• پنجشنبه / ۲ مرداد ۱۴۰۴ / ۱۵:۰۰
  • دسته‌بندی: پژوهش
  • کد خبر: 1404050200664
  • منبع : نمایندگی دانشگاه تهران

ضرورت تدوین سیاست‌های جامع سلامت روان در دوران پساجنگ

ضرورت تدوین سیاست‌های جامع سلامت روان در دوران پساجنگ

دانشیار دانشگاه تهران با بیان این‌که در دوران پس از جنگ دولت، خانواده و رسانه در ترمیم روان جامعه آسیب‌دیده مسئول هستند، گفت: با پایان گرفتن بحران جنگ، پایان رنج روانی مردم آغاز نمی‌شود. به‌ویژه کودکان، نوجوانان، سالمندان و افراد دارای سابقه آسیب‌های روان‌شناختی، ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها، با اثرات روانی پنهان اما قدرتمند آنچه اتفاق افتاده است زندگی کنند.

دکتر سوگند قاسم‌زاده، در گفت‌وگو با ایسنا، درباره مسئولیت دولت برای تأمین سلامت روان جامعه توضیح داد: دولت‌ها باید به‌جای برخورد واکنشی و مقطعی، یک برنامه جامع سلامت روان پساجنگ تدوین و اجرا کنند.

ایجاد مراکز مداخله روانی فوری در مناطق آسیب‌دیده با تیم‌های تخصصی روان‌شناسی، روان‌پزشکی از وظایف دولت برای سلامت روان

این دانشیار دانشگاه تهران، ایجاد مراکز مداخله روانی فوری در مناطق آسیب‌دیده با تیم‌های تخصصی روان‌شناسی، روان‌پزشکی، مددکاری اجتماعی و آموزش‌دیدگان در حوزه مداخله برای ترومای جمعی از وظایف دولت دانست و خاطرنشان کرد: تسهیل دسترسی رایگان یا با پوشش بیمه های پایه به خدمات روان‌درمانی برای گروه‌های حساس مانند کودکان، نوجوانان، سالمندان، مادران باردار و خانواده‌های شهدا یا آسیب‌دیدگان و آموزش عمومی کارکنان مدارس، مراکز بهداشت و نهادهای امدادی درباره روان‌شناسی بحران، اختلالات پس از سانحه (PTSD) و کمک‌های اولیه روانی (Psychological First Aid) از وظایف دولت در دوران پساجنگ برای تأمین سلامت روان جامعه آسیب‌دیده است.

دکتر قاسم‌زاده ادامه داد: دولتی که به سلامت روان مردمش اولویت ندهد، دیر یا زود با بحران‌های اجتماعی، تحصیلی، اعتیاد، خشونت خانگی و فرسودگی جمعی روبه‌رو خواهد شد، بنابراین، سرمایه‌گذاری در سلامت روان، یک ضرورت سیاسی و انسانی است.

وی، در ادامه خانواده را نخستین خط تماس با رنج پنهان دانست و گفت: پس از هر بحران، خانواده نخستین جایی‌ست که آسیب‌ها در آن ظاهر می‌شوند. کودکی که شب‌ها کابوس می‌بیند، نوجوانی که در لاک سکوت فرو رفته، یا پدری که بدون حرف، ساعت‌ها به نقطه‌ای خیره می‌ماند، همه و همه، نشانه‌هایی‌اند که تنها در فضای خانواده دیده می‌شوند.

در شرایط پساجنگ، مسئولیت خانواده فراتر از تهیه غذا و سرپناه است

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده، با بیان این‌که در این شرایط، مسئولیت خانواده فراتر از تهیه غذا و سرپناه است و خانواده باید تبدیل به فضایی امن برای گفت‌وگو، شنیدن، گریه‌کردن و پذیرش احساسات شود، گفت: به‌جای انکار یا پنهان‌کردن ترس‌ها، باید به کودکان و نوجوانان اجازه داد احساس خود را بیان کنند؛ حتی اگر آن احساس خشم، ترس یا ناراحتی از ما باشد.

دکتر قاسم‌زاده، ادامه داد: والدین باید یاد بگیرند به جای کنترل احساسات فرزندان، آن‌ها را همراهی و معناگذاری کنند؛ مثلاً به جای گفتن «گریه نکن بچه که نیستی»، بگویند: «می‌فهمم ترسیدی. منم بعضی وقتا می‌ترسم. بیا با هم یه کاری کنیم آروم بشیم. »

وی، افزود: در این مسیر، آموزش والدین از طریق مشاوران، کارگاه‌ها یا منابع علمی معتبر، نقش کلیدی دارد. خانواده‌ای که بلد باشد چطور احساسات را ببیند، پناهی واقعی و امن برای کودک خواهد بود.

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده، یادآور شد: همچنین فراموش نکنیم که اعضای خانواده نیز خودشان آسیب‌دیده‌اند. گفت‌وگوی درون‌ خانوادگی، حمایت متقابل، و اگر نیاز بود، رجوع جمعی خانواده به مشاوره روان‌شناختی، می‌تواند بسیاری از زخم‌ها را التیام بخشد.

دکتر قاسم‌زاده، رسانه را ترمیم‌گر روان جمعی جامعه برشمرد و افزود: رسانه‌ها، چه در قالب رسمی مانند تلویزیون و خبرگزاری‌ها، و چه در قالب مدرن‌تر مانند شبکه‌های اجتماعی، در شکل‌دادن به روان جمعی جامعه نقش تعیین‌کننده دارند. نحوه پوشش اخبار، انتخاب تصاویر، نوع روایت و حتی لحن گوینده، می‌تواند یا بر زخم مردم نمک بپاشد، یا مثل مرهمی آرام، به ترمیم کمک کند.

وی، با بیان این‌که رسانه باید در دوران پساجنگ  به‌جای تکرار تصاویر خشن و آمار مرگ‌بار، روایت‌های ترمیمی، امیدبخش و انسانی تولید کند، خاطرنشان کرد: هم‌چنین رسانه باید الگوهای تاب‌آور معرفی کند؛ مثل کودکی که با نقاشی ترسش را ابراز کرده یا مادری که با وجود سوگ، از فرزندانش مراقبت می‌کند.

دعوت از متخصصان سلامت روان برای بیان ساده، راهکارهای مراقبت روان به مردم از وظایف رسانه در دوران پساجنگ

این دانشیار دانشگاه تهران، دعوت از متخصصان سلامت روان برای بیان به زبان ساده، راهکارهای مراقبت روان به مردم را از دیگر وظایف رسانه دانست و گفت: رسانه باید در روایت‌ها، بین سوگ و معنا پلی بزند: «چه شد» را به «چه می‌توان کرد» پیوند بزند. به عبارت دیگر رسانه‌ای که مسئولانه خبر را بازتاب می‌دهد و به مردم امید، معنا و جهت می‌دهد، یک بازیگر جدی در سلامت روان جامعه است.

دکتر قاسم‌زاده، درباره حفظ سلامت روان سالمندان در دوران پساجنگ هم توضیح داد که سالمندان یکی از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در دوران پس از جنگ هستند. برخلاف تصور عمومی، آن‌ها نه‌تنها نگران وضعیت حال حاضرند، بلکه بسیاری از زخم‌های قدیمی از جنگ‌ها، محرومیت‌ها و رنج‌های گذشته، دوباره در ذهنشان زنده می‌شود. دیدن اخبار خشونت، شنیدن صدای انفجار یا حس بی‌ثباتی، ممکن است آن‌ها را به دوران‌های دشوار زندگی‌شان بازگرداند. اما خبر خوب این است که با رویکردهای علمی و انسانی، می‌توان به شکل مؤثری از روان آن‌ها مراقبت کرد.

وی، ایجاد فضای امن برای بازگویی و همدلی را از راهکارهای ترمیم سلامت روان سالمندان در دوران پس از جنگ دانست و خاطرنشان کرد که یکی از مهم‌ترین نیازهای روانی سالمندان، شنیده‌شدن است. بسیاری از آن‌ها خاطرات سنگینی از دوران سخت زندگی دارند که در طول سال‌ها سرکوب کرده‌اند یا با کسی در میان نگذاشته‌اند. اکنون که بحران جدیدی پیش آمده، این خاطرات سربرمی‌آورند. اگر اطرافیان یا درمانگران بتوانند فضایی امن و غیرقضاوت‌گرانه فراهم کنند که سالمند در آن احساس آرامش و احترام داشته باشد، گفت‌وگو درباره آنچه گذشته، می‌تواند روندی درمانی و ترمیم‌کننده باشد.

این دانشیار دانشگاه تهران، افزود: مدلی به نام درمان بازنگری زندگی، دقیقاً بر همین اصل استوار است: کمک به سالمند برای مرور تجربیات زندگی، یافتن معنا در رنج‌ها و درک نقش و اثر خود در مسیر زندگی. وقتی سالمند احساس کند شنیده می‌شود و تجربه‌اش ارزشمند است، نه‌تنها احساس تنهایی‌اش کمتر می‌شود، بلکه اعتمادبه‌نفس، آرامش روان و حس احترام به خویشتن در او افزایش می‌یابد.

دکتر قاسم‌زاده، با اشاره به راهکارهای کاهش اضطراب با ذهن‌آگاهی و پذیرش در سالمندان ادامه داد: بسیاری از سالمندان با اضطراب‌های پنهان زندگی می‌کنند؛ از نگرانی برای آینده فرزندان گرفته تا ترس از ناتوانی جسمی و مرگ. این نگرانی‌ها در روزهای پس از جنگ شدت می‌گیرند. در این شرایط، استفاده از رویکردهایی مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (Mindfulness-Based Stress Reduction - MBSR) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد  (Acceptance and Commitment Therapy - ACT)  بسیار مؤثر است.

سالمندان می‌آموزند افکار و احساسات نگران‌کننده را سرکوب نکند یا با آن‌ها نجنگد

وی، ادامه داد: در این شیوه‌ها، سالمند یاد می‌گیرد افکار و احساسات نگران‌کننده را سرکوب نکند یا با آن‌ها نجنگد، بلکه آن‌ها را بپذیرد و در عین حال با ارزش‌هایش زندگی کند. برای مثال، ممکن است سالمندی بپذیرد که از ناامنی یا مرگ می‌ترسد، اما همچنان تصمیم بگیرد با نوه‌هایش وقت بگذراند، کتاب بخواند یا به دیگران کمک کند.تمرین‌های ساده‌ای مثل تنفس عمیق، تمرکز بر لحظه حال، مشاهده بدون قضاوت افکار و احساسات و حتی نیایش و مراقبه‌های کوتاه روزانه، می‌توانند اضطراب را کاهش داده و حس آرامش ذهنی ایجاد کنند.

این دانشیار دانشگاه تهران، با اشاره به شیوه بازسازی حس معنا و مفید بودن گفت: یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای سلامت روان در سالمندی، احساس «بی‌فایده بودن» است. بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی یا با کاهش توان جسمی، به‌تدریج حس می‌کنند دیگر نقشی در خانواده یا جامعه ندارند. این احساس، مخصوصاً پس از بحران‌هایی مانند جنگ، تشدید می‌شود و می‌تواند منجر به افسردگی پنهان شود.

دکتر قاسم‌زاده، تصریح کرد: درمانگران و خانواده‌ها باید کمک کنند تا نقش‌های جدید و معنادار برای سالمندان تعریف شود. به‌عنوان مثال مشارکت در مراقبت از نوه‌ها، انتقال تجربه و مهارت به نسل جوان، همراهی با گروه‌های داوطلبانه یا خیریه‌ها، قصه‌گویی یا خاطره‌نویسی برای ثبت تاریخ شفاهی خانواده از آن جمله است.

سالمندان باید احساس مفید بودن داشته باشند، و ارتباط عاطفی‌اشان با اطرافیان عمیق‌تر ‌شود

وی، افزود: این فعالیت‌ها نه‌تنها باعث می‌شوند سالمند احساس مفید بودن داشته باشد، بلکه ارتباط عاطفی‌اش با اطرافیان نیز عمیق‌تر می‌شود. به زبان ساده‌تر، وقتی سالمند احساس کند هنوز «نقش دارد»، دیگر احساس سربار بودن نمی‌کند و کیفیت زندگی‌اش بالا می‌رود.

این دانشیار دانشگاه تهران، با تأکید مجدد بر این‌که جنگ، تنها بر ساختمان ها و خانه‌ها آوار نمی‌شود؛ گاهی در دل کودک، در ذهن سالمند، و در حافظه جمعی ما می‌ماند، خاطرنشان کرد که برای این‌که روان جامعه ترمیم یابد، دولت باید حمایت کند، خانواده باید پناه باشد، و رسانه باید روایت‌گر ترمیم باشد. تنها با این هم‌افزایی سه‌جانبه است که می‌توان امید را به بطن جامعه بازگرداند و نسلی تاب‌آور، سالم و انسانی ساخت.

دکتر قاسم‌زاده، تصریح کرد: اگر جنگ زخم و رنج ساخت، این روایت هوشمندانه، و مداخله علمی و انسانی ماست که می‌تواند بر روان نسل‌ها مرهم بگذارد. در یک نگاه، آنچه برای همه گروه‌ها حیاتی است: گفت‌وگو، معنا، نقش فعال، و احساس دیده‌شدن. جامعه‌ای که بتواند همزمان کودک را بازی دهد، نوجوان را بشنود، بزرگسال را درک کند، میانسال را معنا ببخشد و سالمند را دعوت به روایت کند، می‌تواند زخم‌های روانی پس از جنگ را ترمیم کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha