وحید شالچی، عصر چهارشنبه هفتم خرداد در شصتوششمین اجلاس فرهنگیاجتماعی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سراسرکشور اظهار کرد: اگرچه توانمندیهای دانشگاه اصفهان و مهماننوازی فرهیختگان این دیار در انتخاب این مکان برای نخستین نشست حضوری بیتأثیر نبوده است، اما دلیل عمیقتری ما را به این نقطه رساند.
وی افزود: رسالتی که حوزه فرهنگی - اجتماعی وزارت علوم دنبال میکند که اگر بخواهم در یک یا دو واژه خلاصهاش کنم «هویت ایرانی - اسلامی» است، ما را به این جمعبندی رساند که جایی که بیش از هر نقطهای این هویت را تجربه کرده، در آن تنفس نموده و با آن درآمیخته، شهر اصفهان است. این را نه بعنوان کسی از خطهی آذربایجان، بلکه بعنوان انسانی دلبسته به این هویت عرض میکنم. وقتی در مساجد اصفهان، در میدان نقش جهان و در بافت تاریخی این شهر قدم میزنم، حس تعلقم به گذشته این سرزمین زنده میشود. اصفهان، برای همه ایرانیان، خانهای است در دل تاریخ، اما ما در مقام فعالان فرهنگی، در یک واقعیت متناقض ایستادهایم. از یک سو، وارث تمدنی کهن و باشکوهیم؛ تمدنی که در کتابهای تاریخ فرهنگ و هنر جهان، همپایه مصر و یونان یاد میشود و به تعبیر هگل، از نخستین ملتهایی بوده که تاریخ را آغاز کردهاند، اما از سوی دیگر، با زمینی شکننده و واقعیتهایی سخت روبهرو هستیم. ما، کارگزاران فرهنگی جمهوری اسلامی، در دانشگاهها موظفیم که فاصلهی میان این آسمان آرمانی و زمین واقعیت را با تأنی و خرد طی کنیم.
معاون فرهنگی وزارت علوم بیان کرد: فرهنگ، در طول تاریخ، عامل پیوستگی و ماندگاری ایران بوده است. اگر پس از فروپاشی ساسانیان تا عصر صفویه که در همین اصفهان پیکر کالبدی یافت وحدت سیاسی چندان در کار نبوده، اما فرهنگ، رشته اتصال ما بوده است و ما، نمایندگان این فرهنگایم؛ فرهنگی که در طول قرنها، ایران را حفظ کرد و مفاخر عظیمی چون مولانا، رازی، سعدی، شهابالدین سهروردی و دیگر بزرگان را به فرهنگ جهانی تقدیم نمود.
شالچی ادامه داد: با این همه، یکی از دشواریهای بنیادین ما آن است که اهداف و انتظارات از فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها بسیار بلند و والاست، اما زیرساختهای تحقق آن از منابع انسانی گرفته تا اعتبارات و اختیارات متناسب با این اهداف دیده نشدهاند. این همان شکاف تلخی است که روزانه با آن مواجه هستیم. عشق به این راه، ما را نگاه داشته، اما دشواریها، بحرانها و چالشهایی که پیش روی ماست، کم نیست. جامعهای که شکافهای اجتماعیاش هر روز عمیقتر میشود، نیازمند لولاهایی است که اجزایش را به هم پیوند دهد. ما، نیروهای فرهنگی، باید آن لولا باشیم. ما ضد گسست و طرفدار پیوند و گفتوگو هستیم. با این حال، امروز با کاهشی محسوس در استقبال دانشجویان از فعالیتهای فرهنگی مواجهیم.
وی با بیان اینکه تالارهایی که روزی مملو از مشتاقان فرهنگ و گفتوگو بودند، اکنون خلوتتر شدهاند، گفت: یکی از علل این امر، غفلت از پیچیدگیهای لایههای مختلف فرهنگ ایرانی - اسلامی است. فرهنگی که در گذر تاریخ، هم از ایران پیش از اسلام و هم از تعاملات غنیاش با اسلام شکل گرفته و پربارتر شده است. وقتی ما در معرفی این فرهنگ، تنها به بعضی ابعاد آن پرداختهایم و دیگر ساحتها را فرو نهادهایم، برخی اقشار جامعه از ما فاصله گرفتهاند.
معاون فرهنگی وزارت علوم با بیان اینکه گاه در تنگنظری ما، بخشی از جامعه بدرستی دیده نشده است تصریح کرد: در نتیجه، نادیدهانگاشته شدهاند. مقام معظم رهبری بارها بر این نکته تأکید داشتهاند که فرهنگ دانشگاهی باید حامل سه لایه هویتی باشد؛ هویت اسلامی، هویت انقلابی و هویت ایرانی، اما اگر هر یک از این اضلاع تضعیف یا حذف شود، اثر آن در کار فرهنگی نمایان خواهد شد، همچنین ما، کارگزاران فرهنگی، در برابر ارزشهای بنیادینی چون آزادی، جمهوریت و اسلامیت تعهد دادهایم. جمع این ارزشها همواره آسان نیست، اما هنر سیاست فرهنگی، جمع همین اضداد است. اگر وعده آزادی دادهایم، باید سطحی از آزادی را محقق کنیم. اگر تعهد به جمهوریت و اسلامیت داشتهایم، باید هر دو را پاس بداریم.
شالچی بیان کرد: در دانشگاهها نیز، نباید میان گروههای دانشجویی، تشکلها و طیفهای فکری تفاوت نهاد. همه، فرزندان ما هستند و همه باید زیر چتر فرهنگ ملی ما بگنجند. یکی دیگر از آسیبها آن است که ما دایره کار فرهنگی را محدود به «کار مستقیم» کردهایم؛ در حالی که بزرگترین کار فرهنگی ما «کار استعاری» است. شهر اصفهان خود نمونه عالی همین استعاره است؛ وقتی در مسجد جامع یا میدان نقش جهان قدم میزنیم، بیآنکه کسی سخنی بگوید، روح ما به آسمان کشیده میشود. این همان اثرگذاری پنهان و عمیق فرهنگ است.
انتهای پیام
نظرات