سعید توکلی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: هنر زبانی توانمند و بیمرز است؛ زبانی که در شرایط بحرانی میتواند مرهمی بر دلهای آزرده باشد، به ویژه در موقعیتهایی مانند آنچه اخیراً تجربه کردیم، هنر این ظرفیت را دارد که اندکی از بار روانی و سنگینی غمها بکاهد.
وی اضافه کرد: وقتی ما هنرمندان بر صحنه هستیم، با ذهن و تخیل تماشاگر همسفر میشویم و نوعی همذاتپنداری شکل میگیرد. تماشاگر با ذهن و روان خود نمایش را میبیند و ما نیز از همین مسیر به او نزدیک میشویم. در شرایط سخت، زبان هنر میتواند نقشی جدی در آرام کردن روان جامعه ایفا کند؛ چه در قالب موسیقی، چه در سینما، تئاتر یا دیگر شاخههای هنری.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: پس از بحرانی که به واسطه جنگ بر کشور تحمیل شد و همزمانی آن با ایام محرم، جامعه ما با غم و اندوهی مضاعف روبهرو شد. فضای عمومی همچنان درگیر اندوه است. در چنین شرایطی رسالت تصمیمگیرندگان فرهنگی کشور سنگینتر از هر زمان دیگری است. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به امید و نشاط اجتماعی داریم. جامعه ما هنوز به ثبات روحی نرسیده و این وظیفه نهادهای فرهنگی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که با حمایت از آثار هنری فاخر و تولیدات اثرگذار، گامی در جهت تقویت روحیه جمعی بردارند.
بازگشت آرامش به جامعه با حمایت از تولیدات فرهنگی و هنری
وی بیان کرد: در این برهه حساس، شرایطی حاکم شده که مردم حتی برای بازگشت به فعالیتهای روزمره و حضور در سالنهای هنری نیز دچار تردید و نگرانیاند. ایجاد امید در دل مردم نه فقط وظیفه هنرمندان، بلکه مسئولیتی حاکمیتی است. اگر تولیدات فرهنگی و هنری با حمایت درست همراه باشند، میتوان به بازگشت آرامش و انگیزه در جامعه امیدوار بود.
توکلی افزود: از سوی دیگر در این سالها شاهد تغییر ذائقه مخاطبان بودهایم. استقبال عمومی به ویژه از آثار کمدی و موزیکال افزایش یافته است. این موضوع نه تنها در سینما بلکه در تئاتر نیز مشهود است. کمتر کسی به دنبال آثار اجتماعی یا تراژدی میرود. این گرایش بیعلت نیست؛ مردم نیازمند خنده و لحظاتی برای فراموش کردن رنجها هستند.
وی با بیان اینکه رسالت اصلی هنر، نقد جامعه و انعکاس مسائل آن است، اظهار کرد: اگر ما فقط قرار باشد بخندانیم و از دردها نگوییم، چه مسئولیتی بر دوش داریم؟ در انتخاب نمایشی که پس از سالها در مشهد اجرا کردم، وجه اجتماعی و انتقادی اثر برایم اهمیت بیشتری داشته است. ما نمیتوانیم نسبت به مسائل جامعه بیتفاوت باشیم. اگر تئاتر یا سینما قرار است نقشآفرینی مؤثر داشته باشد، باید زبان انتقاد و گفتوگو را زنده نگه دارد.
هنر باید حرف دل مردم را بزند
این بازیگر و کارگردان تئاتر اظهار کرد: برای تقویت تابآوری اجتماعی ضروری است همکاری میان هنرمندان و نهادهای آموزشی، درمانی و اجتماعی توسعه یابد. هنر باید حرف دل مردم را بزند، همذاتپنداری ایجاد کند و به آنان بگوید «شما دیده میشوید. شما هم سهمی در این جامعه دارید».
شرط شکلگیری تابآوری، گفتوگوی آزاد و نقد صادقانه است
توکلی اضافه کرد: متأسفانه فضایی در جامعه ایجاد شده که حتی هنرمندان نیز در بیان دیدگاههای خود احساس ناامنی میکنند. ترس از برچسبهایی که به آنان زده میشود، بسیاری را از بیان نقد بازمیدارد. اما واقعیت این است که در بزنگاههای حساس، همه حتی آنان که نقد جدی دارند پای ارزشهای ملی مانند خاک، وطن و ناموس ایستادهاند. تابآوری تنها زمانی شکل میگیرد که اجازه گفتوگو و نقد صادقانه وجود داشته باشد.
وی در ادامه گفت: مشکلات ساختاری نیز مزید بر علت است. تجربه شخصی من در مشهد پس از سالها دوری، گویای این واقعیت است که تئاتر هیچ متولی مشخصی ندارد؛ هنرمند باید به هر نهاد و ارگانی پاسخگو باشد.
این کارگردان تئاتر ابراز کرد: تابآوری مردم وابسته به احساس امنیت اجتماعی و روانی است. تماشاگر زمانی با آرامش روی صندلی سالن مینشیند که بداند قرار نیست بهخاطر ظاهر یا پوشش خود بازخواست شود. نهادهای مختلف فرهنگی، انتظامی و امنیتی باید در تعامل با یکدیگر، تکلیف هنرمندان را روشن کنند تا در فضای دوگانگی و تشویش دائمی گرفتار نشویم.
توکلی گفت: من پس از بیش از دو دهه فعالیت حرفهای در تئاتر، با نهایت تأسف باید بگویم که بهبودی در وضعیت فرهنگی و هنری مشاهده نکردهام؛ نه تنها حمایتی در کار نبوده، بلکه ابزارهایی مانند «کارت هنر» که قرار بود پشتیبان هنرمندان باشد، حتی در شرایط بحرانی نیز کوچکترین کمکی نکردهاند.
وی تاکید کرد: در شرایطی که معیشت مردم به سختی تأمین میشود، پرداخت هزینههای چندصدهزارتومانی برای بلیت تئاتر یا سینما دیگر در اولویت نیست. وقتی هیچ سوبسیدی برای کالاهای فرهنگی در نظر گرفته نمیشود، نمیتوان انتظار داشت که سبد فرهنگی خانوار پررنگ بماند. در چنین وضعیتی، چگونه میتوان امید به شکوفایی هنر داشت؟
بدون حمایت، هنر ایرانی در حال خاموش شدن است
این بازیگر و کارگردان تئاتر تصریح کرد: اگر بخواهیم تئاتر و هنر اصیل ایرانی را حفظ کنیم باید تغییرات ساختاری و حمایتی عمیقی رخ دهد. در غیر این صورت با تأسف باید گفت که هنر این سرزمین رو به خاموشی خواهد رفت.
انتهای پیام
نظرات