سمانه داوطلب در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: صنایع دستی، میراث ماندگار فرهنگ و هنر نیاکان ما است که نقشی بنیادین در انتقال، ترویج و حفظ هویت ایرانی ایفا میکند. این هنر- صنعت که ریشه در زندگی روزمره پیشینیان دارد، همواره به عنوان بخشی از معیشت و فرهنگ مردم در اقصینقاط ایران حضور داشته و با روح و اصالت ایرانی گره خورده است. فعالیت در این عرصه نه تنها احیاء سنتهای کهن است، بلکه بازآفرینی ارزشهایی است که نسلهای پیشین به آن پایبند بودهاند.
وی ادامه داد: در گذشته صنایعدستی یکی از ارکان اصلی اقتصاد و سبک زندگی مردم بود، اما با ورود فناوری و ماشینی شدن فرآیندها، از جایگاه سنتی خود فاصله گرفت و به حاشیه رانده شد. با این حال این هنر هنوز هم در خود، اصالت و هویت فرهنگی ما را حفظ کرده و اگر نتوانیم آن را با نیازهای امروز تطبیق دهیم، ممکن است در آیندهای نهچندان دور، تنها در دل کتابها و موزهها باقی بماند. آنچه اهمیت دارد، یافتن راهکارهایی برای کاربردیسازی و روزآمد کردن صنایعدستی است تا بتواند در زندگی مدرن جایگاهی شایسته بیابد.
این کارشناس حوزه صنایعدستی بیان کرد: صنایعدستی اگر با سلیقه و نیاز نسل امروز هماهنگ و در طراحی، رنگبندی و کاربرد خود با سبک زندگی امروزی همراستا شود، میتواند بار دیگر به کالایی روزمره و مورد نیاز تبدیل شود. حفظ اصالت، در عین نوآوری و انطباق با فناوریهای نوین، رمز بقای این میراث است. اگر صرفاً به بازتولید شکل سنتی آن بسنده کنیم، خطر از دست رفتن مخاطب و در نهایت فراموشی آن وجود دارد.
داوطلب با بیان اینکه در جهان امروز که با شتاب در مسیر جهانیسازی فرهنگی حرکت میکند، صنایعدستی میتواند به عنوان یک سفیر فرهنگی ایفای نقش کند، خاطرنشان کرد: این هنر نه تنها جلوهای از زیبایی و مهارت هنرمندان ایرانی است، بلکه حامل پیامهایی از تاریخ، هویت و سبک زندگی ایرانیان به جهانیان است. صنایعدستی مشترک میان کشورهای منطقه، نظیر نوروز، نشان میدهد که این هنر میتواند زبان مشترکی میان ملتهایی با پیشینه فرهنگی مشترک باشد.
صنایعدستی از برجستهترین نمودهای هویت ملی است
وی در خصوص تحلیل جایگاه صنایعدستی در هویت ایرانی اظهار کرد: باید گفت که این هنر از برجستهترین نمودهای هویت ملی است. در هر گوشهای از این سرزمین از شهرها تا روستاهای دورافتاده، ردی از صنایعدستی به چشم میخورد و هر ایرانی میتواند با بهرهگیری از میراث پیشینیان، سهمی در حفظ و تداوم این هنر داشته باشد. صنایعدستی نمادی از فرهنگ، تولید ملی، اقتصاد مقاومتی و خودباوری است که میتواند پیوندی میان گذشته و آینده برقرار سازد.
این کارشناس حوزه صنایعدستی اظهار کرد: دولت و نهادهای فرهنگی نقش مهمی در حمایت از این حوزه دارند. هرچند استقلال هنرمند باید حفظ شود، اما سیاستهای حمایتی نظیر بیمه، بازنشستگی، تسهیلات مالی و حقوق مالکیت فکری میتوانند انگیزه و پایداری هنرمندان را افزایش دهند. در شرایط دشوار اقتصادی، وجود قوانین حمایتگر میتواند ضامن بقا و رشد هنرهای سنتی باشد.
داوطلب ادامه داد: صادرات صنایعدستی دریچهای به سوی معرفی فرهنگ ایرانی به جهانیان است. هر محصول با کیفیت و دارای هویت فرهنگی میتواند به مثابه سفیری مؤثر در عرصه بینالمللی بدرخشد. این مهم نیازمند تخصصگرایی در فرآیند تولید، فروش و صادرات است. هنرمند باید بتواند با واگذاری وظایف تخصصی به افراد یا نهادهای حرفهای، تمرکز خود را بر خلق اثر بگذارد و از مسیرهای اصولی برای ورود به بازارهای جهانی بهرهمند شود.
صنایعدستی، راهی ساده و کارآمد برای توسعه اقتصادی مناطق کمبرخوردار
وی تصریح کرد: از سوی دیگر صنایعدستی ظرفیت بالقوهای برای کارآفرینی در مناطق محروم دارد. این حوزه نیاز به سرمایهگذاری کلان، فضای وسیع یا تجهیزات پیشرفته ندارد. با آموزشهای کوتاهمدت و هزینههای پایین میتوان آن را در هر نقطهای از کشور راهاندازی کرد و زمینه اشتغال و درآمدزایی را فراهم ساخت. ویژگیهایی مانند بازگشت سریع سرمایه و امکان راهاندازی کسبوکار در مقیاس کوچک، آن را به گزینهای کارآمد برای توسعه اقتصادی مناطق کمبرخوردار تبدیل کرده است.
صنایعدستی دیدگاه انسان را به زندگی تغییر میدهد
این فعال حوزه صنایعدستی در خصوص ورود جوانان علاقهمند به این عرصه اظهار کرد: باید گفت که دنیای صنایع دستی دنیایی پر از تنوع، خلاقیت و آرامش است. ورود به این حوزه دیدگاه انسان را به زندگی تغییر میدهد و او را وارد مسیری میکند که با روحیه و احساس انسان پیوند دارد. تلفیق هنر با فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، طراحی دیجیتال، چاپ سهبعدی و ابزارهای نوین بازاریابی، میتواند فرصتی برای نسل جدید فراهم آورد تا صنایعدستی را با زبان امروز به جهان معرفی کنند. باید در عین پایبندی به اصالتها، از فرصتهای عصر تکنولوژی نیز بهره گرفت تا این میراث فرهنگی زنده بماند و به نسلهای آینده انتقال یابد.
انتهای پیام
نظرات