به گزارش ایسنا، ازدواج بهعنوان یکی از تصمیمهای مهم زندگی تلقی میشود و با وجود تغییر سبک زندگی، افزایش سن ازدواج و دغدغههای فردی، جوانان همچنان آن را نقطه عطفی برای ورود به مرحلهای تازه از زندگی میدانند. اما تصمیمگیری درباره ازدواج، ساده نیست و افراد با نگرانیها، پیشفرضها، و حتی ترسهایی وارد این مسیر میشوند. در این میان، مشاورههای پیش از ازدواج میتوانند فضایی امن برای گفتگو و شناخت بهتر خود و طرف مقابل فراهم کنند. این مشاورهها اگر درست و اصولی انجام شوند، به افراد کمک میکنند تصمیم آگاهانهتری بگیرند و از مشکلات جدی در آینده جلوگیری کنند.
در کشورهای مختلف، برنامههایی برای آموزش مهارتهای ارتباطی، حل تعارض و شناخت ویژگیهای فردی پیش از ازدواج وجود دارد. این برنامهها معمولاً مبتنی بر پژوهشهای گسترده و متناسب با فرهنگ همان کشور طراحی شدهاند. اما در ایران، با وجود اینکه سالهاست مشاوره پیش از ازدواج در مراکز مشاوره انجام میشود، هنوز این روند بهدرستی مورد ارزیابی قرار نگرفته و بیشتر مبتنی بر تجربیات شخصی مشاوران است. نبود یک الگوی بومی، عدم انسجام محتوایی و نبود استانداردهای مشخص، باعث شده که برخی از زوجها تجربه موفقی از این جلسات نداشته باشند. از این رو، بررسی دقیق وضعیت موجود مشاورههای پیش از ازدواج و طراحی برنامههایی متناسب با شرایط فرهنگی کشور، از جمله ضرورتهایی است که باید به آن پاسخ داده شود.
در همین راستا، محسن کچویی از دانشگاه علم و فرهنگ با همراهی یکی از همکاران خود و همکاری پژوهشگرانی از دانشگاه شهید بهشتی، تحقیقی درباره نظرات متخصصان در حوزه مشاوره پیش از ازدواج انجام دادهاند. در این پژوهش تلاش شده است دیدگاه مشاوران فعال در این حوزه درخصوص وضعیت کنونی این مشاورهها و آنچه باید در آینده باشد، بررسی شود. پژوهشگران سعی کردهاند با نگاهی از درون، به شناخت دقیقتری از چگونگی اجرای این مشاورهها و چالشهای موجود برسند.
برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی استفاده شده است؛ یعنی پژوهشگران به جای استفاده از پرسشنامههای عددی، با ۱۲ نفر از مشاوران فعال در حوزه ازدواج مصاحبه کردهاند. این مصاحبهها نیمهساختاریافته بودند؛ یعنی چارچوب مشخصی داشتند، اما به مشاوران اجازه داده شد تا آزادانه از تجربیات خود صحبت کنند. سپس اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از روشی موسوم به تحلیل مضمون (تحلیل محتوایی دادهها بر اساس مفاهیم تکرارشونده) بررسی و دستهبندی شدند.
یافتههای این تحقیق نشان دادند که مشاوران پیش از ازدواج در ایران معمولاً براساس تجربه شخصی و بدون بهرهگیری از یک چارچوب مشخص کار میکنند. این مسئله باعث شده که روند مشاوره از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و در برخی موارد حتی متناقض جلوه کند. نبود یک ساختار یکپارچه، باعث شده که مشاوران بیش از اندازه به برداشتها و سلیقههای شخصی خود متکی شوند.
همچنین در این پژوهش مشخص شد که اگرچه برخی از این روشهای تجربی برای زوجها مفید بودهاند، اما در مواردی هم باعث نارضایتی شدهاند. دلیل اصلی این نارضایتی، نبود هماهنگی میان نیازهای فرهنگی زوجها و روشهایی است که گاه از منابع خارجی گرفته شده و بدون بومیسازی به کار گرفته شدهاند. این موضوع، کارایی مشاورهها را زیر سؤال برده است.
پژوهشگران همچنین تأکید کردند که مشاوران موفق معمولاً از سه جنبه در کار خود بهره میبرند: ویژگیهای شخصی، مهارتهای حرفهای و توانایی درک فرهنگی. به عبارت دیگر، مشاوری که فقط بر تکنیکها تکیه کند، ولی با فرهنگ و واقعیت زندگی زوجهای ایرانی آشنا نباشد، ممکن است نتواند کمک مؤثری ارائه دهد. این یافته نشان میدهد که غنیسازی تجربه مشاوران در هر سه زمینه میتواند باعث افزایش کیفیت مشاورهها شود.
در بخش دیگری از این تحقیق به مسئله نبود آموزش کافی برای مشاوران اشاره شده است. بسیاری از آنها گفتهاند که آموزشهای دریافتیشان با نیازهای واقعی جلسات مشاوره فاصله دارد. همین موضوع باعث شده تا برخی مجبور شوند روشهای مختلف را با سعی و خطا به کار بگیرند. این رویکرد، هرچند گاهی موفق بوده، اما در بلندمدت میتواند باعث کاهش اعتماد عمومی به اثربخشی مشاورهها شود.
شکی نیست که اگر به نکات ارزشمند مطرح شده در این پژوهش که نتایج آن در فصلنامه «خانوادهپژوهی» وابسته به پژوهشکده مطالعات خانواده دانشگاه شهید بهشتی منتشر شدهاند، به قدر کافی توجه شود، میتوان انتظار داشت سطح و کارایی مشاورههای پیش از ازدواج در کشور ما بالاتر برود و ازدواجها از قوام و استحکام بالاتری برخوردار گردند.
انتهای پیام
نظرات