دکتر طاهره رستمی در گفتوگو با ایسنا، افزود: جنگ ۱۲ روزه، آزمونی بزرگ برای تابآوری اجتماعی ایران بود. در این شرایط، صفوف جامعه متحد شد و نسل جوان با حضور فعال خود توانست نشان دهد که اعتماد عمومی و همبستگی اجتماعی هنوز زنده و پویاست.
وی ادامه داد: بحرانها، فرصتی برای بازنگری در سازوکارهای اجتماعی و تقویت شبکههای همکاری هستند. نسل جوان با مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه و محلی، نقش مؤثری در تثبیت و تقویت سرمایه اجتماعی ایفا کردند. تحقیقات میدانی نشان میدهد که بخش عمدهای از جوانان، به ویژه دانشجویان و نوجوانان، در جریان جنگ ۱۲ روزه در فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه حضور داشتند. این فعالیتها شامل کمکهای مردمی، اطلاعرسانی، پشتیبانی محلی و همکاری با نهادهای اجتماعی برای حفظ آرامش و امنیت جامعه بود.
رستمی عنوان کرد: نکته کلیدی این است که جوانان، نه تنها با حضور فیزیکی، بلکه با استفاده از شبکههای اجتماعی و ابزارهای دیجیتال، نقشی تعیینکننده در تثبیت انسجام اجتماعی داشتند و توانستند روحیه همکاری و مسئولیتپذیری را گسترش دهند. با این حال، بخشی از جوانان احساس کردند که فرصت کافی برای مشارکت در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی ندارند. این موضوع نشان میدهد که برای حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی، صرفاً واکنش هیجانی کافی نیست و لازم است سازوکارهای مشارکتی و نهادینه ایجاد شود. انسجام اجتماعی یعنی میزان پیوند و تعلق میان اعضای جامعه و سرمایه اجتماعی به منابع و تواناییهایی اشاره دارد که از اعتماد و همکاری مردم با یکدیگر شکل میگیرد. بحرانها معمولاً پیوندهای موقت ایجاد میکنند، اما برای تبدیل این پیوندها به همکاری پایدار، نیاز به ساختارها و نهادهای حمایتی وجود دارد.
وی ادامه داد: جامعهشناسان همبستگی اجتماعی را به دو نوع تقسیم میکنند: یکی بر اساس شباهتها و تجربههای مشترک که در بحران تقویت میشود، و دیگری بر پایه همکاریهای سازمانیافته که برای پایداری بلندمدت جامعه ضروری است.
عضو پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی تأکید کرد: در ایران امروز، برای حفظ انسجام اجتماعی پس از بحران، لازم است همبستگی مکانیکی شکلگرفته در جریان جنگ ۱۲ روزه به همبستگی ارگانیک تبدیل شود؛ در غیر این صورت، تأثیرات مثبت بحران گذرا و کوتاهمدت خواهد بود.
وی با اشاره به نتایج مطالعات میدانی افزود: فعالیتهای جوانان در مناطق مختلف کشور از جمله استانهای تهران، کرمانشاه و خوزستان، طی این دوره شامل تشکیل گروههای داوطلب برای کمکهای اضطراری به خانوادههای آسیبدیده، حضور فعال در اطلاعرسانی و رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی، فعالیت هدفمند در فضای مجازی برای مقابله با شایعهپراکنی و تحکیم روحیه وحدت اجتماعی، همکاری با نهادهای فرهنگی برای ترویج همبستگی و مقاومت و مشارکت در برنامههای آموزشی و روانشناسی با هدف کاهش اضطراب و ترس در جامعه بوده است.
وی با تأکید بر اینکه این اقدامات نشاندهنده ظرفیت بالای نسل جوان برای ایفای نقش فعال اجتماعی حتی در شرایط بحرانی است، اظهار کرد که بهرهگیری درست از این ظرفیت، نیازمند سیاستگذاری هوشمند و مشارکتی است.
رستمی گفت: بر اساس دادههای اولیه، بیش از ۶۰ درصد جوانان بین ۱۸ تا ۳۰ سال در فعالیتهای داوطلبانه محلی شرکت کردند. حدود ۴۵ درصد از این افراد اظهار کردهاند که تجربه مشارکت در بحران، اعتماد آنها به همنسلان و شبکههای اجتماعی را افزایش داده است. همچنین بیش از ۵۰ درصد دانشجویان گزارش دادهاند که احساس مسئولیت اجتماعی آنان پس از بحران افزایش یافته است.
وی با بیان اینکه نگاهی به تجربه جهانی نشان میدهد که نحوه مدیریت بحران، نقش تعیینکنندهای در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی دارد اظهارکرد: به عنوان مثال در زلزله ژاپن ۲۰۱۱ هماهنگی سازمانیافته و شفافیت نهادها باعث حفظ سرمایه اجتماعی و تسریع در بازسازی شد و در طوفان کاترینا ۲۰۰۵، آمریکا پاسخ ناکافی نهادها منجر به کاهش اعتماد و تشدید شکافهای اجتماعی شد.
رستمی در پایان گفت: ایران با سابقه مواجهه با بحرانهای طبیعی و انسانی، ظرفیت بالایی برای واکنش اجتماعی دارد، اما بدون سیاستگذاری هوشمند و مشارکتی، این ظرفیت ممکن است گذرا باقی بماند.
انتهای پیام
نظرات