• شنبه / ۱۴ تیر ۱۴۰۴ / ۱۵:۳۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404041408554
  • منبع : پایگاه‌های خبری

چرا شهدا به جایگاه اباالفضل العباس(ع) غبطه می‌خورند؟

چرا شهدا به جایگاه اباالفضل العباس(ع) غبطه می‌خورند؟

حضرت عباس(ع) به اندازه‌ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب‌های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ‌های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.

به گزارش ایسنا، به نقل ازجهان نیوز: نخستین فرزنـد پاک بـانو ام البنین، سـالار بزرگوارمان ابوالفـضل العباس (عـلیـه السلام) بـود کـه بـا تـولدش، مدیـنه بـه گل نـشست، دنیا پرفروغ گشت و موج شادی، خاندان علوی را فراگرفت. قَمَری تـابـنـاک بـه ایـن خاندان افـزوده شـده بـود و می رفت کـه بـا فضایل و خون خود، نقشی جاودانه بر صفحه گیتی بنگارد.

هـنـگامی که مژده ولادت عباس به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) داده شد، به خانه شتافت، او را در برگرفت، باران بوسه بر او فرو ریخت و مراسم شرعی تولد را درباره او اجـرا کـرد. در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه گفت. نخستین کلمات، بانگ روحبخش تـوحـیـد بـود کـه بـه وسـیـله پدرش پیشاهنگ ایمان و تقوا در زمین ، بر گوشش نشست و سرود جاویدان اسلام ، جانش را نواخت: ((اللّه اکبر... لا اله الاّ اللّه)). این کلمات که عصاره پـیـام پـیـامبران و سرود پرهیزگاران است ، در اعماق جان عباس جوانه زد، با روحش عجین شـد و بـه درخـتـی بـارور از ایمان بدل شد تا آنجا که در راه باروری همیشگی آن ، جان بـاخـت و خـونـش را بـه پـای آن ریـخـت. در هـفتمین روز تولد نیز بنا به سنّت اسلامی ، حـضرت ، سر فرزند را تراشید، همسنگ موهایش، طلا (یا نقره) به فقیران صدقه داد و هـمـان گـونـه کـه نـسـبت بـه حـسـنـیـن (عـلیـهـمـا السـّلام) عمل کرده بود، گوسفندی به عنوان عقیقه ذبح کرد.

سال تولد
برخی از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در روز چهارم ماه شعبان سال 26 هجری دیده به جهان گشود.

نامگذاری
امـیـرالمـؤ مـنـیـن (عـلیـه السـّلام) از پـس پرده های غیب، جنگاوری و دلیری فرزند را در عرصه های پیکار دریافته بود و می دانست که او یکی از قهرمانان اسلام خواهد بود، لذا او را عـبـاس (دُژم : شـیـر بـیـشـه) نـامـیـد؛ زیـرا در بـرابـر کـژیـهـا و بـاطـل ، ترشرو و پرآژنگ بود و در مقابل نیکی ، خندان و چهره گشوده . همان گونه که پـدر دریـافـتـه بـود، فـرزنـدش در مـیـادیـن رزم و جـنـگـهـایـی کـه بـه وسـیـله دشـمنان اهـل بیت (علیهم السّلام) به وجود می آمد، چون شیری خشمگین می غرّید، گردان و دلیران سـپـاه کـفر را درهم می کوفت و در میدان کربلا تمامی سپاه دشمن را دچار هراس مرگ آوری کرد. شاعر درباره حضرتش می گوید:
((هـراس از مـرگ ، چـهـره دشـمـن را درهـم کـشـیده بود، لیکن عباس در این میان خندان و متبسم بود)).

ابوالفضل :
از آنـجـا کـه حـضـرت را فـرزنـدی بـه نـام ((فـضـل)) بـود، او را بـه ((ابـوالفـضـل)) کـنـیـه داده بـودنـد. شـاعـری در سـوگ ایـشـان مـی گـویـد: ((ای ابـوالفـضـل ! ای بـنـیانگذار فضیلت و خویشتنداری ! ((فضیلت)) جز تو را به پدری نپذیرفت)).

ایـن کـنـیـه بـا حـقـیـقـت وجـودی حضرت هماهنگ است و او اگر به فرض ‍ فرزندی به نام فـضـل نـداشـت ، بـاز بـه راستی ابوالفضل (منبع فضیلت) بود و سرچشمه جوشان هر فـضـیـلتـی بـه شـمـار مـی رفـت ؛ زیـرا در زنـدگـی خـود بـا تـمـام هستی به دفاع از فضایل و ارزشها پرداخت و خون پاکش را در راه خدا بخشید.

حـضرت پس از شهادت ، پناهگاه دردمندان شد و هرکس با ضمیری صاف او را نزد خداوند شفیع قرار داد، پروردگار رنج و اندوهش را برطرف ساخت .
 

باب الحوائج :
یـکـی از مشهورترین و آشناترین لقبهای ابوالفضل (علیه السلام ) در میان مردم ((باب الحوائج )) است .

ابـوالفـضـل نـسـیـمـی از رحـمـتـهـای الهـی ، درِ رحـمـتـی از درهـایـش و وسـیـله ای از وسایل اوست و او را نزد خداوند منزلتی والاست . این موقعیت ، نتیجه جهاد خالصانه در راه خـدا و دفـاع از آرمـانـهـا و اعـتـقـادات اسـلامی و پشتیبانی از سالار شهیدان در سخت ترین شرایط است ؛ دفاع از ریحانه رسول خدا تا آخرین مرحله و جانبازی در راه اهداف مقدسش . ایـنـها برخی از لقبهای حضرت است که ویژگیهای شخصیت بزرگ و صفات نیک و مکارم اخلاق او را بازگو می کند.

چرا شهدا به جایگاه حضرت‌عباس(ع) غبطه می‌خورند؟

امام صادق (ع) فرمودند: «او (حضرت ابوالفضل) ایمانی قوی و پر صلابت داشت ... او دارای بصیرتی نافذ و عمیق بود». در زیارت ناحیهٔ مقدّسه آمده است: «گواهی می‌دهم که تو خیرخواه خداوند و رسولش و برادرت بودی». امام سجاد (ع) فرمودند: «رحمت خدا بر عباس (ع)! پس سوگند به خدا! او از خود گذشتگی کرد و شجاعتش را در جنگ نشان داد و به قلب لشکر زد و لشکریان، گرد او را گرفتند و به زحمتش انداختند و او جانش را فدای برادرش کرد؛ تا این که دستانش قطع شدند؛ پس خدای عزّ و جلّ به جای آن دو دست، دو بال به او داد که با ملائکه در بهشت پرواز می‌کند؛ همان گونه که به جعفر بن ابیطالب، عنایت کرد و قطعاً برای عباس (ع)، نزد خدای تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که همه شهیدان در روز قیامت، به آن غبطه می‌خورند.»

حجت الاسلام و المسلمین سید احمد حسینی کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینی گفت: در زیارت اربعین، قمر بنی هاشم (ع) را ابوالقاسم خطاب کردند. در جایی دیگر ایشان را ابوالقربه یعنی کسی که صاحب مشک آب است، و در جایی دیگر ابوالفرجه معرفی کردند. از القاب مشهورشان باب الحوائج و سقا است. در برخی منابع الشهید معرفی شدند. در ارتباط با تولد ایشان خیلی اختلاف است. تاریخ مطلب دقیق و گویایی از ماجرای تولد حضرت ندارد، اما مشهورترین مطلب این است که ایشان در ۲۶ هجری قمری در بیت شریف امیر المومنین(ع) متولد شدند. صاحب کتاب خصائص العباسیه بیان کرده است زمانی که امیر المومنین(ع)، فرزند تازه متولد شده اش یعنی عباس را در آغوش گرفت، در گوش هایشان اذان و اقامه گفتند و گریه کردند. ام البنین دلیل گریه کردن را پرسیدند که حضرت(ع) فرمودند: این دو بازو فرزندم عباس(ع)، در راه فرزندم حسین(ع) جدا می‌شود و خدا به واسطه این دو دست دو بال در آخرت به ایشان عطا می‌کند.

این پژوهشگر دینی درباره کم بودن مستندات تاریخی از سیره حضرت ابوالفضل (ع) بیان کرد: متاسفانه مطالب کمی از سیره ساقی کربلا در تاریخ ذکر شده است. مثلا حضور ایشان در جنگ صفین ذکر شده است، اما استنادی از کیفیت حضور حضرت (ع) بیان نشده است. سال گردآوری منابع زندگی حضرت برای زمان‌های دور نیست. در روایاتی امام صادق (ع) فرمودند: «کان عمنا العباس نافذ البصیرة صلب الإیمان، جاهد مع أبی عبد الله علیه السلام وأبلی بلاءً حسناً، ومضی شهیداً» ایشان علاوه بر صفات عالی، بصیرت داشتند. از صفات برتر حضرت عباس (ع) مسئله وفاداری ایشان است. زمانی که علم را نزد ابن زیاد آوردند او می‌گفت: این علم، وفا را نشان می‌دهد. از علم دار کربلا یاد بگیرید که همه جای این علم تیر خورده است، به جز دسته آن.

جایگاه ویژه ایشان مسئله‌ای است که حتی باعث غبطه شهدا به جایگاه ایشان است.

زمانی که شهدا می‌خواهند وارد بهشت شوند، سرها را بالا می‌اورند و به جایگاه حضرت ابوالفضل (ع) غبطه می‌خورند. مردم به حال شهدا غبطه می‌خورند و شهدا به حال حضرت عباس (ع).

وی در پایان اضافه کرد: از همه این‌ها که بگذریم هیچ تعبیری مانند تعبیر امام حسین (ع) نسبت به برادرشان نیست. یک تعبیری که در سلسله جوامع روایی کمتر دیده می‌شود. کمتر پیش می‌آید که معصوم به غیر معصوم بگوید جانم فدایت. وقتی امام حسین (ع) در واقعه کربلا، بالای سر بدن ضربه خورده برادشان آمدند و وقتی دید کاری از دستش بر نمی‌آید، گفتند به نفسی انت؛ یعنی جانم به فدایت.
 

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha