج، میشود به سفر رفت یا چیزی خرید که دوست دارد، به تدریج نگاهش به پول تغییر میکند.
نوجوانی، فصل بیخیالی یا نقطه شروع مسئولیت؟
نوجوان، بیشتر از آینده، در لحظه زندگی میکند. برنامهریزی بلندمدت برای خیلی از آنها نه جذاب است و نه ملموس. اینکه چرا باید امروز خرج نکنم تا ماه بعد چیزی بخرم، برای نوجوانی که هنوز درآمدی ندارد یا فشار مالی را لمس نکرده، مفهومی گنگ است.
تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا نشان میدهد نوجوانان بهطور طبیعی درک ضعیفتری از تأثیر تصمیمات امروز بر آینده دارند؛ بنابراین در آموزش مالی، باید از ابزارهای ملموستر و قابل تجربه استفاده کرد.
به نوجوان فرصت تجربه بدهیم. مثلاً پروژهای طراحی کنیم که او برای خرید وسیلهای خاص، در یک بازه زمانی مشخص پسانداز کند. یا با ایجاد بازیهای تعاملی، نشان بدهیم که تصمیمهای مالی امروز چه پیامدی در آینده دارند. این آموزشها وقتی در قالب تجربه و بازی باشد، اثربخشی بیشتری دارد.
مسئولیت مالی را باید ساخت
نوجوان امروز در دنیایی بزرگ میشود که مفاهیم مالی از همیشه پیچیدهتر شدهاند. کارت بانکی دارد، خرید اینترنتی بلد است، اما هنوز نمیداند «ارزش پول» یعنی چه. این شکاف را نه صرفاً با نصیحت، بلکه با آموزش هدفمند، تجربهمحور و گفتوگوی صادقانه میتوان پر کرد.
مسئولیت مالی، مهارتی است که باید از خانه و مدرسه شروع شود و با فضای مجازی و جامعه هماهنگ باشد. اگر میخواهیم نوجوانها مسئولیتپذیرتر باشند، باید ابتدا دنیای اطرافشان را برای پذیرش این مسئولیت آماده کنیم.
انتهای پیام
نظرات