• یکشنبه / ۲۵ آبان ۱۴۰۴ / ۰۰:۲۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1404082515341
  • خبرنگار : 71573

گفت‌وگو با مصطفی عاصی

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

مصطفی عاصی هجوم واژه‌های بیگانه را به‌دلیل گرایش یا شیفتگی نسل جدید به زبان انگلیسی نمی‌داند بلکه نتیجه گسترش ارتباطات جهانی و پیامد ناگزیرِ قرارگرفتن زبان انگلیسی در جایگاه زبان میانجی برای همه کشورها می‌خواند و معتقد است نباید نگران تغییرات زبانی باشیم. او در عین حال می‌گوید: گاهی کاربرد واژه‌های بیگانه ارزش به‌شمار می‌آید تا جایی که برای گروهی از افراد سرنوشت زبان فارسی اهمیت خود را از دست می‌دهد و نسبت به آن بی‌تفاوت می‌شوند و در به‌کارگیری آن سهل‌انگاری می‌کنند. این سهل‌انگاری‌ها نگران‌کننده است.

دکتر مصطفی عاصی، استاد زبان‌شناسی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت‌وگو با ایسنا درباره اینکه نسل حاضر از واژه‌های فراوان انگلیسی در گفتار و نوشتار خود استفاده می‌کنند به‌گونه‌ای‌که بسیاری از دوستداران زبان فارسی را نگران کرده‌ و می‌گویند ممکن است این مسئله به شکاف زبانی بین نسل‌های مختلف منجر شود و به مرور زمان آن‌ها نتوانند با متون قدیمی ارتباط برقرار کنند، اظهار می‌کند:  این نظر شخصی من است و نمی‌خواهم به نظر  دیگران استناد کنم و یا آنها را رد یا تأیید کنم. اگر استفاده از وام‌واژه‌ها و تأثیر زبان‌های گوناگون را زیر عنوان «برخورد زبان‌ها» در نظر بگیریم می‌بینیم که این فرایند در همه زبان‌ها وجود دارد و می‌دانیم که در زبان فارسی نیز در دوره‌های مختلف روی داده است.

 او می‌افزاید: زبان فارسی یکی از زبان‌های مهم دنیا است که پیشینه بسیار طولانی دارد و سخن‌گویانش، همیشه به این زبان اهمیت می‌داده‌اند. زبان فارسی برای مردم سرزمین‌های وسیعی، که آن را با نام ایران فرهنگی می‌شناسیم، زبانی مشترک و فراگیر بوده و به همین دلیل در دوره‌های مختلف با تأثیری که (بویژه در حوزه واژگان) از زبان‌های دیگر گرفته، تداوم پیدا کرده است. برای مثال اوایل تکوین زبان فارسی نو، این زبان به شدت تحت تأثیر زبان عربی بوده و واژه‌های بسیاری از این زبان وارد زبان فارسی شده‌اند؛ اما زبان فارسی پایدار مانده و این واژه‌ها هم با دگرگونی‌های آوایی، ساختواژی و معنایی هویت فارسی یافته، بخشی از واژگان زبان فارسی شده‌اند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در دوره‌های دیگر از جمله یورش مغولان و ترکان نیز چنین برخوردهای زبانی روی داده اما پایایی و پویایی زبان فارسی تداوم پیدا کرده است، می‌گوید: در دوران جدید یعنی زمان آشنایی ایرانیان با اروپایی‌ها، زبان‌های اروپایی بر زبان فارسی تأثیرگذار بوده‌اند و پیش از آن‌که به دوره خودمان و تأثیر زبان انگلیسی برسیم، زبان فرانسه تأثیرگذار بوده و بسیاری از واژه‌های فرانسه را به عنوان وام‌واژه در فارسی پذیرفته و به کار برده‌ایم و شاید بعضی‌ها ندانند که واژه‌های بسیار آشنایی مانند تور، دوش، املت، پتو، نمره، ایده و روبان از زبان فرانسه به فارسی راه یافته‌اند.

هجوم واژه‌های بیگانه به‌خاطر شیفتگی نسل جدید نیست 

عاصی با بیان اینکه اکنون با هجوم واژه‌های انگلیسی به زبان فارسی روبه‌رو هستیم، عقیده دارد که این موضوع تنها به‌دلیل گرایش یا شیفتگی نسل جدید به زبان انگلیسی نیست بلکه نتیجه گسترش ارتباطات جهانی و پیامد ناگزیرِ قرارگرفتن زبان انگلیسی در جایگاه زبان میانجی برای همه کشورهاست. خوشبختانه از آنجایی‌که فارسی زبانی ریشه‌دار با پیشینه تاریخی طولانی‌ و پشتوانه ادبی و فرهنگی بیکران است، جای نگرانی نیست و به‌آسانی می‌تواند این دوران را نیز بگذراند.

 تلاش‌های آگاهانه برای مراقبت از زبان فارسی 

او سپس می‌گوید: در دوره جدید آگاهی‌ زیادی نسبت به مراقبت از زبان پیدا شده است؛ اگر در گذشته ادبا و شعرایی بودند که برای زنده نگه‌داشتن و توانمندی فارسی می‌کوشیدند، که فردوسی نمونه‌ اعلای آن است، امروز تلاش‌های آگاهانه بسیاری داریم که هدفشان تقویت و توانا ساختن زبان فارسی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی جامعه است. جدا از تلاش‌های فردیِ نویسندگان، مترجمان و دوستداران زبان و فرهنگ ایران، نهادها و سازمان‌هایی نیز با چنین هدف‌هایی فعالیت کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین نهادها در این زمینه فرهنگستان‌ها بوده‌اند. فرهنگستان اول (فرهنگستان ایران) در دهه ۱۳۱۰، فرهنگستان دوم (فرهنگستان زبان ایران) از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ و فرهنگستان سوم (یعنی فرهنگستان زبان و ادب فارسی) که امروز مشغول کار است، وظیفه اصلی‌شان نه‌تنها واژه‌گزینی بلکه کمک به تقویت و گسترش زبان فارسی بوده که این کار را آگاهانه و با برنامه انجام داده‌اند.

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

 این عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه در دوران حاضر نیاز به بیان علمی در رشته‌های مختلف داریم که خود مهم‌ترین چالش برای زبان فارسی است، تأکید می‌کند: ما باید بکوشیم زبان فارسی را به حدی توانا نگه‌داریم که از عهده بیان مفاهیم علمی برآید و بتواند در کلاس‌های درس و محیط‌های دانشگاهی، در نوشتن کتاب‌ها و مقالات تخصصی و در مجامع علمی کارایی داشته باشد. همه این‌ها ایجاب می‌کند تلاش همه‌جانبه‌ای برای آموزش، گسترش و تقویت زبان فارسی انجام شود. از نظر سازمانی این وظیفه برعهده فرهنگستان به‌عنوان نهاد برنامه‌ریزی زبانی کشور قرار گرفته است.

نقص زبان فارسی یا پشتوانه‌ای برای زبان فارسی؟ 

 او سپس با بیان اینکه ویژگی‌های ساختاری زبان‌ها ممکن است در گذر زمان تغییر کند، درباره دوره‌های تحول شناخته‌شده زبان فارسی در دورانی نزدیک به سه‌هزار سال، اظهار می‌کند: سه دوره تحول بزرگ و بسیار شاخص برای زبان فارسی می‌شناسیم؛ دوره فارسی باستان، دوره فارسی میانه و دوره فارسی نو که دوره فارسی نو از قرن‌های نخستین هجری شروع شده و تا امروز ادامه داشته است. یکی از موضوعات مورد بحث که برخی به اشتباه ‌آن را نقصی برای زبان فارسی دانسته‌اند این است که چرا  زبان فارسیِ‌ هزار سال پیش که شاعران و نویسندگانی چون رودکی، فردوسی، خیام، ابوعلی بلعمی (مترجم تاریخ طبری) و دیگران آن را به کار می‌بردند، هنوز برای فارسی‌زبانان قابل درک است و ما شاهنامه را به راحتی می‌خوانیم و می‌فهمیم و تصور می‌شود که این زبان چندان تغییر نکرده است؛ اگر به گسترش زبان فارسی و پیدایش گونه‌ها و سیاق‌های پرشمار گفتاری، نوشتاری، رسمی، ادبی، اجتماعی، حرفه‌ای و تخصصی آن توجه کنیم، می‌بینیم که گونه ادبی و نسبتاً قدیمی‌تر آن به‌دلیل ثبت نوشتاری و گرایش همگانی به حفظ و کاربرد آن به‌عنوان بخشی از مجموعه داراییِ موجودِ زبان فارسی برای ما آشنا مانده است و  این موضوع نه‌تنها نقصی به‌شمار نمی‌آید، که پشتوانه بزرگی برای این دارایی بسیار متنوع است.

نباید نگران تغییرات زبانی باشید 

 این استاد دانشگاه در ادامه بیان می‌کند: البته باید این را بدانیم که فارسی نو طی این هزار و چند سال، دگرگونی‌هایی به‌ویژه در حوزه واژگان داشته است اما این دگرگونی‌ها در حدی نبوده که بگوییم یک دوره تحولیِ کلی را پشت‌سر گذاشته است. به‌سخن دیگر امروز ما در بخشی از دوره فارسی نو هستیم که معمولاً آن را فارسی معاصر می‌نامیم. از این صحبت می‌خواهم به این نتیجه برسم که زبان فارسی امروز جایگاه خوبی دارد و نباید نگران تغییراتی باشیم که روی می‌دهد و البته بخشی از این تغییرات مثبت و در راستای هم‌پایی آن با پیشرفت‌های علمی و فنی جهان است. آنچه مربوط به تلاش‌های آگاهانه برای ارتقای زبان فارسی زیر عنوان برنامه‌ریزی زبان است در سازمان‌هایی مانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برخی از دانشگاه‌ها و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دنبال می‌شود تا زبان فارسی را تقویت کرده و آن را برای بیان علمی توانا نگه دارند. 

زبانی که با یک نسل می‌آید و با همان نسل فراموش می‌شود 

عاصی درباره اینکه چرا نسل جوان با زبانی دیگر و متفاوت با روند طبیعی زبان صحبت می‌کند، نیز توضیح می‌دهد: به‌طور کلی نسل جوان همیشه زبان را برای منظورهای خاصی تغییر می‌داده است که این موضوع امروزه از نظر زبان‌شناسی اجتماعی مورد توجه است. جوان‌ها دوست دارند گونه‌ای از زبان را به‌کار ببرند که برای همه چندان مفهوم نباشد و بیشتر خودشان با آن گفت‌وگو کنند. البته این تنها برای پنهان‌کاری یا کاربرد به‌اصطلاح زبان مخفی نیست، آن‌ها می‌خواهند هویت خاص خود را نیز نشان دهند و یا گروه اجتماعی خود را در این گونه زبانی منعکس کنند.

 او می‌افزاید: از طرف دیگر نسل جدید با مفاهیم و اصطلاحات خارجی، تماس و ارتباط بیشتری دارد. نسل‌های گذشته با بسیاری از مطالبی که جوان‌های ما با آن سروکار دارند، آشنایی و تماسی نداشته‌اند. این مطالب فقط مربوط به حوزه رایانه یا اینترنت نیست و موضوع‌های متنوعی را دربر می‌گیرد. نسل گذشته، حتی تحصیل‌کرده‌ها و روشنفکران با مفاهیم و زبانی سروکار داشتند که امروزه کمی کهنه به‌نظر می‌آید اما جوانان امروز با مسائل و اصطلاحات جدیدی روبه‌رو می‌شوند که برای بیان آنها نیاز به نوآوری‌هایی در زبان است. اگر فرهنگستان بخواهد در این زمینه وارد شود اشکالی ندارد اما همپایی با این تغییرات بسیار دشوار است و شاید نیازی هم نباشد.

 این زبان‌شناس با تأکید بر اینکه برخی از این نوآوری‌ها موسمی و کوتاه‌مدت است خاطرنشان می‌کند: در واقع زبانی که جوان‌ها برای خود انتخاب می‌کنند لزوماً گونه تثبیت‌شده و پایداری نخواهد بود و با رشد همان نسل فراموش می‌شود. زمانی که درباره دگرگونی‌های زبان صحبت می‌کنیم بیشتر به واژه‌ها توجه داریم گرچه ممکن است حوزه‌های دیگر زبانی مانند آواشناسی و حتی نحو هم تا اندازه‌ای دست‌خوش تغییراتی بشوند اما آن‌ها محدودتر و جزئی‌تر هستند و آنچه بیشتر مورد توجه‌ ماست واژگان است.

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

تغییراتی که به جای چند سده در چند سال افتاد

 او با طرح این پرسش که دارد چه اتفاقی می‌افتد و دست‌اندرکاران زبان و ادب فارسی و کسانی که مسئول برنامه‌ریزی زبانی هستند چه می‌توانند بکنند، اظهار می‌کند: پیشتر اشاره کردم که جوان‌ها دوست دارند زبانی متفاوت داشته باشند و گونه خاصی از زبان را به کار ببرند که برای همه شاید زبان آشنایی نباشد. دلیل دیگری که می‌توان یافت «پیدایش فناوری‌های جدید» است. عمداً از واژه پیدایش استفاه می‌کنم زیرا می‌خواهم بگویم از زمان پیدایش اینترنت تا امروز که هوش مصنوعی‌ کاربرد همگانی یافته است، ما وارد دوران جدیدی از ارتباطات و گسترش اطلاعات شده‌ایم. گرچه طول زمان این دوران جدید در مقایسه با رویدادهای دوره‌ها و سده‌های گذشته دوره کوتاهی به‌نظر می‌آید، اما شما که جوان هستید تحولات بزرگی را دیده‌اید و بنده ‌هم در طول زندگی بخت آن را داشته‌ام که بسیاری از آنها را دیده‌ام، پیشرفت‌های بسیار عظیمی که در قیاس با دگرگونی‌های گذشته می‌توانست در چند سده اتفاق بیفتد. اما چرا به این سرعت اتفاق افتاد؟ به دلیل جهش‌های انفجارگونه فناوری‌های رایانه، اینترنت، ارتباطات و آنچه عنوان فراگیر «رایاسپهر» دارد.

عاصی با اشاره به اینکه واژه «رایاسپهر» دربرابر سایبراسپیس Cyberspace  برگزیده شده است، ادامه می‌دهد: رایاسپهر باعث شده ارتباطات با سرعت بسیار زیادی گسترش پیدا کند و آسان و همگانی شود. این سه عامل آسانی، گستردگی و سرعت را که کنار هم بگذارید، متوجه می‌شوید چیزهایی که در گذشته ممکن بود طی ده‌ها و حتی صدها سال اتفاق بیفتد در عرض چند سال عملی شده است.

نویسنده‌هایی که یک‌روزه پرخواننده می‌شوند

او با بیان اینکه یکی از مهم‌ترین تغییرات، امکان شرکت همه افراد جامعه در یک گفت‌وگوی جهانی است، چیزی که در گذشته امکانش وجود نداشت، می‌گوید: در گذشته یک‌نفر که استعداد نویسندگی و شاعری داشت باید سال‌ها کار می‌کرد و می‌نوشت، به صاحب‌نظران، منتقدان و ناشران گوناگون ارائه می‌داد تا کم‌کم بتواند خود را به عنوان نویسنده معرفی کند و کتاب یا کتابچه‌ای را به چاپ برساند. کتابی که در شمارگان (تیراژ) هزار یا دوهزار نسخه چاپ می‌شد و معلوم نیست به دست چند نفر می‌رسید. حالا یک‌باره شرایطی به وجود آمده و ابزارهایی در  اختیار همه  قرار گرفته که هرکس می‌تواند یک‌روزه به نویسنده‌ای پرخواننده تبدیل شوند و به جای هزار یا دوهزار نفر گاه صدها هزار یا حتی میلیون نفر مطلبش را بخوانند. این مقیاس و میزان تاثیرگذاری را به‌ کلی تغییر می‌دهد.

 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی می‌افزاید: در گذشته تعداد آدم‌های باسواد نیز کم بود و از میان همان تعداد، چند نفر دست به قلم می‌شدند درحالی که امروزه تعداد باسوادها به‌خصوص در نسل جوان بسیار زیاد شده تقریبا به صددرصد رسیده است که همه هم به‌گونه‌ای با نوشتن سروکار دارند، یعنی چاره‌ای هم جز این ندارند. هرجوانی در سراسر روز از ابزار ارتباطی مانند تلفن همراه و رایانه استفاده می‌کند و ساده‌ترین و پربسامدترین کار فرستادن پیام متنی (پیامک) است. همه می‌نویسند چه در رایانامه (ایمیل) و چه در شبکه‌های اجتماعی؛ کافی است مطلبشان جالب باشد تا همه‌گیر (به اصطلاح جوانان وایرال) شود و هزاران  نفر و گاه تا میلیون‌ها نفر آن را بخوانند. اتفاقی که این روزها زیاد می‌افتد و در گذشته تصور آن هم به ذهن ما نمی‌رسید.

سهل‌انگاری نگران‌کننده!

 او با تأکید بر اینکه عامل دیگری را که نباید از نظر دور داشت گرایش‌های عمومی و شرایط اجتماعی است، توضیح می‌دهد: زمانی که ما با علاقه و آگاهانه واژه‌های فارسی را در گفتار و نوشتار خود به‌کار می‌بریم، دوران بالندگی و گسترش زبان فارسی است و زمانی که زبان‌های دیگر جذابیت می‌یابند و ‌ ‌کاربرد بجا یا نابجای واژه‌های بیگانه ارزش و اعتبار(پرستیژ) به‌شمار می‌آید تا جایی که برای گروهی از افراد سرنوشت زبان فارسی اهمیت خود را از دست می‌دهد و نسبت به آن بی‌تفاوت می‌شوند و در به‌کارگیری آن سهل‌انگاری می‌کنند. این سهل‌انگاری‌هاست که دوستداران و صاحب‌نظران زبان و ادب فارسی را نگران ساخته است. وگرنه دگرگونی و تحول ناگزیری که به آن اشاره شد روندی طبیعی به‌شمار می‌آید.

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

 عاصی دلیل دیگر تغییرات زبان را، نیازهای ارتباطی در موقعیت‌های متفاوت بیان کرده و می‌گوید: در گذشته گونه رسمی و تا اندازه‌ای تثبیت‌شده فارسی به عنوان زبان معیار در همه زمینه‌های علمی، ادبی و منظورهای ارتباطی کارآیی داشت اما اکنون با پیشرفت‌های چشم‌گیر دانش‌، صنعت و فناوری و رابطه ناگزیر با سراسر جهان، با پدیده‌ها و مفاهیمی تازه سروکار پیدا کرده‌ایم و برای بیان آن‌ها به عوامل جدیدی ازجمله سرعت و دقت نیازمندیم.

او خاطرنشان می‌کند: با توجه به سرعت بسیار زیاد تحول، پیشرفت و گسترش دانش‌های مختلف بیان سریع‌تر و کوتاه‌تر مطلب از بایستگی‌های امروز است. این موضوع را در متن‌های نوشتاری بهتر می‌توانیم ببینیم. در زبان انگلیسی از روش‌های مختلف برای بیان کوتاه و دقیق مطالب علمی استفاده می‌شود و از پیچیدگی و ابهام در متن علمی پرهیز می‌شود. جمله‌ها باید شفاف و روشن باشند و ابهام، چندلایه بودن و کنایه در مقاله علمی و زبان علمی جایی ندارد. این امر موجب ایجاز و دقت آن می‌شود.

 این استاد زبان‌شناسی سپس با اشاره به اهمیت اختصار برای بیان سریع‌تر جمله‌ها، عبارت‌ها و عنوان‌های طولانی بیان می‌کند: واژه‌ها و نشانه‌های اختصاری و تصویریِ کوتاه در زبان انگلیسی کاربرد زیادی پیدا کرده است؛ نام یک نهاد، سازمان یا مفهومی ترکیبی و چندجزئی با روش‌هایی منظم کوتاه شده و واژه دیگری ساخته می‌شود. باتوجه به حجم بسیار بزرگ نوشتگان علمی، ما هم ناچاریم در فارسی از اختصار استفاده کنیم. گرچه در گذشته در زبان فارسی اختصارسازی به‌طور منظم کاربرد نداشته است. هر رشته علمی یک روش منظم اختصارسازی دارد، از شیمی و فیزیک تا سایر علوم. اگر این کار را نکنیم، بیان بسیار طولانی و خسته‌کننده می‌شود. بنابراین ناچاریم دست‌کم در زبان فارسیِ علمی از این امکان بهره‌گیریم و فرهنگستان نیز به این نکته واقف شده و به آن توجه کرده است. امروز واژه‌های کوتاه‌شده بسیاری پذیرفته شده و از روش‌های مختلف برای کوتاه‌سازی در حوزه رسمی و علمی برای واژه‌های مصوب استفاده می‌شود.

او یادآور می‌شود: جوان‌ها هم از اختصارسازی برای بیان سریع‌تر مطالب خود چه در نوشته‌ها و چه در گفته‌هایشان استفاه می‌کنند. این موضوع مقداری ادبا، اهل زبان و تا اندازه‌ای سنتی‌ها را نگران می‌کند که چرا جوانان واژه‌هایی را که ما نمی‌فهیم و از دید ما غلط است، به کار می‌برند. ما با گونه‌ای از زبان فارسی روبه‌رو هستیم که به اصطلاح، زبان اینترنتی و گپ‌وگفت‌ (چت) خودمانی است که بین جوانان رواج دارد و زمانی که اهل فن و زبان‌شناسان به این زبان نگاه می‌کنند نگران می‌شوند.

عاصی سپس با تأکید براین‌که وجود این گونه زبانی جای نگرانی ندارد، می‌گوید: بسیاری از این نمونه‌ها مقطعی بوده و در دوره کوتاهی کاربرد پیدا می‌کند و بعد کنار گذاشته می‌شود. از سوی دیگر اگر نهادهای متولی برنامه‌ریزی زبان  مانند فرهنگستان به آن هوشیارانه و با پذیرش واقعیت‌های روز بپردازد، می‌توان راه‌هایی برای تعدیل، به‌سامان‌آوردن و شاید معیارسازی این گونه زبانی یافت.

او سپس خاطرنشان می‌کند: به‌نظرم اگر فرهنگستان آگاهانه و با نگاهی نو و امروزی به این گونه زبانی توجه کرده و برای آن چاره‌اندیشی کند، با استقبال نسل جوان روبه‌رو شود.

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

تا دیر نشده خودمان را با شرایط تطبیق دهیم

 او در ادامه اظهار می‌کند: البته نباید انتظار داشته باشیم که اصلا تفاوت زبانی بین این دو نسل وجود نداشته باشد، چنین انتظاری به‌معنی توقف و ایستاییِ نسل پویای امروز است و نتیجه اصرار ما نادیده گرفته شدن ما و ادامه راه خودشان است. چیزی که همواره یادآوری کرده‌ام: تا دیر نشده خودمان را با شرایط جدید تطبیق دهیم و فرهنگستان و سازمان‌هایی که مسئول برنامه‌ریزی زبانی هستند شایسته است خود را به‌روز نگه دارند. اصرار بر روش‌های کهنه، جاماندن از قافله پیشرفت است. به جایی می‌رسد که اگر اهل زبان و ادب برای حل برخی از مشکلات خط و زبان فارسی تصمیم نگیرند مهندسان برای ما تصمیم می‌گیرند و همه ناچارند بپذیرند، گرچه با اصول و مصالح زبانی، ادبی و زبان‌شناسی فاصله داشته باشد. اتفاقی که در دوران ورود چاپ افتاد.

عاصی می‌افزاید: صنعت چاپ و حروف‌چینی در شیوه‌ نوشتار و شکل حروف فارسی تغییرهای بزرگی ایجاد کرد. ادیبان و نویسندگانی که پیشنهاد تعدیل‌های جزئی را نیز پذیرا نبودند ناگهان با دگرگونی‌هایی بنیادی روبه‌رو شدند و با همه کاستی‌ها و نادیده گرفتن بسیاری از «عادت‌ها و سلیقه‌ها»، واقعیت را با عنوان اجبار فناوری نو بپذیرند. واقعیتی که بارها خود را به ما تحمیل کرده است. شاید بهترین راه‌ برای سازمان‌های مسئول برنامه‌ریزی زبانی، هم‌پایی با زمان و هماهنگی آگاهانه و هوشمندانه با پیشرفت‌های فناوری و بهره‌گیری بهینه از امکانات فراوان آن در راستای توانمندسازی بیشتر زبان فارسی در رایاسپهر باشد.

 نادیده گرفتن و زیر سؤال بردن فعالیت‌های فرهنگستان 

 او درباره نگاه‌های متفاوت به واژه‌های مصوب فرهنگستان اظهار می‌کند: اگر به روند فعالیت‌های هر سه فرهنگستان نگاه کنیم می‌بینیم که هرگاه جو مثبتی پیرامون زبان فارسی وجود داشته، مردم نیز عملکرد این نهادها را تایید کرده، واژه‌های پیشنهادی‌شان راپذیرفته و به‌کاربرده‌اند. اما زمانی که توجه به زبان و فرهنگ ایران کم‌رنگ می‌شود، زندگی تجملی و تشریفاتی یا به‌اصطلاح فرنگی‌مآبی رواج می‌یابد، نهادهای متولیِ پاسداشت زبان فارسی نیز کمتر از سوی مردم حمایت می‌شوند و فعالیت‌های آنها ازجمله واژه‌گزینی نادیده گرفته شده یا زیر سوال می‌رود.

او در ادامه بیان می‌کند: عده‌ای با درنظر گرفتن بودجه فرهنگستان و تقسیم آن به تعداد واژه‌های مصوب یک سال، رقم بزرگی را به‌عنوان بهای هر واژه ارائه کرده‌اند. اگر بدانیم که فرهنگستان یک سازمان بزرگ پژوهشی است که شمار بزرگی از دانشمندان، پژوهشگران، زبان‌شناسان، ادیبان و نویسندگان تنها با هدف خدمت به زبان و فرهنگ ایران در آن گردآمده فعالیت می‌کنند و تنها یکی از وظایفش واژه‌گزینی است، چنین محاسبه‌ای را درست نمی‌دانیم. از سوی دیگر مردمِ شوخ‌طبعِ ما گاهی واژه‌های طنزآمیزی را به فرهنگستان نسبت می‌دهند که اگر این موارد را نیز ناشی از جو «ناموافق» بدانیم باعث می‌شود، با نگاهی پیش‌داورانه برابرهای پیشنهادی را نپذیریم.

او می‌افزاید: اگر به زبان فارسی به‌عنوان زبانی فراگیر بنگریم و آن را زبان ملی و مشترک همه ایرانیان و سرمایه‌ای بی‌همتا برای فرهنگ ایران بشناسیم، دیگر آن را رقیبی برای زبان‌های دیگر سرزمین پهناور ایران مانند زبان‌های کردی، ترکی، بلوچی و مانند این‌ها نمی‌دانیم، چراکه هرکدام از آن زبان‌ها ارزش و کاربرد خود را دارند و در کنار زبان فارسی قرار می‌گیرند نه در برابر آن. نکته مهمی که می‌تواند در آگاهی همگانی نسبت به جایگاه زبان‌های ایران و نقش وحدت‌بخش و مثبت زبان فارسی در جامعه بسیار تعیین‌کننده باشد.

عاصی می‌گوید: فرهنگستان با بهره‌گیری از تجربه‌های پیشین، دستاوردهای دانش زبان و پژوهش‌های گوناگون به روش‌هایی عملی در واژه‌گزینی رسیده و آنها را با عنوان «اصول و ضوابط واژه‌گزینی» مدون کرده است و در گروه‌های تخصصی واژه‌گزینی به‌کار می‌گیرد و می‌تواند آن را در دسترس اهل زبان، مترجمان، متخصصان و گروه‌هایی که به واژه‌گزینی علاقه و نیاز دارند، قرار دهد. یکی از راه‌های سرعت‌بخشیدن به برابریابی واژه‌ها و اصطلاحات پرشمار بیگانه، سپردن واژه‌گزینی به گروه‌های تخصصی داوطلب به‌عنوان برون‌سپاری به‌گونه‌ای است که ضمن ارتباط با فرهنگستان و بهره‌گیری از روش‌های مورد تأیید آن در پایان پیشنهادهایشان در شورای فرهنگستان بررسی و تصویب می‌شود. این‌ هم راهی برای شرکت دادن متخصصان علاقه‌مند و همگانی کردن این فعالیت است.

این استاد زبان‌شناسی نظرخواهی از مردم را روش دیگری برای پیش‌برد، مشارکت و همگانی‌سازی واژه‌گزینی می‌خواند که شایسته است گسترش یابد و می‌گوید: در فرهنگستان دوم جزوه‌هایی با عنوان «پیشنهاد شما چیست؟» داشتیم که از مردم، متخصصان و علاقه‌مندان نظرخواهی می‌شد. البته مردم عادی کمتر آن جزوه‌ها را می‌خواندند و پاسخ می‌دادند. این نظرها به فرهنگستان برمی‌گشت و فرهنگستان از آن‌ها استفاده می‌کرد. اکنون نیز واژه‌های مصوب فرهنگستان برای چند سال به‌صورت آزمایشی منتشر می‌شوند تا نظرها یا پیشنهادهای دیگر گردآوری شود و با توجه به آنها برابرهای نهایی مشخص شوند.

او یادآور می‌شود: با بهره‌گیری از ابزارهای امروزی، مانند اینترنت بهتر و آسان‌تر می‌توان از نظرهای مردم استفاده کرد و آنها را در واژه‌گزینی شرکت داد و این خود، می‌تواند به پذیرش واژه‌ها کمک کند. واژه‌هایی که از فرهنگستان‌های اول، دوم و سوم کاربرد یافته و به‌اصطلاح در زبان فارسی جا افتاده‌اند، واژه‌هایی هستند که این نوع آزمایش را پشت سر گذاشتند، البته واژه‌هایی هم هستند که فرهنگستان‌ها ساختند اما به‌دلایل گوناگون کاربرد نیافتند و فراموش شدند.

سره‌گرایی؛ کاری ناممکن 

 مصطفی عاصی همچنین درباره سره‌گرایی و دیدگاه‌هایی که درباره حذف همه وام‌واژه‌های بیگانه از زبان فارسی وجود دارد، می‌گوید: به‌نظر من افراط و تفریط در هر زمینه‌ای نتیجه خوبی ندارد. سره‌گرایی افراطی یعنی پاکسازی زبان از تمام واژه‌های بیگانه، کاری ناممکن و برخلاف روند طبیعی ارتباط‌ و دادوستدهای فرهنگی و علمی به‌ویژه در دوران گسترش اطلاعات و فناوری‌های نوین است. در دوره‌های تاریخی که به آنها اشاره شد واژه‌های بسیاری از زبان‌های عربی، ترکی، مغولی، روسی، آلمانی، فرانسه و انگلیسی وارد فارسی شده که دیگر امکان دور ریختن همه این‌ها وجود ندارد. اما در جایی که می‌توانیم از میان دو واژه فارسی و بیگانه برای بیان مطلب یکی را برگزینیم، به‌نظرم شایسته است واژه فارسی را به‌کار بریم. این کار نامش سره‌گرایی نیست، بلکه ارج نهادن به زبان خود در راستای توانمندسازی آن  است.

وقتی واژه‌های بیگانه ارزش می‌شود باید نگران شد

 او خاطرنشان می‌کند: درمقابل، پس از ورود اعراب به ایران، مردم عادی به زبان فارسی صحبت می‌کردند و هیچ آشنایی با زبان عربی نداشتند. اما برخی دبیرانی که در دربار حاکمان کارهای منشی‌گری را انجام می‌دادند به‌جز نگارش به‌ زبان عربی در نامه‌نگاری فارسی به‌گفته شادروان دکتر کیا «کاربرد واژه‌های عربی را نمودار دانش و هنر خویش می‌پنداشتند» و به دبیران دیگر توصیه می‌کردند به‌جای واژه‌های فارسی برابرهای عربی به‌کار برند.

این استاد زبان‌شناسی با اشاره به دفترک «چند سخن که دبیران در قلم آرند» نوشته ابوالفضل بیهقی (شاگرد ابونصر مشکان دبیر سلطان محمود) ویراسته صادق کیا، نمونه‌هایی از توصیه‌های وی را برشمرد: بدان که بجای آموختن، تعلّم نویسند؛ بجای آزمایش، تجربت؛ بجای شادی، مسرّت؛ بجای زندگانی و مرگ، حیات و ممات؛ بجای راز، سرّ؛ بجای آسان، سهل؛ بجای روستا، سواد؛ بجای خانگیان، اهل بیت؛ بجای خویشاوندان، اقارب؛ بجای پیمان، میثاق و شریطه و مانند این‌ها که فهرستی از سیصد و هفتاد «سخن» است. این نمونه نشان می‌دهد چه بسیار واژه‌های عربی با قصد و آگاهانه و نه از روی نیاز یا به‌شیوه‌ای طبیعی به زبان فارسی راه یافته‌اند. روندی که امروز نیز با انگیزه‌هایی مشابه برای کاربرد واژه‌های اروپایی به‌ویژه انگلیسی دنبال می‌شود.

 انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha