روحالله اسلامی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به فرارسیدن روز خلیج فارس، اظهار کرد: کشورهای عربی از سالهای ۱۳۳۰ به بعد، به ویژه در دوران جمال عبدالناصر در مصر، جریانات ملیگرایانه و ناسیونالیستی عربی را ایجاد کردند و یکی از ادعاهایی که به شدت بر آن مانور میدهند، راهاندازی بورسیههای پژوهشی و انجام کارهای علمی است. آنها سعی میکنند نقشهها را تغییر دهند و به دستکاریهای تاریخی بپردازند، به گونهای که تاریخ و جغرافیا را تحریف کنند. این موضوع به ویژه در مورد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مشهود است. در اینجا، تغییر نام خلیج فارس به سمت دستکاریهای تاریخی و جغرافیایی حرکت کرده است. ایران نسبت به این موضوع اعتراض دارد و این را به صورت رسمی نیز اعلام کردهایم. به همین دلیل، یک روز را تحت عنوان «روز خلیج فارس» نامگذاری و یک بزرگراه بزرگ را به همین نام تعیین کردیم تا یادآور اهمیت این موضوع باشد.
وی افزود: خلیج فارس نامی است که ما بر این آبراه گذاشتهایم و این نام به دلایل تاریخی و سیاسی عمیقی مرتبط است. تاریخ، مجموعهای از رویدادها و تحولات سیاسی است که نشان میدهد چه کشوری در خلیج فارس قدرت برتر بوده و کدام سلسلهها و حکومتها بر آن حکمرانی کردهاند. در این زمینه، ایران به دلیل طول حکمرانیاش در دوران باستان، دست بالا را دارد. به قول یونانیها، این سرزمین به عنوان امپراتوری پرشیا شناخته میشد و ما آن را شاهنشاهی ایران مینامیم. در دورههای هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، ایران نهتنها از نظر سیاسی، بلکه از نظر جغرافیایی نیز برتری داشته است. منابع جغرافیایی و تاریخی همواره بر این نکته تأکید کردهاند که اینجا خلیج فارس بوده و در کتابهای تاریخی بعد از اسلام نیز نام خلیج فارس به کرات ذکر شده است. حتی در نقشههای یونان باستان نیز به همین شکل به آن اشاره شده است. مشکل تحریف نام، از دوره معاصر آغاز میشود، زمانی که کشورهای عربی تلاش کردند هویتی جدید برای خود ایجاد کنند و سعی دارند نام خلیج فارس را به نامهای دیگری تغییر دهند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه سازههای معنایی درباره خلیج فارس شامل سه سازه اصلی است، بیان کرد: سازه اول، سازه پرشیاست که ریشه در تاریخ و جغرافیا دارد و دارای سابقهای هزار ساله در ایران باستان است. این سازه در دورههای غزنویان، سلجوقیان و صفویه نیز تداوم یافته است، هرچند با قدرت و ضعفهای متفاوت. به همین دلیل، این دریا به عنوان خلیج فارس شناخته میشود. در منابع یونانی نیز به نام خلیج فارس اشاره شده و به عنوان Persian Gulf شناخته میشود. در کتیبهها و متون تاریخی، نام خلیج فارس به وضوح تکرار شده است. بنابراین سازه اول، سازه پرشیا یا سازه ایران است که به دلیل قدرت هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان و به ویژه نیروی دریایی قدرتمندشان، توانستهاند این فضا را شکل دهند. آنها با داشتن نظام دانایی و سیستم حکومتی منظم، سیطره خود را بر بزرگترین قلمرو سیاسی جهان در زمان هخامنشیان برقرار کردند.
اسلامی با بیان اینکه سازه دوم به دوران مدرن برمیگردد، عنوان کرد: این دوران، زمانی است که ابتدا پرتغالیها و سپس انگلیسیها وارد خلیج فارس شدند و جزایر این منطقه را به تصرف درآوردند. با کشف نفت، جزایر خلیج فارس به دلیل موقعیت استراتژیک تنگه هرمز اهمیت بسیار زیادی پیدا کردند. در این دوران، انگلیس قدرت زیادی به دست آورد و کشورهای اطراف خلیج فارس را تحت سیطره خود قرار داد. با گذشت زمان و در دهه ۵۰، قدرت انگلیس کاهش یافت و ایالات متحده بهتدریج جایگزین آن شد. ایران نیز در این زمینه فعال بود و سعی میکرد قلمرو حاکمیتی و سرزمینی خود را حفظ کند لذا حاکمیت خود بر جزایر مهمی مانند ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ را تثبیت کرد، اما متأسفانه بحرین که جزو خاک سرزمینی ایران و استان جنوبی آن محسوب میشد، از دست رفت. این یک اشتباه بزرگ در دوره پهلوی بود که باعث شد یکی از مهمترین سرزمینهای ایران جدا شود.
وی ادامه داد: در این دوره، کشورهایی مانند انگلیس و به ویژه آمریکا، به دلیل جایگاه راهبردی خلیج فارس و منابع نفت و گاز، تلاشهای فراوانی برای تصرف آن انجام دادند. آنها به درخواست کشورهای عربی مانند بحرین، عربستان، عمان و کویت، پایگاههای نظامی در این کشورها تأسیس و سعی کردند حضور خود را در منطقه حفظ کنند. برخی درگیریهای سیاسی و تنشها میان ایران و کشورهای عربی باعث شد که از سال ۱۳۳۰ به بعد، نامگذاری خلیج فارس تحت تأثیر فضای سیاسی قرار گیرد. کشورهای عربی با منابع طبیعی فراوان بخصوص نفت و گاز و ویژگیهای ایدئولوژیکی، سعی در مصادره خلیج فارس دارند. آنها تلاش میکنند نامهای عربی روی مناطق مختلف بگذارند و ایران را به انزوا بکشند. این تلاشها به وضوح در تغییر نام خلیج فارس نیز نمایان است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سازه سوم، سازه عربی است، اضافه کرد: اعراب برای تحقق اهداف خود، به پژوهشگران زیادی در دانشگاههای مختلف کمک مالی و کرسیهایی را برای تعریف مناسبات جدید ایجاد میکنند. این پژوهشگران ترغیب میشوند تا نامگذاریهای جعلی و دستکاریشده را رواج دهند و به تحریف تاریخ، جغرافیا و روابط سیاسی منطقه بپردازند. امروز هر کدام از کشورهای قطر، عمان، کویت، بحرین و عربستان، متناسب با اندیشههای ملیگرایانه خود، منافع ملیشان را به طور مستقل دنبال میکنند. این موضوع به ویژه در درگیریهای بین قطر و عربستان و همچنین اختلافات میان کشورهای عربی در مسائل سوریه، رژیم صهیونیستی و فلسطین مشهود است. در نهایت، بسیاری از این کشورها دیگر آن وحدت و اتحاد عربی را ندارند که این به نفع ایران است. آنها نمیخواهند ایران را تضعیف کنند و تلاش دارند که ایران به عنوان یک همپیمان باقی بماند.
ضرورت انجام اقدامات چندجانبه برای تثبیت حاکمیت ایران بر خلیج فارس
این پژوهشگر مسائل سیاسی با اشاره به اقداماتی که ایران میتواند برای تثبیت حاکمیت خود بر خلیج فارس انجام دهد، اظهار کرد: با توجه به اسناد تاریخی، به وضوح خلیج فارس با ایران گره خورده است. منابع تاریخی و اصلی که دستکاری نشدهاند، نشان میدهند که خلیج فارس همیشه به همان نامی شناخته شده که ایران بر آن گذاشته است. جغرافیا و تاریخ، هر دو به ما تعلق دارند و اسناد محکم و استواری در این زمینه داریم. فرهنگ نیز در دستان ماست، حوزه قدرت نرم ایران از سوریه و لبنان تا عراق و مناطق کردنشین و حتی بخشهایی از ترکیه و جمهوری آذربایجان و کشورهای خلیج فارس، همواره مراوداتی با ایران داشتهاند. این روابط تجاری، زبان فارسی و پیوندهای شیعیان، قدرت نرم فراوانی برای ایران ایجاد کرده است. بنابراین ما در ظرفیتها و منابع خود نیازی به ساختن چیزی نداریم، بلکه آنها از قبل وجود دارند. ما از دیرباز مالکیت این منطقه را داشتهایم و خلیج فارس همواره به همین نام شناخته شده است.
اسلامی ادامه داد: با این حال، نیاز به یک دستگاه معرفتی داریم. باید کرسیهای پژوهشی ایجاد و از پژوهشگران حمایت کنیم تا کارهایی به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی و فارسی در مورد اسناد تاریخی و جغرافیایی و مراودات دیپلماتیک انجام شود. همچنین باید بر منافع ملی خود تأکید کنیم و موضوع ایران را در اولویت قرار دهیم. علاوه بر اقدامات نرم، باید به بحثهای فرهنگی و علمی نیز توجه کنیم. این شامل نامگذاری بزرگراهها، ورزشگاهها و آباد کردن جزایر خلیج فارس میشود. برگزاری همایشها، جشنها و آیینهای مختلف میتواند پیوندهای ما را تقویت کند. همچنین ما به شکوفایی اقتصادی و توان نظامی نیاز داریم، زیرا قدرت اقتصادی و نظامی میتواند تأثیر زیادی بر نامها و هویتها بگذارد. کشورهای عربی تلاش میکنند تا با استفاده از ظرفیتهایشان، فضا را به نفع خود تغییر دهند. بنابراین ما به مجموعهای از اقدامات علمی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و دیپلماتیک نیاز داریم تا از داشتههایمان محافظت کنیم. ایجاد فضایی متشکل از قدرت نرم و سخت ضروری است.
وی با تاکید بر اینکه برای دفاع از خلیج فارس تنها حقانیت علمی، جغرافیایی و تاریخی کافی نیست بلکه به حقانیت نظامی، سیاسی و دیپلماتیک نیز نیاز است، گفت: به میزان اعتبار و فعالیتهایی که انجام میدهیم، خلیج فارس نیز حفظ خواهد شد. برای مثال، تألیف کتابهای جدید، انتشار اسناد و انجام مراودات علمی میتواند به جلوگیری از تحریف و جعل نام خلیج فارس کمک کند. خلیج فارس تحت تأثیر واقعیتهای جغرافیایی، تاریخی و روابط قدرت قرار دارد. برای حفظ هویت این منطقه و فرهنگ ملیمان، باید علاوه بر انجام کارهای علمی و سیاستگذاریهای اساسی، توان نظامی، اقتصادی و بهویژه دیپلماتیک خود را نیز تقویت کنیم. این تقویت در واقع به ما این امکان را میدهد که از هویت خلیج فارس و فرهنگ غنیمان دفاع و در برابر چالشها و تهدیدات احتمالی، با قدرت و استحکام بیشتری ایستادگی کنیم.
انتهای پیام
نظرات