محدثه رستمی درباره مدیریت بحران در شرایط جنگی و ضرورت حمایت روانی از کودکان به ایسنا گفت: در مواجهه با بحرانهایی نظیر جنگ، سلامت روانی کودکان اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند، این دوران مملو از استرس، ناامنی و تغییراتی ناگهانی در روال زندگی روزمره است که میتواند چالشهای بسیاری برای خانوادهها، بویژه در زمینه تربیت و آرامش روانی فرزندان، به همراه داشته باشد.
این عضو انجمن روانشناسی با تأکید بر اینکه برخورد علمی با این مسئله میتواند از آسیبهای جدی روانی در کودکان پیشگیری کند، توضیح داد: شناخت و اجرای راهکارهای عملی و تخصصی، نقش کلیدی در کاهش اثرات منفی بحرانها و همچنین تقویت ایمنی روانی کودکان ایفا میکند اگر بخواهیم این اقدامات را در چند محور اساسی دستهبندی کنیم، میتوانیم به ایجاد فضای امن روانی، آموزش مهارتهای تنظیم هیجان و کنترل استرس، تقویت احساس تعلق و حمایت گروهی، و آموزش مهارتهای مقابلهای اشاره کنیم.
رستمی نخستین و اساسیترین نیاز روانی کودکان در زمان جنگ را ایجاد یک فضای امن و پایدار دانست و گفت: منظور از این فضا فقط امنیت فیزیکی نیست، بلکه آرامش روانی و احساس ثبات در زندگی کودک است، والدین و مراقبان باید تلاش کنند تا با ایجاد یک روال منظم در فعالیتهای روزمره مانند خواب، تغذیه، تفریح و بازی، کودک را در مسیر احساس امنیت، کنترل و پیشبینیپذیری قرار دهند. این احساسات میتوانند نقش بسیار مؤثری در کاهش اضطراب کودکان داشته باشند.
این روانشناس کودکو نوجوان با اشاره به فشار هیجانی بالایی که کودکان در بحرانها تجربه میکنند، افزود: آموزش تکنیکهای سادهای مانند تنفس عمیق، بازیهای آرامبخش یا فعالیتهای هنری خانوادگی، میتواند سطح استرس کودکان را بطور محسوسی کاهش دهد. استفاده از زبان آرام، همدلانه و تشویق کودکان به بیان احساسات، به آنها کمک میکند تا ترسها و نگرانیهایشان را راحتتر بازگو کنند و برای آنها راهکار بیابند.
رستمی ادامه داد: احساس تعلق و حمایت گروهی، یکی دیگر از ارکان مؤثر در حفظ سلامت روانی کودکان است. برگزاری فعالیتهای گروهی، کارگاههای مشارکتی و جلسات مشاورهای میتواند حس همبستگی را در کودکان تقویت کرده و آنها را در مواجهه با بحران مقاومتر کند. کودکان وقتی ببینند که تنها نیستند و دیگران هم درکشان میکنند، بمراتب راحتتر با فشارهای روانی کنار میآیند.
وی به اهمیت آموزش مهارتهای مقابلهای اشاره کرد و گفت: طبیعیسازی احساساتی چون ترس و اضطراب، نخستین گام در این مسیر است. آموزش باید بگونهای باشد که کودک بتواند احساسات خود را بشناسد، بپذیرد و راههای سالم و مؤثر برای مدیریت آنها یاد بگیرد. این آموزشها باید مستمر، علمی و متناسب با سن کودک باشد. همچنین خانوادهها نیز نیازمند آموزش هستند تا بتوانند نقش حمایتی خود را بدرستی ایفا کنند.
رستمی توضیح داد: برای حفظ سلامت روان کودکان در بحرانهایی مانند جنگ، فقط یک گروه یا یک نهاد مسئول نیست، این یک مسئولیت همگانی است که نیازمند همبستگی اجتماعی، همراهی خانوادهها، آموزشهای تخصصی و برنامهریزی هدفمند است تا بتوانیم در کنار مقابله با بحران، روحیه امید و آرامش را در دل نسل آینده زنده نگه داریم.
انتهای پیام
نظرات