محمدرضا یوسفی در گفتوگو با ایسنا درباره تعریف کمالگرایی، اظهارکرد: کمالگرایی به دو نوع سالم و ناسالم تقسیم میشود، نوع سالم آن به پیشرفت، تلاش هدفمند و کیفیت بالا منجر میشود؛ اما نوع ناسالم، منبع اضطراب، ترس از شکست و نارضایتی مداوم از خود است.
یوسفی بیان کرد: افراد کمالگرا غالباً بر این باورند که ارزشمندیشان وابسته به عملکردشان است، نه وجودشان؛ در روانشناسی، کمالگرایی ناسالم با اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی و وسواس مرتبط دانسته میشود، این ویژگی ممکن است در زمینههای شغلی، تحصیلی، روابط اجتماعی یا حتی ظاهر بدنی بروز کند.
وی در خصوص علائم و نشانههای کمالگرایی تصریح کرد: کمالگرایان اغلب از ترس اشتباه کردن، کارها را به تعویق میاندازند یا اصلاً شروع نمیکنند، یکی از نشانههای بارز آن، رضایت نداشتن مزمن از خود و نتایج کارهاست، حتی اگر دیگران آنها را عالی بدانند.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین گفت: این افراد تمایل به کنترل زیاد جزئیات دارند و نمیتوانند بهراحتی کار را به دیگران واگذار کنند، آنها خودانتقادی شدیدی دارند و گاه برای دیگران نیز انتظاراتی غیرواقعبینانه ایجاد میکنند.
وی ادامه داد: ترس از قضاوت منفی، حساسیت بیشازحد به اشتباهات، نیاز وسواسگونه به تأیید دیگران و تجربه اضطراب یا افسردگی پس از ناکامی از دیگر علائم شایع هستند. همچنین ممکن است در تصمیمگیری دچار وسواس و فلج ذهنی شوند، چون همیشه نگران «بهترین انتخاب» هستند.
یوسفی در پاسخ به اینکه علت بروز کمالگرایی در فرد چیست، خاطرنشان کرد: کمالگرایی معمولاً ترکیبی از عوامل ژنتیکی، تربیتی و فرهنگی دارد، در کودکی، اگر فرد تنها در ازای موفقیت مورد توجه و تحسین قرار گرفته باشد، ممکن است بیاموزد که ارزش او وابسته به عملکرد عالیاش است.
وی بیان کرد: والدین سختگیر، انتقادگر یا بیشازحد کنترلگر میتوانند در شکلگیری این نگرش مؤثر باشند، همچنین محیطهای رقابتی یا فرهنگی که ارزش بالایی برای موفقیت ظاهری و بدون اشتباه قائلاند، بستر بروز کمالگرایی را فراهم میکنند.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین گفت: بعضی پژوهشها نیز نقش صفات شخصیتی ذاتی، مانند نیاز به کنترل و تمایل به ساختار و نظم بالا، را در بروز کمالگرایی مؤثر میدانند، تجارب شکست یا تحقیر درگذشته نیز میتوانند باعث شوند فرد برای جبران یا محافظت از خود، به سمت کمالگرایی متمایل شود.
وی در خصوص آسیبهای کمالگرایی به شخص و زندگی او، تصریح کرد: کمالگرایی ناسالم میتواند مانع از رشد شخصی و رضایت از زندگی شود، این ویژگی اغلب منجر به اضطراب، افسردگی، استرس مزمن، وسواس فکری و فرسودگی میشود. کمالگرایان چون همیشه نگران اشتباهاند، ممکن است فرصتهای مهمی را از دست بدهند یا عملکرد پایینتری نسبت به توان واقعی خود نشان دهند.
یوسفی ادامه داد: روابط اجتماعی این افراد نیز ممکن است آسیب ببیند، چون دیگران از آنها احساس قضاوت، کنترل یا فشار دریافت میکنند، اعتمادبهنفس افراد کمالگرا ناپایدار و وابسته به موفقیتهایشان است، آنها از شکست، اشتباه و انتقاد، ترس شدیدی دارند و حتی موفقیتهایشان را نادیده میگیرند که بهمرور زمان، این دیدگاه ممکن است باعث احساس پوچی، نارضایتی دائمی و کاهش کیفیت زندگی شود.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت قزوین درباره چگونگی پیشگیری از بروز کمالگرایی گفت: برای پیشگیری از کمالگرایی ناسالم، باید از کودکی ارزش وجودی افراد را مستقل از عملکردشان تقویت کرد. والدین و معلمان در این راستا نقش کلیدی دارند، آنها باید تلاش را تشویق کنند، نه فقط نتیجه را و اشتباهات را بهعنوان فرصت یادگیری معرفی کنند.
وی افزود: خودآگاهی نیز مهم است؛ افراد باید افکار غیرواقعبینانه درباره «بایدها» و «نبایدها» را شناسایی و به چالش بکشند، تمرین پذیرش خود، استفاده از گفتوگوی درونی مثبت و کاهش مقایسه با دیگران میتواند کمککننده باشد، همچنین تنظیم اهداف واقعبینانه و مرحلهبندی شده به کاهش فشار کمک میکند.
یوسفی در پایان تصریح کرد: در بزرگسالی، یادگیری مهارتهایی مثل مدیریت استرس، تمرین ذهنآگاهی (mindfulness) و مراجعه به رواندرمانگر در صورت نیاز، میتواند فرد را از گرفتار شدن در دام کمالگرایی ناسالم محافظت کند.
انتهای پیام
نظرات