بر کسی پوشیده نیست که ایران به سبب داشتن اقلیم نیمه خشک و خشک، دچار تنش و بحران آبی است و تامین آب آشامیدنی هماکنون به عنوان یکی از بزرگترین چالشھا در بسیاری از استانھا، شھرھا و مناطق کشور محسوب میشود؛ ولی آیا بحران آب صرفاً مربوط به مسائل جغرافیایی ایران است؟
در کنار راه حلھای گوناگون و متعدد، از روشھای نوین آبیاری و کشاورزی تا اصلاح الگوی مصرف و بِهسازی شبکههای توزیع و حتی مباحث انتقال آب که کارشناسان برای برونرفت از بحران آب مطرح میکنند، ھمواره ردپای سدسازی به عنوان یک راهکار دیده میشود.
به گواه آمارها، ایران سومین کشور سدساز دنیا محسوب میشود و هم اکنون حدود ۱۹۰ سد فعال و در حال بهرهبرداری در کشور وجود دارد. مازندران با ۱۱ سد فعال و نیز با همین تعداد و بیشتر طرح مطالعاتی برای ساخت سد یکی از استانهای پیشرو در این حوزه بهشمار میرود.
بر اساس آمارهای رسمی، مهار آبهای سطحی بهوسیله سدها در مازندران کمتر از ۱۱ درصد است و سدهای فعال و در حال بهرهبرداری استان ظرفیتی معادل ۳۲۴ میلیون مترمکعب دارند که عمده آنها در مرکز و شرق استان وجود دارند. این آمار در اوایل زمستان سال ۱۴۰۲ برابر ۳۲۷.۸ میلیون متر مکعب برای ۱۰ سد فعال استان اعلام شده بود. (جدول زیر)
اما یکی از سدهایی که اخیرا در مازندران زمزمه ساخت آن به گوش میرسد و طرحهای مطالعاتی آن تا حدودی انجام گرفته، سد «اِزارود» در غرب استان و در شهرستان تنکابن است. بر اساس گزارشها محل احداث این سد بر روی رودخانه «اِزارود» یا «آزادرود» در بخش «نَشتا» و محدوده روستاهای «دینارسَرا» و «لاتسیاهمُشته» اعلام شده است.
به گزارش ایسنا، با توجه به خسارتهای زیست محیطی برخی کلانطرحها در کشور، از برنامه ششم توسعه تاکنون، تمامی پروژههای بزرگ ملزم به ارزیابی زیست محیطی و کسب مجوز از سازمان محیط زیست شدند؛ هرچند تا این مرحله طرح سد «اِزارود» نتوانسته مجوز سازمان محیط زیست را اخذ کند ولی پیگیری مسئولان محلی و شهرستانی، نماینده مجلس منطقه و نیز مسئولان استانی حکایت از عزم وزارت نیرو برای تکمیل مراحل این پروژه دارد.
از سوی دیگر اما وزارت نیرو، جهت برونرفت از مشکل آب شرب در مازندران، با کمک بازوی اجرایی خود یعنی شرکت آب منطقهای، طرح جامع تأمین آب شرب و آبرسانی و بهرهبرداری از آبهای سطحی را در دستور کار قرار داد؛ در این طرح، مازندران به ۹ زون (Zone) تقسیمبندی شده که طی آن، تأمین آب شرب در ۲ چشمانداز ۲۵ و ۴۰ ساله برای جمعیت مقیم و توریست، به شکل مجتمع شهری و روستایی پیشبینی شدهاست.
مطابق همین برنامهریزی، آب منطقهای مازندران در افق ۱۴۲۵ آب شرب ۵ میلیون نفر و در افق ۱۴۴۰ آب شرب ۷ میلیون نفر جمعیت استان تأمین را تأمین خواهد کرد. در واقع آبرسانی به ۴۹ شهر و بیش از ۱۵۰۰ روستای استان از اهداف این طرح قلمداد میشود.
البته زون نخست این طرح جامع مربوط به شهرستانهای رامسر، تنکابن و عباسآباد است که منابع تأمین آب برای این زون از ۴ منبع سد میجران، رودخانه دوهزار و سههزار و همچنین رودخانه ازارود (با احداث سد مخزنی) پیشبینی شده است؛ در نهایت با اجرای کامل طرح آبرسانی برای سه شهرستان غربی استان، آب شرب ۶۱۷ هزار نفر جمعیت شهری، روستایی و توریست تأمین خواهد شد و به جز روستاهای مناطق ارتفاعات که در این طرح دیده نشدهاند، مشکل آب شرب تمامی جمعیت شهری و روستایی این شهرستانها حل میشود.
معرفی و ویژگیهای رودخانه و حوضه آبریز ازارود
به گزارش ایسنا، نخستین بار مطالعات سد مخزنی «اِزارود» در سال ۱۳۸۶ توسط شرکتی بهنام «توس آب» مشهد استان خراسان رضوی زیر نظر مستقیم وزارت نیرو انجام گرفت. در این تحقیقات مباحث پوشش گیاهی، آبدهی و رسوبگذاری رودخانه و گزینههای مرتبط دیگری با همکاری ادارهکل منابع طبیعی نوشهر بررسی شد. در آن گزارش آمده بود که ۳۰ تا ۴۰ هکتار جنگل با احداث این سد به زیر آب خواهد رفت.
اما پس از وقفهای چندساله و در سال ۱۴۰۰ و بر اساس طرح جامع آبرسانی مازندران، مجدداً همین شرکت مطالعات مربوط به مراحل امکانسنجی و شناسایی مکان سد را به همراه مطالعات زیستمحیطی اجرا کرد. این بار مطالعات بدون اطلاع اداره کل منابع طبیعی نوشهر انجام گرفت ولی در نهایت تحقیقات تدوین شده پس از ارجاع به سازمان محیط زیست کشور به ادارات کل محیط زیست و منابع طبیعی مازندران جهت بررسی مقتضی ارسال شد.
بر اساس آخرین تغییراتی که در کتابچه طرح آمده است و در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار گرفته؛ این سد در راستای تامین آب شرب شهرهای تنکابن، نشتارود، عباسآباد و سلمانشهر ایجاد میشود و اهداف کشاورزی در این پروژه مدنظر نیست. پیشتر اما اعلام شده بود که احداث این سد برای تامین آب مورد نیاز مصارف شرب، کشاورزی و حتی صنایع برنامهریزی شده است.
بر اساس گزارشهای کتابچه طرح، سطح حوضه آبریز رودخانه تا مکانی که آب از کوهستان خارج میشود ۲۳ هزار هکتار عنوان شده که حدود ۱۹ هزار هکتار آن جنگل و ۴ هزار هکتار مرتع است. دبی متوسط رودخانه «اِزارود» در درازمدت به ازای هر ثانیه بین ۲.۳ تا ۲.۶ مترمکعب است اما در کتابچه این طرح رقم ۲.۲ مترمکعب ثبت شده است؛ به عبارت بهتر در هر ثانیه ۲.۲ مترمکعب آب از مقطع رود در خروجی کوهستان به سمت پاییندست جریان دارد.
رودخانه ازارود با طول حدود ۴۰ کیلومتر یکی از سرشاخههای جاری در غرب استان مازندران است. حجم آبدهی این رودخانه حدود ۷۲ میلیون مترمکعب در سال بوده و بیشترین و کمترین مقدار آبدهی آن به ترتیب در فروردین و مردادماه است. همچنین سرشاخههای این رودخانه، مناطق ییلاقی «داکو»، «پَلهَمدشت» و «شِروار» و حد نهایی آن روستای «مازیچال» در ارتفاع حدود ۴۰۰۰ متری است.
پیشبینی مکان احداث سد ازارود
در کتابچه طرح، مشاوران برای مکانیابی سد، ۲ ساختگاه را بررسی کرده بودند؛ ساختگاه نخست احداث سد در محدوده پاییندست روستاهای «دینارسرا» و «لاتسیاهمشته» بود که با احداث سد به زیر آب میرفتند و ساختار دوم، تنگهای بالاتر از روستای «لاتسیاهمشته» که هیچ آبادی و مستثنیاتی فرای آن وجود ندارد؛ مشاوران با تکیه بر گزینه دوم که حائز ارتفاع بالاتری بود حتی مطالعات ژئومکانیک را نیز انجام دادند.
مشخصات ۲ ساختگاه در نظر گرفته شده برای احداث سد از این قرار بود که سد پایین (ساختگاه نخست) با ارتفاع ۶۷ متر و طول تاج ۶۲۵ متر، از نوع بتونی سنگریزهای(یک هسته بتونی نازک و حجم قابل توجهی سنگریریزه در طرفین) بوده و مساحت حوضه دربرگیری یا مساحت دریاچه پشت سد آن حدود ۵۷ هکتار خواهد بود. لازم به یادآوری است که با احداث سد پاییندست، بخش زیادی از روستاها و مستثنیات و باغات اشخاص به زیر آب میرود.
در این مطالعات آمده که خسارت مخزن در این گزینه شامل خسارت وارده به واحدهای مسکونی، بهداشتی، آموزشی و مذهبی، تأسیسات آبرسانی و مخابرات و همچنین اراضی باغی و منابع طبیعی است. همچنین تصرف و تملک اراضی در مخزن این گزینه به دلیل مواجهه با اهالی روستاها به مراتب دشوارتر است. در نهایت مجموع خسارت برآورد شده در این گزینه ۵۲۴ میلیارد ریال تخمین زده شد.
اما سد بالادست (ساختگاه دوم) بهغیر از بستر رودخانه فقط جنگل غرقاب خواهد شد. سد بالایی دارای ارتفاع ۱۰۶ متر با طول تاج ۴۰۰ متر بوده و مساحت دریاچه یا سطح حوضه دربرگیری آن ۵۳ هکتار خواهد بود. بر این اساس و با جمیع شرایط سد بالا پس از مطالعات حائز شرایط بهتری قلمداد شده بود.
ساختگاه و مخزن گزینه دوم بدون معارض اجتماعی، کاملاً در منطقه جنگلی واقع شده است. مساحت اراضی جنگلی در این گزینه حدود ۱۱ هکتار است که با توجه به برآوردهای انجام شده، مجموع خسارت مخزن سد در این گزینه ۳۲۱ میلیارد ریال تخمین زده شد.
ویژگیها و ظرفیتهای آبی سد
بر اساس دادههای کتابچه طرح، مخزن سد «اِزارود» با توجه به ۲ ساختگاه مذکور، برای ذخیره ۲۰ میلیون مترمکعب آب طراحی شده است که در مقایسه با دیگر سد غرب مازندران (سد «مِیجَران» رامسر با ظرفیت ۸ میلیون مترمکعب) ظرفیت بمراتب بیشتری خواهد داشت. گفتنی است در کتابچه طرح احداث سد مخزنی ازارود به بحث نیروگاه هیچ اشارهای نشد.
نکته دیگر محاسبه شده در کتابچه مطالعاتی طرح، میزان حقابههای حوضه آبریز بود. گفته شده نیاز شرب منطقه حدود ۱۵ میلیون مترمکعب، نیاز زیستمحیطی حدود ۱۹.۴ میلیون مترمکعب و نیاز کشاورزی منطقه حدود ۲۲ میلیون مترمکعب در سال است؛ چنانچه آبدهی رودخانه را ۷۰ میلیون مترمکعب در سال درنظر بگیریم و تمامی نیازهای شرب و کشاورزی و زیست محیطی برآورده شود، بازهم رقمی بیش از ۱۶ میلیون مترمکعب سرریز شده و سهم پاییندست رود میشود.
نکته مهم دیگر حجم مفید مخزن است، به این نحو که بین ارتفاع و حجم مخزن سد رابطهای وجود دارد؛ در طرح مطالعاتی این سد اینگونه برآورد شده بود زمانی که سطح تراز آب به ۳۲۵ متر از سطح آبهای آزاد اقیانوسها میرسد، خط آب نهایی و حجم مفید مخزن شکل میگیرد و مقدار بیشتر آب سَرریز خواهد شد و بر این مبنا، مساحت غرقابی جنگل محاسبه شده است.
اما نکته منفی مندرج در کتابچه طرح که به زعم مشاوران مهمترین چالش این پروژه عمرانی تلقی میشود حجم مصالح مورد نیاز ساختوساز یعنی رقمی حدود ۲.۸ میلیون مترمکعب است. مشاوران معتقد بودند که برای ساخت سد و استحصال مصالح، نیاز به برداشت از معادن سنگ بوده که یقینا منجر به صدور مجوز معادن جدید خواهد شد.
در پیوند با این موضوع، هادی منصورکیا، رئیس اداره محیط زیست شهرستان تنکابن در گفتوگو با ایسنا، ضمن یادآوری این موضوع که تا امروز ارزیابی زیستمحیطی طرح از سوی سازمان محیط زیست تایید نشده است، افزود: طی آخرین مکاتبات اعلام شده با توجه به خاستگاه جنگلی اجرای طرح و از بین رفتن حدود ۵۰ هکتار جنگل در دریاچه سد و همچنین نیاز به احداث کیلومترها راه دسترسی برای ساختوسازها که منجر به قطع درختان خواهد شد، طرح فوق مورد تایید نیست.
این مقام مسئول معتقد است، آمار و ارقامی که مشاوران وزارتخانه اعلام کردند و در کتابچه طرح آمده با نمودارهای کوتاهمدت و بلندمدت تعمیم داده شده و با توجه به ضرایب، اعداد بهدست آمده نادرست است و با واقعیات میدانی مغایرت دارد.
منصورکیا با اشاره به برخی چالشهای دیگر طرح گفت: به نظر میرسد عدد ۲.۲ مترمکعب که برای دبی متوسط رودخانه «اِزارود» در کتابچه طرح قید شده، رقمی پَرت و مغایر با واقعیت موجود است چراکه این موضوع میتواند هماکنون به شکل میدانی مورد بررسی قرار گیرد؛ به علاوه همیشه هنگام اجرا، مشکل نظارت وجود دارد و قطعا نظارتها چندان دقیق نیست. و باید اذعان کرد که برخی پیشنهادات مانند حقابه محیط زیستی در حین اجرا اعمال نمیشوند.
وی با بیان اینکه آبرسانی نیاز مبرم مردم است اما ما مسیرهای درستی را به عنوان راهکار انتخاب نمیکنیم، تصریح کرد: مباحثی چون بازچرخانی آب و یا نگهداری سیستمها در ایران مفهوم ندارد؛ حدود ۴۰ درصد هدررفت آب در شبکه توزیع بوده در شرایطی که استاندار جهانی ۵ درصد است، بنابراین با این حجم پِرت آب، تا زمانی که نظام توزیع اصلاح نشود هر تعداد سد هم ساخته شود، مشکل آب شرب حل نخواهد شد و مجدداً نیازمند خواهیم بود.
رئیس اداره محیط زیست شهرستان تنکابن خواستار هماهنگی هرچه بهتر و بیشتر بین شرکت آبمنطقهای به عنوان تامینکننده آب شرب و شرکت آبوفاضلاب به عنوان مسئول توزیع شد و افزود: شبکه توزیع نشتی بالایی دارد و همانند یک آبکش عمل میکند؛ پس ضروری است ابتدا زیرساختهای شبکه توزیع اصلاح و مناسب شود و سپس تأمین منابع آبی انجام گیرد تا مشکل برطرف شود در غیر این حالت هرچقدر آب در نظام توزیع تزریق شود، به هدر خواهد رفت.
منصورکیا یکی از معایب احداث سد از منظر محیط زیست را تغییر میکروکلیما(ریز اقلیم) به واسطه وجود بخار آب در منطقه دانست و تصریح کرد: میکروکلیما شامل بخش بزرگی از قارچها و نماتدها تا ریزجانوان را شامل میشود که با ۱/۰ درجه تغییر دما، تغییر کرده و میکروکلیمای دیگری بوجود میآید.
وی با بیان اینکه منطقه احداث سد زیستگاه پلنگ بوده و قطعا محیط زیست با تشکیل دریاچه سد تحت شعاع قرار خواهد گرفت، خواستار مکاتبه به همراه ارائه دادههای علمی مشخص با مراجع و تصمیمسازان شهرستانی، استانی و ملی برای جلوگیری از احداث سد شد و افزود: به جای آنکه ۱۰ هزار میلیارد تومان صرف احداث سد شود، آیا منطقیتر نیست که ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای اصلاح شبکه آبرسانی، تصفیه و بهسازی مدارهای توزیع هزینه شود؟
جهت بررسی بیشتر موضوع و تاثیرات سدسازی و نیز ارزیابی تهدیدها و فرصتها و نقاط ضعف و قوت این سازههای هیدرولیکی از یک کارشناس باسابقه و استاد دانشگاه در همین رشته پرسیده که مبنا و سازوکار مطالعات و اجرای طرحهای سدسازی چگونه است؟
اسماعیل طلوعی در گفتوگو با ایسنا، ضمن بیان این نکته که تمام پروژههای زیربنایی دارای بخشی بنام فاز مطالعاتی «امکان یابی» یا «امکانسنجی» (Feasibility) هستند، گفت: در این مرحله به این پرسش پاسخ داده میشود که منابع منظورنظر در مسیر توسعه از نگاه فنی، اقتصادی و زیستمحیطی آیا امکان مطالعه و سپس اجرای طرح دارند یا خیر؛ گفتنی است که در مطالعات امکانسنجی، بسیاری از پروژهها در مراحل ساده مقدماتی مردود میشوند.
طلوعی با ابراز تاسف از اینکه در کشور، مطالعات امکانسنجی به دلایلی کمرنگ میشود، گفت: در ایران واقعیت تلخ این است که از یک طرف مهندس مشاور با لابیهای متعدد، اهتمام جدی برای دریافت مجوز و اجرا پروژه دارد و از سوی دیگر کارفرما نیز با مشقفت فراوان بودجه طرح را تامین کرده است؛ پس آرا و تمایل این اشخاص حقیقی یا حقوقی که مؤلف پروژه هستند، اجرای طرح به هر نحو را ممکن میکند.
وی با اشاره به حقابه منابع (رودخانه) در پاییندست که بعضا در زیر زمین وجود دارد و قابل رؤیت نیستند، با ذکر مثالی گفت: اگر آورده رودخانهای ۵۰۰ میلیون مترمکعب در سال باشد که از این میزان، ۲۵۰ میلیون مترمکعب حقابههای کشاورزی و ۲۵۰ میلیون مترمکعب حقابه تغذیه آبخوان باشد و هماکنون ذینفعان دشتها از آن بهرهبرداری میکنند، پس دیگر ظرفیت چنین رودخانهای تکمیل است و آب مازادی برای احداث سد وجود ندارد.
این کارشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه مشاوران اغلب درِ باغِ سبز نشان داده و میگویند که حقابهها و موارد مصرف آبِ مخزن محاسبه شدهاند، افزود: مصارف کشاورزی، شرب و غیره و تمامی حقابهها و نیز میزان ۵ تا ۱۰ درصد آب مخزن که تبخیر میشود، باید از آورده رودخانه کسر شود و مابفی ذخیره شود؛ اما در اجرا، حقابهها زده شده و مخزن پر از گل و لای میشود و در نتیجه نمیتواند آب مورد نیاز را نگهدارد، این مسائل باعث میشود که سد آن مأموریت و اهدافی و عملی که برایش تعریف شده را نتواند انجام دهد و درست کار کند.
این پژوهشگر و دکترای حوزه آب و سازههای هیدرولیکی افزود: با وجود اینکه امکان استفاده از این منابع منتفی بوده اما منافع مالی ذینفعان، دلیل اصلی اصرار بر اجرای پروژه است. اینجا اصل مطلب زیر سوال رفته و نبود اخلاق مهندسی و انسانی باعث ظهور طرحهای غیرضرور و ناقص میشود. مثال بارز چیزی است که بر سر دریاچه ارومیه آمده و قابل برگشت نیست، در حقیقت این دریاچه بهجای منافع ملّی، قربانی منافع شخصی شد.
طلوعی با انتقاد از نبود ظرفیت کارشناسی کافی و مستقل در دولتهای مختلف برای مشخص کردن خطوط قرمز، تاکید کرد: وقتی خطوط قرمز مشخص نباشند، تجاوز رخ خواهد داد و ثمره آن ظهور سدهایی چون «گتوند» یا «عباسآبادِ» قم است که وبال محیط زیست شدهاند و بدِ ماجرا اینجاست که مهندسان ایرانی برعکس مشاوران خارجی، زیر بار خطای انسانی خویش نمیروند.
وی درباره معایب سدسازی اظهار کرد: ضرر پروژههای سدسازی شامل مخزن طرح است که حیات گونههای گیاهی و جانوری غرقاب دستخوش تغییر میشود، همچنین تبخیر آب مخزن، کاهش پتانسیل رودخانه و نیز هزینههای گزافی که صرف سدسازی میشود از دیگر معایب سدهاست.
طراح و ناظر طرح رسوبزدایی و احیای مخزن «سد سفیدرود» گیلان، خاطرنشان کرد: متاسفانه در ایران هزینه به راحتی صرف احداث سد شده چراکه برای این منظور بودجه و ردیف اعتباری وجود دارد اما برای بهرهبرداری و نگهداری سد بودجهای در نظر گرفته نشده و اگر هم باشد بودجه کمی است که صرف امور جاری آن اداره ذیربط در شهرستان شده و سد فراموش میشود. اصولاً حدود یک درصد هزینههای سرمایهگذاری ساخت باید صرف بهرهبرداری و نگهداری سالانه سد شود یعنی پروتکلهای ایمنی و عملیاتی سد رعایت شود.
طلوعی با تاکید بر اینکه سدها از منظر بهرهبرداری فراموش شدهاند، یادآور شد: به عنوان مثال چنانچه دریچه عمقی زیر ۱۰۰ متر آب، نیاز به تعمیر موتور یا تعویض یک گیت داشته باشد، به دلیل چالشهای تعمیرات و هزینه بالا، بهرهبردار ترجیح میدهد قید تعمیرات را زده و گیت را باز نکند، در نتیجه هرچه گلولای وارد مخزن شده از دریچه عمقی خارج نمیشود و آبی که از این دریچهها تخلیه نشده ناچارا از مسیر سرریز تخلیه میشود؛ در این حالت سد همانند روزهای نخستین نبوده و عملکرد اولیه را نخواهد داشت.
وی افزود: در اصول سدسازی، حجمی از مخزن به تعدیل سیل اختصاص مییابد، یعنی آنقدر آب پایین نگه داشته میشود که در صورت بروز سیل بخشی از هیدورگراف سیل در مخزن اشغال شده و سپس سرریز شود؛ اما در واقعیت، بهرهبردار برای اینکه تعهد پاییندست را جوابگو باشد، یا مثلا برای تولید برق از توربین، آب مخزن را بالا نگه میدارد بنابراین فضایی که در طراحی سد برای سیل اختصاص پیدا کرده بود و باید عمل کند، وجود ندارد و سیلاب مستقیم پاییندست را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با انتقاد از عملکرد مسئولان در مواجهه با سیل خاطرنشان کرد: خیلیها خوشحال میشوند که در این سیلاب مخزن سد ما پر شد در حالیکه آن سیلاب میزان قابل توجهی رسوب به مخزن آورده و گیت خروجی زیرین هم نتوانسته به دلیل عدم استفاده، گلولای را از مخزن خارج کند. در حقیقت دانش سدسازی و کار سدسازی محکوم نیست بلکه این انحرافات و تخلفات سبب شده تا سدهای کشور عملکرد اصلی را نداشته باشند.
طلوعی درباره پروژه سد «ازارود» میگوید: طی گفتوگویی که با کارشناس وزارت نیرو داشتم مشخص شد دیتا و اطلاعات آماری جمعآوری شده، از مناطق کوهپایه گرفته شده، یعنی جایی که هنوز رود به دشت نرسیده و حقابه پاییندست و میزان آب مازاد مصرف، مشخص نشده است؛ نتیجه این میشود که در ایران سدهای بزرگی ساختیم و هیچوقت نتوانستیم مخزنشان را پر کنیم و این سد هم در صورت ساخت همینگونه خواهد شد.
وی با یادآوری این مطلب که منافع شخصی باعث میشود سازنده، اِشل توسعه را بالا برده و سد بزرگتری بسازد، تصریح کرد: در این حالت هزینهها افزایش یافته، حقالسهم پیمانکار و هم مشاور بیشتر شده و متاسفانه باید گفت این منافع شخصی به منافع ملّی میچربد؛ از سوی دیگر دستگاه متولی که باید جلوی کار را بگیرد یا وجود ندارد و یا مداخله نمیکند.
عضو دائمی کمیته رسوب زدایی مخزن سد سفیدرود استان گیلان، مباحث سدسازی را دارای ۲ رویکرد مدیریت تامین آب و رویکرد مصرف آب دانست و تاکید کرد: متاسفانه مدیریت مصرف در ایران فراموش میشود؛ بسیاری از تجهیزات آبرسانی ما بسیار قدیمی هستند و این کانالها هدررفت بسیار زیادی هم به لحاظ نفوذ و هم تبخیر دارند.
طلوعی، مدیریت مصرف را جلوگیری از هدررفت و بازچرخانی (Recycle) آب معرفی و اظهار کرد: حداقل میتوان آب بهداشتی منازل یا شهرها را از بازچرخانی تامین کرد و یا در خرید شیرآلات منزل دقت کنیم؛ فرضاً برای شستن دست، دبی آب یک لیتر در ثانیه نیاز نیست بلکه یک صدم لیتر در ثانیه کافیست. همه این موارد همان مسئله مدیریت مصرف است.
وی در پاسخ به این پرسش که مدیریت مصرف چرا اجرا نمیشود، گفت: چون این کارها اخلاق و تقوا میخواهد، کار شبانهروزی میخواهد و به علم مدیریت وابسته است تا این مسائل حل شود اما تامین آب راحت است چراکه پول را دولت تامین میکند، پیمانکار هم میسازد و این میان عواید و سود فراوان برای مهندسان و مشاوران و مسئولان ایجاد میشود.
این پژوهشگر، مؤلف و دکترای حوزه آب و سازههای هیدرولیکی با بیان اینکه در هر کشور توسعهیافته پتانسیل منابع آب سطحی بررسی شده و با پیشبینی وضعیت منابع برای نسلهای آینده تصمیمگیری انجام میگیرد، افزود: دبی رودخانهها در جهت خشکسالی دنیا و گرمایش زمین کاهش یافته و رژیم رودخانهها در حال تغییر است؛ رژیم پایه دیگر معنا ندارد و اکنون اغب رودخانهها سیلابی شدهاند.
طلوعی در پایان تاکید کرد: اگر تمام کارهای کارشناسی مشاوران وزارتخانه یا مهندسان ناظر طرح درست و کامل است باید این گزارشها در اختیار NGOها و یا در اختیار رسانهها، کارشناسان و دغدغهمندان محیط زیستی قرار گیرد تا بر اساس مستندات ارائه شده، محاسبات صحیح انجام شوند.
اما آخرین اظهارنظرهای متولیان و مسئولان پیرامون طرح سد مخزنی ازارود نیز همچنان حکایت از پاسخ منفی سازمان حفاظت محیط زیست دارد.
عطاءالله کاویان، رئیس وقت سازمان محیط زیست مازندران، پاییز سال گذشته در گفتوگو با ایسنا گفته بود: پیشنهاد سازمان در آخرین جلسه بر این بود که اگر احداث سد، تخریبی جدی به پوشش جنگلی منطقه وارد نکند، در حد نیاز آب شرب کمک شود اما هنوز برای همین موضوع هم سازمان تصمیمی نگرفته است.
کاویان با بیان اینکه مجوز زیست محیطی احداث سد خارج از اراده استان است و باید توسط سازمان صادر شود، افزود: اگر بنا باشد مجوزی صادر شود پیشنهاد بر این بود که ارتفاع سد به حدی پایین باشد که فقط نیاز آب شرب و زیست محیطی را پوشش دهد.
وی خاطرنشان کرد: چون وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی به تکالیف خود در حوزه مدیریت منابع آب عمل نمیکنند، فشار به منابع زیست محیطی وارد میشود. ما دستگاه نظارتی هستیم، اما مسئول اصلاح الگوی مصرف و هدررفت آب در شبکههای توزیع، شرکتهای آب منطقهای و آب و فاضلاب هستند.
حیدر داوودیان، مدیرعامل شرکت آب منطقهای مازندران نیز پیرامون ساخت این سد در گفتوگو با ایسنا، از آخرین رایزنیها با سازمان محیط زیست در دوره ریاست علی سلاجقه خبر داد و گفت: مجوز زیست محیطی لازم برای احداث سد صادر نشده هرچند جلسات متعددی حتی با حضور نماینده مجلس(دکتر حسینی) در سازمان محیط زیست برگزار شده است اما مسئولان متقاعد نشدهاند.
اما نگاهی به آمارها شاید خالی از لطف نباشد وقتی که بدانیم مصرف روزانه هر فرد در کشور ما ۲ برابر مناطق پرآب دنیا نظیر هلند است که بارشها در آن ۴ برابر میانگین بارش در ایران است. همچنین بر اساس اخبار وزارت نیرو، بارندگیهای امسال نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت ۳۷ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۳ درصد کاهش را نشان میدهد.
از سوی دیگر و بر اساس آخرین اظهارنظر مدیرکل دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور، میزان ورودی آب به مخازن سدهای کشور در سال آبی جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۸ درصد کاهش یافته است، بهطوریکه تا امروز و مطابق گزارشها ۳۶ تعداد از سدهای مهم کشور کمتر از ۵۰ درصد آب دارند؛ آمارها آنجا نگرانکننده میشوند که بدانیم ۱۳ سد بزرگ در ۸ استان کشور از جمله پایتخت کمتر از ۱۵ درصد آب دارند.
مطابق آخرین گزارش وزارت نیرو، همه ساله بیش از ۳۲ میلیارد مترمکعب آب تصفیه شده از طریق نشت از شبکههای توزیع کشور هدر میرود. همچنین به طور متوسط، میزان هدررفت آب در شبکههای توزیع آب شهری و روستایی ایران حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد تخمین زده میشود. این بدان معناست که از هر ۱۰۰ لیتر آبی که وارد شبکههای توزیع میشود، حدود ۲۵ تا ۳۰ لیتر آن بدون استفاده از دسترس خارج میشود.
به گزارش ایسنا، با وجود همه این آمارهای تاسفبار اما گویا مسئولان سود و صرفه را در احداث سد مخزنی میدانند چراکه به نظر میرسد احداث چنین پروژه بزرگی علاوه بر بُرد تبلیغاتی و پروپاگاندای رسانهای برای مدیران منطقه، همچون خوان گستردهای است که ذینفعان خرد و کلان متعددی دارد. اما آیا بهتر نیست متولیان امر بهجای تمرکز بر شناسایی منابع و تامین آب نظیر سدسازیها و انتقال آب، نخست به دنبال اصلاح نواقص موجود در زنجیره مصرف آب از جمله اصلاح و بهسازی شبکههای توزیع آب و یا بکارگیری روشهای اصلاح الگوی کشت و آبیاری در حوزه کشاورزی باشند؟
انتهای پیام
نظرات